ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
وهب بن کیسانس روایت کرده است: «اجْتَمَعَ عِیدَانِ عَلَى عَهْدِ ابْنِ الزُّبَیْرِ فَأَخَّرَ الْخُرُوجَ حَتَّى تَعَالَى النَّهَارُ ثُمَّ خَرَجَ فَخَطَبَ فَأَطَالَ الْخُطْبَةَ، ثُمَّ نَزَلَ فَصَلَّى وَلَمْ یُصَلِّ لِلنَّاسِ یَوْمَئِذٍ الْجُمُعَةَ، فَذُکِرَ ذَلِکَ لِابْنِ عَبَّاسٍ، فَقَالَ: أَصَابَ السُّنَّةَ.»[1] «در زمان ابن زبیر دو عید مقارن شدند. وی خارج شدن (برای ادای نماز را) تا بالا آمدن روز به تأخیر انداخت سپس خارج شد و خطبه خواند و خواندن خطبه را طولانی کرد و (از منبر) پایین آمد و نماز (عید را) خواند و مردم در آن روز نماز جمعه نخواندند. این را برای ابن عباسب تعریف کردند وی گفت: مطابق سنّت عمل کرده است.»
از جمله عذرهایی که موجب ساقط شدن وجوب نماز جمعه میباشد حالتیست که نماز جمعه با عید قربان و یا عید فطر در یک روز مقارَن شود و شخص نماز عید را به صورت جماعت بخواند در خواندن نماز جمعه مخیّر خواهد بود[2]، حدیث مذکور و روایتهایی دیگر مؤید این حکم هستند.
[1] (صحیح): نسایی (ش1592) / ابن خزیمه (ش1465) / حاکم، المستدرک (ش1097) / فاکهی، اخبار مکة (ش1780) / ابن منذر، الاوسط (ش2141) از طریق (احمد بن حنبل ویعقوب بن إبراهیم الدورقی و محمّد بن بشار بندار وبکر بن خلف ومسدد بن سرهد) روایت کردهاند: «حدثنا یحیى (بن سعید القطان) قال حدثنا عبد الحمید بن جعفر قال حدثنی وهب بن کیسان قال: اجتمع عیدان على عهد ابن الزبیر قال: فأخر الخروج حتى تعالى النهار ثم خرج فخطب فأطال الخطبة ثم نزل فصلى رکعتین ولم یصل للناس الجمعة فعاب ذلک علیه ناس من بنی أمیة بن عبد شمس فذکر ذلک لابن عباس فقال: أصاب السنة. فذکروا ذلک لابن الزبیر فقال: رأیت عمر بن الخطاب إذا اجتمع على عهده عیدان صنع کذا.»
ویحیی القطان هم متابعه شده وابن ابی شیبه، المصنف (ج2ص91) / ابن خزیمه (ش1465) از طریق (سلیم بن اخضر وابوخالد الاحمر) روایت کردهاند: «ثنا عبد الحمید بن جعفر قال حدثنی وهب بن کیسان شهدت ابن الزبیر... .»
ووهب بن کیسان هم متابعه شده وابوداود (ش1073) / عبدالرزاق، المصنف (ج3ص303) از طریق (الاعمش وابن جریج) روایت کردهاند: «عن عطاء بن أبى رباح ... .»
ورجال نسایی «رجال صحیحین» میباشد به جز عبدالحمید بن جعفر انصاری که «رجال صحیح» است واسناد روایت هم «صحیح» میباشد.
وامام علی بن المدینی هم گفته است: «اسناده صحیحٌ»
وامام حاکم نیشابوری هم گفته است: «حدیثٌ صحیحٌ علی شرط الشیخین»
وامام ذهبی هم گفته است: «علی شرطهما البخاری ومسلم»
وامام نووی هم گفته است: «إسناده على شرط مسلم»
وامام ابو الجوزی هم گفته است: «هذا حدیثٌ یعتمد علیه»
وامام البوصیری هم گفته است: «إسنادٌ صحیحٌ رجاله ثقات» [حاکم، المستدرک (ش1097) / ابن الجوزی، البدرالمنیر (ج5ص105-99) / البوصیری، اتحاف الخیرة المهرة بزوائد المسانید العشرة (ج2ص102) ومصباح الزجاجه (ج1ص200) / ابن حجر، تلخیص الحبیر (ج2ص209)]
[2]- علّت شرط تخییر و سقوط وجوب نماز جمعه این است که شخص مکلّف نماز عید را بخواند؛ زیرا روایات و فرموده پیامبر ج در این امر به مخاطبانیست که نماز عید را با جماعت اداء کردهاند.