ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
49- عبدالعزیز بن ابوحازم/[1]
[متوفّای 184 ه . ق]
علامه ذهبی در کتاب «تذکرة الحفّاظ»[2] گوید:
وی، فقیه و دانشور، امام و پیشوا، سلمة بن دینار، ابوتمام مدنی میباشد که از پدرش، زید بن اسلم، سهیل، علاء بن عبدالرحمن، یزید بن هاد، موسی بن عقبة و شماری دیگر از بزرگان دینی، به روایت حدیث پرداخته است.
و از کسانی که از عبدالعزیز بن ابوحازم، حدیث روایت نمودهاند، میتوان بدین افراد اشاره کرد:
حمیدی؛ ابومصعب؛ علی بن حجر؛ عمرو الناقد؛ یعقوب دورقی؛ یحیی بن اکثم و دیگران.
عبدالعزیز بن ابوحازم/، فقیهی عالی مقام، دانشوری ارجمند، فرهیختهای معتبر، اندیشمندی بلندمرتبه، صاحب نظری گرانقدر و عالمی بزرگوار بود.
یحیی بن معین گوید: «صدوق»؛ «عبدالعزیز بن ابوحازم، فردی صادق و راستگو، مطمئن و امین و درستکار و شریف بود».
احمد بن حنبل گفته است: «لم یکن بالمدینة بعد مالک، افقه من ابن ابی حازم»؛ «در مدینهی منوره، پس از مالک، کسی از ابن ابی حازم، فقیهتر و دانشمندتر و فرهیختهتر و صاحب نظرتر وجود ندارد».
ابوحاتم گوید: «هو افقه من الدراوردی؛ وثّقه غیر واحد؛ واحتجّ به ارباب الصّحاح»؛ «عبدالعزیز بن ابوحازم، از دراوردی، فقیهتر و داناتر و آگاهتر و خبرهتر است؛ شمار زیادی از علماء و صاحب نظران اسلامی، او را فردی مؤثّق و قابل اعتماد، معرفی کردهاند؛ و نویسندگان کتابهای صحیح حدیث نیز به (احادیث و روایات) وی، استدلال و استناد میجویند».
و ابن سعد گوید: «ولد سنة سبع ومائة؛ وتوفّی ساجداً فی سنة اربع وثمانین ومائة. رحمه الله تعالی»؛ «عبدالعزیز بن ابوحازم، به سال 107 ه . ق دیده به جهان گشود و به سال 184 ه . ق در حالت سجده، درگذشت و به دیار یار، پرگشود. خدایش او را بیامرزد و در جوار بهترین رحمتهای خویش جای دهد.»
و حافظ ابن حجر عسقلانی در کتاب «تهذیب التهذیب»[3] گوید:
نسایی گفته است: «ثقة»؛ «عبدالعزیز بن ابوحازم، فردی مؤثق و قابل اعتماد میباشد».
و در جایی دیگر گفته است: «لیس به بأس»؛ «در روایات و احادیث عبدالعزیز بن ابوحازم، نمیتوان ایراد و نقصی وارد کرد؛ زیرا وی، روایت کنندهای ثقه و معتبر و مطمئن و مورد اعتماد میباشد».
و ابن حبّان نیز در کتاب «الثقات»، عبدالعزیز بن ابوحازم را در شمار راویان ثقه و معتبر ذکر کرده است.
و ابن سعد گوید: «کان کثیر الحدیث، دون الدراوردی»؛ «عبدالعزیز بن ابوحازم، بسیار به نقل و روایت حدیث میپرداخت؛ ولی با وجود این، باز هم در این زمینه، پایینتر از دراوردی میباشد».
و احمد عجلی و ابن نُمیر گفتهاند: «ثقة»؛ «ابن ابوحازم، از راویان مورد وثوق و قابل اعتماد میباشد».
شایان ذکر است که عبدالعزیز بن ابوحازم، از آن دسته از محدّثان و راویانی میباشد که هر شش پیشوای حدیث (بخاری، مسلم، ترمذی، ابوداود، نسایی و ابن ماجه)، به نقل روایت از وی پرداختهاند.
و علامه محمد بن یوسف صالحی دمشقی شافعی در کتاب «عقود الجمان»[4]، عبدالعزیز بن ابوحازم را در شمار روایت کنندگان از امام اعظم ابوحنیفه/ ذکر کرده است.
و همچنین حافظ ابن بزّاز کردری نیز در کتاب «المناقب»[5]، وی را در زمرهی راویان شهر «مدینهی منوره» که به نقل روایت از امام ابوحنیفه/ پرداختهاند، قرار داده است.
نگارندهی سطور گوید:
عبدالعزیز بن ابوحازم/، در موارد ذیل (از کتاب «الجامع الصحیح» بخاری) با یک واسطه، استاد امام محمد بن اسماعیل بخاری/ به شمار میآید؛ و این موارد عبارتند از:
* در باب «الصلاة علی النبیّ ج»[6]
«حَدَّثَنَا إِبْرَاهِیمُ بْنُ حَمْزَةَ، حَدَّثَنَا ابْنُ أَبِی حَازِمٍ، وَالدَّرَاوَرْدِیُّ، عَنْ یَزِیدَ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ خَبَّابٍ، عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الخُدْرِیِّ، قَالَ: قُلْنَا: یَا رَسُولَ اللَّهِ، هَذَا السَّلاَمُ عَلَیْکَ، فَکَیْفَ نُصَلِّی؟ قَالَ: “قُولُوا: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَرَسُولِکَ، کَمَا صَلَّیْتَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ، وَبَارِکْ عَلَى مُحَمَّدٍ، وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ، کَمَا بَارَکْتَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ وَآلِ إِبْرَاهِیمَ”»(ح 6358)
«ابراهیم بن حمزة، از عبدالعزیز بن ابوحازم و دراوردی، از یزید، از عبدالله بن خبّاب، از ابوسعید خدریس برای ما روایت کرده که وی گفته است: به پیامبر ج گفتیم: ای رسول خدا ج! السلام علیک (را در نماز میدانیم)، چگونه درود بفرستیم؟ آن حضرت ج فرمود: بگویید: «اللهم صلّ علی محمد عبدک ورسولک، کما صلّیتَ علی ابراهیم؛ وبارک علی محمد وعلی آل محمد، کما بارکت علی ابراهیم وآل ابراهیم»؛ «بار خدایا! بر محمد ج، و فرستاده است درود بفرست، همچنانکه بر ابراهیم درود فرستادی؛ و بر محمد و آل محمد، برکت بده، همانگونه که بر ابراهیم و آل وی، برکت ارزانی داشتی».
* در باب «مثل الدنیا فی الاخرة»[7]
«حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مَسْلَمَةَ، حَدَّثَنَا عَبْدُ العَزِیزِ بْنُ أَبِی حَازِمٍ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ سَهْلٍ، قَالَ: سَمِعْتُ النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ: «مَوْضِعُ سَوْطٍ فِی الجَنَّةِ، خَیْرٌ مِنَ الدُّنْیَا وَمَا فِیهَا، وَلَغَدْوَةٌ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَوْ رَوْحَةٌ، خَیْرٌ مِنَ الدُّنْیَا وَمَا فِیهَا»»(ح 6415)
«عبدالله بن مسلمة، از عبدالعزیز بن ابوحازم، از پدرش، از سهلس برای ما روایت کرده که وی گفته است: از رسول خدا ج شنیدم که میفرمود: «جایی به اندازهی یک تازیانه، در بهشت، از دنیا و هر آنچه در آن است، بهتر میباشد؛ و صبح و شامی در راه خدا رفتن (جهاد کردن)، از دنیا و هر آنچه در آن است، بهتر میباشد».
* در باب «حفظ اللسان»[8]
«حَدَّثَنِی إِبْرَاهِیمُ بْنُ حَمْزَةَ، حَدَّثَنِی ابْنُ أَبِی حَازِمٍ، عَنْ یَزِیدَ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ، عَنْ عِیسَى بْنِ طَلْحَةَ بْنِ عُبَیْدِ اللَّهِ التَّیْمِیِّ، عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ، سَمِعَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ: «إِنَّ العَبْدَ لَیَتَکَلَّمُ بِالکَلِمَةِ، مَا یَتَبَیَّنُ فِیهَا، یَزِلُّ بِهَا فِی النَّارِ أَبْعَدَ مِمَّا بَیْنَ المَشْرِقِ»»(ح 6477)
«ابراهیم بن حمزة، از عبدالعزیز بن ابوحازم، از یزید، از محمد بن ابراهیم، از عیسی بن طلحة تیمی، از ابوهریرهس برای ما روایت که وی گفته است: از رسول خداج شنیده است که فرمودند: «بنده، سخنی بر زبان میآورد که در آن نمیاندیشد و حال آن که با گفتن آن، در آتش دوزخ فرو میافتد، آن هم در فاصلهای بیشتر از ما بین مشرق».
* در باب «نوم الرجال فی المسجد»[9].
* در باب «الاستعانة بالنجّار والصنّاع فی أعواد المنبر والمسجد»[10].
* در باب «قدر کم ینبغی ان یکون بین المصلّی والسترة»[11].
* در باب «الصلوات الخمس، کفّارة للخطایا اذا صلّاهن لوقتهنّ فی الجماعة وغیرها»[12].
* در باب «قول الله عزوجل: ﴿فَإِذَا قُضِیَتِ ٱلصَّلَوٰةُ فَٱنتَشِرُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَٱبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِ ٱللَّهِ وَٱذۡکُرُواْ ٱللَّهَ کَثِیرٗا لَّعَلَّکُمۡ تُفۡلِحُونَ١٠﴾ [الجمعة: 10][13].
* در باب «ما یجوز من التسبیح والحمد فی الصلاة للرجال»[14].
* در باب «رفع الأیدی فی الصلاة لامر ینزل به»[15].
* در باب «من استعدّ الکفن فی زمن النبیّ ج، فلم ینکر علیه»[16].
* در باب «تعجیل السحور»[17].
* در باب «تحرّی لیلة القدر فی الوتر من العشر الاواخر فیه»[18].
به هر حال، روایات عبدالعزیز بن ابوحازم/، در کتاب «الجامع الصحیح» امام محمد بن اسماعیل بخاری/، در بیشتر از 30 مورد آمده است.
[1]- بیوگرافی «عبدالعزیز بن ابوحازم» را در این منابع دنبال کنید:
«التاریخ الکبیر»؛ امام بخاری 3/2/25؛ «رجال صحیح البخاری»، کلاباذی 2/716؛ «الجرح و التعدیل»، رازی 5/382؛ «میزان الاعتدال»، حافظ ذهبی 2/626؛ «سیر اعلام النبلاء»، حافظ ذهبی 8/363؛ «شذرات الذهب»، ابن عماد 1/306؛ «کتاب الثقات»، ابن حبان 8/117؛ «الکاشف»، حافظ ذهبی 2/197؛ «تهذیب التهذیب»، ابن حجر عسقلانی 6/297؛ «تقریب التهذیب»، ابن حجر عسقلانی 1/602؛ «تهذیب الکمال»، حافظ مزّی 11/487؛ «خلاصة تهذیب الکمال»، خزرجی ص202 ؛«طبقات الحفّاظ»، حافظ سیوطی، ص120، «الجمع بین رجال الصحیحین»، مقدسی 1/308
[2]- «تذکرة الحفّاظ» 1/268 و 269
[3]- «تهذیب التهذیب» 6/298
[4]- «عقود الجمان»؛ ص 126
[5]- «المناقب»، کردری 2/219
[6]- «الجامع الصحیح»، امام بخاری 2/940
[7]- همان 2/949
[8]- همان 2/959
[9]- همان 1/63
[10]- همان 1/64
[11]- همان 1/71
[12]- همان 1/76
[13]- هما 1/128
[14]- همان 1/160
[15]- همان 2/162
[16]- همان 2/162
[17]- همان 2/170
[18]- همان 2/270