اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

بحث پنجم: نماز شب


خداوند متعال فرموده­است:

﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلۡمُزَّمِّلُ ١ قُمِ ٱلَّیۡلَ إِلَّا قَلِیلٗا ٢ نِّصۡفَهُۥٓ أَوِ ٱنقُصۡ مِنۡهُ قَلِیلًا ٣ أَوۡ زِدۡ عَلَیۡهِ وَرَتِّلِ ٱلۡقُرۡءَانَ تَرۡتِیلًا ٤ إِنَّا سَنُلۡقِی عَلَیۡکَ قَوۡلٗا ثَقِیلًا ٥ إِنَّ نَاشِئَةَ ٱلَّیۡلِ هِیَ أَشَدُّ وَطۡ‍ٔٗا وَأَقۡوَمُ قِیلًا ٦ [المزمل: 1-6].

«ای جامع به خود پیچیده، به جز اندکی از شب بیدار بمان. نیمی از شب یا کمی از نیمه بکاه  یا بر نیمه آن بیافزا و قرآن بخوان، خواندنی (همراه با دقت و تأمل و شمرده و روشن) ما سخن (پر مسئولیت و لبریز از تکالیف و وظائف) سنگینی را بر تو نازل خواهیم کرد (که قرآن است) عبادت شبانه، مؤثرتر و ماندگارتر و اقوال (آن) درست‌تر و پابرجاتر است».

این آیات در مکه نازل شد و این دستور را با خود داشت که پیامبر ج باید قسمتی از شب را به نماز خواندن اختصاص دهد. طبق این آیات، خداوند او را مختار کرده که نیمی از شب یا بیشتر و یا کمتر از آن را برای نماز بیدار باشد. پیامبر ج و یاران او حدود یک سال به این عبادت مشغول بودند تا حدی که پاهایشان ورم می‌کرد. اما خداوند پس از این که دید برای کسب رضای او در تلاشند و برای اجرای دستور او آستین همت بالا زده‌اند، این حکم را برایشان تخفیف داد.

بدون شک امر خداوند به آنان برای ترک بستر و مقاومت در برابر خواب و عادت‌های همیشگی، آزمایشی بود تا آن‌ها را مجاهد بار آورد و از تسلیم شدن در برابر خواسته‌های نفسانی آزادشان سازد. این آزمایش آن‌ها را برای پذیرش امر رهبری و هدایت بشر مهیا می‌کرد و می‌طلبید که از لحاظ روحی در آمادگی والایی باشند. این بود که خداوند آنان را برای حمل مسئولیت سنگین رسالت برگزید و برای دعوت دین امین‌شان قرار داد و افرادی را از میان آن‌ها شاهد و گواه بر مردم نمود. ده‌ها تن از مؤمنان در این مرحله تاریخی با مسائل مهم و عظیمی مواجه بودند زیرا باید مسیر بشریت را اصلاح کرده و او را از انحرافات خطرناکی که در سر راهش بود نجات می‌دادند. آنان باید بشریت را به‌سوی یکتاپرستی و اطاعت از خداوند سوق می‌دادند و این هم مسئولیت بسیار بزرگی است که فقط کسانی می‌توانند آن را بر عهده بگیرند که «پهلوهایشان از بسترها دور می‌شود و خواب شیرین را ترک گفته و به عبادت پروردگارشان می‌پردازند و پرودگار خود را با بیم و امید به فریاد می‌خوانند»([1]).

قرآن کریم شب زنده­داری برای نماز و ترتیل قرآن را «عبادتی با افعال مؤثرتر و ماندگارتر و اقوالی درست‌تر و پابرجاتر» نامیده است. این عبادت که همراه سکون و سکوت شبانه و آرامش مردمان صورت می‌گیرد در نفس انسان بسیار مؤثرتر و پایدارتر خواهد بود، زیرا فرد عابد در این هنگام از مشاغل روزمره و علایق دنیوی فارغ است و خود را برای یاد خدا و مناجات با او خالص گردانیده است و با چنین اعمالی است که فرد برای دریافت وحی الهی «که سخنی پر از مسئولیت و لبریز از تکالیف و وظائف سنگین است»([2]). استعداد و آمادگی لازم را کسب می‌کند. او قرار است که «قول ثقیل» را دریافت کند یعنی قرآن کریم و عمل به حدود و فرائض آن را که پایبندی به اوامر و نواهی آن نیازمند صبر و تلاش بسیار است. خداوند چنین فرموده­است:

﴿وَأۡمُرۡ أَهۡلَکَ بِٱلصَّلَوٰةِ وَٱصۡطَبِرۡ عَلَیۡهَا [طه: 132].

«تو اهل بیت خود را به نماز و طاعت خدا امر کن و خود نیز بر نماز و ذکر حق صبور باش».

عمل به قرآن نیازمند آن است که انسان در عقیده و رفتار از جاهلیت کنده شود و رنگ خدایی به خود گیرد و نفس خود را برای کسب رضای خدا و اطاعت او و پرهیز از نافر‌مانی او وادارد. با توجه به گستردگی دایره‌ی فکری و قانونی اسلام فرد مسلمان به بینشی باز نسبت به حق و شناخت کافی از قرآن و سنت دست می‌یابد و این مسئله به او این امکان را می‌دهد که در طول زندگی و در برخورد با هر قضیه‌ای، حق را مراعات کند و به این خاطر است که عادت کرده در همه‌ی نمازهایش از خداوند بخواهد که به راه راست هدایتش فرماید.

آری عمل به قرآن کریم مسئولیت گرانی است اما خود قرآن نیز سنگینی خاصی دارد. گاهی اوقات وحی در حالی بر پیامبر ج نازل می‌شد که ایشان بر شتر خود سوار بودند، در این هنگام شتر زانو می‌زد و تا پایان یافتن وحی نمی‌توانست حرکت کند، حتی جسم شریف پیامبر ج هم سنگین می‌شد و با سختی خاصی مواجه می‌گشت. این نشان از آن دارد که وحی یک جوشش روانی یا الهام درونی نیست، بلکه نوعی تلقی از خداوند است که توسط جبرئیل امین صورت می‌گیرد.

مؤمنان صدر اسلام توانستند آزمایش فرمان برداری خود را با موفقیت پشت سر بگذارند و قرآن کریم این موفقیت را برای آنان ثبت نمود و حکم عبادت شبانه را برایشان تخفیف داد و دیگر مجبور نبودند که حتماً قسمت خاصی از شب را برای عبادت بیدار باشند و کافی بود که هر اندازه توانستند بیدار باشند و در حد توان به تلاوت قرآن بپردازند. حتی این مقدار بر سایر مؤمنان فرض هم نبود بلکه برای آنها یک امر مستحب به شمار می‌آمد.

خداوند فرمود:

﴿إِنَّ رَبَّکَ یَعۡلَمُ أَنَّکَ تَقُومُ أَدۡنَىٰ مِن ثُلُثَیِ ٱلَّیۡلِ وَنِصۡفَهُۥ وَثُلُثَهُۥ وَطَآئِفَةٞ مِّنَ ٱلَّذِینَ مَعَکَۚ وَٱللَّهُ یُقَدِّرُ ٱلَّیۡلَ وَٱلنَّهَارَۚ عَلِمَ أَن لَّن تُحۡصُوهُ فَتَابَ عَلَیۡکُمۡۖ فَٱقۡرَءُواْ مَا تَیَسَّرَ مِنَ ٱلۡقُرۡءَانِۚ عَلِمَ أَن سَیَکُونُ مِنکُم مَّرۡضَىٰ وَءَاخَرُونَ یَضۡرِبُونَ فِی ٱلۡأَرۡضِ یَبۡتَغُونَ مِن فَضۡلِ ٱللَّهِ وَءَاخَرُونَ یُقَٰتِلُونَ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِۖ فَٱقۡرَءُواْ مَا تَیَسَّرَ مِنۡهُۚ وَأَقِیمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتُواْ ٱلزَّکَوٰةَ وَأَقۡرِضُواْ ٱللَّهَ قَرۡضًا حَسَنٗاۚ وَمَا تُقَدِّمُواْ لِأَنفُسِکُم مِّنۡ خَیۡرٖ تَجِدُوهُ عِندَ ٱللَّهِ هُوَ خَیۡرٗا وَأَعۡظَمَ أَجۡرٗاۚ وَٱسۡتَغۡفِرُواْ ٱللَّهَۖ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِیمُۢ ٢٠ [المزمل: 20].

«خدا به حال تو آگاه است که تو و جمعی هم از آنان که با تواند (اغلب) نزدیک دو ثلث یا نصف یا (لااقل) ثلث شب را همیشه به طاعت و نماز می‌پردازید، و خدا (گردش) شب و روز را مقدر می‌کند، خدا می‌داند که شما هرگز تمام ساعات شب را (به عبادت) ضبط نخواهید کرد لذا از شما (اوقات خواب و کارهای دیگر را) در گذشت تا هرچه (از شب را بی‌مشقت و) آسان است به تلاوت قرآن پردازد خدا بر احوال شما آگاه است که برخی مریض و ناتوانند و برخی به سفر از کرم خدا روزی می‌طلبند و برخی در راه خدا به جنگ و جهاد مشغولند، پس در هر حال آنچه میسر و آسان باشد به قرائت قرآن بپردازید و نماز به پا دارید و زکات داده و قرض نیکو به خدا دهید و هر عمل نیک برای آخرت خود پیش فرستید پاداش آن را البته نزد خدا بیابید و آن را اجر و ثواب آخرت (که بهشت ابد است، از متاع دنیا) بسی بهتر و بزرگ‌تر، و دائم از خدا آمرزش طلبید که خدا بسیار آمرزنده و مهربان است».

اسلام دین فطرت است و ظروف مختلف زندگی و نیازهای ضروری بشر را مراعات کرده و می‌داند که بشر باید در برابر بیماری مقاوم باشد، برای کسب روزی تلاش کند و در راه خدا جهاد نماید و بر این اساس شب زنده­داری را از حالت فرضیت به امری سنت و مستحب تبدیل نمود و مؤمنان را تشویق نمود در حد توان آن را انجام دهند. عبداللّه بن سلام گفته که: «هنگام ورود پیامبر ج به مدینه، مردم به سرعت به‌سوی پیامبر ج دویدند. شخصی سه بار فریاد زد که پیامبر ج آمد. من هم همراه مردم آمدم تا نگاه کنم. هنگامی که چهره پیامبر ج ظاهر شد، فهمیدم که این چهره، چهرهی انسانی دروغ‌گو نیست. اولین چیزی که از سخنان او شنیدم این بود: «ای مردم! سلام را درمیان خود منتشر کنید، به فقرا غذا دهید، روابط خویشاوندی را برقرار سازید، شبانه در حال خوابیدن مردم به عبادت بپردازید، در نتیجه با امنیت و آرامش به بهشت وارد می‌شوید»([3]).

پیامبر ج در حدیثی دیگر فرموده است: «بر شما لازم است که شبانگاه نماز را به پا دارید زیرا روش صالحان پیش از شما بوده­است و باعث نزدیکی به خداوند می‌شود، از گناه دورتان می‌کند، بدی‌ها را پاک می‌نماید و درد را از جسم بیرون می‌سازد»([4]).

سهل بن سعد می‌گوید: جبرئیل نزد پیامبر ج آمد و گفت: ای محمد زندگی کن آن‌گونه که می‌خواهی زیرا خواهی مرد و آن‌گونه که می‌خواهی عمل کن زیرا بر اساس آن مزد خواهی گرفت و هر‌که را می‌خواهی دوست داشته باش زیرا از او جدا خواهی شد و بدان که شرف مؤمن به نماز شب است و عزت او به بی‌نیازیش از مردم»([5]).

پیامبر ج نیز شبانگاه نماز می‌خواند اما وقت مشخصی را برای این کار تعیین نکرده بود، بلکه بر حسب امکان وقتی را به این کار اختصاص می‌داد. ایشان، اهل بیت مطهرش را برای انجام این عبادت تشویق می‌کرد و درِ خانه علی و فاطمه را می‌کوبید و می‌فرمود: «آیا نماز می‌خوانید؟»([6]).

پیامبر ج همچنان اصحاب را برای انجام این عبادت ارزشمند تشویق می‌نمود. در حدیثی نسبت به عبداللّه بن عمر س فرمود: «عبداللّه بسیار انسان شایستهای است کاش شبانگاه به نماز می‌پرداخت»([7]). از آن پس عبداللّه بن عمر نماز شب را ترک نمی‌کرد.

اگر کسی قصد خواندن نماز شب دارد، سنت است که قبل از خوابیدن برای آن نیت آورد؛ به دلیل فرموده پیامبر ج در این حدیث:

«هرکس قبل از خواب در بستر خود نیت کند که برای انجام نماز شب بیدار شود، اما خواب بر او غلبه کند و تا صبح بیدار نشود، نیتش به عنوان عمل برای او محسوب شده و خواب هم صدقه‌ای از طرف خدا برایش در نظر گرفته می‌شود»([8]). همچنین سنت است که عبادت خود را با دو رکعت نماز کوتاه آغاز نموده و پس از آن هر طور که خواست نماز بخواند. و نباید در صورت غلبه خواب، خود را به زحمت و مشقت اندازد. زیرا پیامبر ج فرمود: «هرگاه یکی از شما برای نماز شب بیدار شد و هنگام تلفظ و تلاوت قرآن [به دلیل غلبه خواب] نمی‌دانست که چه می‌گوید، پس بخوابد»([9]).

پیامبر ج بازهم فرموده: «اعمال عبادی خود را در حد توان انجام دهید، زیرا خداوند [از نوشتن اجر و پاداش برای اعمال شما] خسته نمی‌شود تا زمانی که شما [از انجام عمل] خسته گردید»([10]).

مراد حدیث این است که خداوند در ازای اعمال نیکو به شما اجر می‌دهد تا زمانی که از انجام آن اعمال دست می‌کشید و در این موقع اجر و پاداش شما هم قطع می‌گردد.

احادیث زیادی بیانگر این مطلب هستند که نماز و دعا در بخش سوم و پایانی شب از فضلیت خاصی برخوردار است. ابوهریره از پیامبر ج روایت کرده که فرمود: «پروردگار ما در ثلث آخر هر شب به آسمان دنیا فرود می‌آید و می‌فرماید: آیا کسی هست که مرا صدا زند تا جوابش دهم؟ آیا کسی هست که از من چیزی بخواهد تا به او عطا کنم؟ آیا کسی هست که از من درخواست آمرزش کند تا او را ببخشایم؟»([11]).

عمروبن عبسه می‌گوید: از پیامبر ج شنیدم که می‌فرمود: «بهترین زمانی که خداوند در آن زمان بیشترین نزدیکی را با بنده خودش دارد، بخش پایانی شب است، پس اگر می‌توانی جزو کسانی باشی که در آن لحظه خدا را یاد می‌کنند، چنین کن»([12]).


 



[1]- مضمون آیه 16 سوره سجده.

[2]- مضمون آیه 5 سوره مزمل.

[3]- به روایت ترمذی، الجامع، ج4، ص 652، حدیث شماره 2485 و گفته که این حدیث صحیح است و ابن ماجه، السنن، ج2، ص 1083، حدیث شماره 3251. لفظ حدیث از ابن ماجه است.

[4]- به روایت ترمذی، الجامع، ج5، ص 552، حدیث شماره 3549 و گفته که حدیثی غریب است.

[5]- هیثمی، مجمع الزوائد، ج2، ص 252 و 252.

[6]- به روایت بخاری، فتح الباری، ج3، ص 10، حدیث شماره 1127 و ج8، ص 408، حدیث شماره 4724.

[7]- به روایت بخاری، فتح الباری، ج3، ص 40، حدیث شماره 1157 و ج7، ص 89، حدیث شماره 3739 و مسلم، ج4، ص 1928، حدیث شماره 2479.

[8]- به روایت ابن ماجه، السنن، ج1، ص 427، حدیث شماره 1344.

[9]- به روایت مسلم، ج1، ص 543، حدیث شماره 787.

[10]- به روایت بخاری، فتح الباری، ج10، ص 314، حدیث شماره 5861 و مسلم، ج2، ص 811، حدیث شم اره 782.

[11]- به روایت بخاری، فتح الباری، ج3، ص 29، حدیث شماره 1145 و مسلم، ج1، ص 521، حدیث شماره 758. لفظ از بخاری.

[12]- به روایت ترمذی، الجامع، ج5، ص570، حدیث شماره 3579 و گفته که این حدیث حسن و صحیح و غریب است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد