اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

سورۀ مائده

سورۀ مائده([1])

24- باب: قوله عَزَّ وَجَلَّ: ﴿۞یَٰٓأَیُّهَا ٱلرَّسُولُ بَلِّغۡ مَآ أُنزِلَ إِلَیۡکَ مِن رَّبِّکَۖ

باب [24]: قوله عزَّ وجلَّ: ﴿ای پیامبر! آنچه را که از طرف پروردگار تو بر تو نازل شد، ابلاغ کن

1736- عَنْ عَائِشَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهَا، قَالَتْ: «مَنْ حَدَّثَکَ أَنَّ مُحَمَّدًا صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ کَتَمَ شَیْئًا مِمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَیْهِ، فَقَدْ کَذَبَ»، وَاللَّهُ یَقُولُ: ﴿۞یَٰٓأَیُّهَا ٱلرَّسُولُ بَلِّغۡ مَآ أُنزِلَ إِلَیۡکَ مِن رَّبِّکَ [رواه البخاری: 4612].

1736- از عائشهل روایت است که گفت: اگر کسی برایت گفت که محمد ج چیزی را از آنچه که بروی نازل شده است [از مردم] پنهان نمود، یقین بدان که دروغ گفته است، و خداوند متعال می‌فرماید: ﴿ای پیامبر! آنچه را که بر تو نازل شده است، تبلیغ کن([2]).

25- باب: قوله عَزَّ وَجَلَّ: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تُحَرِّمُواْ طَیِّبَٰتِ مَآ أَحَلَّ ٱللَّهُ لَکُمۡ

باب [25]: قوله عزَّ وجلَّ: ﴿ای مسلمانان! چیزهای پاکیزه را که خدا برای شما حلال ساخته است حرام قرار ندهید

1737- عَنْ عَبْدِ اللَّهِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: «کُنَّا نَغْزُو مَعَ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وَلَیْسَ مَعَنَا نِسَاءٌ، فَقُلْنَا: أَلاَ نَخْتَصِی؟ فَنَهَانَا عَنْ ذَلِکَ، فَرَخَّصَ لَنَا بَعْدَ ذَلِکَ أَنْ نَتَزَوَّجَ المَرْأَةَ بِالثَّوْبِ» ثُمَّ قَرَأَ: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تُحَرِّمُواْ طَیِّبَٰتِ مَآ أَحَلَّ ٱللَّهُ لَکُمۡ [رواه البخاری: 4615].

1737- از عبدالله [بن مسعود]س روایت است که گفت: با پیامبر خدا ج به جهاد رفتیم و زن‌ها با ما نبودند، گفتیم: آیا خود را خصی نکنیم؟

پیامبر خدا ج ما را از خصی کردن منع کردند، و اجازه دادند که با زن‌ها در مقابل جامه ازدواج نمائیم، بعد از آن این آیت را تلاوت نمودند: «ای مسلمانان! چیزهایی پاکیزه را که خداوند برای شما حلال ساخته است، حرام قرار ندهید»([3]).

26- باب: قَوْلُهُ عَزَّ وَجَلَّ: ﴿إِنَّمَا ٱلۡخَمۡرُ وَٱلۡمَیۡسِرُ وَٱلۡأَنصَابُ وَٱلۡأَزۡلَٰمُ رِجۡسٞ مِّنۡ عَمَلِ ٱلشَّیۡطَٰنِ

باب [26]: قوله عزَّ وجلَّ: ﴿به تحقیق که شراب و قمار و بت‌ها، وازلام، پلیدی از عمل شیطان است([4])

1738- عَنْ أَنَسٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قالَ: «مَا کَانَ لَنَا خَمْرٌ غَیْرُ فَضِیخِکُمْ هَذَا الَّذِی تُسَمُّونَهُ الفَضِیخَ، فَإِنِّی لَقَائِمٌ أَسْقِی أَبَا طَلْحَةَ، وَفُلاَنًا وَفُلاَنًا، إِذْ جَاءَ رَجُلٌ فَقَالَ: وَهَلْ بَلَغَکُمُ الخَبَرُ؟ فَقَالُوا: وَمَا ذَاکَ؟ قَالَ: حُرِّمَتِ الخَمْرُ، قَالُوا: أَهْرِقْ هَذِهِ القِلاَلَ یَا أَنَسُ، قَالَ: فَمَا سَأَلُوا عَنْهَا وَلاَ رَاجَعُوهَا بَعْدَ خَبَرِ الرَّجُلِ» [رواه البخاری: 4617].

1738- از انسس روایت است که گفت: در زمان ما شراب دیگری غیر از همین شرابی که آن را (فَضیخ) می‌نامیم وجود نداشت([5])، ایستاده بودم و برای ابوطلحه و فلان و فلان شراب می‌دادم([6])، که شخصی آمد و گفت: آیا خبر برای شما رسیده است؟

گفتند: چه خبر؟

گفت: شراب حرام شده است.

گفتند: ای انس! این خُم‌ها را بیرون بریز، راوی گفت که: بعد از خبر آن شخص، [درباره تحریم شراب] نه از کس دیگری سوال کردند، و نه دوباره به شراب رجوع نمودند.

27- باب: قَوله عَزَّ وَجَلَّ: ﴿لَا تَسۡ‍َٔلُواْ عَنۡ أَشۡیَآءَ إِن تُبۡدَ لَکُمۡ تَسُؤۡکُمۡ

باب [27]: قوله عزَّ وجلَّ: ﴿از هر چیز پرسان نکنید، اگر برای شما آشکارا شود، غمگین‌تان می‌کند

1739- عَنْ أَنَسٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: خَطَبَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ خُطْبَةً مَا سَمِعْتُ مِثْلَهَا قَطُّ، قَالَ: «لَوْ تَعْلَمُونَ مَا أَعْلَمُ لَضَحِکْتُمْ قَلِیلًا، وَلَبَکَیْتُمْ کَثِیرًا»، قَالَ: فَغَطَّى أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وُجُوهَهُمْ لَهُمْ خَنِینٌ، فَقَالَ رَجُلٌ: مَنْ أَبِی؟ قَالَ: فُلاَنٌ، فَنَزَلَتْ هَذِهِ الآیَةُ: ﴿لَا تَسۡ‍َٔلُواْ عَنۡ أَشۡیَآءَ إِن تُبۡدَ لَکُمۡ تَسُؤۡکُمۡ [رواه البخاری: 4621].

1739- از انسس روایت است که گفت: پیامبر خدا ج خطبه دادند که مثل آن را قطعاً نشنیده بودم.

و فرمودند: «آنچه را که من می‌دانم اگر شما می‌دانستید، کمتر می‌خندیدید و بسیار گریه می‌کردید».

[انس] گفت که: اصحاب پیامبر خدا ج روهای خود را پوشاندند، و آواز گریه آن‌ها شنیده می‌شد.

شخصی پرسید: پدر من کیست؟.

فرمودند: «فلان شخص است» و این آیت نازل گردید: ﴿از هر چیز پرسان نکنید، اگر برای شما آشکارا شود، غمگین‌تان می‌کند.

1740- عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا، قَالَ: کَانَ قَوْمٌ یَسْأَلُونَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ اسْتِهْزَاءً، فَیَقُولُ الرَّجُلُ: مَنْ أَبِی؟ وَیَقُولُ الرَّجُلُ تَضِلُّ نَاقَتُهُ: أَیْنَ نَاقَتِی؟ «فَأَنْزَلَ اللَّهُ فِیهِمْ هَذِهِ الآیَةَ: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَسۡ‍َٔلُواْ عَنۡ أَشۡیَآءَ إِن تُبۡدَ لَکُمۡ تَسُؤۡکُم حَتَّى فَرَغَ مِنَ الآیَةِ کُلِّهَا» [رواه البخاری: 4622].

1740- از ابن عباسب روایت است که گفت: مردمی روی استهزاء از پیامبر خدا ج چیزهای می‌پرسیدند، یکی می‌پرسید: پدر من کیست؟ دیگری که شترش گم شده بود می‌پرسید: شترم در کجا است؟ و خداوند عزَّ وجلَّ دربارۀ آن‌ها این آیت را نازل نمود که: ﴿ای مؤمنان! از هر چیزی پرسان نکنید، اگر برای شما آشکارا شود، غمگین‌تان می‌کند([7]).

سُورة الأَنْعَامِ



[1]- از احکا م و مسائل متعلق به این حدیث آنکه:

1) (مائده) به معنی: دستر خوان طعام است، و این سورۀ را از این جهت به نام (مائده) یاد می‌کنند که قصه حواریون با عیسی÷ در مورد نزول (مائده) به تفصیل مذکور است، این سورۀ به جز از شش آیت آن که در عرفات نازل گردید، مدنی است.

2) این سورۀ دارای (16) شانزده رکوع، و (120) یک صد وبیست آیت، و (2842) دو هزار و هشت صد وچهل ودو کلمه، و (12464) دوازده هزار وچهار صد شصت وچهار حرف، و (5526) پنج هزار و پنج صد وبیست وشش نقطه است.

[2]- یعنی: «ای پیامبر تمام آنچه را که بر تو نازل شده است، برای مردم برسان، پس اگر تمام آنچه را که بر تو نازل شده است، ابلاغ نکنی، مانند آن است که هیچ چیز را از رسالتت را تبلیغ نکرده‌ای»، و از این چنین دانسته می‌شود که پیامبر خدا ج تمام آنچه را که برایشان نازل شده بود، بدون کم و کاست برای مردم رسانده‌اند، و کسانی که می‌گویند: پیامبر خدا ج بعضی چیزها را از مردم روی تقیه، و یا به سبب دیگری تبلیغ نکرده‌اند، راه غلطی را می‌پیمایند، و حدیث آتی خلاف نظریه آن‌ها را ثابت می‌سازد.

[3]- از مسائل متعلق به این حدیث آنکه:

      1) مراد از (طیبات): چیزهای خوشمزه و گوارائی است که انسان به طبیعت خود به آن‌ها تمایل دارد، مانند: شیر، عسل، کباب، و غیره، و در حدیثی آمده است که پیامبر خدا ج شیرینی و عسل، و ماهیچه دست را خوش داشتند، بعضی از مردم به اساس زهد از دنیا از خوردن و استفاده کردن از طیبات خود داری می‌کنند، و البته اگر این طیبات از راه حلال بدست آمده باشد، نخوردن آن و استفاده نکردن از آن کار خوبی نیست، و گویند: چون برای حسن بصری خبر رسید که: فلانی فالوده نمی‌خورد و می‌گوید که شکرش را اداء کرده نمی‌توانم؟ گفت: این شخص آب سرد را می‌نوشد؟ گفتند: بلی، گفت این شخص جاهل است، در نعمت‌های خدا چیزهایی است که بر نعمت فالوده برتری دارد، و البته اگر کسی دنیا را ترک گفته و به طاعت و عبادت خدا مشغول می‌شود، کاری خوبی کرده است، و از این کار برایش ثواب است.

      2) مراد از ازدواج نمودن در مقابل جامه، نکاح متعه است، و ظاهر حدیث دلالت بر جواز آن دارد، و سیاق حدیث چنین می‌سارند که ابن مسعودس نکاح متعه را روا می‌دانست، چنان‌چه اباحت متعه از ابن عباس و جابر، و سلمه بن اکوع نیز روایت شده است، ولی جمهور علماء، از صحابه و غیره صحابه بر این نظراند که نکاح متعه در اول اسلام جائز بود، و بعد از آن نسخ گردید، امام نووی/ می‌گوید: استشهاد ابن مسعود به این آیت دلالت بر این دارد که وی نکاح متعه را مانند ابن عباسب روا می‌دانست، ولی شاید در این وقت از نسخ متعه اطلاع نداشت، و بعد از اطلاع از ناسخ، از این قول خود رجوع کرده باشد.

[4]- معنی شراب و قمار و بت‌ها معروف است، و أما (أزلام): عبارت از تیرهای هفتگانه بود که مشرکین در نزد (هُبَل) در کعبه معظمه قرار داده بودند، و این عبارت بر آن‌ها نوشته شده بود: بر اولی: (پروردگارم به من امر کرده است)، بر دومی: (پروردگارم مرا منع کرده است)، بر سومی: (از شما)، بر چهارمی: (از غیر شما)، و بر پنجمی: (به او ارتباط دارد)، بر ششمی: (خونبها)، بر هفتمی: (غُفل)، یعنی: چیزی نیست، و در کارهای مهم، مانند سفر کردن به نکاح گرفتن، و یا تجارت کردن، و یا مساله نسب، و یا قتل، و یا خونبها گرفتن، و امثال این‌ها، به این تیرها مراجعه می‌کردند، و فال می‌گرفتند، و همان طوری که بر آن تیر نوشته شده بود، عمل می‌کردند.

[5]- فضیخ شرابی بود که از خرمای نارس می‌ساختند، و اینکه انسس می‌گوید: شراب دیگری غیر از (فضیخ) در نزد ما وجود نداشت، شاید مقصد، خودش باشد، یعنی در نزد من غیر از فضیخ شراب دیگری وجود نداشت، ورنه در مدینه انواع شراب‌های دیگری نیز موجود بود.

[6]- مراد از فلان و فلان طوری که در صحیح مسلم آمده است، ابودجانه، سهیل بن بیضاء، ابوعبیده، أّبی بن کعب، معاذ بن جبل، و ابو ایوب می‌باشند.

[7]- ترمذی از علیس روایت می‌کند که گفت: چون آیه فرضیت حج نازل گردید، مردم گفتند: یا رسول الله! آیا حج در هر سالی فرض است؟ پیامبر خدا ج سکوت کردند، بار دیگر پرسیدند: آیا حج در هر سالی فرض است؟ فرمودند: «نه» اگر می‌گفتم: بلی، در هر سالی فرض می‌گردد»، و این آیه کریمه نازل گردید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَسۡ‍َٔلُواْ عَنۡ أَشۡیَآءَ إِن تُبۡدَ لَکُمۡ تَسُؤۡکُمۡ.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد