ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
عائشهل روایت کرده است: «کَانَ النَّاسُ یَنْتَابُونَ یَوْمَ الْجُمُعَةِ مِنْ مَنَازِلِهِمْ وَالْعَوَالِیِّ فَیَأْتُونَ فِی الْغُبَارِ یُصِیبُهُمْ الْغُبَارُ وَالْعَرَقُ فَیَخْرُجُ مِنْهُمْ الْعَرَقُ فَأَتَى رَسُولَ اللَّهِ ج إِنْسَانٌ مِنْهُمْ وَهُوَ عِنْدِی فَقَالَ النَّبِیُّ ج لَوْ أَنَّکُمْ تَطَهَّرْتُمْ لِیَوْمِکُمْ هَذَا.»[1] «مردم از خانههایشان و حومۀ مدینه روز جمعه (برای ادای نماز جمعه) یکی پس از دیگری میآمدند و از میان گرد و غبار میگذشتند و آلوده به غبار و عرق میشدند به گونهای که از (بدن) آنها عرق خارج میشد و یکی از آنها پیش پیامبر خدا ج آمد در حالی که پیامبر ج پیش من بود. پیامبر ج فرمودند: شما را چه میشد که خود را پاک میکردید.»
وعوالی مکانیهای خارج از مدینه بوده که حدود چهار مایل (شش کیلومتر) از شهر فاصله داشته است.[2]
این فرموده نشان میدهد که نماز جمعه بر بادیه نشینان و کسانی که خارج از آبادانی زندگی میکنند واجب نیست؛ زیرا اگر واجب میبود رسول الله ج آنان را امر میفرمود که جمعه بخوانند ولی به آنان چیزی نفرمود؛ و آنان هم برای اینکه فضیلت نماز پشت سر پیامبر ج را از دست ندهند مختارانه در جمعه حضور پیدا میکردند.
[1] (صحیح): بخاری (ش902) / مسلم (ش1995) / ابوداود (ش1057) از طریق (احمد بن صالح واحمد بن عیسی وهارون بن سعید) روایت کردهاند: «حدثنا أحمد بن صالح قال حدثنا عبد الله بن وهب قال أخبرنی عمرو بن الحارث عن عبید الله بن أبی جعفر أن محمّد بن جعفر بن الزبیر حدثه عن عروة بن الزبیر عن عائشة زوج النبی - صلى الله علیه وسلم - قالت کان الناس ینتابون یوم الجمعة من منازلهم والعوالی فیأتون فی الغبار یصیبهم الغبار والعرق فیخرج منهم العرق فأتى رسول الله صلى الله علیه وسلم إنسان منهم وهو عندی فقال النبی - صلى الله علیه وسلم - لو أنکم تطهرتم لیومکم هذا.»
[2] ابن حجر، فتح الباری 2/386