ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
اَلْـجُمْلَةُ الْاِسْمِیَّةُ الَّتیْ لَیْسَ الْـمُسْنَدُ اِلَیْه فیها مُعَرَّفاً باللّامِ
جملهی اسمیّه، بیآنکه معرّف به الف و لام باشد
(1) «قَفْلَةٌ کَغَزْوَةٍ.»
1- «پاداش مجاهد و رزمنده در برگشت از جهاد و جنگ به سوی اهل و خانوادهاش، به سان پاداشش در رفتنش به سوی جنگ و پیکار با دشمنان و بدخواهان اسلام و مسلمانان است».
[این حدیث را ابوداود در باب «فی فضل القفل فی سبیل الله» روایت کرده است.]
(2) «سَیِّدُالْقَوْمِ فِیْ السَّفَرِ خادِمُهُمْ.»
2- «سرور جامعه و مردم (بزرگ هر طایفهای) در مسافرت، خدمتگزار آنان است».
[این حدیث را بیهقی در «شعب الایمان» و ابن مبارک در کتاب «الجهاد» روایت کردهاند.]
(3) «طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِیْضَةٌ عَلی کُلِّ مُسْلِمٍ.»
3- «فراگرفتن و جستن علم و دانش (به اندازهی ضرورت)، بر هر انسان مسلمان و حقگرا (چه مرد باشد و چه زن)، فرض است».
[این حدیث را ابن ماجه در باب «فضل العلماء و الحث علی طلب العلم» و طبرانی در «معجم الکبیر» روایت کردهاند.]
(4) «أَصْدَقُ الرُّؤْیا بِالْأَسْحارِ.»
4- «راستینترین خوابها، به هنگام سحرگاهان است».
[این حدیث را ترمذی در باب «قوله تعالی: «لهم البشری فی الحیاة الدنیا» روایت کرده است.]
(5) «خَیْرُکُمْ مَنْ تَعَلَّمَ الْقُرْآنَ وَ عَلَّمَهُ.»
5- «بهترین شما کسی است که قرآن را فراگیرد و به دیگران بیاموزد.»
[این حدیث را بخاری در باب «خیر کم من تعلم القران» روایت کرده است.]
(6) «أَحَبُّ الْأَعْمالِ اِلَی اللهِ أَدْوَمْها وَ اِنْ قَلَّ.»
6- «بهترین و پسندیدهترین کارها در پیشگاه خدا، بادوامترین آنها است؛ اگر چه اندک باشد».
[این حدیث را مسلم در باب «فضیلة العمل الدائمی من قیام اللیل و غیره»، و بخاری در باب «الجلوس علی الحصیر» روایت کردهاند.]
(7) «أَفْضَلُ الصَّدَقَةِ أَنْ تُشْبِعَ کَبَداً جائِعاً.»
7- «بهترین بخشش و بهترین صدقه، آن است که شکم گرسنهای را سیر سازی».
[این حدیث را بیهقی در «شعب الایمان» روایت کرده است.]
(8) «مَطْلُ الْغَنِیِّ ظُلْمٌ.»
8- «وقتکشی و بهانهجویی ثروتمند (به تأخیر افکندن وام و بدهی مقرّر،) حقکشی و بیدادگری است».
[این حدیث را بخاری در کتاب «الاستقراض و اداء الدیون»، ومسلم در باب «مطل الغنی ظلم» روایت کردهاند.]
(9) «حُبُّکَ الشَّیْءَ یُعْمِیْ وَیُصِمُّ.»
9- «چون چیزی را (بسیار) دوست بداری، تو را کور و کر خواهد ساخت و قدرت شناخت و انتخاب را از تو خواهد گرفت».
[این حدیث را ابوداود در کتاب «الادب» در باب «فی الهوی» روایت کرده است.]
(10) «ماقَلَّ وَ کَفی، خَیْرٌ مِّمّا کَثُرَوَ أَلْهی.»
10- آنچه اندک و بسنده باشد، بهتر از بسیاری است که سرگرمی و غفلت بیاورد (و بیراهکننده باشد.)»
[این حدیث را حاکم در «المستدرک علی الصحیحین»، و طبرانی در «معجم الکبیر» روایت کردهاند.]
(11) «طَلَبُ کَسْبِ الْـحَلالِ فَرِیْضَةٌ بَعْدَ الْفَرِیْضَةِ.»
11- «جستن کسب حلال، پس از انجام دیگر فرائض (مانند: نماز، روزه و …)، فرض است.»
[این حدیث را بیهقی در «سُنَنالکبری»، باب «کسب الرجل و عمله بیدیه» روایت کرده است.]
(12) «حُبُّ الدُّنْیا رَأْسُ کُلِّ خَطِیْئَةٍ.»
12- «دوست داشتن دنیا، سرآغاز همهی گناهان و حقکشیها است».
[این حدیث را بیهقی در «شعب الایمان» روایت کرده است.]
(13) «مَنْهُوْمانِ لا یُشْبِعانِ: مَنْهُوْمٌ فِیْ الْعِلْمِ لایُشْبِعُ مِنْهُ، وَ مَنْهُوْمٌ فِیْ الدُّنْیا لایُشْبِعُ مِنْها.»
13- «دو گرسنهاند که هرگز سیری نمیپذیرند: یکی جویای علم و دانش که از فراگیری و آموزش آن سیر نمیگردد؛ و دیگر، جویای مال و منال است که هرگز از جمعآوری آن سیری نمیپذیرد.»
[این حدیث را دارمی در باب «فی فضل العلم و العالم» روایت کرده است.]
(14) «أَفْضَلُ الْجِهادِ: مَنْ قالَ کَلِمَةُ حَقٍّ عِنْدَ سُلْطانٍ جائِرٍ.»
14- «برترین تلاش و جهاد (و بهترین مبارزهی با ستم،) از آنِ کسی است که سخن درست و شجاعانه را در برابر فرمانروای زورمدار و ستمگر و دیکتاتور و مُستَبد بگوید.»
[این حدیث را ترمذی، ابوداود در کتاب «الملاحم» و ابن ماجه در کتاب «الفتن» روایت کردهاند.]
(15) «لَغُدْوَةٌ فِیْ سَبِیْلِ اللهِ أَوْرَوْحَةٌ، خَیْرٌ مِّنَ الدُّنْیا وَ ما فِیْها.»
15- «بیتردید، بامداد یا شامگاهی گام سپردن در (پاسداری در) راه خدا، از دنیا و آنچه که در آن میباشد، بهتر و برتر است.»
[این حدیث را بخاری در باب «الغدوة و الروحة فی سبیلالله»، و مسلم در باب «فضل الغدوة و الروحة فی سبیل الله» روایت کردهاند.]
(16) «فَقِیْهٌ وّاحِدٌ أَشَدُّ عَلَی الشَّیْطانِ مِنْ أَلْفِ عابِدٍ.»
16- «وجود یک دانشمند (خداترس و پرواپیشه و پارسا و پرهیزگار) برای شیطان، از وجود هزار عابد (جاهل و نادان)، سختتر است».
[این حدیث را ترمذی در باب «ماجاء فی فضل الفقه علی العبادة»، و ابن ماجه در باب «فضل العلماء و الحثّ علی طلب العلم» روایت کردهاند.]
(17) «طُوْبی لِمَنْ وَّجَدَ فِیْ صَحِیْفَتِهِ اِسْتِغْفارًا کَثِیْراً.»
17- «خوشا به حال کسی که در نامهی اعمال خویش، آمرزشخواهی بسیاری بیابد».
[این حدیث را ابن ماجه در باب «الاستغفار» روایت کرده است.]
(18) «رِضَی الرَّبُّ فِیْ رِضَی الْوالِدِ، وَ سَخَطُ الرَّبِّ فِیْ سَخَطِ الْوالِدِ.»
18- «خشنودی پروردگار در خشنودی پدر، و ناخشنودی او در ناخشنودی و خشم پدر است».
[این حدیث را ترمذی در باب «ماجاء من الفضل فی رضا الوالدین»، و حاکم در «مستدرک علی الصحیحین» روایت کردهاند.]
(19) «حَقُّ کَبِیْرِ الْاِخْوَةِ عَلی صَغِیْرِهِمْ، حَقُّ الْوالِدِ عَلی وَلَدِهِ.»
19- «حق برادر بزرگتر بر برادرهای کوچکتر، به سان حق پدر بر فرزند است.»
[این حدیث را بیهقی در «شعب الایمان» روایت کرده است.]
(20) «کُلُّ بَنِیْ آدَمَ خَطّاءٌ، وَ خَیْرُ الْـخَطّائِیْنَ التَّوّابُوْنَ.»
20- «همهی فرزندان آدم، لغزش کارند و بهترین خطاکاران، توبهکنندگان خواهند بود.»
[این حدیث را حاکم در «المستدرک علی الصحیحین» در کتاب «التوبة» روایت کرده است.]
(21) «کَمْ مِنْ صائِمٍ لَّیْسَ لَهُ مِنْ صِیامِهِ اِلَّا الظَّمَأُ، وَ کَمْ مِنْ قائِمٍ لَّیْسَ لَهُ مِنْ قِیامِهِ اِلَّا السَّهَرُ.»
21- «چه بسیار روزهداری که از روزهی خویش جز تشنگی چیزی نخواهد داشت؛ و چه بسیار شبزندهداری که از شبزندهداری خویش، جز بیدارخوابی (و خستگی و درماندگی و کوفتگی) سودی نخواهد برد.»
[این حدیث را دارمی در باب «فی المحافظة علی الصوم» روایت کرده است.]
(22) «مِنْ حُسْنِ اِسْلامِ الْـمَرْءِ تَرْکُهُ مالا یَعْنِیْهِ.»
22- «از نشانههای نیکویی اسلام انسان، آن است که گفتار و کردار بیهوده و بیمعنا را رها میکند و سنجیده سخن میگوید و سنجیده عمل میکند.» (به تعبیری دیگر؛ فرونهادن چیزهای بیهوده، نشانهی کمال مسلمانی فرد است.)
[این حدیث در صحیح ابن حیان در باب «ماجاء فی صفات المؤمنین»، و در مسند احمد بن حنبل روایت شده است.]
(23) «أَلا کُلُّکُمْ راعٍ، وَ کُلُّکُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَّعِیَّتِهِ.»
23- «به هوش! که هر کدام از شما سرپرست و عهدهدار هستید؛ و همهی شما در مورد زیردستان خویش بازخواست خواهید شد.» (به تعبیری دیگر: همهی شما وظیفه دارید و همهی شما نسبت به افراد تحت تکفّل خویش مسئول هستید؛ پیشوا و رهبر، نسبت به افراد تحت تکفّل خود وظیفه دارد و مسئول است؛ و مرد نسبت به افراد خانوادهاش مسئول است. و زن نسبت به خانهی همسرش وظیفه دارد و از افراد تحت تکفّل خود مسئول است؛ و خدمتگزار نسبت به مال سرورش، وظیفه دارد و دربارهی افراد تحت تکفّل خود مسئول است؛ پس همهی شما وظیفه دارید و نسبت به افراد تحت تکفّل خود مسئول هستید.)
[این حدیث را بخاری در باب «الجمعة فی القری»، و مسلم در باب «فضیلة الامام العادل و عقوبة الامام الجائر» روایت کردهاند.]
(24) «أَحَبُّ الْبِلادِ اِلَی اللهِ مَساجِدُها، وَ أَبْغَضُ الْبِلادِ اِلَی اللهِ أَسْواقُها.»
24- «محبوبترین و دوستداشتنیترین سرزمینها در پیشگاه خدا، مسجدهای آن؛ و منفورترین سرزمینها در نزد خدا، بازارهای آن است».
[این حدیث را مسلم در باب «فضل الجلوس فی مصلاه بعد الصبح و فضل المساجد» روایت کرده است.]
(25) «اَلْوَحْدَةُ خَیْرٌ مِّنْ جَلَیْسِ السُّوءِ. وَ الْـجَلِیْسُ الصّالِحُ خَیْرٌ مِّنَ الْوَحْدَةِ. وَ اِمْلاءُ الْـخَیْرِ خَیْرٍ مِّنَ السُّکُوْتِ، وَ السُّکُوْتُ خَیْرٌ مِّنْ اِمْلاءِ الشَّرِّ.»
25- «و تنهایی، از همنشین بد بهتر است؛ و همنشین شایسته، از تنهایی بهتر. و نیکگویی از خاموشی بهتر است، و خاموشی بهتر از یبدگفتن».
[این حدیث را بیهقی در «شعب الایمان»، و حاکم در «المستدرک علی الصحیحین» روایت کردهاند.]
(26) «تُحْفَةُ الْـمُؤْمِنِ اَلـْمَوْتُ.»
26- «مرگ، ارمغان انسان با ایمان و حقگرا است».
[این حدیث را حاکم در «المستدرک علی الصحیحین» در کتاب «الرقاق» روایت کرده است.]
(27) «یَدُاللهِ عَلَی الْـجَماعَةِ.»
27- «دست [رحمت] خدا، به همراه جامعه و گروه عدالتخواه است».
[این حدیث را ترمذی در باب «ماجاء فی لزوم الجماعة» روایت کرده است.]
(28) «کُلُّ کَلامِ اِبْنِ آدَمَ عَلَیْهِ لا لَهُ، اِلّا أَمْرٌ بِمَعْرُوْفٍ، أَوْنَهْیٌ عَنْ مُنْکَرٍ، أَوْذِکْرُ اللهِ.»
28- «گفتار فرزند آدم، به ضرر و زیان اوست نه به سودش؛ مگر آنکه دعوت به کار پسندیدهای باشد و یا از کار ناپسندی بازدارد، و یا خدای فرزانه را یاد نماید.»
[این حدیث را ترمذی در باب «ماجاء فی حفظ اللسان»، و ابویعلی در «مُسنَد» خویش روایت کردهاند.]
(29) «مَثَلُ الَّذِیْ یَذْکُرُ رَبَّهُ وَالَّذِیْ لایَذْکُرُ، مَثَلُ الْـحَیِّ وَالْـمَیِّتِ.»
29- «وصف انسانی که خدا را یاد میکند و کسی که او را یاد نمینماید، همانند جسد زنده و جسد مرده است».
[این حدیث را بخاری در باب «فضل ذکرالله عز وجل» روایت کرده است.]
(30) «مَثَلُ الْعِلْمِ لایُنْتَفَعُ بِهِ کَمَثَلِ کَنْزٍ لّا یُنْفَقُ مِنْهُ فِیْ سَبِیْلِ اللهِ.»
30- «دانش و بینشی که سود و فایده نبخشد، به گنجینهای ماند که از آن در راه خدا، هزینه نگردد.»
[این حدیث، در مُسنَد احمد در «مُسنَد ابوهریره» و در سُنَن دارمی در باب «البلاغ عن رسول اللهج و تعلیم السُنَن» روایت شده است.]
(31) «أَفْضَلُ الذِّکْرِ لا اِلهَ اِلّا اللهُ، وَ أَفْضَلُ الدُّعاءِ اَلْـحَمْدُ لِـلّهِ.»
31- «برترین ذکر (در میان اذکار)، ذکر «لا اله الا الله»؛ و برترین دعا (در میان دعاها)، دعای «الحمد الله» است.»
[این حدیث را ترمذی در باب «ماجاء ان دعوة المسلم مستجابة» روایت کرده است.]
(32) أَوَّلُ مَنْ یُّدْعی اِلَی الْـجَنَّةِ یَوْمَ الْقِیامَةِ اَلَّذِیْنَ یَحْمَدُوْنَ اللهَ فِیْ السَّراءِ وَالضَّرّاءِ.»
32- «نخستین کسانی که در روز رستاخیز به سوی بهشت [پرنعمت خداوند بلندمرتبه] فراخوانده میشوند، ستایشگرانی هستند که در زندگی و در برابر فقر (و محرومیّتها) و بیماری (و زیان و ضررها)، خدای را آگاهانه و با اخلاص میستایند.»
(«البأساء»: بلا و مصیبت خارج از جسم شخص؛ از قبیل: تنگدستی، زیان مالی و مرگ فرزندان. و «الضرّاء»: بلا و مصیبت مربوط به جسم شخص، از قبیل: بیماری و رنجوری.)
[این حدیث را حاکم در «المستدرک علی الصحیحین» روایت کرده است.]