ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
71- باب: قَوله تَعَالَى: ﴿وَءَاخَرِینَ مِنۡهُمۡ لَمَّا یَلۡحَقُواْ بِهِمۡۚ﴾
باب [71]: قوله تعالی: ﴿و [پیامبر ج را] در مردم دیگری که به آنها نپیوستند نیز مبعوث ساختیم﴾
1789- عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: کُنَّا جُلُوسًا عِنْدَ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، فَأُنْزِلَتْ عَلَیْهِ سُورَةُ الجُمُعَةِ: ﴿وَءَاخَرِینَ مِنۡهُمۡ لَمَّا یَلۡحَقُواْ بِهِمۡۚ﴾ قَالَ: قُلْتُ: مَنْ هُمْ یَا رَسُولَ اللَّهِ؟ فَلَمْ یُرَاجِعْهُ حَتَّى سَأَلَ ثَلاَثًا، وَفِینَا سَلْمَانُ الفَارِسِیُّ، وَضَعَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَدَهُ عَلَى سَلْمَانَ، ثُمَّ قَالَ: «لَوْ کَانَ الإِیمَانُ عِنْدَ الثُّرَیَّا، لَنَالَهُ رِجَالٌ - أَوْ رَجُلٌ - مِنْ هَؤُلاَءِ» [رواه البخاری: 4897].
1789- از ابوهریرهس روایت است که گفت: نزد پیامبر خدا ج نشسته بودیم که سورۀ جمعه نازل گردید، [و از آن جمله این آیۀ کریمه که]: ﴿و[پیامبر ج را] برای مردم دیگری که به آنها نپیوستند نیز مبعوث ساختیم﴾.
گفت: گفتم: یا رسول الله! اینها چه کسانیاند؟ و پیامبر خدا ج متوجه نشدند، تا آنکه سه بار از ایشان سوال نمودم، و در بین ما مسلمان فارسیس نیز وجود داشت.
پیامبر خدا ج دست خود را بر سر سلمان نهاده و فرمودند: «اگر ایمان در ثریا باشد، اشخاصی و یا شخصی از این مردم، به یقین آن را در مییابند»([2]).
سُورَةُ المُنَافِقونَ
[1]- از مسائل متعلق به این سورۀ آنکه:
1) سورۀ (جمعه) مدنی است، امام سخاوی/ میگوید که این سورۀ بعد از سورۀ (تغابن) و پیش از سورۀ (فتح) نازل شده است.
2) این سورۀ دارای (2) دو رکوع، و (11) یازده آیت، و (176) یک صد وهفتاد وشش کلمه، و (787) هفت صد وهشتاد وهفت حرف، و (357) سه صد وپنجاه وهفت نقطه است.
[2]- از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه:
1) این حدیث دلالت بر این دارد که اهل (فارس) در طلب علم و خدمت دین و ایمان بر دیگران سبقت دارند، و این خبر پیامبر خدا ج به حقیقت پیوسته و عملی گردیده است، و از علائم نبوت آن حضرت ج بشمار میآید، زیرا بسیاری از علمای شهیر اسلام و کسانی که در خدمت این دین بودند، از اهل (فارس) بوده و هستند، مانند: امام ابوحنیفه، امام بخاری، امام مسلم، امام ابوداود، امام ترمذی، امام نسائی، امام ابن ماجه، امام ابن حبان بستی، امام ابوحاتم رازی، امام ابو زرعه رازی، امام غزالی، امام سرخسی، امام فخرالدین رازی، امام بزدوی، عبدالرحمن جامی، حاکم نیشاپوری، ابن سینای بلخی، قاری هروی، نسفی، جصاص، و دهها بلکه صدها امام دیگر که در علوم مختلف دین، از قبیل تفسیر، حدیث، فقه، اصول فقه، تاریخ، نحو، صرف، و غیره سرآمده روزگار بود، و تالیفات و تصنیفات معتبر و با ارزشی داشتهاند.
2) اهل (فارس) از اولاد فارس بن جابر بن یافث بن نوح÷ میباشند، در اول دارای عقیده توحید و در دین نوح÷ بودند، بعد از آن به متابعت از یکی از ملوک (فرس) به صبائیت گرائیدند، و سپس به متابعت از عقیده زردشت آتش پرست شدند، تا آنکه نور اسلام ظهور نمود، و در زمان خلافت عمر فاروقس مشرف به دین اسلام شدند.