ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
28- زائدة بن قُدامة حنفی/[1]
[متوفّای 161 ه . ق]
علامه ذهبی در کتاب «تذکرة الحفّاظ»[2] گوید:
وی، پیشوای دینی و حجّت در حدیث، ابوالصّلت ثقفی کوفی میباشد که از زیاد بن علاقة، عبدالملک بن عُمیر، منصور، سِماک بن حرب، موسی بن ابی عایشه، و کسان دیگر از طبقهی آنان، حدیث روایت نموده است.
و از کسانی که از زائدة بن قدامة، به نقل روایت پرداختهاند، میتوان بدین افراد اشاره کرد:
سفیان بن عینیة؛ حسین جُعفی؛ عبدالرحمن بن مهدی؛ معاویة بن عمرو؛ ابونعیم؛ طلق بن غنّام؛ ابوحذیفه نهدی؛ احمد بن یونس؛ و شمار زیادی از دیگر مردمان.
علامه ذهبی در ادامه گوید: زائدة بن قدامة، در اِتقان (مهارت و خبرگی، چیرگی و زبردستی، کاردانی و استادی و تخصّص و شایستگی)، مشابه و همسان شعبه بود؛ ولی تا جایی که من اطلاع دارم، برای وی، مشابه و نظیری از غیر مردمان شهرش، وجود نداشت.
ابوداود طیالسی گوید: «کان لا یحدّث صاحب بدعة»؛ «عادت زائدة بن قدامة، بر آن بود که برای بدعت گرایان و بدعتگذاران، حدیث بیان نمیکرد».
ابواسامه گوید: «کان اصدق الناس وابرّهم»؛ «زائدة بن قدامة، راستگوترین، مطمئنترین، پارساترین، پرهیزگارترین، مخلصترین و صادقترین مردمان بود».
ابوحاتم رازی گوید: «ثقة صاحب سنّة»؛ «زائدة بن قدامة، روایت کنندهای ثقه و قابل اعتماد و متعهّد و پایبند به سنّت بود».
گفته شده که زائدة بن قدامة، در حالی که در سرزمین روم، مرزدار بود و از میهن اسلامی خود مراقبت به عمل میآورد، جان به جان آفرین تسلیم کرد و به سوی دیار یار پرگشود.
وی در اوائل سال 161 ه . ق - در حالی که پیر و سالمند و سالخورده و فرتوت شده بود - درگذشت و چهره در نقاب خاک کشید.
احمد بن حنبل گوید: «کان وکیع، لا یقدّم علی زائدة فی الحفظ احداً»؛ «وکیع بن جرّاح، هرگز کسی را در حفظ و ضبط، بر زائده بن قدامة ترجیح نمیداد».
حافظ عبدالقادر قرشی، در کتاب «الجواهر المضیة»[3]، به بیان بیوگرافی زائدة بن قدامة پرداخته و او را در زمرهی دانشوران و صاحب نظران احناف برشمرده و در ادامه گفته است: «روی له الشیخان»؛ «شیخان (بخاری و مسلم)، از زائدة بن قدامة، حدیث روایت نمودهاند».
ودر کتاب «جامع المسانید»[4]، چنین آمده است: «و هو مع هذه العلوم، یروی عن الامام ابی حنیفة/ فی هذه المسانید»؛ «زائدة بن قدامة، با دارا بودن تمامی این علوم و معارف و دانشها و حکمتها، باز هم در این مسانید، از امام ابوحنیفه/ حدیث روایت نموده است».
و علامه محمد بن یوسف صالحی دمشقی شافعی، نیز در کتاب «عقود الجمان»،[5] وی را در شمار روایت کنندگان از امام اعظم ابوحنیفه/ ذکر کرده است.
حافظ ابن حجر عسقلانی در کتاب «تهذیب التهذیب»[6] گوید:
احمد عجلی گفته است: «کان ثقة، صاحب سنّة»؛ «زائدة بن قدامة، روایت کنندهای ثقه و قابل اعتماد و متعهّد و پایبند به سنّت بود».
نسایی نیز گفته است: «ثقة»؛ «وی، از راویان مؤثق و مطمئن و معتمد و قابل اعتماد بود».
و بدین سان، ابن سعد نیز به تعریف و تمجید از زائدة بن قدامة پرداخته و گفته است: «کان ثقة مأموناً، صاحب سنّة»؛ «وی، فردی، ثقه و مورد اعتماد و مطمئن و معتبر و پیرو سنّت و متعهّد و پایبند بدان بود».
و ابن حبّان نیز در کتاب «الثقات» گفته است: «کان من الحفّاظ المتقنین»؛ «زائدة بن قدامة، یکی از حافظان ماهر و حاذق، خبره و کاردان و متخصص و توانای حدیث بود».
و دارقطنی گفته است: «من الأثباتِ الائمة»؛ «زائدة بن قدامة، در شمار پیشوایان مؤثق و قابل اعتماد و ائمّهی مطمئن و معتبر قرار داشت».
و ذُهْلِی گوید: «ثقة حافظٌ»؛ «زائدة بن قدامة، (در عرصهی روایت و درایت)، هم ثقه و قابل اعتماد بود و هم حافظ و ضابط».
نگارندهی سطور گوید:
زائدة بن قدامة/ در موارد ذیل (از کتاب «الجامع الصحیح» بخاری) با یک واسطه، استاد امام محمد بن اسماعیل بخاری/ به شمار میآید؛ و این موارد عبارتند از:
* در باب ﴿وَلَا تَجۡهَرۡ بِصَلَاتِکَ وَلَا تُخَافِتۡ بِهَا﴾ [الإسراء: 110][7]
«حَدَّثَنِی طَلْقُ بْنُ غَنَّامٍ، حَدَّثَنَا زَائِدَةُ، عَنْ هِشَامٍ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ عَائِشَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهَا، قَالَتْ: «أُنْزِلَ ذَلِکَ فِی الدُّعَاءِ»»(ح 4723)
«طلق بن غنّام، از زائدة بن قدامة، از هشام بن عروة، از پدرش (عروة بن زبیر)، از عایشهل برای ما روایت کرده که وی گفته است: «آیهی 110 سورهی اسراء، دربارهی دعا نازل شده است (که نباید دعا را بلند گفت و نه بسیار آهسته)».
* در باب «قوله تعالی: ﴿فَأَوۡحَىٰٓ إِلَىٰ عَبۡدِهِۦ مَآ أَوۡحَىٰ١٠﴾ [النجم: 10]»[8]
«حَدَّثَنَا طَلْقُ بْنُ غَنَّامٍ، حَدَّثَنَا زَائِدَةُ، عَنِ الشَّیْبَانِیِّ، قَالَ: سَأَلْتُ زِرًّا عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَى: ﴿فَکَانَ قَابَ قَوۡسَیۡنِ أَوۡ أَدۡنَىٰ٩ فَأَوۡحَىٰٓ إِلَىٰ عَبۡدِهِۦ مَآ أَوۡحَىٰ١٠﴾ [النجم: 9-10]، قَالَ: أَخْبَرَنَا عَبْدُ اللَّهِ: «أَنَّ مُحَمَّدًا صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ رَأَى جِبْرِیلَ لَهُ سِتُّ مِائَةِ جَنَاحٍ»»(ح 4857)
«طلق بن غنّام، از زائدة بن قدامة، از شیبانی، برای ما روایت کرده که وی گفته است: از زرّ در مورد این فرمودهی خدا پرسیدم که فرمود: ﴿فَکَانَ قَابَ قَوۡسَیۡنِ أَوۡ أَدۡنَىٰ٩ فَأَوۡحَىٰٓ إِلَىٰ عَبۡدِهِۦ مَآ أَوۡحَىٰ١٠﴾ [النجم: 9-10] «تا آن که فاصلهی او (و محمد ج) به اندازهی دو کمان یا کمتر گردید. پس جبرئیل به بندهی خدا (محمد ج) وحی کرد آنچه میبایست وحی کند».
زرّ گوید: عبدالله بن مسعودس ما را خبر داده است که: محمد ج جبرئیل را دید که ششصد بال داشت».
* در باب «قول الله عزّوجل: ﴿وَلَا جُنَاحَ عَلَیۡکُمۡ فِیمَا عَرَّضۡتُم بِهِۦ مِنۡ خِطۡبَةِ ٱلنِّسَآءِ أَوۡ أَکۡنَنتُمۡ فِیٓ أَنفُسِکُمۡۚ عَلِمَ ٱللَّهُ أَنَّکُمۡ سَتَذۡکُرُونَهُنَّ وَلَٰکِن لَّا تُوَاعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلَّآ أَن تَقُولُواْ قَوۡلٗا مَّعۡرُوفٗاۚ وَلَا تَعۡزِمُواْ عُقۡدَةَ ٱلنِّکَاحِ حَتَّىٰ یَبۡلُغَ ٱلۡکِتَٰبُ أَجَلَهُۥۚ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ یَعۡلَمُ مَا فِیٓ أَنفُسِکُمۡ فَٱحۡذَرُوهُۚ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ غَفُورٌ حَلِیمٞ٢٣٥﴾ [البقرة: 235]»؛[9] «گناهی بر شما (مردان) نیست که به طور کنایه از زنانی (که شوهرانشان فوت کردهاند و در عدّه به سر میبرند) خواستگاری کنید و یا در دل خود، تصمیم بر این کار را بگیرید (بدون این که آن را اظهار نمایید)؛ خداوند میدانست شما آنان را یاد خواهید کرد (و این گرایش فطری مردان نسبت به زنان است و خداوند با خواستهی طبیعی شما به شکل معقول مخالف نیست) ولی به آنان پنهانی وعدهی زناشویی ندهید، مگر این که به طرز پسندیدهای (و به طور کنایه) اظهار کنید (امّا در همه حال) اقدام به ازدواج ننمایید تا عدّهی آنان به سر آید؛ و بدانید که خداوند آنچه را در دل دارید میداند، پس از (مخالفت فرمان) او، خویشتن را برحذر دارید و بدانید که بیگمان خداوند بس آمرزنده و بردبار است».
«وَقَالَ لِی طَلْقٌ: حَدَّثَنَا زَائِدَةُ، عَنْ مَنْصُورٍ، عَنْ مُجَاهِدٍ، عَنْ ابْنِ عَبَّاسٍ، ﴿فِیمَا عَرَّضۡتُم بِهِۦ مِنۡ خِطۡبَةِ ٱلنِّسَآءِ﴾ [البقرة: 235] یَقُولُ: «إِنِّی أُرِیدُ التَّزْوِیجَ، وَلَوَدِدْتُ أَنَّهُ تَیَسَّرَ لِی امْرَأَةٌ صَالِحَةٌ»(ح5124)
«طلق به من گفت: زائدة بن قدامة، از منصور، از مجاهد برای ما روایت کرده که وی گفته است: عبدالله بن عباسب در تفسیر آیهی 235 سورهی بقره گفت: این آیه چنان است که مرد به زنی که در حال گذراندن عدهی وفات است میگوید: همانا قصد ازدواج دارم و دوست دارم که خداوند برایم زنی نیکوکار ارزانی دارد».
* در باب «غسل المذی والوضوء منه»[10].
* در باب «وقت العشاء الی نصف اللیل»[11].
* در باب «اهل العلم والفضل اَحقّ بالامامة»[12].
* در باب «انّما جعل الامام لیؤتمّ به»[13].
* در باب «اقبال الامام علی الناس عند تسویة الصفوف»[14].
* در باب «اذا نفر الناس عن الامام فی صلاة الجمعة فصلوة الامام ومن بقی جائزة»[15].
* در باب «القنوت قبل الرکوع وبعده»[16].
* در باب «من احبّ العتاقة فی کسوف الشمس»[17].
* در باب «الدعاء فی الکسوف»[18].
* در باب «صلوة الصبیان مع الناس علی الجنائز»[19].
به هر حال، روایات زائدة بن قدامة/، در کتاب «الجامع الصحیح» امام محمد بن اسماعیل بخاری/ در بیشتر از 26 مورد آمده است.
[1]- بیوگرافی «زائدة بن قدامة» را در این منابع دنبال کنید:
«التاریخ الکبیر»؛ امام بخاری 2/1/432؛ «رجال صحیح البخاری»، کلاباذی 1/277؛ «الجرح و التعدیل»، رازی 3/613؛ «سیر اعلام النبلاء»، حافظ ذهبی 7/375؛ «کتاب الثقات»، ابن حبان 6/339؛ «الکاشف»، حافظ ذهبی 1/317؛ «تهذیب التهذیب»، ابن حجر عسقلانی 3/264؛ «تقریب التهذیب»، ابن حجر عسقلانی 1/307؛ «خلاصة تهذیب الکمال»، خزرجی، ص102؛ «طبقات الحفّاظ»، حافظ سیوطی، ص 98؛ «شذرات الذهب»؛ ابن عماد 1/251؛ «تهذیب الکمال»، حافظ مزّی 6/257؛ «الطبقات الکبری»، ابن سعد 6/378؛ «النجوم الزاهرة»، ابن تغری بردی 2/39؛ «الطبقات السنیة»، تمیمی داری 3/353 و 354 به شماره 878؛ «الکامل فی ضعفاء الرجال»، ابن عدی 6/56؛ «الجمع بین رجال الصحیحین»، مقدسی 1/155
[2]- «تذکرة الحفّاظ» 1/215
[3]- «الجواهر المضیة» 1/243
[4]- «جامع المسانید» 2/458
[5]- «عقود الجمان»؛ ص 112
[6]- «تهذیب التهذیب» 3/264 و 265
[7]- «الجامع الصحیح»، امام بخاری 2/686
[8]- همان 2/720
[9]- «الجامع الصحیح»، امام بخاری 2/768
[10]- همان 1/41
[11]- همان 1/81
[12]- همان 1/93
[13]- همان 1/95
[14]- همان 1/100
[15]- همان 1/128
[16]- همان 1/136
[17]- همان 1/144
[18]- همان 1/145
[19]- همان 1/177