اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

بحث اول: مسئولیت اجتماعی


اسلام دین فراگیری است که کلیه‌ی روابط اجتماعی را در قالبی مشخص تنظیم نموده و ارتقای این روابط را به بالاترین سطح تعامل و تعاون، هدف خود قرار داده است. خدای متعال فرموده است:

﴿لَّا خَیۡرَ فِی کَثِیرٖ مِّن نَّجۡوَىٰهُمۡ إِلَّا مَنۡ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوۡ مَعۡرُوفٍ أَوۡ إِصۡلَٰحِۢ بَیۡنَ ٱلنَّاسِۚ وَمَن یَفۡعَلۡ ذَٰلِکَ ٱبۡتِغَآءَ مَرۡضَاتِ ٱللَّهِ فَسَوۡفَ نُؤۡتِیهِ أَجۡرًا عَظِیمٗا ١١٤ [النساء: 114].

«در بسیاری از (در گوشی و) نجواهای‌شان خیری نیست، مگر که (با این کار) امر به صدقه دادن یا کار نیک، یا اصلاح در میان مردم کند. و هر کس برای خشنودی الله چنین کند، به زودی پاداش بزرگی به او خواهیم داد».

خداوند در این آیه بیان می‌فرماید که بسیاری از نجواها و صحبت‌های درگوشی هیچ خیری در بر ندارد، مگر این که هدف از آن، تلاش برای پرداخت صدقه یا انجام یک کار نیکو و پسندیده و به عبارتی دیگر اجرای دستورات خداوند باشد. اصلاح رابطه‌ی میان دو فرد متخاصم و باز گرداندن آنان به روابط صمیمی و دوستانه یکی دیگر از مصادیق نجوای خیر است. خداوند به عاملان این کارهای خیر، اجر عظیم وعده داده است به شرطی که هدف نهایی آنان رضای او باشد. رسول خدا ج فرموده است که: «بعضی از مردم مانند کلید‌هایی برای گشایش دروازه خیر و بستن دروازه شر هستند و برخی دیگر مانند کلیدهایی هستند که راه شر را باز می‌کنند و دروازه‌های خیر را می‌بندند. پس خوشا به حال کسی که خداوند کلیدهای خیر را در دستان او قرار می‌دهد و بدا به حال کسی که خداوند کلید‌های شر را در دستانش قرار می‌دهد»([1]).

این آیه و حدیث مسئولیت‌های اجتماعی انسان را گوشزد می‌کنند، مسئولیت‌هایی که در آیات و احادیث بسیاری مورد تأکید قرار گرفته است، ابوهریره س از پیامبر ج نقل می‌کند که فرمود: «هر مسلمان مکلفی باید به خاطر بندبند وجودش، در راه خدا صدقه دهد و این کار را هر روز تکرار کند. [باید بداند] که اگر میان دو نفر عدالت برقرار سازد، یا شخصی را در گذاشتن بار بر روی حیوانش یاری دهد، صدقه‌ای داده است، همچنین، گفتن کلام نیکو، برداشتن قدم‌ها برای ادای نماز و یا رفع موانع از سر راه مردم نیز، صدقه محسوب می‌گردد»([2]).

طبق این حدیث بر انسان واجب است که به خاطر خلقت صحیحی که خداوند به او ارزانی داشته­است، شکرگذاری کند و برای این­کار هر نوع صدقه‌ای را انجام دهد به عنوان مثال: درست کردن رابطه‌ی میان دو شخص، یاری رساندن به آنان، شایع کردن گفتارهای نیک و پاک کردن راه آنان از موجبات آزار و اذیت، همه‌ی این موارد نمونه‌هایی از صدقات مسلمان است که به خاطر آن اجر می‌گیرد، برای هیچ‌کس جایز نیست که برای خودداری از صدقه عذر بیاورد، زیرا صدقه برای هر انسانی در حد وسع او ممکن است. پایین‌ترین مراتب صدقه این است که: «از بروز یک کار شر جلوگیری کند»([3]).

پیامبر ج بیان فرموده­است که دروازه‌های خیر بسیارند و تسبیح و تمجید و تکبیر و تهلیل و امر به معروف و نهی از منکر و پاک کردن راه از موانع و هدایت اشخاص نابینا و فهمانیدن مسائل به اشخاص ناشنوا و راهنمایی افراد برای برطرف شدن نیازمندی‌هایشان و تلاش جدی برای رفع مشکل مصیبت زدگان و نیازمندان و یاری رساندن خالصانه به ضعیفان را از جمله موارد خیر برشمرده است.

یکی دیگر از انواع صدقه، ادای حقوقی است که مسلمانان بر گردن هم کیشان خود دارند. در صحیح بخاری و مسلم از پیامبر ج روایت شده­است که فرمود: «حقوقی که مسلمان بر مسلمان دارد پنج مورد است: پاسخ گویی به سلام او، عیادت از مریض، شرکت در تشییع جنازه، پذیرش دعوت او هنگام عطسه کردن و جواب نیکو به او دادن»([4]). همچنین گشایش مشکلات و آسان ساختن سختی‌ها برای مسلمان و همکاری با آنان در زمینه‌ی تقوی و نیکوکاری، صدقه است. ابوهریره س از پیامبر ج نقل می‌کند که فرمود: «هرکس که مصیبتی را از مؤمنی دور گرداند، خداوند یکی از مصایب او را در روز قیامت از او دور می‌کند و هرکس مشکلی را بر مؤمنی که در سختی افتاده آسان سازد، خداوند در دنیا و آخرت مشکلاتش را آسان می‌نماید و تا زمانی که شخص مؤمن در فکر گشایش مشکلات مردم باشد، خداوند نیز در فکر گشایش مشکلات او خواهد بود»([5]).

ابوهریره س این را هم روایت کرده­است که پیامبر ج فرمود: «شخص تاجری بود که به مردم پول قرض می‌داد. اگر یکی از بدهکارانش در سختی و ناراحتی می‌افتاد به غلامانش می‌گفت: از او بگذرید. شاید خداوند هم از ما درگذرد. سرانجام خداوند ازاو گذر فرمود»([6]). پیامبر ج در روایتی دیگر فرموده است: «در امت‌های پیشین، مردی بود که فرشته‌ی مرگ نزد او آمد تا قبض روحش کند، به او گفته شد آیا هیچ کار نیکی کرده‌ای؟ گفت: نمی‌دانم. گفته شد: بیشتر فکر کن. گفت: همین را می‌دانم که در دنیا با مردم معامله می‌کردم و آنان را مجازات می‌نمودم، اما میان دارا و ندار فرق قائل می‌شدم و از کسی که در سختی و گرفتاری افتاده بود، گذشت می‌کردم. پس خداوند او را وارد بهشت نمود»([7]).

رسول خدا ج نمونه‌ای کاملاً شایسته و بارز برای انجام نیکی‌ها، تلاش در راه خیر و در زمینه‌ی صدقات متنوع بود. دختر خباب بن ارت می‌گوید: خبات در یکی از سریه‌ها بیرون رفت. پیامبر ج به طور کامل از ما محافظت می‌نمود، حتی بز ما را می‌دوشید و از آن به اندازه‌ی ده نفر شیر می‌گرفت. هنگامی که خباب بازگشت و بز را دوشید، شیر آن کمتر از مقداری بود که پیامبر ج می‌دوشید و به حالت معمولی خود بازگشت([8]).

پیامبر اکرم ج گستردگی معنی صدقه را چنین بیان فرموده است: «[حتی] تأمین مخارج خانواده، صدقه محسوب می‌گردد»([9]). همچنین در صحیح بخاری و مسلم از پیامبر ج چنین نقل شده­است که فرمود: «هر مسلمانی نهالی یا دانه‌ای بکارد و پرنده یا انسان یا حیوانی از ثمره‌ی آن بخورد، در ازای آن صدقه‌ای در یافت می‌کند»([10]).

نسل‌های مسلمان به طور پی‌درپی از زمان اصحاب رسول خدا ج تا چندی پیش این آموزه‌های مترقی و نمونه‌های والا را تطبیق داده و در جوامع مختلف، اعمال انسان­دوستانه و جوانمردانه را انجام داده و در راه خیر و نیکی به دیگران و کردار‌های زیبا تلاش نموده‌اند. اما در عصر حاضر با متأثر شدن مسلمانان از فلسفه‌های ماده پرستانه‌ی غرب و خوی منفعت طلبی آن، این پدیده‌های نیکو رو به زوال نهاده و انفاق مال را ضایع نمودن اموال و انجام نیکی‌ها را نشانه‌ی ساده لوحی می‌انگارند، زیرا انسان غربی و مسلمان نماهای پیرو آنان انگیزه‌ای برای زندگی پس از مرگ ندارند، پس طبیعی است که وقت و مال و تلاش خود را فقط برای منفعت‌های آنی و زودگذر و محسوس دنیوی خرج سازند. به همین دلیل است که فریاد انسان‌ها در این دوران در زمینه‌ی فردی و اجتماعی برای افزایش تولید و بالا رفتن سطح درآمد بالا گرفته است و میان طبقات مختلف اجتماع درگیری‌هایی بر سر همین مسأله روی می‌دهد و انسان این دوران فقط زمانی به هم نوع خود روی خوش نشان می‌دهد و برایش تبسمی می‌کند که به طریقی پولی از او به چنگ آورد و بدین شیوه معانی والای انسانی در تمدن غربی رو به فراموشی و خاموشی نهاده است.

اما مسلمانان می‌توانند که با عزت هرچه تمام‌تر به دین خود پایبند باشند و به فرهنگ خود افتخار نمایند و با انسانیت خود قد برافرازند تا انسانیت آنان همواره مانند نشانی خاص و علامتی مخصوص به امت اسلامی بر پیشانی آنان باقی بماند [و دیگران بدانند که] این امت با وحی خدایی و ارزش‌های اخلاقی ثابت، راه می‌یابد و حکم خود را به دادگاه فیلسوفان و متفکران هوی و هوس طلب وا نمی‌گذارد که با نظرات منفعت­طلبانه و مادی خویش انسانیت را به حیرت دچار کرده و والاترین خصائص انسانی را به وادی نیستی کشانده‌اند. خداوند بلند مرتبه راست فرموده­است:

﴿ٱلَّذِینَ یَتَّبِعُونَ ٱلشَّهَوَٰتِ أَن تَمِیلُواْ مَیۡلًا عَظِیمٗا [النساء: 27].

«و کسانی که به دنبال شهوات راه می‌افتند می‌خواهند که (از حق دور شوید و به‌سوی باطل بگرائید و از راه راست) خیلی منحرف گردید (تا همچون ایشان شوید)».



[1]- ابن ماجه، السنن، ج1، ص 86، حدیث شماره 237 و ابن ابی عاصم، المسند، ج1، ص 127، این حدیث در مجموع روایت‌های آن حسن به شمار می‌رود.

[2]- بخاری، فتح الباری، ج6، ص 132، حدیث شماره 2989 و مسلم، صحیح، ج2، ص 699، حدیث شماره 1009، لفظ حدیث از مسلم است.

[3]- مسلم، صحیح، ج2، ص 699، حدیث شماره 1008 و بخاری، فتح الباری، با لفظ مشابه، ج3، ص 308 و 10 و 447.

[4]- بخاری، فتح الباری، ج3، ص 112، حدیث شماره 1240 و مسلم، صحیح، ج4، ص 1704، حدیث شماره 2162. لفظ حدیث از بخاری است.

[5]- مسلم، صحیح، ج4، ص 2074، حدیث شماره 2699.

[6]- بخاری، فتح الباری، ج4، ص 308، حدیث شماره 2087.

[7]- بخاری، فتح الباری، ج6، ص 494، حدیث شماره 3451.

[8]- احم، المسند، ج5، ص 111.

[9]- بخاری، فتح الباری، ج7، ص 317، حدیث شماره 4006.

[10]- بخاری، فتح الباری، ج5، ص 3، حدیث شماره 2320 و مسلم، صحیح، ج3، ص 1189، حدیث شماره 1553.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد