اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

بحث چهارم: حجّ


خداوند جهان، جایگاه کعبه، آن مهبط شرافت را به پیامبر خود، ابراهیم نشان داد و به او امر کرد که آن را بنا نهد بنایی که از لوث شرک پاک و برای یکتاپرستی خالص باشد، آنگاه از او خواست که مردم را برای حج و طواف به دور آن فرا خواند و از حیواناتی که مردم در آنجا برای خدا قربانی می‌کنند، خوراک اهل آن را تأمین کند. خداوند چنین فرموده­است:

﴿وَإِذۡ بَوَّأۡنَا لِإِبۡرَٰهِیمَ مَکَانَ ٱلۡبَیۡتِ أَن لَّا تُشۡرِکۡ بِی شَیۡ‍ٔٗا وَطَهِّرۡ بَیۡتِیَ لِلطَّآئِفِینَ وَٱلۡقَآئِمِینَ وَٱلرُّکَّعِ ٱلسُّجُودِ ٢٦ وَأَذِّن فِی ٱلنَّاسِ بِٱلۡحَجِّ یَأۡتُوکَ رِجَالٗا وَعَلَىٰ کُلِّ ضَامِرٖ یَأۡتِینَ مِن کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٖ ٢٧ لِّیَشۡهَدُواْ مَنَٰفِعَ لَهُمۡ وَیَذۡکُرُواْ ٱسۡمَ ٱللَّهِ فِیٓ أَیَّامٖ مَّعۡلُومَٰتٍ عَلَىٰ مَا رَزَقَهُم مِّنۢ بَهِیمَةِ ٱلۡأَنۡعَٰمِۖ فَکُلُواْ مِنۡهَا وَأَطۡعِمُواْ ٱلۡبَآئِسَ ٱلۡفَقِیرَ ٢٨ ثُمَّ لۡیَقۡضُواْ تَفَثَهُمۡ وَلۡیُوفُواْ نُذُورَهُمۡ وَلۡیَطَّوَّفُواْ بِٱلۡبَیۡتِ ٱلۡعَتِیقِ ٢٩ [الحج: 26-29].

«و (به یاد آور) زمانی را که جای خانه (کعبه) را برای ابراهیم تعیین کردیم؛ (و گفتیم:)  چیزی را شریک من قرار مده، و خانة مرا برای طواف کنندگان و قیام کنندگان و رکوع (و) سجود کنندگان پاک گردان و در (میان) مردم به حج ندا بده، تا پیاده و (سوار) بر هر (مرکب و) شتر لاغری از هر راه دوری به سوی تو بیایند. تا شاهد منافع (گوناگون) خویش باشند، و در روز‌‌‌های معین (به هنگام قربانی) نام الله را بر چهارپایانی که به آن‌ها روزی داده‌ایم؛ یاد کنند، پس از (گوشت) آن بخورید، و بی‌نوای فقیر را (نیز) اطعام کنید. سپس، باید آلودگی‌هایشان را بر طرف سازند، و به نذر‌‌های خود وفا کنند، و (برگرد) خانه‌های کهن‌سال (کعبه) طواف کنند».

از زمانی که حضرت ابراهیم ÷ به امر پروردگار دعوت خود را آشکار کرد و مردم را برای انجام فریضه حج فرا خواند، پیوسته گروه‌های بسیاری از مردم به مکه می‌روند و به دور کعبه طواف می‌کنند. حج یکی از ارکان پنج گانه اسلام است و بر هر فرد مسلمان که توانایی انجام آن را داشته باشد فرض است که در طول عمر خود یک بار آن را انجام دهد.

در صحیح بخاری و مسلم از ابوهریره نقل شده که: یکبار پیامبر ج برای ما خطبه خواند و فرمود: «ای مردم! خداوند حج را بر شما فرض گردانیده­است پس آن را انجام دهید». مردی گفت: ای رسول خدا! آیا هرسال فریضه‌ی حج را انجام دهیم؟ پیامبر ج سکوت فرمود. آن مرد سه بار سؤال خود را تکرار کرد. آن گاه پیامبر ج فرمود: «اگر بگویم آری، بر شما فرض می‌گردد و شما توانایی حج کردن در هر سال را ندارید، پس آنچه من به آن نمی‌پردازم شما هم آن را رها کنید، زیرا تنها علت هلاکت گذشتگان این بود که از پیامبران خود بسیار می‌پرسیدند و در مورد مسائل با آنان اختلاف داشتند. پس اگر شما را به انجام چیزی امر کردم، آن را در حد توان انجام دهید و اگر شما را ازچیزی نهی کردم، آن را رها کنید»([1]).

قرآن کریم بیان فرموده که شرط واجب شدن حج بر افراد، توانایی آنها برای انجام آن است.

خداوند فرموده­است:

﴿فِیهِ ءَایَٰتُۢ بَیِّنَٰتٞ مَّقَامُ إِبۡرَٰهِیمَۖ وَمَن دَخَلَهُۥ کَانَ ءَامِنٗاۗ وَلِلَّهِ عَلَى ٱلنَّاسِ حِجُّ ٱلۡبَیۡتِ مَنِ ٱسۡتَطَاعَ إِلَیۡهِ سَبِیلٗاۚ وَمَن کَفَرَ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَنِیٌّ عَنِ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٩٧ [آل عمران: 97].

«در آن [خانه،] نشانه‌های روشن، [از جمله] مقام ابراهیم است؛ و هر‌کس داخل آن [حرم] شود، در امان خواهد بود؛ و برای الله، حج خانه [کعبه] بر مردم واجب است، [البته برای] کسی‌که توانایی رفتن به سوی آن را دارد؛ و هر کس کفر ورزد، بی‌تردید، الله از جهانیان بی‌نیاز است».

نکته‌ی دیگری که فقها به آن اشاره کرده‌اند این است که برای واجب شدن حج علاوه بر شروط عمومی تکلیف -یعنی مسلمان بودن و بلوغ و عقل- شرط دیگری هم لازم است که آن آزادی می­باشد. پس حج بر هر زن و مرد مسلمان بالغ و عاقل و آزاد که در تأمین هزینه‌های حج و انجام مناسک آن توانا باشد واجب است. و کسی که توانایی مادی برای تأمین هزینه‌های حج را ندارد یا به خاطر پیری یا بیماری لاعلاج توانایی جسمی کافی ندارد حج بر او واجب نیست. اما جایز است فردی دیگر به‌جای او آن را انجام دهد. لازم است آن مقدار هزینه را که شخص برای طول سفر حج خود در نظر می‌گیرد چیزی غیر از نیازهای اصلی خود و خانواده‌اش باشد که عبارت است از: لباس و خوراک و مسکن.

پیامبر ج اهمیت و ارزش حج، پاداش بزرگ آن و اثری را که در پاک کردن گناهان دارد در حدیثی بیان فرموده است. حضرت عایشه ل فرمود: ای رسول خدا ما جهاد را والاترین عمل می‌دانیم. آیا جهاد نکنیم؟ پیامبر ج فرمود: «برترین جهاد [به نسبت شما] انجام یک حج مقبول است»([2]). و حج مقبول حجی است که با گناه آلوده نشود، یا طبق تعریف حسن بصری، حج مقبول حجی است که فرد پس از آن طوری به زندگی روزمره برگردد که زاهد و پارسا و طالب آخرت باشد. پیامبر ج فرموده: «هر‌کس که برای خدا حج کند و از مقاربت جنسی و مقدمات آن (در ایام حج) پرهیز نماید چنان از گناه پاک می‌شود که گویی تازه از مادر، متولد شده است»([3]).

بدون شک اگر انسان مسلمان اراده‌ی خود را قوی و خشم و غضب خود را رام و آرام سازد و حواس و اعضاء خود را از فسق و گناه و الفاظ زشت و آزار مردم باز دارد و در طول حج این‌گونه باشد، قطعاً درون او به این خصلت‌ها و رفتار‌ها خو می‌گیرد و بدی‌های او به عادات نیکو و صفات زیبایی تبدیل می‌شود که در طول زندگی همراه او خواهند بود، زیرا او شیرینی و محبت این رفتارها را درطول مراسم و سفر حج چشیده است. در حدیث شریف آمده است که: «برای حج مقبول، پاداشی جز بهشت نیست»([4]).

با وجود این پاداش بزرگ و اجر معنوی کامل، منافع دیگر هم نصیب مسلمانان می‌شود. در زمینه فردی، در طول مراسم حج مسلمانان می‌توانند که به تجارت و کسب و کار بپردازند.

ابن عباس می‌گوید: مردم در ابتدای مراسم حج در «منا» و «عرفه» و بازاری در کنار صحرای «عرفه» به اسم «ذی المجاز» به خرید و فروش مشغول می‌شدند، اما از خرید و فروش در حال احرام، دست کشیدند، از خوف این که مبادا باعث باطل شدن حج گردد.

پس خداوند این آیه را نازل کرد:

﴿لَیۡسَ عَلَیۡکُمۡ جُنَاحٌ أَن تَبۡتَغُواْ فَضۡلٗا مِّن رَّبِّکُمۡ([5]) [البقرة: 198].

«گناهی بر شما نیست که (در ایام حج با خرید و فروش) از فضل پروردگارتان (روزی) طلب کنید».

درست است که حرکت به‌سوی خانه خدا عبادت است و به خاطر انجام دستور خداوند و ادای مناسک حج صورت می‌گیرد و فرد مؤمن باید فقط این نیت را در ذهن داشته باشد، اما آسان‌گیری دین و توجهی که اسلام به رعایت منافع افراد دارد باعث شد که مردم را از تأمین نیازها و کسب رزق و روزی به عنوان یک هدف عارضی و جانبی در حج باز ندارد، زیرا انجام چنین اعمالی هدف اصلی حج نبوده است و تناقضی هم با آن ندارد. در زمینه اجتماعی نیز هزاران نفر از مسلمانان در مراسم حج در فضایی لبریز از صفا، دوستی و احساس برادری اسلامی که خداوند به آن‌ها ارزانی داشته است، گرد هم می‌آیند. بدون شک این دیدار سالانه، تازه شدن وحدت روحی و هماهنگی فکری و عملی میان آنان می‌شود، یکی از عوامل انسجام امت اسلامی در ابعاد حسّی و معنوی نیز هست. حج یک دوره آموزشی با یک برنامه مشخص است که روح و عقل مسلمانان را با عقیده خالص، روح جاودانگی اسلامی و رسالت مهرآمیز و باعظمت آن تغذیه می‌کند.

از دیرباز حج اثرات خود را در گذر تاریخ طولانی اسلام بر زندگی اسلامی ما گذاشته است، دانشمندان ما در فضای حج باهم دیدار می­کنند، علوم خود را منتشرمی­نمایند و از یکدیگر دانش کسب می‌کنند. حلقه‌های درس و بحث که در سفر حج تشکیل می‌شود دانشمندانی را از دورترین نقاط شرق و غرب زمین در خود جمع می‌کند که اگر حج نبود امکان برگزاری این اجتماع و گردهمایی را نداشتند. آری اگر امروزه جهان معاصر کنفر‌انس‌های علمی مختلفی را برگزار می‌کند و دانشمندان عرصه فن و علم و تکنولوژی را گرد هم می‌آورد تا به تبادل نظر و تجربه بپردازند، باید دانست که اسلام قرن‌ها پیش این رویه را جاری نموده است؛ یعنی زمانی که کنفراس حج را به صورت مستمر و سالیانه پایه‌ریزی کرد و برای انجام آن پاداشی بزرگ و انگیزه‌ای چنان قوی قرار داد که باعث شد با گذشت چندین قرن هنوز این اجتماع سالیانه برگزار شود و حتی یک بار هم تعطیل نشود.

امت اسلامی اگر حکمت حج را دریابد، از دروس آن آگاهی گیرد و از فضای آن بهره برد درمی‌یابد که تا چه حد نیازمند این کنفرانس سالیانه است... این جمعیت بزرگ که با فریاد لبیک می‌خروشد و با بانگ «لا إله إلا اللّه» و «اللّه اکبر» ندا برمی‌آورد و توحید را علنی می‌سازد، چقدر شایسته بود که تلاش‌هایش را همسو و نیرو‌هایش را منسجم می‌کرد و توانی مضاعف می‌گرفت مخصوصاً با توجه به این که در جهانی به سر می‌بریم که در برابر ضعیفان مهر و شفقت نمی‌شناسد و جز برای اهل مکنت احترام قائل نیست...

باید اندیشید که در پشت این انگیزه‌های قوی که در طول قرن‌های متمادی، مردم را از هر کوی و برزن به این خانه آسمانی می‌آورد، چه نیرویی نهفته است؟ و سبب این شکوه و عظمت چیست؟ و چگونه می‌توان از آن برای ساختن جامعه‌ی دینی و برپایی تمدن اسلامی و بازگرداندن ارزش و جایگاه آن به زیر خورشید زندگی بهره گرفت... باید این فرموده پروردگار:

﴿لِّیَشۡهَدُواْ مَنَٰفِعَ لَهُمۡ وَیَذۡکُرُواْ ٱسۡمَ ٱللَّهِ فِیٓ أَیَّامٖ مَّعۡلُومَٰتٍ عَلَىٰ مَا رَزَقَهُم مِّنۢ بَهِیمَةِ ٱلۡأَنۡعَٰمِۖ فَکُلُواْ مِنۡهَا وَأَطۡعِمُواْ ٱلۡبَآئِسَ ٱلۡفَقِیرَ ٢٨ [الحج: 28].

«تا شاهد منافع (گوناگون) خویش باشند، و در روز‌‌‌های معین (به هنگام قربانی) نام الله را بر چهارپایانی که به آن‌ها روزی داده‌ایم؛ یاد کنند، پس از (گوشت) آن بخورید، و بی‌نوای فقیر را (نیز) اطعام کنید».

بیشتر بررسی شود و باید مفهوم آن از یک معامله و پیمان تجاری کوچک به فضایی وسیع در زمینه وحدت رسالت، وحدت هدف، وحدت روح، وحدت فکر و وحدت عمل برای امت اسلامی گسترش یابد.



[1]- به روایت مسلم، ج2، ص 975، حدیث شماره 1337.

[2]- به روایت بخاری، فتح الباری، ج6، ص 4، حدیث شماره 2784 و ج3، ص 381، حدیث شماره 1520.

[3]- به روایت بخاری، فتح الباری، ج3، ص 382، حدیث شماره 1521 و مسلم در ج2، ص 983، حدیث شماره 1350، حدیثی مشابه آن را تخریج کرده است.

[4]- به روایت بخاری، فتح الباری، ج3، ص 597، حدیث شماره 1773 و مسلم، ج2، ص 983. حدیث شماره 1349.

[5]- به روایت ابوداود، در السنن، ج2، ص 351، حدیث شماره 1734.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد