ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
41- شَیبان بن عبدالرحمن، ابومعاویة نحوی/[1]
[متوفّای 164ه . ق]
علامه ذهبی در کتاب «تذکرة الحفّاظ»[2] گوید:
وی، پیشوای دینی، حافظ و حجّت در حدیث، ابومعاویه تمیمی نحوی میباشد که منتسب به «نحو بن شمس» (نحوی) است؛ او مقیم شهر کوفه و معلّم و آموزگار فرزندان امیر داود بن علی بود.
در نسبت «شیبان بن عبدالرحمن» به «نحوی» گفته شده است که وی، مُنتسب به «نحو بن شمس»، شاخهای از قبیلهی «ازد» میباشد.
ابن ابی داود، یا غیر او گفته است: «بل کان نحویاً»؛ «بلکه خود شیبان بن عبدالرحمن، از تیرهی «نحو بن شمس» بوده است».
علامه ذهبی گوید: شیبان بن عبدالرحمن، از حسن بصری، احادیث اندکی را روایت نموده است؛ و از دیگر بزرگانی که وی، به نقل روایت از آنها پرداخته است، میتوان بدین افراد اشاره کرد:
قتادة؛ حکم؛ هلال وزان؛ یحیی بن ابی کثیر؛ زیاد بن علاقة؛ و منصور بن معتمر.
و از کسانی که از شیبان بن عبدالرحمن، حدیث روایت کردهاند، میتوان این افراد را نام برد:
امام ابوحنیفه/؛ حسن بن موسی اشیب؛ حسین مروزی؛ عبیدالله بن موسی؛ یونس بن محمد مؤدِّب؛ آدم بن ابی ایاس؛ علی بن جعد؛ و شماری دیگر از دانش پژوهان و شیفتگان علم و دانش.
یحیی بن معین و دیگران، شیبان بن عبدالرحمن را فردی مؤثّق و قابل اعتماد و مطمئن و امین، معرفی کردهاند.
و احمد بن حنبل گفته است: «و هو، ثبت فی کلّ المشایخ»؛ «از دیدگاه تمامی مشایخ و اساتید، شیبان بن عبدالرحمن، فردی مطمئن و قابل اعتماد و روایت کنندهای امین ودرستکار در عرصهی نقل و روایت حدیث به شمار میآید».
و سرانجام، شیبان بن عبدالرحمن، به سال 164 ه . ق در 80 سالگی درگذشت و چهره در نقاب خاک کشید. خدایش او را بیامرزد و در جوار بهترین رحمتهای خویش جای دهد.
و حافظ ابن حجر عسقلانی در کتاب «تهذیب التهذیب»[3] گوید:
ابن حبّان در کتاب «الثقات»، به بیان بیوگرافی شیبان بن عبدالرحمن پرداخته و او را از راویان مؤثق و قابل اعتماد معرّفی نموده است.
و اسلم در کتاب «تاریخ واسط» گوید: «کان ثقة؛ قاله یزید بن هارون»؛ «شیبان بن عبدالرحمن، از زمرهی راویان ثقه و معتبر میباشد. این را یزید بن هارون گفته است».
و ترمذی گوید: «شیبان ثقة عندهم؛ صاحب کتاب»؛ «از دیدگاه علماء و دانشوران اسلامی و طلایهداران و پیشقراولان حدیث، شیبان بن عبدالرحمن، فردی مؤثق و معتبر و صاحب کتاب و اثر میباشد».
و ابوبکر بزّار گوید: «ثقة»؛ «شیبان، روایت کنندهای مطمئن و مورد وثوق است».
و ابن شاهین در کتاب «الثقات» گوید: «قال عثمان بن ابی شیبة: کان معلّماً، صدوقاً، حسن الحدیث»؛ «عثمان بن ابی شیبة گوید: شیبان بن عبدالرحمن، معلّم و آموزگاری صادق و راستگو و مربّی و مدرّسی مطمئن و امین بود که از احادیث و روایاتی نیکو و حَسَن برخوردار بود».
شایان ذکر است که شیبان بن عبدالرحمن/، از آن دسته از محدّثان و راویانی میباشد که بخاری، مسلم، ترمذی، ابوداود، نسایی و ابن ماجه، به نقل روایت از وی پرداختهاند.
و در کتاب «جامع المسانید»[4]، چنین آمده است: ناچیزترین بندگان خدا (ابوالمؤید محمد بن محمود خوارزمی) گوید: «هو ممّن یروی عن الامام ابی حنیفة فی هذه المسانید»؛ «شیبان بن عبدالرحمن، از زمرهی روایت کنندگانی به شمار میآید که در این مسانید، به نقل روایت از امام ابوحنیفه/ پرداخته است».
و علامه محمد بن یوسف صالحی دمشقی شافعی در کتاب «عقود الجمان»[5]، وی را در شمار روایت کنندگان از امام اعظم ابوحنیفه/ ذکر کرده است.
نگارنده گوید:
شیبان بن عبدالرحمن/، در موارد ذیل (از کتاب «الجامع الصحیح» بخاری) با دو واسطه، استاد امام محمد بن اسماعیل بخاری/ به شمار میآید؛ و این موارد عبارتند از:
* در باب «قوله: ﴿ٱلَّذِینَ یُحۡشَرُونَ عَلَىٰ وُجُوهِهِمۡ إِلَىٰ جَهَنَّمَ أُوْلَٰٓئِکَ شَرّٞ مَّکَانٗا وَأَضَلُّ سَبِیلٗا٣٤﴾ [الفرقان: 34]»[6]
«حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ، حَدَّثَنَا یُونُسُ بْنُ مُحَمَّدٍ البَغْدَادِیُّ، حَدَّثَنَا شَیْبَانُ، عَنْ قَتَادَةَ، حَدَّثَنَا أَنَسُ بْنُ مَالِکٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ: أَنَّ رَجُلًا قَالَ: یَا نَبِیَّ اللَّهِ یُحْشَرُ الکَافِرُ عَلَى وَجْهِهِ یَوْمَ القِیَامَةِ؟ قَالَ: «أَلَیْسَ الَّذِی أَمْشَاهُ عَلَى الرِّجْلَیْنِ فِی الدُّنْیَا قَادِرًا عَلَى أَنْ یُمْشِیَهُ عَلَى وَجْهِهِ یَوْمَ القِیَامَةِ» قَالَ قَتَادَةُ: بَلَى وَعِزَّةِ رَبِّنَا»(ح 4760)
«عبدالله بن محمد، از یونس بن محمد بغدادی، از شیبان بن عبدالرحمن، از قتادة برای ما روایت کرده که وی گفته است: انس بن مالکس گوید: مردیگفت: ای پیامبر خدا! چگونه کافر، روز قیامت بر چهرهاش حشر میگردد؟ رسول خدا ج فرمود: «آیا خداوندی که در دنیا او را به وسیلهی پاهایش به حرکت درمی آورد، قادر نیست که روز قیامت، او را بر چهرهاش به حرکت درآورد»؟
* در باب «میراث البنات»[7]
«حَدَّثَنَا مَحْمُودُ بْنُ غَیْلاَنَ، حَدَّثَنَا أَبُو النَّضْرِ، حَدَّثَنَا أَبُو مُعَاوِیَةَ شَیْبَانُ، عَنْ أَشْعَثَ، عَنِ الأَسْوَدِ بْنِ یَزِیدَ، قَالَ: أَتَانَا مُعَاذُ بْنُ جَبَلٍ، بِالیَمَنِ مُعَلِّمًا وَأَمِیرًا، “فَسَأَلْنَاهُ عَنْ رَجُلٍ: تُوُفِّیَ وَتَرَکَ ابْنَتَهُ وَأُخْتَهُ، فَأَعْطَى الِابْنَةَ النِّصْفَ وَالأُخْتَ النِّصْفَ”»(ح 6734)
«محمود بن غیلان، از ابوالنضر، از ابومعاویة شیبان بن عبدالرحمن، از اشعث، از اسود بن یزید برای ما روایت کرده که وی گفته است: معاذ بن جبلس در یمن، به نزد ما آمد و حال آن که او به عنوان معلّم و امیر تعیین شده بود؛ از وی در مورد مردی پرسیدیم که وفات کرده و یک دختر و یک خواهر از خود بر جای گذاشته است. او، نصف مال متوفّا را به دختر و نصف دیگر را به خواهر متوفّا داد».
* در باب «کتابة العلم»[8].
* در باب «من لم یر الوضوء الّا من المخرجین، القبل والدبر»[9].
* در باب «الوضوء بالمدّ»[10].
* در باب «کینونة الجنب فی البیت اذا توضّأ قبل ان یغتسل»[11].
* در باب «النوم مع الحائض وهی فی ثیابها»[12].
* در باب «اذا صلّی فی الثوب الواحد، فلیجعل علی عاتقیه»[13].
* در باب «من ادرک رکعة من العصر قبل الغروب»[14].
* در باب «الاذان بعد الفجر»[15].
* در باب «لا یقوم الی الصلاة مستعجلاً؛ ولیقم الیها بالسکینة والوقار»[16].
* در باب «قول الرجل: ما صلّینا»[17].
* در باب «القراءة فی الظهر»[18].
* در باب «الدّهن للجمعة»[19].
به هر حال، روایات شیبان بن عبدالرحمن/، در کتاب «الجامع الصحیح» امام محمد بن اسماعیل بخاری/، در بیشتر از 38 مورد آمده است.
[1]- بیوگرافی «شیبان بن عبدالرحمن» را در این منابع دنبال کنید:
«رجال صحیح البخاری»، کلاباذی 1/355؛ «الجرح و التعدیل»، رازی 4/355؛ «سیر اعلام النبلاء»، حافظ ذهبی 7/406؛ «میزان الاعتدال»، حافظ ذهبی 2/285؛ «تاریخ بغداد»؛ خطیب بغدادی 9/271؛ «شذرات الذهب»، ابن عماد 1/259؛ «کتاب الثقات»، ابن حبان 6/449؛ «الکاشف»، حافظ ذهبی 2/16؛ «تهذیب التهذیب»، ابن حجر عسقلانی 4/326؛ «تقریب التهذیب»، ابن حجر عسقلانی 1/424؛ «خلاصة تهذیب الکمال»، خزرجی ص 142؛ «تهذیب الکمال»، حافظ مزّی 8/415؛ «الطبقات الکبری»، ابن سعد 6/377؛ «طبقات الحفّاظ»، حافظ سیوطی، ص99، «الجمع بین رجال الصحیحین»، مقدسی 1/214
[2]- «تذکرة الحفّاظ» 1/218
[3]- «تهذیب التهذیب» 4/326 و 327
[4]- «جامع المسانید» 2/477
[5]- «عقود الجمان»؛ ص 118
[6]- «الجامع الصحیح»، امام بخاری 2/966
[7]- همان 2/997
[8]- همان 2/21 و 22
[9]- همان 1/30
[10]- همان 1/33
[11]- همان 1/42
[12]- همان 1/46
[13]- همان 1/52
[14]- همان 1/79
[15]- همان 1/87
[16]- همان 1/88
[17]- همان 1/89
[18]- همان 1/105
[19]- همان 1/121