ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
26- داود بن عبدالرحمن عطّار عبدی، ابوسلیمان مکی/[1]
[متوفّای 174 ه . ق]
حافظ ابن حجر عسقلانی، در کتاب «تهذیب التهذیب»[2] گوید:
از کسانی که داود بن عبدالرحمن، از آنها به روایت حدیث پرداخته است، میتوان این افراد را نام برد:
هشام بن عروة؛ ابن جریج؛ معمر؛ ابن خثیم؛ اسماعیل بن کثیر مکی؛ عمرو بن دینار؛ عمرو بن یحیی مازنی؛ منصور بن عبدالرحمن بن صفیّة؛ و دیگر بزرگانِ محدّثان.
و از کسانی که از داود بن عبدالرحمن عطّار، به نقل روایت پرداختهاند، میتوان بدین افراد اشاره کرد:
عبدالله بن مبارک؛ ابن وهب؛ شافعی؛ سعید بن منصور؛ یحیی بن یحیی؛ قتیبه و دیگر دانش پژوهان و شیفتگان علم و دانش و تشنگان حکمت و فرزانگی.
داود بن عبدالرحمن، فردی درستکار و شریف، نجیب و محترم، شایسته و کارآمد، متخصّص و کارشناس و کاردان و توانا بود. ابن حبّان، وی را در شمار راویان ثقه و مورد اعتماد و مطمئن و امین، ذکر کرده است.
ابراهیم بن محمد شافعی گوید: ابن حبّان گفته است: «داود بن عبدالرحمن، به سال 174 ه . ق، در مکه درگذشت و چهره در نقاب خاک کشید؛ و حال آن که وی، فردی پارسا و پرهیزگار و متّقی و خداترس در میان دانشوران و صاحب نظران فقهی مکهی مکرمه بود».
و بدین سان، ابن سعد نیز در تاریخ وفات داود بن عبدالرحمن، دربارهی او، این چنین اظهارنظر نموده و این را نیز گفته است: «کان کثیر الحدیث»؛ «داود بن عبدالرحمن، روایات و احادیث زیادی را از رسول خدا ج در اختیار داشت و بسیار روایت کنندهی حدیث بود».
و آجری به نقل از ابوداود گوید: «ثقة»؛ «داود بن عبدالرحمن، از راویان مطمئن و مؤثق و معتبر و قابل اعتماد بود».
و احمد عجلی گوید: «مکّی ثقة»؛ «داود بن عبدالرحمن، از مردمان مکهی مکرمه و فردی ثقه و مورد اعتماد بود».
و بزّار نیز، داود بن عبدالرحمن را روایت کنندهای مؤثّق و قابل اعتماد معرّفی کرده که در عرصهی روایت و درایت، فردی مطمئن و امین، درستکار و شریف و مُعتمد و قابل اعتماد میباشد.
و شایان ذکر است که داود بن عبدالرحمن/، از آن دسته از راویانی میباشد که هر شش پیشوای حدیث (بخاری، مسلم، ابوداود، ترمذی، نسایی و ابن ماجه)، از وی، حدیث روایت نمودهاند.
و علامه محمد بن یوسف صالحی دمشقی شافعی، در کتاب «عقود الجمان»، [3] داود بن عبدالرحمن را در شمار روایت کنندگان از امام اعظم ابوحنیفه/ ذکر کرده است.
و همچنین حافظ ابن بزّاز کردری نیز در کتاب «المناقب»،[4] وی را در شمار محدّثان و راویان شهر مکهی مکرمه برشمرده که به نقل روایت از امام ابوحنیفه/ پرداخته است.
در کتاب «جامع المسانید»،[5] چنین آمده است: ناچیزترین بندگان خدا (ابوالمؤید محمد بن محمود خوارزمی) گوید: «و یروی عنه الامام ابوحنیفة ویروی هو عن الامام ابی حنیفة رحمهما الله ایضاً فی هذه المسانید»؛ «داود بن عبدالرحمن/، از زمرهی کسانی است که امام ابوحنیفه/، از وی، حدیث روایت نموده است؛ و او نیز در این مسانید، به نقل روایت از امام ابوحنیفه/ پرداخته است».
نگارنده گوید:
داود بن عبدالرحمن عطّار عبدی/، در کتاب «الجامع الصحیح» بخاری، در باب «اذا قام الرجل عن یسار الامام وحوّله الامام خلفه الی یمینه، تمّت صلاته»[6]، با یک واسطه، استاد امام محمد بن اسماعیل بخاری/ به شمار میآید؛ آنجا که امام بخاری/ چنین روایت میکند:
«حَدَّثَنَا قُتَیْبَةُ بْنُ سَعِیدٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا دَاوُدُ، عَنْ عَمْرِو بْنِ دِینَارٍ، عَنْ کُرَیْبٍ، مَوْلَى ابْنِ عَبَّاسٍ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا، قَالَ: «صَلَّیْتُ مَعَ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ ذَاتَ لَیْلَةٍ، فَقُمْتُ عَنْ یَسَارِهِ، فَأَخَذَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ بِرَأْسِی مِنْ وَرَائِی، فَجَعَلَنِی عَنْ یَمِینِهِ، فَصَلَّى وَرَقَدَ، فَجَاءَهُ المُؤَذِّنُ، فَقَامَ وَصَلَّى وَلَمْ یَتَوَضَّأْ»»(ح 726)
«قتیبة بن سعید، از داود بن عبدالرحمن، از عمرو بن دینار، از کریب آزادهی ابن عبّاس، از عبدالله بن عبّاسب برای ما روایت کرده که وی گفته است: «شبی با رسول خدا ج نماز گزاردم و به جانب چپ ایشان ایستادم؛ آن حضرت ج سر مرا از عقب گرفت و مرا به جانب راست خویش قرار داد. رسول خدا ج نماز گزارد و پس از آن خوابید؛ سپس مؤذن، به نزدشان آمد. آن حضرت ج برخاست و نماز (سنّت صبح) را گزارد و وضو نیز نگرفت».
[1]- بیوگرافی «داود بن عبدالرحمن عطّار عبدی» را در این منابع دنبال کنید:
«التاریخ الکبیر»؛ امام بخاری 2/1/241؛ «رجال صحیح البخاری»، کلاباذی 1/240؛ «الجرح و التعدیل»، رازی 3/417؛ «کتاب الثقات»، ابن حبان 6/286؛ «الکاشف»، حافظ ذهبی 1/290؛ «تقریب التهذیب»، ابن حجر عسقلانی 1/281؛ «خلاصة تهذیب الکمال»، خزرجی، ص 94؛ «شذرات الذهب»؛ ابن عماد 1/286؛ «تهذیب الکمال»، حافظ مزّی 6/25؛ «میزان الاعتدال»، حافظ ذهبی 2/11؛ «الجمع بین رجال الصحیحین»، مقدسی 1/129
[2]- «تهذیب التهذیب» 3/166 و 167
[3]- «عقود الجمان»؛ ص 111
[4]- «المناقب»، کردری 2/219
[5]- «جامع المسانید» 2/448
[6]- «الجامع الصحیح»، امام بخاری 1/100