اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

حدیث سی و دوّم: عدم جلوگیری از رفتن زنان به مسجد


عبدالله بن عمرس روایت کرده است: «کَانَتِ امْرَأَةٌ لِعُمَرَ تَشْهَدُ صَلاَةَ الصُّبْحِ وَالعِشَاءِ فِی الجَمَاعَةِ فِی المَسْجِدِ، فَقِیلَ لَهَا: لِمَ تَخْرُجِینَ وَقَدْ تَعْلَمِینَ أَنَّ عُمَرَ یَکْرَهُ ذَلِکَ وَیَغَارُ؟ قَالَتْ: وَمَا یَمْنَعُهُ أَنْ یَنْهَانِی؟ قَالَ: یَمْنَعُهُ قَوْلُ رَسُولِ اللَّهِ ج: لاَ تَمْنَعُوا إِمَاءَ اللَّهِ مَسَاجِدَ اللَّهِ»[1]. «یکی از زنان عمر س نماز صبح و عشاء را به جماعت در مسجد برگزار می­کرد و به وی گفته شد: مگر نمی‌دانی عمر از این کار تو خوشش نمی­آید و غیرت دارد؟ آن زن گفت: اگر عمر از کارم خوشش نمی­آید پس چرا جلویم را نمی­گیرد؟ و به وی گفتند: چون پیامبر ج فرموده که زنان را از رفتن به مسجد منع نکنید».

ممانعت زنان بر رفتن به مسجد برای ادای نمازهای فرض و نماز جمعه و نیز حج، کراهت دارد؛ البته در صورتیکه زن ضوابط و شروطی را رعایت کرده باشد، این شروط بنا بر احادیث دیگر عبارتند از:

-       زن خود را خوشبو و معطّر و مزّین و آرایش نکرده باشد. ابوهریره س روایت کرده است: «لا تَمْنَعُوا إِمَاءَ اللَّهِ مَسَاجِدَ اللَّهِ، وَلْیَخْرُجْنَ تَفِلاتٍ»[2] «زنان و کنیزان خداوند را از رفتن به مسجد منع نکنید؛ (ولی آنان هم وقتی به مسجد می­روند،) بوی خوش به خود نزنند. و با همان بوی خود خارج شوند».

-       خِلالی نداشته باشد که نامحرم صدایش را بشنود.

-       مختلط با مردان نامحرم نباشد.

-       رفتنش وی را در معرض فتنه و آزار نامحرم قرار ندهد و امنیّت راه برای وی مهیّا باشد.

البته برخی از علما برای زن شوهردار این نهی را بر تحریم حمل کرده­اند؛[3] که قول راجح بر کراهت آن می­باشد؛ زیرا ذات نماز جماعت مستحب بوده چنانکه پیامبر ج فرموده­اند: «صَلَاةُ الْجَمَاعَةِ تَفْضُلُ صَلَاةَ الْفَذِّ بِسَبْعٍ وَعِشْرِینَ دَرَجَةً»[4] «نماز جماعت بر نمازی که تنها خوانده شود، بیست و هفت درجه، برتری دارد».

واین روایت عام بوده وشامل مرد وزن هم می­گردد ولذا نمی­توان منع آن را حرام دانست.

با توجه به روایت عبدالله بن عمرس استنباط می­شود که نماز خواندن زن در مسجد با احراز شرایط مربوطه مستحب بوده و محاسنی همچون آموزش واجبات و احکام شرعی دربردارد؛ چراکه پیامبر ج مردان را از ممانعت آمدن آنها برحذر داشته و این ن‌شانه مستحب بودن عبادت آنها در مسجد می­باشد ولی نماز خواندن زن در خانه و اتاقش أولی می­باشد و وی می­تواند محلّی مناسب را برای خود در خانه­اش به عنوان مسجد قرار دهد و به عبادت و مناجاب با حضرت حق أ مشغول شود؛ چراکه توصیه پیغمبر اکرم ج بر این مسئله وجود دارد. دلیل این، فرموده پیامبر اکرم ج می­باشد که همسر ابوحمید الساعدی ب آن را روایت می­کند که در ادامه بیان شده است.



[1]- (صحیح): بخاری (ش900) / مسلم (ش1018) / ابوداود (ش566) از طریق (عبید الله بن عمر وایوب بن تمیمه) روایت کرده اند: «عن نافع عن ابن عمر قال کانت امرأة لعمر تشهد صلاة الصبح والعشاء فی الجماعة فی المسجد فقیل لها لم تخرجین وقد تعلمین أن عمر یکره ذلک ویغار قالت وما یمنعه أن ینهانی قال یمنعه قول رسول الله صلى الله علیه وسلم لا تمنعوا إماء الله مساجد الله».

[2]- (صحیح): احمد، المسند (ش9645)/ حمیدی، المسند (ش978)/ ابوداود (ش565)/ دارمی، السنن (ش1279)/ بیهقی، السنن الکبری (ش5583) ومعرفة السنن والآثار (ش1625)/ ابن الجارود، المنتقی (ش332)/ ابن حبان (ش2214)/ ابن خزیمه (ش1679)/ ابویعلی، المسند (ش5933و5915)/ سراج، المسند (ش799)/ شافعی، المسند (ش819)/ ابن ابی شیبه، المصنف (ج2ص276)/ عبدالرزاق، المصنف (ج3ص151)/ ابن حزیم، المحلی (ج3ص130)/ ابن عبدالبر، التمهید (ج24ص174)/ مشیخة أبی الحسن السکری (ش76)/ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد (ج6ص18)/ طحاوی، احکام القرآن (ج1ص468)/ بغوی، شرح السنة (ج3ص438) از طریق (یحیی بن سعید القطان وسفیان بن عیینه ویزید بن هارون وهشام الدستوایی وعیس بن یونس وعبدالله بن ادریس ویزید بن زریع وعبدالرحیم بن سلیمان وعبدالرحمن بن محمد و عبدة بن سلیمان ومحمد بن عبید وزائدة بن قدامه وخالد بن عبدالله وانس بن عیاض وسعید بن عامر وسفیان بن عیینه) روایت کرده‌اند: «عن محمد بن عمرو عن أبى سلمة عن أبى هریرة أن رسول الله ج قال: لا تمنعوا إماء الله مساجد الله ولکن لیخرجن وهن تفلات».

و محمد بن عمرو بن علقمه هم متابعه شده وبخاری، التاریخ الکبیر (ج4ص79)/ سراج، المسند (ش798)/ طبرانی، المعجم الاوسط (ج1ص178)/ بزار (ش8569) از طریق (سلمة بن صفوان و المغیرة بن قیس وصفوان بن سلیم) روایت کرده­اند: «عن أبى سلمة ...».

رجال احمد «رجال صحیحین» بوده فقط محمد بن عمرو بن علقمة بن وقاص اللیثى: امامان علی بن المدینی ونسایی ویحیی بن معین می‌گویند: «ثقةٌ» و امام مالک هم وی را «ثقة» می‌داند چرا که از وی روایت کرده است وبشر بن عمر گفت: «سألت مالکا عن رجل! فقال رأیته فی کتبی؟ قلت لا: قال لو کان ثقةً لرأیته فی کتبی.» و امام ابوحاتم رازی می‌گوید: «صالحُ الحدیث یکتب حدیثه و هو شیخ». و امام ابن عدی می‌گوید: «له حدیث صالحٌ و قد حدث عنه جماعة من الثقات کل واحد منهم ینفرد عنه بنسخة و یغرب بعضهم على بعض و یروى عنه مالک غیر حدیث فى الموطأ؛ وأرجو أنه لابأس به». و امام شعبة بن الحجاج هم از وی روایت می‌کرده و وی جز از «ثقات» روایت نمی‌کرده است و امام سمعانی هم می‌گوید: «من جلة العلماء ومن قراء المدینة ومُتقنیهم» و امام یحیی بن سعید القطان می‌گوید: «صالحٌ لیس بأحفظ الناس للحدیث» و امام عبدالله بن مبارک هم گفته است: «لیس به بأس» و امام ابن حبان هم وی را در «ثقات» آورده و گفته است: «کان یخطىء» و امام یحیی بن معین هم گفته است: «ما زال الناس یتقون حدیثه» اما امام یحیی بن معین علّتش را قبول نداشته لذا چنانکه گفتیم وی را «ثقة» دانسته است و امام ذهبی هم گفته است: «مشهورٌ حسنُ الحدیث» و امام یعقوب بن شیبه می‌گوید: «هو وسطٌ وإلى الضعف ما هو» و امام جوزجانی هم گفته است: «لیس بالقوی وهو ممن یشتهی حدیثه» [ابن حجر، تهذیب التهذیب (ج9ص375وج10ص7) ولسان المیزان (ج1ص14) وتقریب التهذیب (ش6188)/ ذهبی، المغنی فی الضعفاء (ش5876)/ علی بن مدینی، سؤالات محمد بن عثمان بن أبی شیبة (ش94)/ یحیی بن معین، معرفة الرجال روایة أحمد بن محمد بن القاسم بن محرز (ج1ص107)/ سمعانی، الانساب (ج5ص155)] لذا تا زمانیکه خطایش محرز نگردیده احادیثش «صحیح» می‌باشد. ودیدیم که متابعه هم شده است.

و امام نووی هم گفته است: «اسناده صحیحٌ علی شرط البخاری ومسلم».

و امامان ابن الملقن وبغوی هم گفته­اند: «حدیثٌ صحیحٌ» [نووی، المجموع (ج4ص199)/ بغوی، شرح السنة (ج3ص438)/ ابن الملقن، البدر المنیر (ج5ص46)].

[3]- نووی، شرح مسلم، شماره 56.

[4]- (صحیح): بخاری (ش649و645)/ مسلم (ش1509-1512)/ ترمذی (ش215)/ نسایی (ش837)/ ابن ماجه (ش789)/ ابن از طریق (مالک بن انس و عبیدالله بن عمر) روایت کرده است: «عن نافع عن ابن عمر أن رسول ج قال: صلاة الجماعة أفضل من صلاة الفذ بسبع وعشرین درجة».

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد