اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

کتاب [75]- قضا و قدر

کتاب [75]- قضا و قدر

1- باب: جَفَّ القَلَمُ عَلَى عِلْمِ الله

باب [1]: قلم بر علم خدا خشک شد

2137- عَنْ عِمْرَانَ بْنِ حُصَیْنٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ: قَالَ رَجُلٌ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، أَیُعْرَفُ أَهْلُ الجَنَّةِ مِنْ أَهْلِ النَّارِ؟ قَالَ: «نَعَمْ» قَالَ: فَلِمَ یَعْمَلُ العَامِلُونَ؟ قَالَ: «کُلٌّ یَعْمَلُ لِمَا خُلِقَ لَهُ، أَوْ: لِمَا یُسِّرَ لَهُ» [رواه البخاری:6596].

2137- از عِمران بن حُصَینس روایت است که گفت: شخصی گفت: یا رسول الله! آیا اهل بهشت و دوزخ [در علم خدا] شناخته شده‌اند؟

فرمودند: «بلی».

گفت: پس چرا کسی کاری بکند؟

فرمودند: هرکس همان کاری را می‌کند که برای آن خلق شده است، و یا هرکس همان کاری را می‌کند که برایش آسان ساخته شده است»([1]).

2- باب: وَکانَ أَمْرُ الله قَدَراً مَقْدُوراً

باب [2]: و امر خدا تعیین و مقدر بود

2138- عَنْ حُذَیْفَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: «لَقَدْ خَطَبَنَا النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ خُطْبَةً، مَا تَرَکَ فِیهَا شَیْئًا إِلَى قِیَامِ السَّاعَةِ إِلَّا ذَکَرَهُ»، عَلِمَهُ مَنْ عَلِمَهُ وَجَهِلَهُ مَنْ جَهِلَهُ، إِنْ کُنْتُ لَأَرَى الشَّیْءَ قَدْ نَسِیتُ، فَأَعْرِفُ مَا یَعْرِفُ الرَّجُلُ إِذَا غَابَ عَنْهُ فَرَآهُ فَعَرَفَهُ [رواه البخاری: 6604].

2138- از حذیفهس روایت است که گفت: پیامبر خدا ج برای ما خطبۀ دادند که در آن از بیان هیچ چیز که تا روز قیامت واقع می‌شود فروگذار نکردند، کسی که آن چیزها را فهمید فهمید، و کسی که نفهمید نفهمید، می‌بینم که بعضی از آن مسائل را فراموش کرده‌ام، ولی مانند کسی که چیزی از نزدش غائب شده است و چون آن را می‌بیند، می‌شناسد، من هم به همین طریق چیزهای را که فراموش کرده بودم به یاد می‌آورم.

3- باب: إِلْقَاءِ الْعَبْدِ إِلَى الْقَدَرِ

باب [3]: نذر، بنده را به سوی قضا و قدر رهنمون می‌سازد

2139- عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «لاَ یَأْتِ ابْنَ آدَمَ النَّذْرُ بِشَیْءٍ لَمْ یَکُنْ قَدْ قَدَّرْتُهُ، وَلَکِنْ یُلْقِیهِ القَدَرُ وَقَدْ قَدَّرْتُهُ لَهُ، أَسْتَخْرِجُ بِهِ مِنَ البَخِیلِ» [رواه البخاری: 6609].

2139- از ابو هریرهس از پیامبر خدا ج روایت است که فرمودند:

«نذر برای بنی‌آدم چیزی را که برایش مقدر کرده‌ام، تغییر نمی‌دهد([2])، بلکه آنچه را که برایش مقدر کرده‌ام برای وی می‌رساند، و برایش مقدر کرده‌ام که به سبب این نذر آن را از بخیلی خارج سازم»([3]).

4- باب: المَعْصُومُ مَنْ عَصَمَ الله

باب [4]: معصوم کسی است که خدا او را حفظ کرده است

2140- عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الخُدْرِیِّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ، عَنِ النَّبِیِّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «مَا اسْتُخْلِفَ خَلِیفَةٌ إِلَّا لَهُ بِطَانَتَانِ: بِطَانَةٌ تَأْمُرُهُ بِالخَیْرِ وَتَحُضُّهُ عَلَیْهِ، وَبِطَانَةٌ تَأْمُرُهُ بِالشَّرِّ وَتَحُضُّهُ عَلَیْهِ، وَالمَعْصُومُ مَنْ عَصَمَ اللَّهُ» [رواه البخاری: 6611].

2140- از ابو سعید خدریس از پیامبر خدا ج روایت است که فرمودند: «هیچ خلیفۀ به خلافت نمی‌رسد، مگر آنکه برایش دو مشاور است، مشاوری که او را به کار نیک امر و تشجیع می‌کند، و مشاوری که او را به کار بد امر و تجیع می‌نماید، و معصوم کسی است که خدا او را از گناه کردن حفظ کرده است»([4]).

5- باب: یَحُولُ بَیْنَ المَرْءِ وَقَلْبِهِ

باب [5]: در بین شخص و قلبش مانع قرار می‌دهد

2141- عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا، قَالَ: کَثِیرًا مِمَّا کَانَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَحْلِفُ: «لاَ وَمُقَلِّبِ القُلُوبِ» [رواه البخاری: 6617].

2141- از عبدالله بن عمرب روایت است که گفت: بسیاری اوقات سوگند پیامبر خدا ج این بود که: «لاَ وَمُقَلِّبِ القُلُوبِ»([5]).


76- کتابُ الأَیمَانِ و النُّذُورِ



[1]- از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه:

      توضیح حدیث نبوی شریف از این قرار است که: بنده نمی‌داند که سرنوشت او در علم خدا چگونه است، و نمی‌داند که جایش در بهشت است و یا در دوزخ، پس باید در انجام دادن اوامر خدا بکوشد، زیرا همین عملش دلالت بر سرنوشتش در آینده دارد، اگر کارهای نیکی را انجام می‌دهد، دلالت بر این دارد که در علم خدا از رستگاران و بهشتیان است، و اگر کارهای بدی را انجام می‌دهد، دلالت بر این دارد که در علم خدا از بدبختان و دوزخیان است.

[2]- در اینجا صیغۀ تکلم به کار رفته است، (مقدر کرده‌ام)، پس این حدیث قدسی است و ضمیر تکلم راجع به خداوند متعال است، و دیگر اینکه تقدیر اشیاء تنها و تنها در مقدور خداوند متعال است، و در این مورد ما سوی الله دخلی ندارد.

[3]- از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه:

      توضیح این حدیث نبوی شریف از این قرار است که: مثلا اگر کسی نذر می‌کند که اگر فرزندم از سفر آمد، یک گوسفندی را خیرات می‌دهم، این طور نیست که اگر این نذر را نمی‌کرد، فرزندش از سفر نمی‌آمد، بلکه خواه این نذر را می‌کرد و خواه نمی‌کرد، همان کاری واقع می‌شد که خداوند مقدر کرده بود، منتهی کاری را که نذر می‌کند این است که: شخص نذر دهنده را از بخالت خارج می‌سازد، یعنی: این شخص اگر این نذر را نمی‌کرد، نسبت به بخالتش آن گوسفند را خیرات نمی‌داد، ولی اکنون به سبب این نذرش به خیرات دادن آن گوسفند اقدام می‌نماید، و از بخالت خارج می‌گردد.

[4]- از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه:

      برای هر خلیفه و ولی امری، و امیری چنین دو مشاوری وجود دارد، که یکی آن را به کار خیر و دیگری به کار بد رهنمائی می‌کند، ولی باید خلیفه به سخن آن‌ها اعتماد کلی نکند، بلکه باید از خدا بخواهد تا او را به کارهای نیک رهنمون سازد، و از واقع شدن در کارهای بد، در عصمت خود نگه دارد، و در تیسیر القاری آمده است که: مراد از دو (بطانۀ) که در حدیث نبوی شریف آمده است، دو صفت باطنی است، یعنی: هر خلیفۀ دارای دو صفت باطنی است، که یکی از آن دو صفت او را به کار نیک و دیگری به کار بد امر می‌کند، و معصوم کسی است که خدا او را از واقع شدن در گناه حفظ کرده باشد، ولی ظاهر حدیث، مؤید معنی اول است.

[5]- معنی سوگند پیامبر خدا ج این است که: «نه، و سوگند به ذاتی که دل‌ها را از حالی به حال دیگری می‌گرداند».

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد