پس از دمیدن دومین بار در صور، بندگان برای بعث و نشور بر میخیزند.
بنابراین،
· بعث چیست؟
· دلایل وقوع آن کدامند؟
· نشور یعنی چه؟
· کیفیت آن چگونه است؟
· حال آنان که در بیرون قبرها بودهاند، چگونه است؟
بعث و نشر به معنای بیرون آوردن مردگان از قبرهایشان به صورت زنده، و زنده گردانیدن همۀ مردگان، حتی آنان که سوختهاند، یا غرق شده و ماهیان آنان را بلعیدهاند، یا درندگان آنان را خوردهاند، چرا که هیچ چیزی پروردگارمان را درمانده و ناتوان نمیگرداند.
ایمان به برانگیختن بندگان برای حساب و جزا، یکی از اصول ایمان است، و تکذیب و انکار آن به منزلۀ تکذیب و کفر ورزیدن خداغوند است. خداوند متعال میفرماید: ﴿بَلۡ کَذَّبُواْ بِٱلسَّاعَةِۖ وَأَعۡتَدۡنَا لِمَن کَذَّبَ بِٱلسَّاعَةِ سَعِیرًا١١﴾ [الفرقان: 11]. «واقع قضیّه این است که آنان قیامت را دروغ میدانند، و ما برای کسی که قیامت را دروغ بداند آتش شعله ور و سوزانی را آماده کرده ایم».
خداوند در آیات فراوانی از بعث و نشور یاد کرده است، از جمله:
﴿یَوۡمَ نَطۡوِی ٱلسَّمَآءَ کَطَیِّ ٱلسِّجِلِّ لِلۡکُتُبِۚ کَمَا بَدَأۡنَآ أَوَّلَ خَلۡقٖ نُّعِیدُهُۥۚ وَعۡدًا عَلَیۡنَآۚ إِنَّا کُنَّا فَٰعِلِینَ١٠٤﴾ [الأنبیاء: 104].
«(این امر) روزی (تحقّق میپذیرد که) ما آسمان را در هم میپیچیم به همان صورت که طومار نامهها در هم پیچیده میشود. همان گونه که آفرینش را سر دادیم، آفرینش را از نو بازگشت میدهیم. این وعدهای است که ما میدهیم، و ما قطعاً آن را به انجام میرسانیم».
﴿قُلۡ یَتَوَفَّىٰکُم مَّلَکُ ٱلۡمَوۡتِ ٱلَّذِی وُکِّلَ بِکُمۡ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّکُمۡ تُرۡجَعُونَ١١﴾ [السجدة: 11].
«بگو: فرشتۀ مرگ که بر شما گماشته شده است، (به سراغتان میآید و) جان شما را میگیرد، سپس بهسوی پروردگارتان بازگردانده میشوید».
﴿زَعَمَ ٱلَّذِینَ کَفَرُوٓاْ أَن لَّن یُبۡعَثُواْۚ قُلۡ بَلَىٰ وَرَبِّی لَتُبۡعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِمَا عَمِلۡتُمۡۚ وَذَٰلِکَ عَلَى ٱللَّهِ یَسِیرٞ٧﴾ [التغابن: 7].
«کافران میپندارند که هرگز زنده و برانگیخته نخواهند گردید! بگو: چنین نیست که میپندارید، به پروردگارم سوگند! زنده و برانگیخته خواهید شد، و سپس از آن چیزهایی که میکرده اید با خبرتان خواهند کرد. و این کار برای خدا ساده و آسان است».
· رسول خداج فرمود: «یُبْعَثُ کُلُّ عَبْدٍ عَلَى مَا مَاتَ عَلَیْهِ».[1] «هر انسانی بر هر عقیدهای که مرده است، محشور میگردد».
· «إنما یُبْعَثُ الناس على نِیَّاتِهِمْ».[2] «مردم بر نیتهایی که داشتهاند، برانگیخته میشوند».
دلایلی بر ممکن بودن بعث و برانگیختن
خداوند در برابر دیدگانمان دلایل فراوانی را قرار داده است که این دلایل ما را وادار میکنند تا به بعث و نشور ایمان بیاوریم. پارهای از این دلایل عبارتند از:
· فرود آمدن باران بر زمین، که پس از نزول آن به اجازۀ الله زنده میشود.
ما به سرزمینی خشک، بیحاصل و مرده گذر میکنیم که در آن نه گیاهی وجود دارد و نه کشت و حیاتی، و چون خداوند باران را فرود میآورد، به اهتزاز در آمده و زندگی و حیات به آن باز میگردد و سرزمینی زنده و سرسبز قرار میگیرد.
پس همانگونه که زمین خشک و بیحاصل بود، سرسبز و خرم گردید، به همین شکل، خداوند مردگان را زنده خواهد کرد و به این استخوانهای پوسیده و اجساد خشکیده حیات خواهد بخشید. چنان که خداوند میفرماید: ﴿وَهُوَ ٱلَّذِی یُرۡسِلُ ٱلرِّیَٰحَ بُشۡرَۢا بَیۡنَ یَدَیۡ رَحۡمَتِهِۦۖ حَتَّىٰٓ إِذَآ أَقَلَّتۡ سَحَابٗا ثِقَالٗا سُقۡنَٰهُ لِبَلَدٖ مَّیِّتٖ فَأَنزَلۡنَا بِهِ ٱلۡمَآءَ فَأَخۡرَجۡنَا بِهِۦ مِن کُلِّ ٱلثَّمَرَٰتِۚ کَذَٰلِکَ نُخۡرِجُ ٱلۡمَوۡتَىٰ لَعَلَّکُمۡ تَذَکَّرُونَ٥٧﴾ [الأعراف: 57]. «او کسی است که بادها را به عنوان مژده رسانهای رحمت خود پیشاپیش میفرستد. هنگامی که بادها ابرهای سنگین (بر دوش خود) برداشتند، آنها را به خاطر زمینی (خشکیده همچون) مرده میرانیم و آب را در آنجا میبارانیم و با آن هر نوع میوه و محصولی را (از خاک تیره) پدید میآوریم. و همان گونه (که زمین مرده را پرجنب و جوش و زنده میکنیم) مردگان را (نیز از دل خاک) بیرون میآوریم (و زندگی دوباره میبخشیم. در بارۀ این امثال که بیانگر نمونۀ معاد در این دنیا است بیندیشید) تا شما متذکّر شوید و عبرت گیرید».
در حدیثی از طریق ابی رزینس روایت شده است که گفتم: یا رسول الله! چگونه خداوند مردگان را زنده میکند؟ فرمود: آیا به سرزمین خشکی گذر نکردهای؟ گفتم: بله، فرمود: آیا دوباره گذرت بر آن سرزمین نیفتاده است که سرسبز و شاداب باشد و دو باره گذر نمایی که خشکیده و بار دیگری آن را سرسبز و خرم ببینی؟ گفتم: بلی، فرمود: خداوند این گونه مردگان را زنده خواهد کرد»[3].
استدلال به آغاز آفرینش بر اعادۀ آن
ذاتی که ابتدا وقتی خواست، آفریدگان را آفرید و آنان را صورت بخشید، تواناست که باری دیگر، در چه وقت و چگونه آنان را زنده گرداند؛ زیرا اعاده کردن از آفرینش نخستین آسانتر است. چنان که خداوند میفرماید: ﴿یَوۡمَ نَطۡوِی ٱلسَّمَآءَ کَطَیِّ ٱلسِّجِلِّ لِلۡکُتُبِۚ کَمَا بَدَأۡنَآ أَوَّلَ خَلۡقٖ نُّعِیدُهُۥۚ وَعۡدًا عَلَیۡنَآۚ إِنَّا کُنَّا فَٰعِلِینَ١٠٤﴾ [الأنبیاء: 104]. «(این امر) روزی (تحقّق میپذیرد که) ما آسمان را در هم میپیچیم به همان صورت که طومار نامهها در هم پیچیده میشود. همان گونه که آفرینش را سر دادیم، آفرینش را از نو بازگشت میدهیم. این وعدهای است که ما میدهیم، و ما قطعاً آن را به انجام میرسانیم.»
و نیز میفرماید: ﴿وَهُوَ ٱلَّذِی یَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ یُعِیدُهُۥ وَهُوَ أَهۡوَنُ عَلَیۡهِ﴾ [الروم: 27]. «او است که آفرینش را آغاز کرده است و سپس او را باز میگرداند، و این برای او آسانتر است».
زنده گردانیدن برخی از مردگان در دنیا
در دنیا نیز برای برخی از بندگان مرگ صورت گرفته و خداوند آنان را زنده گردانیده است، مانند مانند زنده کردن فردی که در بنی اسرائیل کشته شد و وقتی پارهای از گوشت گاو را به او زدند، زنده شد.[4] چنان که خداوند میفرماید:
﴿فَقُلۡنَا ٱضۡرِبُوهُ بِبَعۡضِهَاۚ کَذَٰلِکَ یُحۡیِ ٱللَّهُ ٱلۡمَوۡتَىٰ وَیُرِیکُمۡ ءَایَٰتِهِۦ لَعَلَّکُمۡ تَعۡقِلُونَ٧٣﴾ [البقرة: 73]. «پس گفتیم: پارهای از آن (قربانی) را به آن (کشته) بزنید. (و این کار را کردید و خدا کشته را زنده کرد). خداوند مردگان را (در روز قیامت) چنین زنده میکند و دلایل (قدرت) خود را به شما مینمایاند تا این که (حقیقت و اسرار شریعت را) دریابید».
همان گونه که فردی از روستایی گذر نمود که ویران شده و سقف خانههایش بر زمین افتاده بود[5].
یا این داستان که خداوند از حضرت ابراهیم یادآور نموده است: ﴿وَإِذۡ قَالَ إِبۡرَٰهِۧمُ رَبِّ أَرِنِی کَیۡفَ تُحۡیِ ٱلۡمَوۡتَىٰۖ قَالَ أَوَ لَمۡ تُؤۡمِنۖ قَالَ بَلَىٰ وَلَٰکِن لِّیَطۡمَئِنَّ قَلۡبِی﴾ [البقرة: 260]. «و (به خاطر بیاور) هنگامی را که ابراهیم گفت: پروردگارا! به من نشان بده چگونه مردگان را زنده میکنی. گفت: مگر ایمان نیاوردهای؟! گفت: چرا! ولی تا اطمینان قلب پیدا کنم (و با افزودن آگاهی بیشتر، دلم آرامش یابد)».
از کمال قدرت الهی این است که چیزی را از ضد آن بیرون میآورد
یعنی خداوند تواناست که جسدی زنده و تر و تازه را از استخوانی خشک و مرده بیرون آورد، آنگونه که آتش را از درخت سبز بیرون میآورد.
چنان که خداوند میفرماید: ﴿وَضَرَبَ لَنَا مَثَلٗا وَنَسِیَ خَلۡقَهُۥۖ قَالَ مَن یُحۡیِ ٱلۡعِظَٰمَ وَهِیَ رَمِیمٞ٧٨ قُلۡ یُحۡیِیهَا ٱلَّذِیٓ أَنشَأَهَآ أَوَّلَ مَرَّةٖۖ وَهُوَ بِکُلِّ خَلۡقٍ عَلِیمٌ٧٩ ٱلَّذِی جَعَلَ لَکُم مِّنَ ٱلشَّجَرِ ٱلۡأَخۡضَرِ نَارٗا فَإِذَآ أَنتُم مِّنۡهُ تُوقِدُونَ٨٠﴾ [یس: 78-80]. «برای ما مثالی میزند و آفرینش خود را (از خاک) فراموش میکند و میگوید: چه کسی میتواند این استخوانهایی را که پوسیده و فرسودهاند زنده گرداند؟! * بگو: کسی آنها را زنده میگرداند که آنها را نخستین بار (از نیستی به هستی آورده است و آنها را بدون الگو و مدل) آفریده است، و او بس آگاه از (احوال و اوضاع و چگونگی و ویژگی) همۀ آفریدگان است. * آن کسی که از درخت سبز، برای شما آتش بیافریده است، و شما با آن، آتش روشن میکنید. (او که قادر بر رستاخیز انرژیها است، قادر به برانگیختن مردگان و بازگرداندن به زندگی دوبارۀ ایشان است)».
قدرت خداوند بر آفرینش آسمانها و زمین
خداوند آسمانها و زمین با آن عظمت، شگفتی و استحکامی که دارند، را خداوند آفریده است، پس ذاتی که بر آفریدن این اشیای بزرگ و با عظمت تواناست، بر آفریدن چیزی کمتر و حقیرتر بیشتر قدرت دارد. چنان که خداوند میفرماید: ﴿أَوَ لَیۡسَ ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ بِقَٰدِرٍ عَلَىٰٓ أَن یَخۡلُقَ مِثۡلَهُمۚ بَلَىٰ وَهُوَ ٱلۡخَلَّٰقُ ٱلۡعَلِیمُ٨١﴾ [یس: 81]. «آیا کسی که آسمانها و زمین را آفریده است، قدرت ندارد (انسانهای خاک شده را دوباره) به گونۀ خودشان بیافریند؟ آری! (می تواند چنین کند) چرا که او آفریدگار بس آگاه و دانا است».
وضعیت کسانی که در قبرها قرار نگرفتند
کسی که در آب غرق شده و ماهیها وی را بخورند و در شکمشان متلاشی گردند، یا سوخته و خاکستر گردد، یا درندگان وی را بخورند، یا هر کسی که به مرگ طبیعی خویش نمیرد و مانند سایر مردم در قبر دفن نشود، قطعا بعث و نشور شامل این گونه افراد نیز خواهد شد.
رسول خدا ج داستان فردی از گذشتگان را نقل کرده و میفرماید: «... خداوند به او مال و فرزند بخشید، وقتی زمان مرگش فرا رسید، رو به فرزندانش گفت: من چگونه پدری برایتان بودهام؟ آنان میگویند: تو برایمان بهترین پدر بودهای. میگوید: پس من هیچ عمل خیری را انجام نداده ام. لذا هر گاه مردم، مرا بسوزانید، و چون به زغال تبدیل شدم، آن گاه مرا خُرد نمایید، و هرگاه طوفانی آمد، خاکسترهایم را به دریا بیندازید، سوگند به الله! اگر خداوند بر برانگیخته کردن من قدرت پیدا کند، چنان عذاب و کیفری به من دهد که به هیچ یک از جهانیان نداده است[6]. از این رو از آنان پیمان گرفت که پس از مرگش چنین بکنند».
چون این فرد وفات کرد، فرزندان به وصیتش عمل کردند و در روزی طوفانی ذرّههای بدنش را به باد دادند. خداوند به زمین دستور داد: همۀ آنچه را که در درونت داری، گرد آور و زمین نیز به فرمان الهی عمل نمود، ناگهان آن فرد در بارگاه الهی حاضر شده و ایستاد. خداوند از او پرسید: ای بندۀ من! چه چیزی تو را وادار کرد که چنین کاری انجام دهی؟ گفت: خدایا! از ترس تو چنین کاری انجام دادم. از این رو خداوند نیز او را به خاطر این کارش بخشید[7].
آری، همۀ آفریدگان زنده بر میخیزند، و به تجمع گاه رستاخیز سوق داده میشوند تا جزای اعمالشان را ببینند و در میانشان داوری صورت گیرد.
[1]- صحیح مسلم (8 / 165).
[2]- صحیح ابن ماجه، صحیح (10 / 24).
[3]- مسند الإمام أحمد با روایت حسن (20 / 29).
[4]- مردی در بنی اسرائیل وجود داشت که فرزندی نداشت وی سرمایۀ فراوانی داشت و جز یک برادرزاده وارث دیگری نداشت. لذا برادرزهاش در میراث عمویش شتاب نموده و او را به قتل رساند و شبانه نعشش را برداشت و بر دروازۀ فرد دیگری گذاشت و صبح آن روز ادعی نمود که او آن را کشته است. در نتیجۀ آن نبرد بزرگی بین آنان درگرفت، تا جایی که دست به اسلحه برده و در مصاف هم قرار گرفتند.
آنگاه خردمندان آنان گفتند: چرا به جان هم افتاده و اختلاف میکنید در حالی که پیامبر خدا، موسی در میان شماست.
لذا در نزد موسی آمدند و ماجرا را برای وی تعریف کردند. آن گاه خداوند برای موسی وحی فرستاد و فرمود: ﴿وَإِذۡ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوۡمِهِۦٓ إِنَّ ٱللَّهَ یَأۡمُرُکُمۡ أَن تَذۡبَحُواْ بَقَرَةٗۖ قَالُوٓاْ أَتَتَّخِذُنَا هُزُوٗاۖ قَالَ أَعُوذُ بِٱللَّهِ أَنۡ أَکُونَ مِنَ ٱلۡجَٰهِلِینَ٦٧﴾ [البقرة: 67]. «و (به یاد آورید) آن هنگامی را که موسی به قوم خود گفت: خدا به شما دستور میدهد که گاوی را سرببرید، گفتند: آیا ما را مسخره میکنی؟ گفت: به خدا پناه میبرم از این که جزو نادانان باشم».
اگر آنان از موسی اطاعت کرده و اعتراض نمیکردند و گاوی را میکشتند، این کار برای آنان کفایت میکرد، اما آنان سختی کردند و در نتیجه کار برایشان دشوار گردید تا این که به گاوی که آن ویژگیها را دارا بود، را پیدا کرده و صاحبش فقط صاحب همان یک گاو بود. گفت: به خدا سوگند آن را به کمتر از پری پوستش از طلا نخواهم فروخت. لذا آن گاو را به همان قیمت خریده و آن را ذبح نموده و پارهای از آن را به مقتول زدند، آن گاه او برخاست. از او پرسیدند: چه کسی تو را به قتل رسانده است؟ به برادرزادهاش اشاره نمود و گفت: این. آن گاه دوباره به زمین افتاد و مرد. تفسیر ابن کثیر، سوره بقره، (1/145).
[5]- این ماجرا را خداوند در این آیه بیان فرموده است: ﴿أَوۡ کَٱلَّذِی مَرَّ عَلَىٰ قَرۡیَةٖ وَهِیَ خَاوِیَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىٰ یُحۡیِۦ هَٰذِهِ ٱللَّهُ بَعۡدَ مَوۡتِهَاۖ فَأَمَاتَهُ ٱللَّهُ مِاْئَةَ عَامٖ ثُمَّ بَعَثَهُۥۖ قَالَ کَمۡ لَبِثۡتَۖ قَالَ لَبِثۡتُ یَوۡمًا أَوۡ بَعۡضَ یَوۡمٖۖ قَالَ بَل لَّبِثۡتَ مِاْئَةَ عَامٖ فَٱنظُرۡ إِلَىٰ طَعَامِکَ وَشَرَابِکَ لَمۡ یَتَسَنَّهۡۖ وَٱنظُرۡ إِلَىٰ حِمَارِکَ وَلِنَجۡعَلَکَ ءَایَةٗ لِّلنَّاسِۖ وَٱنظُرۡ إِلَى ٱلۡعِظَامِ کَیۡفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَکۡسُوهَا لَحۡمٗاۚ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُۥ قَالَ أَعۡلَمُ أَنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٞ٢٥٩﴾ [البقرة: 259]. «یا (آیا آگاهی از) همچون کسی که از کنار دهکدهای گذر کرد، در حالی که سقف خانهها فرو تپیده بود و دیوارهای آنها بر روی سقفها فرو ریخته بود؛ گفت: چگونه خدا این (اجساد فرسوده و از هم پاشیدۀ مردمان اینجا) را پس از مرگ آنان زنده میکند؟ پس خدا او را صدسال میراند و سپس زندهاش گرداند و (به او) گفت: چه مدّت درنگ کردهای؟ گفت: (نمیدانم، شاید) روزی یا قسمتی از یک روز. فرمود: (نه) بلکه صدسال درنگ کردهای. به خوردنی و نوشیدنی خود (که همراه داشتی) نگاه کن (و ببین که با گذشت این زمان طولانی به ارادۀ خدا) تغییر نیافته است. و بنگر به الاغ خود (که چگونه از هم متلاشی شده است. ما چنین کردیم) تا تو را نشانۀ (گویایی از رستاخیز) برای مردمان قرار دهیم. (اکنون) به استخوانها بنگر که چگونه آنها را برمیداریم و به هم پیوند میدهیم و سپس بر آنها گوشت میپوشانیم. هنگامی که (این حقائق) برای او آشکار شد، گفت: میدانم که خدا بر هر چیزی توانا است».
[6]- یعنی این فرد از شدت دیدار خداوند چنین فرمانی را صادر نمود و چون هیچ عمل نیکی را برای آخرتش ذخیره نکرده بود، یا این کار میخواست از بعث و نشور فرار کند، تا سوخته و خُرد گردد و خاکسترش در دریا متلاشی شود و خداوند نتواند دوباره او را زنده گردانده و برانگیزد.
[7]- متفق علیه.