ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
تربیت اجتماعی در اسلام ابتدا در خانواده، سپس مدرسه و در نهایت در جامعه انجام میگیرد. خانواده همان نهادی است که ارزشهای اخلاقی را به کودک انتقال میدهد تا با آن حق و باطل و خیر و شر را بشناسد، کودک هم این تعلیمات را در سنین پایین بدون مخالفت و تقابل میپذیرد و کم کم عناصر شخصیتی او شکل میگیرد و نمودارهای هویت در او برجسته میشود؛ اسلام بدین خاطر پدر خانواده را ملزم میکند که به طور جدی به آموزش خانواده و تربیت افراد آن اهتمام ورزد و در تأمین معاش آنان هیچ کوتاهی نکند. پیامبر ج به اصحاب - رضوان اللّه علیهم - میفرمود: «نزد خانوادههای خود بازگردید، در میان آنان بمانید و به آموزش آنها اقدام نمایید»([1]). اسلام همچنین به پدران توصیه نمودهاست که خانواده را مایهی آرامش برای اهل آن قرار دهند تا کودکان در آن آرام گیرند و به محیطی پر از اطمینان خاطر، سلامت روان، محبت و همسازی و حس تعاون و یکپارچگی میان افراد تبدیل گردد. خانواده بستری است برای مردان و زنان آینده و سرنوشت امت به سرنوشت افرادی بستگی دارد که در آن به سرمیبرند.
اسلام به همین جهت پیروان خود را به مراعات مساوات در زمینههای مادی و معنوی امر کرده و دستور دادهاست که دختران را همانند پسران بدانند و هیچ رابطهی تبعیضآمیزی با دختران نداشته باشند. پیامبر ج فرمود: «هرکس فرزند دختری داشته باشد و او را زنده بگور نکند، او را پست و خوار نشمارد و فرزند پسرش را بر او ترجیح ندهد، خداوند او را وارد بهشت میگرداند»([2]).
این که اسلام از بهکارگیری خشونت و آزار رسانی به دیگران منع کرده با هدف ایجاد فضایی مستحکم است تا فرزندان بتوانند به دور از عقدههای روانی و فشارهای اجتماعی رشد کنند. پیامبر ج فرمود: «بهترین شما کسی است که به نسبت خانواده بهترین رفتار را داشته باشد و من نسبت به خانوادهام از همهی شما بهترم»([3]).
کودک باید احساس کند که خانوادهاش او را دوست دارند و او را بر خود ترجیح میدهند. ایجاد چنین باوری برای کودک ضروری است تا شخصیت او کامل گردد و فطرتش از انحراف مصون بماند. مادر همانگونه که فرزندش را شیر میدهد با احساسات و عواطف متعالی هم او را تغذیه میکند و مفاهیمی همچون محبت و امنیت و مهربانی با دیگران را به او میآموزد. خداوند متعال به پدران و مادرانی که تربیت فرزندان را به شایستگی انجام میدهند اجر بزرگی عنایت میکند. از عایشه ل نقل است که فرمود: زنی به همراه دو دخترش نزد من آمد تا چیزی به او بدهم. اما فقط یک دانه خرما یافتم به او دادم. او نیز آن را میان دخترانش تقسیم کرد و خود از آن نخورد و رفت. هنگامی که پیامبر ج بازگشت، جریان را برایش تعریف کردم، ایشان فرمود: «هرکس که چنین دخترانی داشته باشد و به آنها نیکی کند، برای وی به پردهای در برابر آتش تبدیل خواهند شد»([4]).
دوست داشتن فرزند به معنی سهلانگاری در تربیت و کوتاهی کردن در آموزش رفتارهای اجتماعی در همان سنین پایین نیست و باید او را به روابط نیکو با دوستانش و احترام به بزرگترها عادت داد و انگیزهی رقابت درونی را در او تعمیق بخشید تا بتواند نوع روابط با دیگران را تشخیص دهد؛ پس باید میان مهربانی با فرزند و تادیب او تعادل برقرار نمود و همانگونه که نباید در مقابل کلیهی درخواستهای کودک تسلیم شد، همچنین نباید به طور مداوم بر او فشار تربیتی وارد کرد. در واقع واگذاری بیش از حد شخصیت کودک به پدر و مادر، او را برای رویارویی در مقابل سختیهای زندگی ناتوان میسازد و فشار زیاد در تربیت هم او را خودگرا و منزوی باز میآورد و احساس محرومیت را در او ایجاد میکند.
یکی از موارد رفتاری که باید به کودک آموزش داده شود این است که هنگام ورود به نزد دیگران اجازه بگیرد و این کار را با سه بار در زدن یا بلند کردن صدا انجام دهد، اگر طرف مقابل به او اجازهی ورود داد وارد شود و در غیر این صورت منصرف گردد. قضیهی «استئذان» یا همان اجازه گرفتن هم در منزل موضوعیت دارد و هم در خارج منزل و نزد دوستان. در حدیث شریف آمده است که مردی از پیامبر ج پرسید: آیا برای رفتن پیش مادرم از او اجازه بگیرم؟ پیامبر ج فرمود: آری. مرد گفت: اما ما در یک خانه زندگی میکنیم. پیامبر ج فرمود: اجازه بگیر. مرد گفت: اما من خدمتکار او هستم؟ پیامبر ج فرمود: اجازه بگیر، آیا دوست داری او را لخت ببینی؟ مرد گفت: خیر. پیامبر ج فرمود: پس اجازه بگیر»([5]).
«پیامبر ج هنگام رفتن به خانهی کسی روبروی در نمیایستاد بلکه یا در سمت راست در میایستاد یا در سمت چپ»([6]).
یکی دیگر از آداب رفتاری برای فرزند توجه به «حقوق راه» است. پیامبر ج فرمود: «مواظب باشید که سر راهها ننشینید. اصحاب گفتند: اما ما چارهای نداریم، آنجا مجالس ماست و باهم سخن میگوییم. پیامبر ج فرمود: پس حقوق راه را مراعات کنید. اصحاب گفتند: حق راه چیست؟ فرمود: پرهیز از چشم چرانی و آزار مردم، پاسخ گویی به سلام، امر به معروف و نهی از منکر»([7]).
واضح است که این حدیث برای روابط اجتماعی، ضوابطی مخصوص قرارداد کرده است زیرا فرد عضوی از جامعه است و باید حقوق اجتماع را ادا نماید.
کاشتن حس احترام به دیگران در نهاد کودک ضروری است و باعث میشود که در مقابل اطرافیان خود متواضع، مهربان و خیرخواه باشد. همچنین لازم است که او را به سمت ایجاد روابط اجتماعی و دوستیهای سازنده سوق داد. در حدیث آمده است که پیامبر ج فرمود: «هر انسانی بر مرام و باور یارانش سیر میکند، پس باید بنگرد که چه کسانی را به دوستی بر میگزیند»([8]). عمق بخشیدن به روابط دوستانه امری مطلوب است، در حدیث صحیح آمدهاست که پیامبر ج فرمود: «هرگاه کسی با شخصی دیگر رابطهی دوستی برقرار کرد، از اسم و نام پدر و محل تولد او بپرسد زیرا برای ایجاد مودت کارساز است»([9]). اسلام به استفاده از هرچیزی که باعث تحکیم دوستی میان پیروانش میگردد تشویق نموده و از عوامل سست کنندهی روابط نهی کرده است. در حدیث آمده است: «ما از تظاهر و اجبار نهی شدهایم»([10]). این بدان خاطر است که ظاهرسازی در روابط اجتماعی منجر به قطع آن میگردد زیرا ظاهرسازی نیاز به تحمیل نوعی مشقت مادی یا معنوی بر نفس دارد و فرد را وادار میکند که هرچه زودتر خود را از رابطهای که منجر به این تکلیف شده برهاند.
رفتار اسلامی درست، روابط اجتماعی را اینگونه تنظیم میکند که نونهالان مورد مهربانی و بزرگسالان مورد احترام قرار گیرند. در حدیث آمده است که: «هرکس به افراد کوچک و کمسال ما رحم نکند و به بزرگان ما احترام نگذارد، از ما نیست»([11]).
در حدیث دیگری آمده است که: «هرجوانی که پیرمردی را به خاطر سن و سالش گرامی بدارد، خداوند هنگام پیری شخصی را برایش معین میکند که به او احترام بگذارد»([12]).
در اموری که برای کودک قابل بررسی است باید نظر او را خواست تا عادت کند که به هنگام مشکلات فکر خود را بهکار بیندازد و نظرش را ارائه دهد. این مسئله نوعی احترام به ارادهی کودک و تقویت شخصیت او است و احساس رابطه با دیگران و همکاری با آنان را در او ایجاد مینماید. این اقدام با راهنمایی رسول اکرم ج هماهنگ است که فرمود: «هرکس که اسب یا شتری اضافی دارد باید آن را به دیگران ببخشد. و هرکس در سفر توشه و غذایی اضافی دارد باید از آن به دیگران ببخشد». راوی میگوید: آنگاه پیامبر ج چند نمونهی دیگر از اموال را ذکر کرد تا جایی که گمان بردیم هیچ یک از ما نسبت به دارائیهای اضافی خود، حقی نداریم([13]).
اگر شخصی نسبت به دیگران برتری مالی ندارد، امکان دارد که برتری عقلانی و نظری داشته باشد. در حدیث آمده است که پیامبر ج فرمود: «دین یعنی خیرخواهی. عرض کردند: خیرخواهی برای چه کسانی، ای رسول خدا؟ فرمود: خیرخواهی برای خدا، کتاب خدا، رسول خدا، پیشوایان مسلمان و عموم مردم»([14]).
باید فرزند را به بخشش و مراعات افرادی که سطح اقتصادی پایینتری دارند عادت داد. پیامبر ج فرمود: {{«هرگاه خادم خانه برای یکی ازشما غذا آورد، او را نزد خود بنشانید تا همراهش غذا بخورید و اگر ننشست، یک یا دو لقمه به او بدهید، زیرا تحمل گرمای پخت و پز و مسئولیت تهیهی غذا بر عهدهی خادم بوده است»([15])}}.
[1]- بخاری، فتح الباری، ج2، ص 111، حدیث شماره 631.
[2]- ابوداود، السنن، ج5، ص 354، حدیث شماره 5146.
[3]- ترمذی، السنن، ج5، ص 709، حدیث شماره 3895 و گفته که حسن و غریب و صحیح است.
[4]- بخاری، فتح الباری، ج3، ص 283، حدیث شماره 1418 و مسلم، الصحیح، ج4، ص 2027، حدیث شماره 2629.
[5]- مالک، الموطا، ج1، ص 963.
[6]- ابوداود، السنن، ج5، ص 374، حدیث شماره 5186.
[7]- بخاری، فتح الباری، ج5، ص 112، حدیث شماره 2465 و مسلم، الصحیح، ج3، ص 1675، حدیث شماره 2121، لفظ حدیث از بخاری است.
[8]- ابوداود، السنن، ج5، ص 168، حدیث شماره 4833 و ترمذی، الجامع، ج4، ص 589، حدیث شماره 2378 و گفته که حسن و غریب است.
[9]- ترمذی، الجامع، ج4، ص 599، حدیث شماره 2392 و گفته که غریب است.
[10]- بخاری، فتح الباری، ج13، ص 264، حدیث شماره 7293.
[11]- ترمذی، الجامع، ج4، ص 321، حدیث شماره 1919.
[12]- ترمذی، الجامع، ج4، ص 372، حدیث شماره 2022.
[13]- مسلم، الصحیح، ج3، ص 1354، حدیث شماره 1728.
[14]- ترمذی، الجامع، ج4، ص 324، حدیث شماره 1926. این حدیث در صحیح مسلم هم هست.
[15]- بخاری، فتح الباری، ج9، ص 581، حدیث شماره 5460.