اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

دلیل هشتم عدم رضایت عیسی÷ به کشته شدن

 دلیل هشتم

عدم رضایت عیسی÷ به کشته شدن

مسیحی‌ها، عیسای مسیح÷ را به الوهیت پذیرفته، او را می‌پرستند و مهربانی‌اش را چنین ثابت می‌کنند که پسرخدا بخاطر ما جان شیرین خود را قربان نمود؛ ولی متأسفانه متوجه این نقطه نشده‌اند و یا نمی‌خواهند بدانند که با چنین ادعایی، مسیح را مظلوم، ولی خداوندأ را که پدر عیسی می‌نامند، متهم به قتل می‌دارند و سخنان‌شان بدین مفهوم است که پدر قاتل پسر است؛ پدر قدرتمند می‌بیند که پسرش کشته می‌شود و بر دستان، پاها و سایر اعضای بدنش، میخ‌های آهنین کوبیده می‌شود، بالای صلیب اعدام می‌گردد، خون ازبدنش جاری می‌شود و با وجود قدرت کامل، این وحشت و قتل را مشاهده نموده و برای بخشایش گناهان بشر خاموش بوده و به تصور آنان باید چنین خون‌ریزی صورت گیرد تا عفو نصیب بشر گردد.

در انجیل یوحنا می‌خوانیم: «پس بیلاطس عیسی را گرفته تازیانه زد و لشکریان تاجی از خار بافته بر سرش گذاردند و جامۀ ارغوانی بدو پوشاندند و می‌گفتند: سلام ای پادشاه یهود! و طپانچه بدو می‌زدند.»([1])

عیسوی‌ها معتقدند که انسان‌ها، ملعون بودند و خدای پدر برای بخشایش گناهان بندگان، پسرش (عیسای مسیح) را به شکل بشر فرستاد، او را از (لاهوت به ناسوت) یعنی از الوهیت به انسانیت تغییر داد، سپس آن خدای پسر خود را قربانی بشر نمود، به صلیب کشانیده شد تا گناهان انسان‌ها عفو گردد؛ عیسی خود را فدا کرد و مسیحیان او را بنام (عیسای فدیه) می‌شناسند.

آنان با وجود این‌که تمام فلسفۀ عقیدۀ خویش را به اساس آویختن عیسی به صلیب و قربان نمودن عیسی خود را برای انسان‌ها تلقی می‌کنند، ولی متاسفانه متوجه یک نقطۀ اساسی نشده‌اند که اصلا خود عیسی به قتل خود و کشیدنش به صلیب راضی نبود.

انجیل متى تحت عنوان آخرین دعا در باغ جتسیمانی می‌گوید: «در حالی که غم و اندوه تمام وجود او را فرو گرفته بود، رو به ایشا ن کرد و گفت: من از شدت حزن وغم در آستانۀ مرگ می‌باشم؛ شما این‌جا بمانید و با من بیدار باشید، سپس کمی دورتر رفت و بر زمین افتاد، چنین دعا کرد: پدر اگر ممکن است این جام رنج و عذاب را از مقابل من بردار اما نه به خواهش من بلکه به خواست تو»([2])

این چگونه اعتقادی است که خدا در غم و اندوه باشد و از پدر خود می‌خواهد تا او را از این مرگ شنیع و عذاب بد نجات دهد، ولی پدر، این غم و اندوه او را در نظر نگرفته بلکه او را تسلیم دشمنان می‌نماید تا او را به شکل بسیار بد به قتل برسانند.

اکنون خوب دقت نمایید که اگر عیسی خودش راضی بود که خود را قربانی کند، چرا این دعا را می‌کرد که اگر ممکن است این جام رنج و عذاب را از مقابل من بردار؟؟؟؟؟؟



[1] - انجیل یوحنا فصل: 19 شماره: 1 الی 3

[2] - متى، فصل: 26، شماره: 37 الی 39

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد