اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

حدیث بیست وپنجم: خواندن نماز جمعه در هر مکانی


از ابوهریرهس نقل شده که: «انه کَتَبَ إِلَى عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ وَهُوَ بِالْبَحْرَیْنِ یَسْأَلُهُ عَنِ الْجُمُعَةِ، فَکَتَبَ إِلَیْهِ عُمَرُ أَنْ جَمِّعُوا، حَیْثُ مَا کُنْتُمْ.»[1] «ابوهریره به عمر نامه نوشتند و از او در مورد برگزاری نماز جمعه پرسیدند. عمر در جواب نامه نوشت: هرجا که هستید نماز جمعه بخوانید.»

حافظ ابن حجر عسقلانی می­گوید: این روایت را ابن خزیمه تصحیح نموده است. و این روایت ابراز می­دارد که اهالی شهر و روستا باید نماز جمعه بخوانند.[2] با وجود اختلاف­نظر برخی فقها به نظر می­رسد نماز جمعه در شهر و روستا صحیح و بر مکلَّفین و افراد واجدالشرایط واجب است و در این راستا توجه گردد که خواندن نماز جمعه منحصر در مسجد آن منطقه نیست بلکه مسلمانان می­توانند در هر مکانی گردِ هم آیند و این فریضه را برپای دارند اگرچه خواندن آن در مسجد فضیلت خاص خود را دارد ولی نباید آن­را به خارج از شهر یا روستا انتقال دهند و یا در بیرون از شهر و روستا نماز جمعه بخوانند.؛ چرا که پیامبر ج فرموده­اند: «صَلُّوا کَمَا رَأَیْتُمُونِى أُصَلِّى.»[3] «نماز بخوانید همانگونه که من نماز می­خوانم.» و ایشان هرگز نماز جمعه را به خارج از شهر یا روستا انتقال نداده­اند. و در صورتی که منطقه­ای بنا بر بلاهای طبیعی و غیر طبیعی همچون سیل، زلزله، بمباران و ... از بین روند نماز جمعه بر آن‌ها واجب است؛ چرا که آن‌ها با این وصف نیز ساکنان این منطقه محسوب می­شوند مگر اینکه بنا بر شرایط و اوضاع حاکم نماز جمعه غیر ممکن و یا موجب حرج و سختی نامطلوبی شود.

بر کوچ­نشینان و بادیه­نشینان هرچند جامعه­ای منسجم باشند و با هم زندگی همزیستی داشته باشند، نماز جمعه واجب نیست مگر اینکه ندای جمعه را بشنوند؛ چرا که پیامبر ج هرگز به قبیله­های اطراف مدینه امر به نماز جمعه نکردند.[4]



[1] (صحیح): ابن ابی شیبه، المصنف (ج2ص11) / ابن منذر، الاوسط (ش1705) از طریق (عبدالله بن ادریس ومسلم بن ابراهیم) روایت کرده‌اند: «عن شعبة عن عطاء بن أبی میمونة عن أبی رافع عن أبی هریرة أنهم کتبوا إلى عمر یسألونه عن الجمعة فکتب جمعوا حیث کنتم » ورجالش «رجال صحیحین» بوده واسنادش هم «صحیح» است.

[2]- ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، 2/80.

[3]- (صحیح): بخاری (ش6008و7246) از طریق (اسماعیل بن علیة وعبدالوهاب الثقفی) روایت کرده است: «حدثنا أیوب عن أبی قلابة عن أبی سلیمان مالک بن الحویرث قال أتینا النبی ج... فقال (ج): کما رأیتمونی أصلی.»

[4]- نک: شربینی، مغنی المحتاج، 1/280؛ نووی؛ المجموع، 4/367؛ ابن حزم، المحلّی، 1/272؛ شوکانی، السیل الجرار المتدفق علی حدائق الأزهار، 1/598.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد