اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

سورۀ انعام

سورۀ انعام([1])

28- باب: قَوله عَزَّ وَجَلَّ: ﴿قُلۡ هُوَ ٱلۡقَادِرُ عَلَىٰٓ أَن یَبۡعَثَ عَلَیۡکُمۡ عَذَابٗا مِّن فَوۡقِکُمۡ

باب [28]: قوله عزَّ وجلَّ: ﴿بگو! خدا قادر است که از بالای سر شما بر شما عذابی بفرستد

1741- عَنْ جَابِرٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الآیَةُ: ﴿قُلۡ هُوَ ٱلۡقَادِرُ عَلَىٰٓ أَن یَبۡعَثَ عَلَیۡکُمۡ عَذَابٗا مِّن فَوۡقِکُمۡ، قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «أَعُوذُ بِوَجْهِکَ»، قَالَ: ﴿أَوۡ مِن تَحۡتِ أَرۡجُلِکُمۡ، قَالَ: «أَعُوذُ بِوَجْهِکَ» ﴿أَوۡ یَلۡبِسَکُمۡ شِیَعٗا وَیُذِیقَ بَعۡضَکُم بَأۡسَ بَعۡضٍۗ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «هَذَا أَهْوَنُ - أَوْ هَذَا أَیْسَرُ -» [رواه البخاری: 4628].

1741- از جابرس روایت است که گفت: چون این آیه کریمه نازل گردید که: ﴿بگو! خدا قادر است که از بالای سر شما بر شما عذابی بفرستد، پیامبر خدا ج فرمودند: «[خدایا]! به تو پناه می‌جویم».

[و چون این آیت نازل گردید]: «یا از زیر پای شما» [بر شما عذابی بفرستد]، [پیامبر خدا ج] گفتند: «[خدایا]» به تو پناه می‌جویم.

[و چون این آیت نازل گردید]: «و یا شما را گروه گروه بسازد، و عذاب گروهی را به گروه دیگری بچشاند»، فرمودند: «این کم اهمیت‌تر است» و یا گفتند: این آسان‌تر است([2]).

29- باب: قَوله عَزَّ وَجَلَّ: ﴿أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ هَدَى ٱللَّهُۖ فَبِهُدَىٰهُمُ ٱقۡتَدِهۡۗ

باب [29]: قوله عزَّ وجلَّ: ﴿آن‌ها کسانی هستند که خدا هدایت‌شان کرده است، پس از هدایت آن‌ها پیروی کن([3])

1742- عَنِ ابْنِ عَبِّاسٍ رَضِیَ اللهُ عَنْهُمَا: أَنَّهُ سئل: أَفِی ص سَجْدَةٌ؟ فَقَالَ: «نَعَمْ»، ثُمَّ تَلاَ: ﴿وَوَهَبۡنَا لَهُۥٓ إِسۡحَٰقَ وَیَعۡقُوبَۚ إِلَى قَوْلِهِ ﴿فَبِهُدَىٰهُمُ ٱقۡتَدِهۡۗ، ثُمَّ قَالَ: «نَبِیُّکُمْ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ مِمَّنْ أُمِرَ أَنْ یَقْتَدِیَ بِهِمْ» [رواه البخاری: 4632].

1742- از ابن عباسب روایت است که کسی از وی پرسید: آیا در سورۀ «ص» سجده هست؟

گفت: بلی، و بعد از آن این آیت را تلاوت نمود: ﴿و برایش اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه آن‌ها را هدایت نمودیم...، پس تو نیز از هدایت آن‌ها پیروی کن، سپس ابن عباسب گفت: و پیامبر شما ج از کسانی است که به پیروی کردن از روش پیامبران دیگر امر شده است([4]).

30- باب: قَوله عَزَّ وَجَلَّ: ﴿وَلَا تَقۡرَبُواْ ٱلۡفَوَٰحِشَ مَا ظَهَرَ مِنۡهَا وَمَا بَطَنَۖ

باب [30]: قوله عزَّ وجلَّ که: ﴿به کارهای فحشاء چه آشکارا باشد و چه پوشیده نزدیک نشوید

1743- عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: «لاَ أَحَدَ أَغْیَرُ مِنَ اللَّهِ، وَلِذَلِکَ حَرَّمَ الفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ، وَلاَ شَیْءَ أَحَبُّ إِلَیْهِ المَدْحُ مِنَ اللَّهِ، وَلِذَلِکَ مَدَحَ نَفْسَهُ» [رواه البخاری: 4634].

1743- از عبدالله بن مسعودس روایت است که گفت: هیچ کس از خدا با غیرت‌تر نیست، و از همین جهت است که فواحش را چه آشکارا باشد و چه پوشیده، حرام کرده است، و هیچ کسی ستایش را به اندازه خدا دوست ندارد، و از همین سبب است که خود را مدح کرده است([5]).

سورَة الأَعْرَافِ



[1]- از احکام و مسائل متعلق به این سوره آنکه:

      1) سورۀ انعام مکی است، و به طور یکبارگی در مکه نازل گردیده است، ابن منذر به سند خود از ابن عباسب روایت می‌کند که سورۀ انعام شب هنگام در مکه نازل گردید، و هنگام نزول آن هفتاد هزار ملک با صدای بلند (سبحان الله) می‌گفتند: از علی بن ابی طالبس روایت است که گفت: سورۀ انعام در ملکوت الله به نام (مرضیه) یاد می‌شود، در کتاب (الفائق) آمده است که پیامبر خدا ج فرمودند: «کسی که همه سورۀ انعام را به یکبارگی بخواند، و در بین قراءت خود سخن نزند، گناهان گذشته‌اش بخشیده می‌شود، زیرا این سورۀ به طور یبکارگی نازل گردیده، و موکب بزرگی از ملائکه آن را همراهی می‌کردند، و از تسبیح آن‌ها زمین به لرزه در آمده بود».

      2) این سوره دارای (20) بیست رکوع، و (165) یک صد وشصت وپنج آیت، و (3100) و سه هزار وصد کلمه، و (12935) دوازده هزار و نه صد وسی وپنج حرف، و (5832) پنج هزار و هشت صد وسی ودو نقطه است.

[2]- از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه:

      به جان یکدیگر افتادن، عذاب بسیار دردناکی است، ولی چون عذاب دنیوی است، نسبت به عذاب اخروی، آسان‌تر و کم اهمیت‌تر است، ابن مردویه از ابن عباسب روایت می‌کند که پیامبر خدا ج فرمودند: «از خداوند خواستم که چهار چیز را از امت من بر طرف سازد، دو چیز را بر طرف ساخت، و دو چیز دیگر را بر طرف نساخت، از خدا خواستم که: بر آن‌ها سنگ نبارد، و در زمین خسف نگردند، گروه گروه نشوند، و به جان یکدیگر نیفتند، از سنگ باریدن بر آن‌ها، و خسف شدن بر زمین نجات یافتند، ولی از دو چیز دیگر - که گروه گرایی، و افتادن به جان یکدیگر باشد – نجات نیافتند»، و شاید حکمت در این قضیه این باشد که این دنیا دار ابتلاء است، و هر کس مطابق با اعمالی که از وی سر می‌زند، مواخذه می‌گردد، و چون سنگ باریدن از آسمان، و خس، در زمین از امور بیرون از اراده بشر است، این چیزها از این امت رفع گردید، ولی چون گروه گرائی، و به جان یکدیگر افتادن در حیطه قدرت بشر است که می‌تواند به آن رو آورد و یا از آن خود داری ورزد، از آن‌ها رفع نگردید، تا معنی تکلیف به طور کامل تحقق یابد، والله تعالی أعلم.

[3]- و از این دانسته می‌شود که پیامبر خدا ج افضل الرسول می‌باشند، زیرا بنابراین امر خداوند پیامبر خدا ج به طور یقین از هدایت تمام انبیاء پیروی کرده‌اند، و به این طریق صافت کمالی که در تمام انبیاء وجود داشته است، در نبی ما ج جمع شده است، و به این طریق جامع صفات همه انبیا علیهم الصلاة و السلام می‌باشند.

[4]- از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه:

      1) لزوم اقتدای پیامبر خدا ج از پیامبران گذشته در اصول دین، مانند توحید، ارسال رسل، جنت ونار، و صفات حمیده، و مکارم اخلاق است، اما در فروع دین، مانند کیفیت نماز خواندن، روزه گرفتن، نکاح کردن، طلاق دادن و امثال این‌ها، چنین اقتدائی نیست، زیرا خداوند متعال می‌فرماید: ﴿لِکُلّٖ جَعَلۡنَا مِنکُمۡ شِرۡعَةٗ وَمِنۡهَاجٗاۚ، بلکه در این مسائل، دین اسلام ناسخ دیگر ادیان است.

      2) شریعت امم سابقه، برای ما شریعت گفته می‌شود مگر آنکه در شریعت ما نسخ آن ثابت شده باشد، و این مسئله دارای شروط و قیود فراوانی است که محل بحث آن، کتب اصول فقه است.

      3) سجده سورۀ (ص) در نزد احناف سجده تلاوت است، بنابراین سجده کردن در وقت تلاوت آن واجب است، ولی امام شافعی/ سجده این سورۀ را سجده شکر می‌داند و می‌گوید سجده کردن در وقت تلاوت آن سنت است نه واجب، و خواه واجب باشد، و خواه سنت، بدون شک سجده کردن در تلاوت آیه سجده این سوره بهتر از سجده نکردن آن است، زیرا در صورت سنت بودن، اگر سجده نکنیم ترک سنت کرده‌ایم، و ترک سنت اگر مستوجب گناه نباشد، اقلاً کار خوبی نیست، و مستلزم ملامتی است، و اگر واجب باشد و سجده نکنیم، مستوجب گناه گردیده‌ایم، پس در هر صورت سجده کردن بهتر، و بلکه لازم است، و الله تعالی أعلم.

[5]- مانند: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٞ، و ﴿إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِیمٌ، و ﴿هُوَ ٱللَّهُ ٱلۡخَٰلِقُ ٱلۡبَارِئُ ٱلۡمُصَوِّرُۖ لَهُ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰۚ و امثال این‌ها.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد