قرآن کریم، پیروان خود را به آخرت طلبی و تلاش و کوشش جدی برای دستیابی به رضای پروردگار و ورود به بهشتی رهنمون میکند که وسعت آن به اندازهی وسعت آسمانها و زمین است و برای پرهیزکاران مهیا شده است. اما وسایل و اسباب رسیدن انسان به رضای خداوند، چیزی جدا از دنیا نیست، آنچه مطلوب است، در اختیار گرفتن دنیاست برای رسیدن به آخرت و بدین شیوه است که انسان مسلمان، زمین را آباد و ثروت را افزایش میدهد و برای دستیابی به محصول، بذر میکارد و نهال پرورش میدهد و با در اختیار گرفتن وسایل، در زمین غور میکند تا روزی به دست آورد. او برای حفاظت خود، ازدواج میکند و علم میاندوزد و هرنوع فعالیت اجتماعی و اقتصادی شایسته را انجام میدهد و همهی این کارها را برای خوشبختی آخرت انجام میدهد و رهنمود خداوند را عملی میسازد که میفرماید:
﴿وَٱبۡتَغِ فِیمَآ ءَاتَىٰکَ ٱللَّهُ ٱلدَّارَ ٱلۡأٓخِرَةَۖ وَلَا تَنسَ نَصِیبَکَ مِنَ ٱلدُّنۡیَا﴾ [القصص: 77].
«به وسیلهی آنچه خدا به تو داده است، سرای آخرت را بجوی و بهرهی خود را از دنیا فراموش نکن».
در اسلام هیچگونه نگاه تحقیرآمیزی به مال و آباد کردن دنیا وجود ندارد. رسول اکرم ج فرموده است: «گاهی یکی از شما اراده میکند که اموالش را ببخشد و غیر از آن هم چیزی ندارد، پس از بخشش آن، تهیدست میگردد و مایحتاج خود را از مردم میطلبد»([1]). ایشان به سعد بن ابی وقاص که قصد صدقه دادن داشت فرمود: «تو اگر وارثان خود را با ثروت و دارایی ترک نمایی، بهتر از این است که آنان را فقیر و تنگدست و چشم به راه مردم بگذاری»([2]).
زاهد مشهور، فضیل بن عیاض از عبداللّه بن مبارک که یکی از پیشوایان حدیث است، چنین پرسید: تو ما را به زهد و کفایت و قناعت امر میکنی، در حالی که میبینیم برای خود، کالاهای دنیوی تهیه میکنی، این چگونه است؟ عبداللّه بن مبارک فرمود: ای ابوعلی -کینهی فضیل بود- من این کار را برای حفظ آبرو و کرامت شخصیت انجام میدهم و از این طریق برای اطاعت پروردگارم کمک میگیرم. فضیل گفت: ای ابن مبارک، این کار چه نیکوست اگر برای آن هدف نیکو باشد»([3]).
و بدین ترتیب، پیشوای زاهدان و پیشوای محدثان با یکدیگر توافق کردند که باید مال را از طریق تجارت، افزایش داد، البته اگر از حلال به دست آید در مسیر حلال خرج گردد. و این مسأله منافاتی با زهد صحیح و دعوت مردم به رفتار زاهدانه ندارد.
از امام سفیان بن عینیه دربارهی زهد پرسیده شد، فرمود: «زهد، به معنی پرهیز از حرام است، و خداوند اموال حلال را برایت مباح نموده است، زیرا پیامبران، ازدواج میکردند، سوارکاری مینمودند، لباس میپوشیدند، غذا میخوردند. اما خداوند، آنان را از برخی چیزها نهی فرمود و آنان هم در رابطه با آن اشیاء، زهد به خرج داده و خود را از آن منع کردند»([4]).
امام زاهد و پرهیزکار، سفیان ثوری، اهمیت مال را چنین بیان کردهاست: «مال و ثروت در گذشته، امری مکروه و ناخوشایند بود، اما امروز، سپر مؤمن است»([5]). و در جایی دیگر گفتهاست که: «اینکه پس از خودم، دهها هزار درهم بهجای گذارم و خداوند، مرا در مورد آن پول مورد محاسبه و بازخواست قرار دهد، برایم خوشایندتر از این است که محتاج مردم باشم»([6]).
بر این اساس از مؤمن انتظار میرود که مال و ثروتش را مورد محافظت قرار دهد و حق فرزندان خود را برایشان نگه دارد و آن را هدر ندهد، زیرا:
﴿إِنَّ ٱلۡمُبَذِّرِینَ کَانُوٓاْ إِخۡوَٰنَ ٱلشَّیَٰطِینِۖ وَکَانَ ٱلشَّیۡطَٰنُ لِرَبِّهِۦ کَفُورٗا٢٧﴾ [الاسراء: 27].
«بیگمان باد دستان، دوستان اهریمنانند (و گوش به وسوسههای ایشان میدارند و در انجام بدیها همسان و همگامند».
اما مؤمن این را هم باید به خاطر داشته باشد که محبت مال دنیا بر او غالب نشود و بردهی دنیا نگردد و وقت و فکرش را غرق جمعآوری پول و مال نگرداند. او نباید به خاطر دنیا خدایش را فراموش و عبادت را رها نماید و اوامر او را کنار گذارد و تجاوز از حدود و خودنمایی بر مردم را خوی خود قرار دهد. زیرا اگر چنین کند، مشمول تهدیدی قرار میگیرد که در این آیه بیان شده است:
﴿أَذۡهَبۡتُمۡ طَیِّبَٰتِکُمۡ فِی حَیَاتِکُمُ ٱلدُّنۡیَا وَٱسۡتَمۡتَعۡتُم بِهَا فَٱلۡیَوۡمَ تُجۡزَوۡنَ عَذَابَ ٱلۡهُونِ بِمَا کُنتُمۡ تَسۡتَکۡبِرُونَ فِی ٱلۡأَرۡضِ بِغَیۡرِ ٱلۡحَقِّ وَبِمَا کُنتُمۡ تَفۡسُقُونَ﴾ [الاحقاف: 20].
«شما لذایذ و خوشیهای خود را در زندگی دنیای خویش بردهاید و کام برگرفتهاید، امروزه شما به سبب استکباری که به ناحق در زمین میکردید، و به علّت گناهان و تمرّدی که میورزیدید، با عذاب خوارکننده و ذلّت باری جزا داده میشوید».
این گروه از مردم که بنده و بردهی مال و ثروت گشتهاند، دو گروهند، گروهی آن را نگه میدارند و گروهی اسراف میکنند. آنان که به ذخیرهی ثروت میپردازند، دوستی و حب دنیا، به بخل و تنگدستی نسبت به خود و خانواده وادارشان میکند و از روزی پاکیزه هم محروم میمانند. افرادی هم که دچار اسراف میشوند، در لذت و عیش و نوش غرق میشوند و تا آن جا که میتوانند در دنیا کام جویی میکنند. گاهی این افراد به مردم هم لطمه میزنند، حقوقشان را نادیده میگیرند، در معامله و کالا به خیانت و دروغ و سوگند، متوسل میشوند تا کالایشان را به دیگران تحمیل کنند و حتی به دزدی از اموال خصوصی و عمومی مردم میپردازند. و همهی این موارد را به خاطر دوستی دنیا و غرق شدن در آن انجام میدهد. قرآن کریم، هم از خست نهی کرده و هم اسراف و اعتدال را به بشر توصیه نمودهاست و در رهنمود خود به پیامبر ج چنین میفرماید:
﴿وَلَا تَجۡعَلۡ یَدَکَ مَغۡلُولَةً إِلَىٰ عُنُقِکَ وَلَا تَبۡسُطۡهَا کُلَّ ٱلۡبَسۡطِ فَتَقۡعُدَ مَلُومٗا مَّحۡسُورًا٢٩﴾ [الاسراء: 29].
«دست خود را بر گردن خویش بسته مدار و آن را یکسره گشاده مساز که سبب شود از کار بمانی و مورد ملامت قرارگیری و لخت و غمناک گردی».
قرآن همچنین به بخشش اموال ترغیب نموده تا مایهی پاکی درون و تزکیه و رشد اموال باشد و حب خدا و رسول و اشتیاق رسیدن به آخرت همواره بر قلب مؤمن غالب باشد و حب دنیا و زندگی همیشگی در آن را تحت الشعاع خود قرار دهد، خدای تعالی فرموده است:
﴿وَلَا یَحۡسَبَنَّ ٱلَّذِینَ یَبۡخَلُونَ بِمَآ ءَاتَىٰهُمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦ هُوَ خَیۡرٗا لَّهُمۖ بَلۡ هُوَ شَرّٞ لَّهُمۡۖ سَیُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُواْ بِهِۦ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ﴾ [آل عمران: 180].
«آنان که نسبت به آنچه خداوند از فضل و نعمت خود بدیشان عطا کرده است بخل میورزند (و زکات مال بدر نمیکنند و در راه مصالح جامعه به بذل و بخشش دست نمییازند) گمان نکنند که این کار برای آنان خوب است و به سود ایشان است بلکه این کار برای آنان بد است و به زیان ایشان تمام میشود. در روز قیامت همان چیزی که بدان بخل ورزیدهاند، طوق ایشان خواهد گشت».
به همین خاطر است که قرآن، با تبدیل اموال به گنج مخالفت کرده و آن را حرام نموده و عاملان چنین کاری را به عذاب تهدید نموده است. زیرا تبدیل اموال به گنج باعث میشود که در دسترس مردم قرار نگیرد و زکات آن پرداخت نشود. مال و ثروت هرچند که میتواند در مالکیت فردی قرار گیرد، اما بازهم حقی از جماعت در آن هست. به همین دلیل است که اسلام، افراد سفیه و کم خرد را از تسلط بر اموال و اتلاف ثروت نهی کرده و قمار و خرید و فروش و معاملهی کالاهای در معرض خطر را در جهت حفاظت از اموال حرام نموده است، زیرا دنیا و آبادانی زمین، از طریق همین اموال صورت میپذیرد. پس لازم است که مال و ثروت در دسترس مردم باشد و در جهت اجرای طرحهای سودمند، بهکار گرفته شود تا هم برای صاحب آن و هم برای مردم مفید واقع گردد. بدین ترتیب که مسألهی رشد اقتصادی و صدقه در راه خدا اهمیت ویژهای خود را مییابد. خدای متعال فرموده است:
﴿وَیُطۡعِمُونَ ٱلطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِۦ مِسۡکِینٗا وَیَتِیمٗا وَأَسِیرًا٨ إِنَّمَا نُطۡعِمُکُمۡ لِوَجۡهِ ٱللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنکُمۡ جَزَآءٗ وَلَا شُکُورًا٩﴾ [الانسان: 8-9].
«و خوراک میدادند به بینوا و یتیم و اسیر، به خاطر دوست داشت خدا. ما شما را تنها به خاطر ذات خدا خوراک میدهیم، و از شما پاداش و سپاسگزاری نمیخواهیم».
اسلام برای کسب روزی و استفاده از اموال حلال، حدود و مقرراتی تعیین کردهاست که بر اساس آن، «ربا» حرام گشته و رباخوار مورد خشم خدا قرار گرفته است. همچنین «احتکار» اموال جزو امور حرام و شخص محتکر جزو گناهکاران محسوب شده است:
﴿وَأَحَلَّ ٱللَّهُ ٱلۡبَیۡعَ وَحَرَّمَ ٱلرِّبَوٰاْ﴾ [البقرة: 275].
«خداوند معامله خرید و فروش را حلال کرده و ربا را حرام نموده است».
رسول خدا ج فرموده است: «مَنِ احْتَکَرَ فَهُوَ خَاطِئٌ»([7]) «یعنی کسی که اموال مردم را احتکار نماید، گناهکار است».
ربا و احتکار، جزو بنیادهای نظام سرمایه داری در جهان جدید است. این دو عامل باعث میشود که «ثروت» در دست اندکی از مردم، جمع گردد و دیگران از دستیابی به منابع ملی محروم بمانند. یهود با تکیه بر این دو اصل اقتصادی نامشروع توانستهاند که ثروتهای جهانی را تا حدود بسیاری در اختیار خود بگیرند و بر زندگی سایر امتها، تأثیر بگذارد.
تحریم ربا و احتکار در اسلام این مزیت را برای مسلمانان به همراه داشتهاست که از مفاسد نظامهای سرمایه داری، خودخواهیهای سرمایه داران و آزمندی و حرص حاصل از این نظام و تأثیرات منفی نظام طبقاتی رهایی یابند و علاوه بر آن از مزایابی همچون آزادی اقتصادی برخوردار شوند و بتوانند، کارگاههایی برای خود ایجاد کنند، به اصلاح مزارع بپردازند و از این طریق به رشد اقتصادی نایل آیند و در نتیجه، میان افراد جامعه، برابری اقتصادی و پیوستگی و همبستگی اجتماعی ایجاد شود و افراد قوی، ضعیفان را زیر پای خود، خُرد و نابود نکنند، بلکه دستشان را بگیرند و یاریشان دهند. در نتیجه این امر، ثروتمندان نیز فقرا را تحقیر نمیکنند، بلکه از اموال خود برای آنها حقی قرار میدهند و به آنان پرداخت مینمایند:
﴿وَفِیٓ أَمۡوَٰلِهِمۡ حَقّٞ لِّلسَّآئِلِ وَٱلۡمَحۡرُومِ١٩﴾ [الذاریات: 19].
«در اموال و داراییشان حقّی و سهمی (جز زکات) برای گدایان و بینوایان تهیدست بود».
ثروتمندان و فقرا، باید بدانند، ثروتمندی واقعی و باارزش، عبارت است از غنای درون، و این غنای درون است که ثروتمند را از گستاخی و فقیر را از ذلت میرهاند. رسول خدا ج فرموده است: «بینیازی با فراوانی اموال حاصل نمیشود، بلکه بینیازی واقعی آن است که نفس انسان را بینیاز کند»([8]).
ثروت پاکیزه، خواستگاه دعای مقبول و عامل رشد دارایی است و صدقهی آن در راه خدا، کاملاً مورد پسند و رضایت پروردگار است. خدای متعال فرموده است:
﴿إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ ٱللَّهُ مِنَ ٱلۡمُتَّقِینَ﴾ [المائدة: 27].
«خداوند فقط از پرهیزکاران میپذیرد».
پیامبر ج فرموده است: «آیا شخصی را دیدهای که در سفری طولانی، با موهای غبارآلود و ژولیده، دست به آسمان برمیدارد و «یا رب یا رب» میگوید و دعا میکند، در حالی که خوراک و نوشیدنی و لباس او حرام است و با حرام پرورده شدهاست، چگونه ممکن است دعای چنین شخصی پذیرفته گردد»([9]).
قرآن کریم، تلاش برای کسب روزی را به همراه توکل، مورد توصیه قرار داده و فرمودهاست:
﴿هُوَ ٱلَّذِی جَعَلَ لَکُمُ ٱلۡأَرۡضَ ذَلُولٗا فَٱمۡشُواْ فِی مَنَاکِبِهَا وَکُلُواْ مِن رِّزۡقِهِۦۖ وَإِلَیۡهِ ٱلنُّشُورُ١٥﴾ [الملک: 15].
«او کسی است که زمین را رام شما گردانیده است. در اطراف و جوانب آن راه بروید، و از روزی خدا بخورید. زنده شدن دوباره در دست اوست».
رسول خدا ج هم ضرورت میانه روی در کسب روزی و پرهیز از حرص و آزمندی در این امر را بیان فرموده و از تحمل سختیها و دشواریهای فراوان برای پول و ثروت نهی فرموده است.
[1]- دارمی، السنن، ج1، ص 391.
[2]- بخاری، فتح الباری، ج5، ص 363، حدیث شماره 2742 و مسلم، الصحیح، ج3، ص 1251، حدیث شماره 1628، لفظ حدیث از بخاری است.
[3]- ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج8، ص 243.
[4]- ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج8، ص 413.
[5]- ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج7، ص 241.
[6]- همان منبع.
[7]- مسلم، صحیح، ج3، ص 1227، حدیث شماره 1605.
[8]- بخاری، فتح الباری، ج11، ص 271، حدیث شماره 6446 و مسلم، صحیح، ج2، ص 726، حدیث شماره 1051.
[9]- مسلم، الصحیح، ج2، ص 703، حدیث شماره 1015.