ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
حدیث ششم: فضیلت نماز خواندن در مسجد الأقصی
عبدالله بن عمرو بن العاص س روایت کرده است: «عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ج قَالَ: إِنَّ سُلَیْمَانَ بْنَ دَاوُدَ ÷ سَأَلَ اللَّهَ ثَلاثًا، أَعْطَاهُ اثْنَتَیْنِ، وَأَرْجُو أَنْ یَکُونَ قَدْ أَعْطَاهُ الثَّالِثَةَ: سَأَلَهُ مُلْکًا لا یَنْبَغِی لأَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ فَأَعْطَاهُ إِیَّاهُ، وَسَأَلَهُ حُکْمًا یُواطِئُ حُکْمَهُ فَأَعْطَاهُ إِیَّاهُ، وَسَأَلَهُ مَنْ أَتَى هَذَا الْبَیْتَ، یُرِیدُ بَیْتَ الْمَقْدِسِ، لا یُرِیدُ إِلا الصَّلاةَ فِیهِ أَنْ یَخْرُجَ مِنْ خَطِیئَتِهِ کَیَوْمِ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ، قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: وَأَرْجُو أَنْ یَکُونَ قَدْ أَعْطَاهُ الثَّالِثَةَ»[1]. «از پیغمبر خدا ج روایت شده که فرمود: سلیمان پسر داود ÷ سه چیز از خداوند خواست، خداوند دو مورد از آنها را به وی عطا کرد. و خواهش نمود که سوّمی را هم به وی ببخشد: درخواست کرد که مُلک و پادشاهی به وی عطا کند که به کسی غیر از او داده نشود، پس خداوند آن را به وی عطا کرد، و درخواست کرد هر قضاوتی که میکند موافق حکم خداوند باشد، پس خداوند آن را به وی عطا کرد، و درخواست کرد که هرکس به این خانه بیاد منظورش بَیْتُ الْمَقْدِس بود که هیچ هدف و مقصدی جز نماز در آن نداشته باشد، گناهانش بهگونهای بخشیده شوند مانند (روزی که) از مادر به دنیا آمده باشد. رسول الله ج فرمود: و من امیدوارم که خداوند این سوّمی را به وی عطا کرده باشد».
مسجد الأقصی دارای فضایل مختلفی میباشد، از جمله:
- اوّلین قبله مسلمانان بوده و آنها قبل از اتجاه به کعبه بهسوی آن نماز میخواندند.
- إسراء پیامبر ج در شب معراج قبل از هجرت رو بهسوی این مسجد بوده، خداوندأ میفرمایند: ﴿سُبۡحَٰنَ ٱلَّذِیٓ أَسۡرَىٰ بِعَبۡدِهِۦ لَیۡلٗا مِّنَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ إِلَى ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡأَقۡصَا ٱلَّذِی بَٰرَکۡنَا حَوۡلَهُۥ لِنُرِیَهُۥ مِنۡ ءَایَٰتِنَآۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡبَصِیرُ١﴾ [الإسراء: 1]. «تسبیح و تقدیس خدائی را سزا است که بندهی خود (محمّد پسر عبدالله) را در شبی از مسجدالحرام به مسجدالأقصی (بیتالمَقدِس) برد، آنجا که دَور و بر آن را پربرکت ساختهایم. تا برخی از نشانههای خود را بدو بنمایانیم. بیگمان خداوند بس شنوا و بینا است».
- همچنین طبق این روایت، ساخت آن توسط یکی از پیامبران بزرگ الهی صورت گرفته که این بر اهمیت موضوع میافزاید.
- وعلاوه بر اینها، هرکس به قصد نماز خواندن به مسجد الأقصی برود، خداوند أ تمامی گناهان گذشته وی را خواهد بخشید و چه فضیلتی بزرگتر از این میباشد!.
با همه این فضایل از بزرگترین فضیلت آن طبق فرموده پیامبر ج، نماز خواندن در آن موجب بخشیده شدن تمامی گناهان و همانند روزی که انسان معصوم از مادر به دنیا میآید، میباشد؛ که امید است، خداوند قدیر و رحیم این توفیق را به تمامی مسلمانان عطا کنند که بار سفر به آنجا ببندند و دست صهیونیست غاصب و ملعون از آنجا کنده شود و رایت توحید و ایمان در آنجا برافراشته گردد.
[1]- (صحیح): احمد، المسند (ش6644) روایت کرده است: «حدثنا معاویة بن عمر و الازدی حدثنا إبراهیم بن محمد أبو إسحاق الفزاری حدثنا الأوزاعی حدثنی ربیعة بن یزید عن عبدالله بن الدیلمی قال دخلت على عبدالله بن عمر و وهو فی حائط له بالطائف یقول: ...».
و ابواسحاق الفرازی هم متابعه شده وابن حبان (ش6420و1633)/ طبرانی، المعجم الاوسط (ج9ص15)/ طحاوی، شرح مشکل الآثار (ج9ص211)/ فسوی، المعرفة و التاریخ (ج2ص293) از طریق (بشر بن بکر والولید بن مزید والولید بن مسلم) روایت کردهاند: «ثنا الأوزاعی حدثنی ربیعة بن یزید حدثنی عبدالله بن الدیلمی سمعت عبدالله بن عمرو بن العاص یقول: ...».
و اوزاعی هم متابعه شده و نسایی (ش693)/ طبرانی، المعجم الکبیر (ج13ص631)/ ابوزرعه، الفوائد المعللة (ش11)/ فریابی، القدر (ش57)/ فسوی، المعرفة و التاریخ (ج2ص521)/ ابن عساکر، تاریخ دمشق (ج22ص294وج31ص403)/ خطیب بغدادی، الرحلة فی طلب الحدیث (ص193) از طریق (سعید بن عبدالعزیز و معاویة بن صالح) روایت کردهاند: «عن ربیعة بن یزید عن عبدالله الدیلمی عن ابن الدیلمی عن عبدالله بن عمر و یقول: ...».
وربیعة بن یزید الایادی هم متابعه شده وحاکم، المستدرک (ش3624و83)/ طبرانی، المعجم الکبیر (ج13ص629و630) والمعجم الاوسط (ج7ص49)/ ابن ماجه (ش1408)/ ابن خزیمه (ش1334)/ بیهقی، شعب الایمان (ش3877)/ حکیم الترمذی، نوادرالاصول (ش432و431)/ مزی، تهذیب الکمال (ج19ص22)/ خطیب بغدادی، الرحلة فی طلب الحدیث (ص197) از طریق (عروة بن رویم ویحیی بن ابی عمرو) روایت کردهاند: «ثنا عبدالله بن الدیلمی دخلت علی علی عبدالله بن عمر و بن العاص وهو فی حائطٍ یقول: ...». ورجال احمد «رجال صحیحین» بوده جز عبدالله بن فیروز الدیلمی که «ثقة» ومترجم در تهذیب میباشد.
و امام ابن حجر هم گفته است: «اسناد صحیحٌ».
و امام نووی هم گفته است: «اسناده صحیحٌ».
و امام حاکم نیشابوری گفته است: «هذا حدیثٌ صحیحٌ قد تداوله الأئمة وقد احتجا بجمیع رواته ثم لم یخرجاه ولا أعلم له علة».
و امام ذهبی هم گفته است: «على شرطهما ولا علة له» [حاکم، المستدرک مع التلخیص للذهبی (ش83)/ نووی، المجموع (ج8ص278)/ ابن حجر، فتح الباری (ج6ص408)].
باید اشاره کنیم که در روایت نسایی (ش639) به جای عبدالله الدیلمی، (ابوادریس الخولانی) آمده که خطا میباشد؛ وسعید بن عبدالعزیز مخالف سایر راویان یعنی (اوزاعی ومعاویة بن صالح وعروة بن رویم ویحیی بن ابی عمرو) آن را روایت کرده است. هرچند هر دو راوی (عبدالله الدیلمی وابوادریس الخولانی) ثقة بوده وخللی در اسناد ایجاد نمیکند.