اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

کتاب [32]: نماز تراویح

کتاب [32]: نماز تراویح

1- باب: فَضْلِ مَنْ قَامَ رَمَضَانَ

باب [1]: فضیلت کسی که در [شب‌های] رمضان نماز بخواند

972- عَن عَائِشَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهَا: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ خَرَجَ لَیْلَةً مِنْ جَوْفِ اللَّیْلِ، فَصَلَّى فِی المَسْجِدِ، وَصَلَّى رِجَالٌ بِصَلاَتِهِ، تَقَدَمَ هَذا الحَدیث فی کِتَابَ الصَّلاةِ وَبَینَهُمَا مُخالَفَة فِی اللَّفظِ وَقَالَ فِی آخِرِ هذِهِ الرِّوایَة: فَتُوُفِّیَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وَالأَمْرُ عَلَى ذَلِکَ [رواه البخاری: 2012].

972- از عائشهل روایت است که پیامبر خدا ج در نیمۀ شبی از شبها برآمدند و در مسجد نماز خواندند، مردمی به ایشان اقتداء کردن، این حدیث با اختلاف لفظ قبلاً در کتاب نماز گذشت و در آخر این روایت آمده است که: پیامبر خدا ج وفات یافتند و موضوع به همین منوال بود([1]).

2- باب: الْتِماسِ لَیْلَةِ القَدْرِ فِی السَّبْعِ الأَوَاخِرِ

باب [2]: جستجوی (شب قدر) در هفت شب اخیر ماه رمضان

973- عَنِ ابْنِ عُمَرَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا: أَنَّ رِجَالًا مِنْ أَصْحَابِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، أُرُوا لَیْلَةَ القَدْرِ فِی المَنَامِ فِی السَّبْعِ الأَوَاخِرِ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «أَرَى رُؤْیَاکُمْ قَدْ تَوَاطَأَتْ فِی السَّبْعِ الأَوَاخِرِ، فَمَنْ کَانَ مُتَحَرِّیهَا فَلْیَتَحَرَّهَا فِی السَّبْعِ الأَوَاخِرِ» [رواه البخاری: 2015].

973- از ابن عمرب روایت است که مردمی از اصحاب پیامبر خدا ج بخواب دیدند که (شب قدر) در هفت شب اخیر رمضان است.

پیامبر خدا ج فرمودند: «فکر می‌کنم که خواب‌های شما [در اینکه شب قدر] در هفت شب اخیر است با هم متفق است، پس اگر کسی طلب (شب قدر) را دارد، در هفت شب اخیر طلب نماید»([2]).

974- عَن أَبَی سَعِیدٍ،رَضِیَ الله عَنهُ قَالَ: اعْتَکَفْنَا مَعَ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ العَشْرَ الأَوْسَطَ مِنْ رَمَضَانَ، فَخَرَجَ صَبِیحَةَ عِشْرِینَ فَخَطَبَنَا، وَقَالَ: «إِنِّی أُرِیتُ لَیْلَةَ القَدْرِ، ثُمَّ أُنْسِیتُهَا - أَوْ نُسِّیتُهَا فَالْتَمِسُوهَا فِی العَشْرِ الأَوَاخِرِ فِی الوَتْرِ، وَإِنِّی رَأَیْتُ أَنِّی أَسْجُدُ فِی مَاءٍ وَطِینٍ، فَمَنْ کَانَ اعْتَکَفَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، فَلْیَرْجِعْ»، فَرَجَعْنَا وَمَا نَرَى فِی السَّمَاءِ قَزَعَةً، فَجَاءَتْ سَحَابَةٌ فَمَطَرَتْ حَتَّى سَالَ سَقْفُ المَسْجِدِ، وَکَانَ مِنْ جَرِیدِ النَّخْلِ، وَأُقِیمَتِ الصَّلاَةُ، فَرَأَیْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَسْجُدُ فِی المَاءِ وَالطِّینِ، حَتَّى رَأَیْتُ أَثَرَ الطِّینِ فِی جَبْهَتِهِ [رواه البخاری: 2016].

974- از ابو سعیدس روایت است که گفت: ده روز وسط رمضان را با پیامبر خداج به اعتکاف نشستیم، صبح روز بیستم پیامبر خدا ج برآمدند و برای ما خطبه داده و فرمودند:

«من شب قدر را بخواب دیدم و باز از من فراموش ساخته شد، [یعنی: خداوند آن را از من فراموش ساخت] و یا فراومش کردم [شک از راوی است]، پس آن را در شب‌ها طاق دهۀ اخیر جستجو نمائید، و در خواب دیدم که بین آب و گل سجده می‌کنم، از این جهت کسی که با پیامبر خدا ج به اعتکاف نشسته است، به اعتکاف گاهش برگردد».

ما برگشتیم، و در حالی که در آسمان پارۀ ابری را نمی‌دیدیم، ابری آمد و به باریدن شروع کرد، تا آنکه آب از سقف مسجد که از شاخه‌های درخت خرما بود جاری شد، و نماز اقامه گردید و پیامبر خدا ج را دیدم که در آب و گل سجده می‌کنند، تا جایی که اثر گل را در پیشانی آن حضرت ج دیدم([3]).

3- باب: تَحَرِّی لَیْلَةِ القَدْرِ فِی الوِتْرِ مِنَ الْعَشْرِ الأَوَاخِرِ فِی عِبَادَة

باب [3]: جستجوی شب قدر در شب‌های طاق دهۀ اخیر در حال عبادت

975- عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا: أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، قَالَ: «التَمِسُوهَا فِی العَشْرِ الأَوَاخِرِ مِنْ رَمَضَانَ لَیْلَةَ القَدْرِ، فِی تَاسِعَةٍ تَبْقَى، فِی سَابِعَةٍ تَبْقَى، فِی خَامِسَةٍ تَبْقَى» [رواه البخاری: 2021].

975- از ابن عباسب روایت است که: پیامبر خدا ج فرمودند:

«شب قدر را در دهۀ اخیر رمضان جستجو کنید، در نُهم شبی که باقی می‌ماند، در هفتم شبی که باقی می‌ماند، در پنجم شبی که باقی می‌ماند»([4]).

976- وَعَنهُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا فِی رِوَایَةِ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «هِیَ فِی العَشْرِ الأَوَاخِرِ، هِیَ فِی تِسْعٍ یَمْضِینَ، أَوْ فِی سَبْعٍ یَبْقَیْنَ» [رواه البخاری: 2022].

976- و از ابن عباسب در روایت دیگری آمده است که گفت:

پیامبر خدا ج فرمودند: «شب قدر در دهۀ اخیر است، در نُه [شبی] که می‌گذرد، یا در هفت [شبی] که باقی می‌ماند»([5]).

4- باب: العَمَلِ فِی العَشْرِ الأَوَاخِرِ مِنْ رَمَضَانَ

باب [4]: عبادت کردن در دهۀ اخیر رمضان

977- عَنْ عَائِشَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهَا، قَالَتْ: «کَانَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ إِذَا دَخَلَ العَشْرُ شَدَّ مِئْزَرَهُ، وَأَحْیَا لَیْلَهُ، وَأَیْقَظَ أَهْلَهُ» [رواه البخاری: 2024].

977- از عائشهل روایت است که گفت: چون دهۀ اخیر رمضان می‌شد، پیامبر خدا ج إِزاربند خود را محکم می‌کردند، و شب خود را نماز می‌خواندند، و همسران خود را بیدار می‌کرند([6]).


33- کتابُ الإعتِکَافِ



[1]- از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه:

1) مراد از این قول عائشهل که: (پیامبر خدا ج وفات یافتند و موضوع به همین منوال بود) این است که: هرکس تراویح را در خانۀ خود تنها اداء می‌کرد، و آنچه که قابل تذکر است این است که: خواندن نماز تراویح در خانه و به طور منفردانه در زمان خلافت ابو بکر صدیقس و قسمتی از خلافت عمرس نیز ادامه یافت، بعد از آن عمرس مردم را توجیه نمود که نماز تروایح را به جماعت بخوانند، و همان بود که برای مردها (أبی بن کعب) و برای زن‌ها (تمیم داری) را امام مقرر نمود، شبی آمد و مردم را در حال نماز خواندن با جماعت دید و گفت: «این بدعت نیکی است».

2) بدعت عملی است که قبلاً وجود نداشته است، و این عمل را از این جهت بدعت گفت که: نماز تراویح در زمان پیامبر خدا ج و در زمان ابو بکر صدیقس و در ابتدای خلافت خود او نه به جماعت خوانده می‌شد، و نه در اول شب خوانده می‌شد، و نه هرشب به طور متوالی خوانده می‌شد، و از این جهت آن را (نیک) نامید، که این بدعت ناروا نبود، بلکه مشروع بود، زیرا پیامبر خدا ج فرموده اند: «به دو شخص بعد از من که ابو بکر و عمر باشند اقتداء کنید» و چون عمرس این کار را پیشنهاد کرد، و صحابه بدون اختلاف آن را پسندیده و تصویب نمودند، صبغۀ مشروعیت بخود گرفت.

3) گرچه عدد رکعات نماز تراویح مورد اختلاف است، ولی در نزد جمهور علماء بیست رکعت است، که دو دو رکعت خوانده می‌شود، و این غیر از نماز وتر است که سه رکعت می‌باشد، در سنن بیهقی به سند صحیح از سائب بن یزیدس روایت است که گفت: «در زمان عمرس تراویح را در رمضان بیست رکعت می‌خواندند»، و در موطأ مالک از زید بن رومان روایت است که گفت: «در زمان عمرس مردم تراویح را در رمضان بیست و سه رکعت می‌خواندند» که البته مرادش بیست رکعت تراویح، و سه رکعت وتر است.

[2]- از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه:

1) (قدر) به معنی: اندازه گیری، و به معنی عزت و شرف است، و (شب قدر) را از آن جهت (شب قدر) گفته‌اند که در این شب خداوند متعال امور متعلق به سال آینده را معین و مقدر می‌دارد، و این شبی است که دارای عزت و شرف است، و در فضیلت (شب قدر) احادیث بسیاری آمده است، از آن جمله حدیث ابو هریرهس که می‌گوید: پیامبر خدا ج فرمودند: «کسی که شب قدر را از روی تصدیق به خدا، و به طلب ثواب از خدا قیام نماید، گناهان گذشته‌اش بخشیده می‌شود».

2) در اینکه (شب قدر) در کدام شب است، نظریات مختلفی وجود دارد، امام ابو حنیفه/ می‌گوید: در یکی از شب‌های رمضان است، و تقدیم و تاخیر می‌شود، ابو یوسف و محمد رحمهماالله می‌گویند: در یکی از شب‌های رمضان است، ولی تقدیم و تاخیر نمی‌شود، یعنی: در شب ثابتی است که همیشه در آن شب می‌باشد، امام شافعی/ می‌گوید: در ده شب اخیر رمضان است، ولی تعیین نیست که در کدام شب است، و اقوال دیگری نیز در زمینه وجود دارد، که لزومی به ذکر همۀ آن‌ها دیده نمی‌شود.

[3]- از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه:

1) مراد از شب‌های طاق دهۀ اخیر: شب بیست و یکم، شب بیست و سوم، شب بیست و چنجم، شب بیست و هفتم، و شب بیست و نهم است.

2) پیامبر خدا ج از این جهت برای آن‌ها گفتند که هرکس به اعتکاف گاهش برگردد، که یقین داشتند که خواب‌شان به حقیقت می‌پیوندد، از این جهت برای آنکه آن‌ها از باران تر نشوند، فرمودند تا هرکس بزودی به مکان اعتکافش برگردد.

3) نماز گذار نباید خاک و گل را در بین نماز از پیشانی‌اش پاک کند.

4) سجده کردن در گل جواز دارد.

5) فراموشی برای انبیاء در غیر مسائل متعلق به احکام و درغیر وحی جلی، جواز دارد.

6) اعتکاف نشستن در رمضان سنت است، و این سنت کفائی است.

7) خواب انبیاء رؤیای صالحه است که حتماً به حقیقت می‌پیوندد.

8) احکام شرعی به خواب انبیاء ثابت می‌گردد، ولی به خواب غیر انبیاء هرکس که باشد و هر مقامی که داشته باشد هیچ حکمی ثابت نمی‌شود، و قبلاً هم به تفصیل بیشتری به این موضوع اشاره نموده بودیم.

[4]- از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه:

1) عادت عرب‌ها آن بود که چون ماه از نیم می‌گذشت، شب‌های باقی‌مانده را از طرف آخر حساب می‌کردند، مثلاً: می‌گفتند: چهارده شب باقی‌مانده، سیزده شب باقی‌مانده دوازده شب باقی‌مانده، و هکذا، در این حال، اگر ماه کامل یعنی سی روز باشد، نُه شب که باقی می‌ماند، شب بیس و دو، هفت شب که باقی می‌ماند، شب بیست و چهار، و پنج شب که باقی می‌ماند، شب بیست و شش می‌شود، ولی اگر ماه ناقص یعنی: بیست و نُه روز باشد، نُه شب که باقی می‌ماند، شب بیست و یک، هفت شب که باقی می‌ماند، شب بیست و سه، و پنج شب که باقی می‌ماند، شب بیست و پنج می‌شود، و این مؤید نظر امام ابو حنیفه/ است که گفته بود (شب قدر) ثابت نیست و تقدیم و تاخیر می‌شود.

2) در روایت دیگری عوض (هفت شب که باقی می‌ماند) چنین آمده است که: (هفت شب که می‌گذرد)، بنابراین، شب قدر (شب بیست و هفتم) می‌شود، و طوری که در صحیح مسلم آمده است، أبی بن کعبس سوگند می‌خورد که شب قدر (شب بیست و هفتم) است، و امام احمد ابن حنبل از ابن عمرب از پیامبر خدا ج روایت می‌کند که گفته‌اند: شب قدر (شب بیست و هفتم) است، و ابن عباسب می‌گفت که من می‌دانم که (شب قدر) کدام شب است؟ و دلیل آن را طوری که در حدیث آتی می‌آید برای عمرس بیان داشت.

3) بعضی از علماء می‌گویند که (لیلة القدر) نُه حرف است، و در سوره (قدر) سه بار تکرار شده است، و اگر (سه) را به (نُه) ضرب کنیم، (بیست و هفت) می‌شود، ولی آنچه که مطمئن‌تر به نظر می‌رسد این است که (شب قدر) معین نیست، و چیزی که باقی می‌ماند احتمالات است، و احتمال آنکه در رمضان باشد، از غیر رمضان بیشتر است، و احتمال آنکه در دهۀ اخیر باشد، از دو دهۀ دیگر بیشتر است، و احتمال آنکه در شب‌های تاق این دهۀ باشد، از شب‌های دیگر آن بیشتر است، و احتمال آنکه در شب بیست و هفت باشد، از شب‌های دیگر آن بیشتر است، و طوری که گفته‌اند:

ای خواجه چه جوی ز شب قدر نشانی

 

هرشب شب قدر است اگر قدر بدانی

 

[5]- در نُه شبی که می‌گذرد، یعنی: شب بیست و نهم، و در هفت شبی که باقی می‌ماند، یعنی: شب بیست و سوم.

[6]- از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه:

1) مراد از این قول عائشهل که می‌گوید: (چون دهۀ اخیر رمضان می‌شد پیامبر خدا ج إِزار بند خود را محکم می‌کردند) این است که جماع کردن با همسران خود را ترک می‌کردند، و یا خود را جهت عبادت کردن چست و چالاک می‌ساختند، و یا شاید مراد هردوی این‌ها باشد.

2) مراد از این قول عائشهل که می‌گوید: (و همسران خود را بیدار می‌کردند): شاید مراد همسرانی باشد که با ایشان به اعتکاف می‌نشستند، و یا همۀ همسران‌شان را.

3) آنچه را که باید متذکر شد این است که:

أ) ماه رمضان نسبت به دیگر ماه‌ها فضیلت و برتری دارد، زیرا این ماه، ماه نزول قرآن، ماه روزه، ماه تراویح، و ماهی است که در آن درهای بهشت گشوده شده، و در‌های دوزخ بسته می‌شود.

ب) ده روز اخیر ماه رمضان نسبت به دو دهۀ دیگر آن فضیل بیشتری دارد، زیرا اکثر روایات دلالت براین دارد که (شب قدر) در یکی از شب‌های این دهۀ می‌باشد.

ج) شب‌های تاق این دهۀ بر شب‌های جفت آن فضیلت دارد، زیرا اکثر روایات دلالت براین دارد که (شب قدر) دری یکی از شب‌های تاق این دهۀ می‌باشد.

د) در نزد بسیاری از علماء شب بیست و هفت از دیگر شب‌های تاق این دهۀ فضیلت بیشتری دارد، زیرا احتمال بودن (شب قدر) در این شب نسبت به دیگر شب‌ها بیشتر است، از ابن عباسب روایت است که برای عمرس گفت: من شب قدر را می‌دانم، عمر گفت: کدام شب است؟ گفت شب بیست و هفتم، پرسید: از کجا فهمیدی؟ گفت: زیرا خداوند آسمان‌ها را هفت، زمین را هفت، ایام هفته را هفت، و طواف را هفت، و جمره راهفت و... گردانید، عمرس این سخن را از وی پسندید و گفت: تو به چیزی متوجه شدی که ما متوجه نشده بودیم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد