ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
1- باب: فَرْضِ صَدَقَةِ الْفِطْرِ
766- عَنِ ابْنِ عُمَرَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا، قَالَ: «فَرَضَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ زَکَاةَ الفِطْرِ صَاعًا مِنْ تَمْرٍ، أَوْ صَاعًا مِنْ شَعِیرٍ عَلَى العَبْدِ وَالحُرِّ، وَالذَّکَرِ وَالأُنْثَى، وَالصَّغِیرِ وَالکَبِیرِ مِنَ المُسْلِمِینَ، وَأَمَرَ بِهَا أَنْ تُؤَدَّى قَبْلَ خُرُوجِ النَّاسِ إِلَى الصَّلاَةِ» [رواه البخاری: 1503].
766- از ابن عمرب روایت است که گفت: پیامبرد خدا ج صدقه فطر را یک صاع از خرما، و یا یک صاع از جو، بر هر فرد مسلمانی خواه غلام باشد و خواه آزاد، خواه مرد باشد و خواه زن، خواه خورد باشد و خواه کلان، فرض نمودند، و امر فرمودند:
که این صدقۀ فطر باید پیش از رفتن به نماز عید داده شود»([1]).
2- باب: الصَّدَقَةِ قَبْلَ الْعِیدِ
باب [2]: صدقه فطر پیش از نماز عید
767- عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الخُدْرِیِّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: «کُنَّا نُخْرِجُ فِی عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَوْمَ الفِطْرِ صَاعًا مِنْ طَعَامٍ»، «وَکَانَ طَعَامَنَا الشَّعِیرُ وَالزَّبِیبُ وَالأَقِطُ وَالتَّمْرُ» [رواه البخاری: 1510].
767- از ابو سعید خدرِیس روایت است که گفت: در زمان پیامبر خدا ج در روز عید، از طعام یک صاع [صدقه] میدادیم، و طعام ما [در آن وقت]: جو، کشمش، قروت و خرما بود.
3- باب: صَدَقَةِ الفِطْرِ عَلَى الحُرِّ وَالمَمْلُوکِ
باب [3]: صدقه فطر بر هر کس چه آزاد باشد و چه غلام لازم است
768- عَنِ ابْنِ عُمَرَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: «فَرَضَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ صَدَقَةَ الفِطْرِ صَاعًا مِنْ شَعِیرٍ، أَوْ صَاعًا مِنْ تَمْرٍ عَلَى الصَّغِیرِ وَالکَبِیرِ، وَالحُرِّ وَالمَمْلُوکِ» [رواه البخاری: 1512].
768- از ابن عمرب روایت است که گفت: پیامبر خدا ج صدقه فطر با یک صاع از جو، یا یک صاع از خرما، بر کوچک و بزرگ، و بر آزاد و مملوک، فرض نمودند([2]).
26- کتابُ الحَج
[1]- از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه:
1) حکم صدقۀ فطر: صدقه فطر در نزد جمهور علماء فرض، در نزد احناف واجب، و در نزد امام مالک/ سنت است.
2) مقدار آن: مقدار صدقه فطر از گندم نیم صاع، که به وزن فعلی ( یک کیلو و هشتصد و بیست) گرام میشود، و از جو و خرما یک صاع که به وزن فعلی (سه کیلو و ششصد و چهل) گرام میشود، لازم میگردد، و در نزد احناف دادن قیمت آن نیز جواز دارد.
3) صدقۀ فطر بر زن: صدقۀ فطر بر زن خواه شوهر دار باشد و خواه نباشد، لازم است، صدقه زن شوهر دار در نزد احناف بر شوهرش لازم نیست، ولی جمهور علماء میگویند: که صدقۀ فطرش برذمۀ شوهرش میباشد، و دلیلشان این است که به اتفاق علماء، نفقۀ زن بر عهدۀ شوهرش میباشد، و نفقه تنها عبارت از خرج و خوراک نیست، بلکه تمام ما یحتاج زن را شامل میشود، و صدقۀ فطر از جمله چیزهایی است که زن به آن احتیاج دارد.
و شاید دلیل احناف این باشد که زن اگر فقیر باشد، بر وی صدقه فطری نیست، و اگر غنی و ثروتمند باشد، باید خودش صدقه فطر خود را بپردازد، همان طوری که زکات مال خود را میپردازد.
4) صدقه فطر بر طفل خورد سال: صدقه طفل خرد سال اگر مالی داشته باشد، در نزد امام ابو حنیفه و ابو یوسف ازمال خودش داده میشود، و اگر مالی نداشته باشد، پدرش مسؤول آن است، و حسن/ میگوید: که طفل خواه چیزی داشته باشد و خواه نداشته باشد، صدقه فطرش بر ذمه پدرش میباشد.
5) وقت وجوب صدقه فطر درنزد بعضی از علماء، از آن جمله امام شافعی و امام احمد بن حنبل رحمهم الله لحظۀ پیش از غروب آفتاب آخرین روز ازماه رمضان است، بنابراین اگر طفلی بعد از غروب آفتاب آن روز به دنیا میآید، صدقه فطر آن لازم نمیگردد، و در نزد احناف و عدۀ دیگر از علماء، وقت و جوب صدقه فطر، لحظۀ پیش از طلوع فجر روز عیدفطر است، بنابراین طفلی که پیش از طلوع فجر روز عید فطر به دنیا میآید، صدقه فطرش لازم میگردد، وطفلی که بعد از طلوع فجر روز عید فطر به دنیا میآید، صدقه فطر از وی لازم نیست.
6) وقت استحبابی دادن صدقه فطربه اتفاق علماء در روزعید و پیش از رفتن به نماز عید است، ولی درنزد احناف تقدیم و تاخیر آن از این وقت نیز جوزا دارد.
7) وقت وجوب آن پیش از طلوع فجر روز عید فطر است، وطفلی که بعد ازطلوع فجر به دنیا میآید، صدقه فطر بر وی و از وی لازم نمیگردد.
8) صدقه فطر بر کسی لازم میگردد که غنی باشد.
9) مستحق صدقه فطر فقراء هستند.
[2]- از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه:
1) وجوب صدقه فطر بر شخص آزاد مورد اتفاق است.
2) در مورد وجوب صدقه فطر بر مملوک (غلام) علماء اختلاف نظر دارند:
جمهور علماء رحمهم الله میگویند: غلام خواه برای خدمت باشد، و خواه برای تجارت، صدقه بر بادارش لازم است، و احناف، و ثوری، و عطاء و نخعی رحمهم الله میگویند: در غلامی که برای تجارت باشد، صدقه فطر لازم نمیگردد، و چیزی لازم نمیگردد، زکات قیمت آن است.