ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
1- باب: وَإِذَا أَخْبَرَ صَاحِبُ اللُّقَطَةِ بِالعَلاَمَةِ دَفَعَ إِلَیْهِ
باب [1]: اگر صاحب مال گمشده، نشانی مالش را گفت، مال را برایش بدهد
1111- عَن أُبَیَّ بْنَ کَعْبٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، فَقَالَ: وَجَد تُ صُرَّةً فِیهَا مِائَةَ دِینَارٍ، فَأَتَیْتُ النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، فَقَالَ: «عَرِّفْهَا حَوْلًا»، فَعَرَّفْتُهَا حَوْلًا، فَلَمْ أَجِدْ مَنْ یَعْرِفُهَا، ثُمَّ أَتَیْتُهُ، فَقَالَ: «عَرِّفْهَا حَوْلًا» فَعَرَّفْتُهَا، فَلَمْ أَجِدْ، ثُمَّ أَتَیْتُهُ ثَلاَثًا، فَقَالَ: «احْفَظْ وِعَاءَهَا وَعَدَدَهَا وَوِکَاءَهَا، فَإِنْ جَاءَ صَاحِبُهَا، وَإِلَّا فَاسْتَمْتِعْ بِهَا» [رواه البخاری: 2426].
1111- از أُبی بن کعبس روایت است که گفت: همیانی را یافتم که در آن صد دینار بود، آن را نزد پیامبر خدا ج آوردم.
فرمودند: «آن را یکسال سراغ بده»، یکسال آن را سراغ دادم، و کسی که آن را بشناسد نیافتم.
دوباره نزدشان آمدم فرمودند: «یکسال دیگر آن را سراغ بده» [یکسال دیگر] آن را سراغ دادم، ولی کسی را نیافتم که آن را بشناسد.
برای بار سوم نزدشان آمدم، فرمودند: «ظرف آن، و مقدار آن و سربند آن را حفظ کن، [یعنی: به خاطر بسپار] اگر صاحبش آمد [مالش را برای وی بده] و اگر نیامد، از آن استفاده کن»([1]).
2- باب: إِذَا وَجَدَ تَمْرَةً فِی الطَّریِقِ
باب [2]: اگر خرمایی را در راه یافت
1112- عَن أَبَی هُرَیْرَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ عَنِ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «إِنِّی لأنقَلِبُ إِلَی أَهلِی فَأَجِدُ التَّمرَةَ عَلَی فِرَاشِی فَأَرفَعُهَا لآحَلَهَا ثَمَّ أَخشَی أَنْ تَکُونَ الصَّدَقَةِ فَأُلقِیهَا» [رواه البخاری: 2432].
1112- از ابو هریرهس از پیامبرخدا ج روایت است که فرمودند:
«گاهی به نزد خانوادهام میروم، و میبینم که خرمایی بر روی بسترم افتاده است، آن را برمیدارم که بخورم، و چون میترسم که مبادا از خرمای صدقه باشد، آن را دور میاندازم»([2]).
45- کِتَابُ المظَالِمِ
[1]- از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه:
1) شخصی که مالی را یافت، بر وی لازم است که آن را سراغ بدهد، ولی باید این سراغ دادن، در جای اجتماع مردم، مانند مساجد و بازارها و در جایی باشد که این مال را از آنجا یافته است.
2) بنا به قول عامۀ فقهاء کسی که چیزی را یافت باید آن را در جایی که احتمال پیدا شدن صاحبش در آنجا بیشتر باشد، یکسال سراغ بدهد، و گرچه ظاهر حدیث دلالت بر لزوم سراغ دادن سه سال دارد، ولی این امر لزومی درهمۀ موارد نیست، واینکه پیامبرخدا ج این شخص را به سراغ دادن سه سال امر کردند، سببش این است که سراغ دادن این شخص به طور شاید و باید نبود، چنانچه برای کسی که نمازش را به طور شاید و باید اداء نکره بود گفتند: «ارجع فصل، فإنک لم تصل» نمازت را دوباره بخوان زیرا تو نماز نخواندی.
3) بعد از یکسال اگر صاحبش نیامد، اکثر علماء میگویند: کسی که (لقطه) را یافته است، چه فقیر باشد و چه غنی میتواند از آن استفاده نماید، امام ابو حنیفه/ میگوید: اگر یابنده فقیرباشد، میتواند از آن استفاده نماید، ولی اگر توان مند باشد، استفاده کردنش جائز نیست، و باید آن را برای فقراء بدهد.
4) شخص یابنده باید سه چیز را از (لقطه) به خاطر خود بسپارد و حفظ کند، ظرف آن، عدد و مقدار آن، سر بند آن، تا اگر صاحبش پیدا شد، با نشانی گفتن این اشیاء مالش را برایش بر گرداند، و این مسئله فروع بسیار دیگری دارد که محل تفصیل آنها کتب فقه است.
[2]- از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه:
1) اشیای کم قیمت و بی اهمیت در حکم (لقطه) که سراغ دادن یکسال باشد، داخل نمیگردد.
2) اگر کسی بگوید که: پیامبر خدا ج خرمای صدقه را به خانۀ خود نمیآوردند پس این گفتۀشان که: «مبادا از خرمای صدقه باشد» چه معنی دارد؟ در جواب گفتهاند که: پیامبر خدا ج خرماهای صدقه را در مسجد توزیع میکردند، و چون احتمال این وجود داشت که خرمای از آن خرماها به لباسشان چسپیده و بر روی بسترشان افتاده باشد، از روی احتیاط از خوردن آن خود داری مینمودند، و خودشان فرموده بودند: «دع ما یریبک إلی ما لا یریبک».