ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
تشریع برخی از فرائض دین که جزو ارکان اسلام محسوب میشود به مرحله مدنی دعوت پیامبر ج موکول شد، از جمله روزه و حج. روزه در دوشنبه شب، دوم شعبان سال هشتم هجری و حج در سال ششم هجری فرض شد. ابن قیمّ معتقد است که فرضیت حج در سال نهم یا دهم هجری بوده است.
خداوند فرموده است:
﴿شَهۡرُ رَمَضَانَ ٱلَّذِیٓ أُنزِلَ فِیهِ ٱلۡقُرۡءَانُ هُدٗى لِّلنَّاسِ وَبَیِّنَٰتٖ مِّنَ ٱلۡهُدَىٰ وَٱلۡفُرۡقَانِۚ فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ ٱلشَّهۡرَ فَلۡیَصُمۡهُ﴾ [البقرة: 185].
«ماه رمضان ماهی است که قرآن در آن نازل شده برای هدایت بشر و برای رهنمایی و جدایی حق از باطل، پس هرکس این ماه را دریابد باید ماه رمضان را روزه بدارد».
با نزول آیه 183 سوره بقره در دوشنبه، دوم شعبان سال دوم هجری، خداوند متعال روزه ماه رمضان را بر مسلمانان واجب نمود:
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ کُتِبَ عَلَیۡکُمُ ٱلصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِکُمۡ لَعَلَّکُمۡ تَتَّقُونَ ١٨٣﴾ [البقرة: 183].
«ای اهل ایمان، بر شما هم روزه واجب گردید چنان که بر امتهای گذشته فرض شده بود، و این دستور برای آن است که پاک و پرهیزگار شوید».
پیامبر اکرم ج فرمود: «(اسلام بر پنج پایه بنا نهاده شده، گفتن «لا إله إلا اللّه» و «محمد رسول الله»، اقامهی نماز، ادای زکات، روزه ماه رمضان و بهجا آوردن حج خانه خدا)»([1]).
پیامبر ج فضل و برکت این ماه را چنین بیان نمودهاند: «مَنْ صَامَ رَمَضَانَ إِیمَانًا وَاحْتِسَابًا غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ»([2]). «هرکس که ماه رمضان را به قصد حصول ثواب در عبادت بگذراند تمام گناهان گذشتهی او مورد عفو قرار خواهد گرفت».
و فرموده: (نمازهای پنج گانه، نمازهای جمعه و روزه ماههای رمضان، باعث بخشیده شدن گناهان طول روز، طول هفته و طول سال خواهند شد، به شرطی که در فاصله میان آنها گناه کبیره انجام نشود)([3]).
ابوهریره س از پیامبر ج نقل کرده که هنگام فرا رسیدن ماه رمضان میفرمود: «ماه رمضان که ماهی مبارک است فرا رسیده و خداوند روزه گرفتن در این ماه را بر شما فرض کرده است. در این ماه درهای بهشت به روی شما باز و درهای جهنم بسته میشود و شیاطین در غُل و زنجیرند. در این ماه شبی هست که ارزش آن از هزار ماه بیشتر است. اگر کسی از این شب محروم شود از خیر و برکت محروم شده است»([4]).
این آیات کریمه و احادیث شریفه، جایگاه والای این ماه مبارک را نزد خداوند متعال بیان میکنند، زیرا قرآن را که بزرگترین نعمت خداوند برای بشریت است، در این ماه و در شب قدر بر پیامبر برگزیده خود نازل فرمود و هدایت مردم بهسوی خدا، راه شناخت او، آگاهی به احکام دین و خواستههای پروردگار در قرآن نقش بسته و از این طریق است که بندگان، آنچه که خدا را خشنود میسازد میشناسند و به آن عمل میکنند و از آنچه که خدا را خشمگین میکند میپرهیزند.
پس قرآن چه نعمت گرانقدر و ارزشمندی است و کاش انسان هیچ قدمی را جز با معرفت و اطمینان برنمیداشت و آن را جز برای کسب اجر و ثواب به زمین نمینهاد.
رمضان ماه اطاعت از خدا و نیکی کردن، ماه دعا و طلب آمرزش، ماه قرآن و تلاوت و تدبر است. امام بخاری از ابن عباس س روایت نموده که گفت: «پیامبر اکرم ج از همه مردم سخاوتمندتر بود و سخاوتمندتر از هر وقت، زمانی بود که در ماه رمضان، جبرئیل نزد ایشان میآمد. جبرئیل در تمام شبهای رمضان، قرآن را با رسول خدا ج تکرار مینمود. آن حضرت در پخش خیر و نیکی از بادهای ورزنده نیز سبقت میگرفت([5]).
ضمناً متن قرآن کریم برای آخرین بار که توسط پیامبر ج برای تأیید بر حضرت جبرئیل ÷ عرضه شد، در آخرین رمضانی بود که پیامبر ج آن را پشت سر میگذاشت.
پیامبر ج در دهه آخر ماه مبارک رمضان، اوقات شب را احیاء و اهل خانه را بیدار میکرد و به حدی جدی و قوی به عبادت میپرداخت که در سایر اوقات چنین نبود([6]).
ظاهراً ایشان برای کسب اجر و پاداشِ «لیلة القدر» یعنی شب نزول قرآن این همه تلاش و جدیت میکرد. شبی که خداوند در باره آن فرمود:
﴿إِنَّآ أَنزَلۡنَٰهُ فِی لَیۡلَةِ ٱلۡقَدۡرِ ١ وَمَآ أَدۡرَىٰکَ مَا لَیۡلَةُ ٱلۡقَدۡرِ ٢ لَیۡلَةُ ٱلۡقَدۡرِ خَیۡرٞ مِّنۡ أَلۡفِ شَهۡرٖ ٣﴾ [القدر: 1-3].
«ما این قرآن عظیم الشأن را در شب قدر نازل کردیم، و تو چه دانی شب قدر چیست؟! شب قدر از هزار ماه بهتر و بالاتر است».
در واقع اجر و پاداش عبادت در این شب چندین و چند برابر میشود و این نشان فضل عظیم و ارزش والای این شب است. امام بخاری و امام مسلم از پیامبر ج روایت کردهاند که فرمود: «مَنَ قَامَ لَیْلَةَ الْقَدْرِ إِیمَانًا وَاحْتِسَابًا غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ»([7]). «هرکس که شب قدر را به قصد ثواب، زنده نگه دارد (یعنی آن را در عبادت و بندگی بسر برد)، همه گناهان گذشتهاش مورد عفو قرار خواهد گرفت».
روزه مدرسهای است که انسان در آن به گوانهای بار میآید که بتواند برای غلبه بر هوی و هوس تلاش کند، از شهوات بپرهیزد، به اطاعت از خداوند پایبند باشد، بتواند نفس خود را از خوردن و آشامیدن محروم کند و بهکار نیک و صدقه فراوان و بخشش مال وادارد تا از خودپرستی رها و به هم نوع دوستی عادت کند که چنین عادتها و رفتارهایی باعث ارتباط تنگاتنگ افراد جامعه و استحکام رشته برادری و دوستی میان آنان خواهد شد. در چنین مدرسهای است که انسان مسلمان:
- صبر در برابر محرومیتها را میآموزد؛ پس خود را ذلیل نمیکند.
- قناعت در برابر کمبودها و اندکها را میآموزد، پس برای بیشتر آبروی خود را نمیبرد.
- مقاومت در برابر تغییر عادتهای روزمره و همیشگی را میآموزد؛ پس اسیر عادت نمیماند.
- و از اخلاق جاهلی و خوی نکوهیده رهایی مییابد.
در صحیح بخاری آمدهاست که ابوهریره از پیامبر ج روایت نموده که فرمود: «هرکس دروغ و رفتار دروغآمیز را ترک نکند، خداوند به گرسنگی و تشنگی او نیازی ندارد»([8]). زیرا روزه فقط این نیست که انسان از خوردن و آشامیدن بپرهیزد، بلکه پایبندی به تقوای رفتاری نیز لازمه آن است. بدین خاطر است که پیامبر ج فرموده است: «چه بسا فرد روزهدار از روزه فقط گرسنگی و فرد شب زندهدار از عبادت شبانه خود فقط بیخوابی بهره کارشان باشد و دیگر هیچ»([9]).
پس روزه مدرسهای است برای ساختن انسانی صالح با ارادهای قوی، صبور، مجاهد، پایبند به اخلاق اسلامی و آداب قرآنی، توانا برای گسیختن از صفات جاهلی و آثار آن، راهرو و پویا بر «صراط المستقیم» و پرتکاپو برای رسیدن به خدا و نعمت جاوید او.
ارکان روزه دو رکن است: اول خودداری از آنچه روزه را باطل میکند، از طلوع فجر تا غروب خورشید و دوم نیت روزه قبل از طلوع فجر. برای روزهدار مستحب است که برای سحر خوراکی داشته باشد، زیرا پیامبر ج فرموده: «تَسَحَّرُوا فَإِنَّ فِی السَّحُورِ بَرَکَةٌ»([10]). «سحری بخورید زیرا در خوردن سحری خیر و برکت نهفته است».
همچنین برای روزهدار مستحب است که در افطار شتاب کند و این هم به دلیل فرموده پیامبر است:
«لا یَزَالُ النَّاسُ بِخَیْرٍ مَا عَجَّلُوا الْفِطْرَ»([11]). «مردم تا زمانی در خیر و برکت هستند که برای افطار بشتابند».
این هم مستحب است که هنگام روزه و در وقت افطار دعا کند پیامبر ج چنین فرمودهاست:
(سه نفر دعایشان از طرف خدا رد نمیشود: دعای روزهدار تا وقت افطار، دعای پیشوای عادل و دعای انسان مظلوم)([12]).
فرد روزهدار نباید فراموش کند که چه اتفاقات مهمی در این ماه مبارک روی داده است و باید عوامل بیداری و رشد و پیروزی و عزت امت اسلام را بشناسد. در این ماه بود که میدان نبرد بدر برپا گردید و در این جنگ بود که خداوند میان حق و باطل جدایی افکند، اسلام و مسلمانان را عزت بخشید و با وجود تعداد اندک مؤمنان و فراوانی دشمنان، کفر و کافر را خوار و رسوا کرد.
انسان مؤمن با تفکر در این واقعه درمییابد که پیروزی از جانب خداست نه وابسته به کم و زیاد افراد. باز در رمضان بود که فتح مکه با موفقیت انجام شد و مردم گروه گروه به دین اسلام پیوستند و همهی سرزمینهای عربی برای اولین بار در طول تاریخ خود متحد و یکپارچه گشت و عربها در زمانی کمتر از ربع قرن زیر پرچم اسلام گرد آمدند. از آن پس دولت اسلامی بر شرق و غرب زمین حکمرانی کرد و تمدن اسلامی در زمینههای مختف مادی و معنوی و در سایه توحید و یکتاپرستی درخشید. از اینجاست که درمییابیم تا چه حد به تدبر در تاریخ خود و کسب عبرت از گذشته و کوشش برای تازه کردن ایمان و ریشهدار کردن عقیده و استحکام ارتباط با خالقمان نیاز داریم. ما نیاز داریم که از این ماه مبارک بهره گیریم تا نیکیها را انجام دهیم و کارها را به نیکویی به سرانجام رسانیم.
[1]- به روایت ترمذی، ج5، ص 5، حدیث شماره 2609. ترمذی آن را حسن و صحیح میداند و بخاری: فتح الباری، ج1، ص 49، حدیث شماره 8 و مسلم، ج1، ص 45، حدیث شماره 16.
[2]- به روایت بخاری، ج1، ص 92، حدیث شماره 37 و ج4، ص 255، حدیث شماره 2014 و مسلم، ج1، ص 524، حدیث شماره 760.
[3]- به روایت مسلم، ج1، ص 209، حدیث شماره 233.
[4]- به روایت احمد، ج2، ص 230 و 285 و 425 و نسائی، السنن، ج4، ص 129.
[5]- به روایت بخاری: فتح الباری، ج1، ص30، حدیث شماره 6 و ج6، ص 665، حدیث شماره 3554.
[6]- به روایت مسلم، ج2، ص 832، حدیث شماره 1174 و 1175.
[7]- به روایت بخاری، فتح الباری، ج4، ص 115، حدیث شماره 1901 و ج4، ص 255، حدیث شماره 2014 و مسلم، ج1، ص 524، حدیث شماره 760.
[8]- به روایت بخاری، فتح الباری، ج4، ص 116، حدیث شماره 1903 و ج10، ص 473، حدیث شماره 6057.
[9]- به روایت ابن ماجه در السنن، ج1، ص 539، حدیث شماره 1690 (سند این حدیث در الزواند ضعیف است).
[10]- به روایت بخاری، فتح الباری، ج4، ص 139، حدیث شماره 1023 و مسلم، ج2، ص 770، حدیث شماره 1095.
[11]- به روایت بخاری، فتح الباری، ج4، ص 198، حدیث شماره 1957 و مسلم، ج2، ص 771، حدیث شماره 1098.
[12]- به روایت ترمذی، ج5، ص 578، حدیث شماره 3598 و گفته که این حدیث حسن است.