ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
امور غیبی فقط از طریق وحی گرفته میشوند و رسول خدا ج در برخی از احادیث ما را با تفصیل از کیفیت بعث و فاصلۀ مدت زمان دو دمیدن در صور خبر داده است. چنان که در حدیثی فرمودهاند:
فاصلۀ میان دو صور، چهل است. سپس افزود: آن گاه خداوند بارانی از آسمان فرو میریزد و آنان مانند گیاهان میرویند، تمام اعضای بدن انسان، از بین میرود مگر بیخ دُمش که آفرینش، از آن شروع میشود[1].
بنابراین، پس از دمیدن صور اول، همۀ موجودات در اثر آن زنده میمیرند، و مدت زمانی که مقدار آن را جز خداوند کسی نمیداند، با همین حال باقی میمانند. آن گاه خداوند آبی میفرستد که در اثر آن اجسادشان میروید.
و چون اجسادشان کامل شود، چه در قبرها یا در دریاها و بیابانها، یا کوهها و درّهها، چنان که خداوند فرموده است: ﴿کَمَا بَدَأۡنَآ أَوَّلَ خَلۡقٖ نُّعِیدُهُۥۚ وَعۡدًا عَلَیۡنَآۚ إِنَّا کُنَّا فَٰعِلِینَ﴾ [الأنبیاء: 104]. «همانگونه که (نخستین بار) آفرینش را سر دادیم، آفرینش را از نو بازگشت میدهیم. این وعدهای است که ما میدهیم، و ما قطعاً آن را به انجام میرسانیم».
آنگاه خداوند در صور دوم میدمد و روحها به بدنها پریده و زندگی به آنها باز میگردند، و زمین شکافته شده و آنان زنده از قبورشان بیرون میآیند. چنان که خداوند فرموده است: ﴿یَوۡمَ تَشَقَّقُ ٱلۡأَرۡضُ عَنۡهُمۡ سِرَاعٗاۚ ذَٰلِکَ حَشۡرٌ عَلَیۡنَا یَسِیرٞ٤٤﴾ [ق: 44]. «روزی زمین را روی مردمان میشکافد و کنار میرود، و ایشان به سرعت (از میان خاکها) بیرون میآیند. آن روز، روز گردهم آیی است و برای ما سهل و آسان است».
و نیز خداوند فرموده است:﴿وَنُفِخَ فِی ٱلصُّورِ فَإِذَا هُم مِّنَ ٱلۡأَجۡدَاثِ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ یَنسِلُونَ٥١﴾ [یس: 51]. «(برای بار دوم) در صور دمیده میشود و به ناگاه همۀ آنان از گورها بیرون آمده و به سوی (دادگاه حساب و کتاب) پروردگارشان شتابان رهسپار میگردند».
بنابراین، آنان از قبرهایشان بیرون آمده و راهی قیامت میشوند.
رسول خدا ج در حدیثی فرمودند: «آن گاه در صور دمیده میشود، هرکس آن را بشنود، گردنش را خم میکند و به آن گوش فرا میدهد. نخستین کسی که آن را میشنود، مردی است که در حال درست کردن حوضچۀ شترش است. او بیهوش میشود و مردم نیز بیهوش میشوند. سپس خداوند بارانی را بسان شبنم فرود میآورد، و اجساد مردم از آن میروید، سپس بار دیگر در آن دمیده میشود، به ناگاه همگی (جان میگیرند و) به پا میخیزند و مینگرند[2]. سپس به آنان گفته میشود که به سوی پروردگارتان بشتابید و آنان را نگاه دارید که باید بازرسی شوند»[3].
آری، همان گونه که گیاهان از بذرهایشان میرویند، اجساد نیز این گونهاند و خداوند بر آنها بارانی فرود میآورد و استخوان بیخ دمش میروید تا این که کامل میشود. خداوند این ماجرا را این گونه بیان داشته است: ﴿وَهُوَ ٱلَّذِی یُرۡسِلُ ٱلرِّیَٰحَ بُشۡرَۢا بَیۡنَ یَدَیۡ رَحۡمَتِهِۦۖ حَتَّىٰٓ إِذَآ أَقَلَّتۡ سَحَابٗا ثِقَالٗا سُقۡنَٰهُ لِبَلَدٖ مَّیِّتٖ فَأَنزَلۡنَا بِهِ ٱلۡمَآءَ فَأَخۡرَجۡنَا بِهِۦ مِن کُلِّ ٱلثَّمَرَٰتِۚ کَذَٰلِکَ نُخۡرِجُ ٱلۡمَوۡتَىٰ لَعَلَّکُمۡ تَذَکَّرُونَ٥٧﴾ [الأعراف: 57]. «او کسی است که بادها را به عنوان مژده رسانهای رحمت خود پیشاپیش میفرستد. هنگامی که بادها ابرهای سنگین (و پر آب را بر دوش خود) برداشتند، آنها را به خاطر (آبیاری) زمینی مرده میرانیم و آب را در آنجا میبارانیم و با آن هر نوع میوه و محصولی را پدید میآوریم. و همان گونه (که زمین مرده را زنده میکنیم) مردگان را (نیز از دل خاک) بیرون میآوریم (و زندگی دوباره میبخشیم). تا شما متذکّر شوید و عبرت گیرید».
انسان از بیخ دمش که استخوانی سفت و گرد مانند است و در آخر ستون فقراتش از پایین قرار دارد، مانند گیاه میروید.
جلوتر نیز این جریان را در این حدیث بیان کردیم که آن حضرت ج فرمود: فاصلۀ میان دو صور، چهل است. سپس افزود: آن گاه خداوند بارانی از آسمان فرو میریزد و آنان مانند گیاهان میرویند، تمام اعضای بدن انسان، از بین میرود مگر بیخ دُمش که آفرینش، از آن شروع میشود[4].
و نیز آن حضرت ج در حدیثی فرمودند: «زمین، فرزند آدم را میخورد، جز بیخ دمش را که از آن آفریده میشود و اجزایش کامل میشود»[5].
آیا بندگان از آفرینش نخستینشان متفاوت آفریده میشوند؟
آنچه از ظاهر آیات و روایت صحیح بر میآید این است که طبیعت بندگان پس از زنده شدن از مرگ، از نظر نیروی بدنی و تحمل و... از آفرینش نخستینشان متفاوت خواهد شد. این امر به معنای آن نیست که آنان که در روز رستاخیز برای حساب و دریافت جزا زنده میشوند موجودات یا اشخاصی دیگر، جز آنانی میشوند که در دنیا بودهاند، بلکه مقصود این است که خداوند خود همان بندگانی را که در دنیا بودهاند، را میآفریند، بلکه در کیفیت ساختار و توانایی جمسیای که در دنیا داشتهاند، متفاوت آفریده خواهند شد. از جمله:
بخشیدن قدرت بیناییای اموری که آنها را در دنیا نمیدیدند؛ چون آنان در روز رستاخیز فرشتگان، جنیان و موجوداتی که خداوند میداند را میبینند. چنان که خداوند میفرماید: ﴿فَکَشَفۡنَا عَنکَ غِطَآءَکَ فَبَصَرُکَ ٱلۡیَوۡمَ حَدِیدٞ﴾ [ق: 22]. «پس ما پرده از جلو چشمان تو به کنار زدهایم و امروز چشمانت کاملاً تیزبین شدهاند».
و همچنین اهل بهشت آب دهان ندارند و از ادرار و مدفوع پاک هستند. و در عین حال که رستاخیز بسیار طولانی خواهد بود، اما از شدت گرسنگی و تشنگی نمیمیرند و همچنین کفار و نافرمانان با این که در آتش میسوزند، اما نمیمیرند. چنان که خداوند فرموده است: ﴿وَیَأۡتِیهِ ٱلۡمَوۡتُ مِن کُلِّ مَکَانٖ وَمَا هُوَ بِمَیِّتٖ﴾ [إبراهیم: 17]. «و (موجبات) مرگ از هر سود بدو روی میآورد و حال این که نمیمیرد».
نخستین کسی که زمین از وی شکافته میشود
پس از آن که در صور دوم دمیده میشود، و قبرها شکافته میشوند تا مردم بیرون آیند، آن هم پس از آنکه خلقت آنان در داخل قبرها کامل میگردد، اولین کسی که زمین برایش شکافته شده و زنده میشود، پیامبرمان، حضرت محمد ج است.
چنان که رسول خدا ج میفرماید: «أَنَا سَیِّدُ وَلَدِ آدَمَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَأَوَّلُ مَنْ یَنْشَقُّ عَنْهُ الْقَبْرُ وَأَوَّلُ شَافِعٍ وَأَوَّلُ مُشَفَّعٍ»،[6] «من سرور فرزندان آدم در روز رستاخیز خواهم بود، و اولین کسی هستم که قبر برایش شکافته میشود و نخستین سفارش کننده و سفارش پذیرفته من خواهم بود».
از ابوهریره س روایت است که میگوید: دو نفر که یکی مسلمان و دیگری یهودی بود، یکدیگر را دشنام دادند. مسلمان گفت: سوگند به ذاتی که محمد ج را بر تمام جهانیان برگزیده است. یهودی گفت: سوگند به ذاتی که موسی را بر تمام جهانیان برگزیده است. در این هنگام، مسلمان دستش را بالا برد و یک سیلی به صورت یهودی زد[7]. یهودی نزد نبی اکرم ج رفت و آنچه را که پیش آمده بود، به اطلاع ایشان رساند. رسول اکرم ج آن مسلمان را بحضور طلبید و از او در این باره پرسید. مسلمان نیز ماجرا را تعریف کرد.
رسول خدا ج فرمود: «مرا بر موسی ترجیح ندهید؛ زیرا همۀ مردم روز قیامت بیهوش میشوند. من نیز همراه آنها بیهوش میشوم. و اولین کسی هستم که بهوش میآیم و موسی را میبینم که گوشۀ عرش را بدست گرفته است. ولی نمیدانم که او از کسانی است که بیهوش شده و قبل از از من بهوش آمده است یا از کسانی است که خدا او را استثناء نموده است[8]»[9].
و در روایت دیگری این گونه آمده است: «در صور دمیده خواهد شد و تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند میمیرند مگر کسانی که خدا بخواهد. باز دو مرتبه در صور دمیده میشود و من نخستین کسی خواهم بود که زنده میشود که ناگهان موسی خود را به عرش گرفته است. نمیدانم که آیا در بیهوش شدن طور مورد محاسبه قرار گرفته است یا قبل از من زنده شده است»[10].
[1]- متفق علیه.
[2]- این دمیدن دوم است که در اثر آن مردم از قبرهایشان بر میخیزند.
[3]- مسلم، (8/201 – 7568).
[4]- متفق علیه.
[5]- ابوداود، نسائی و مالک با روایت صحیح.
[6]- صحیح مسلم.
[7]- چون آن یهودی حضرت موسی را بر رسول خدا ترجیح داد، از این جهت مسلمان وی را زد.
[8]- یعنی نمیدانم که آیا حضرت موسی مانند سایر فرزندان آدم با دمیدن صور دوم بیهوش شده است، یا خداوند او را از سایر بندگان مستثنی قرار داده است. چنان که خداوند میفرماید: ﴿وَنُفِخَ فِی ٱلصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَن فِی ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا مَن شَآءَ ٱللَّهُ﴾ [الزمر: 68]. «در صور دمیده خواهد شد و تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند میمیرند مگر کسانی که خدا بخواهد.» همچنان که قبلا توضیح دادیم که از جمله آنان که بیهوش نمیشوند، روح، عرش و حور العین که در مبحث دمیدن صور با تصیل سخن گفتیم.
[9]- متفق علیه.
[10]- متفق علیه.
یعنی زمانی که در کوه طور بیهوش شده بود. زمانی که حضرت موسی در کوه طور بسر میبرد و با خداوند سخن میگفت، از پروردگاش خواست تا به او بنگرد. خداوند به او خبر داد که او در دنیا نمیتواند خداوند را ببیند و او توان رؤیت خداوند را ندارد. آن گاه خداوند در آن کوه سخت تجلی یافت که در اثر آن کوه متلاشی شده و به صورت ریگها و شنهایی در آمد و صخرهها و تخته سنگهایش درهم شکست. چون موسی این ماجرا را دید، از هول آن بیهوش بر زمین افتاد. لذا رسول خدا ج در این حدیث برای ما بیان فرمودند که نمیدانم موسی با همین دمیدن صور که سایر مردم بیهوش شدهاند، بیهوش شده و سپس قبل از آن حضرت ج به هوش آمده است، یا بیهوشیاش را در کوه طور گذرانده و خداوند او را از این بیهوشی عمومی معاف کرده است. خداوند در قرآن این ماجرا را توضیح داده است.
﴿وَلَمَّا جَآءَ مُوسَىٰ لِمِیقَٰتِنَا وَکَلَّمَهُۥ رَبُّهُۥ قَالَ رَبِّ أَرِنِیٓ أَنظُرۡ إِلَیۡکَۚ قَالَ لَن تَرَىٰنِی وَلَٰکِنِ ٱنظُرۡ إِلَى ٱلۡجَبَلِ فَإِنِ ٱسۡتَقَرَّ مَکَانَهُۥ فَسَوۡفَ تَرَىٰنِیۚ فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُۥ لِلۡجَبَلِ جَعَلَهُۥ دَکّٗا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقٗاۚ فَلَمَّآ أَفَاقَ قَالَ سُبۡحَٰنَکَ تُبۡتُ إِلَیۡکَ وَأَنَا۠ أَوَّلُ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ١٤٣﴾ [الأعراف: 143]. «هنگامی که موسی به میعادگاه ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت، عرض کرد: پروردگارا! به من بنمای تا تو را ببینم. (خدایش بدو) گفت: (تو) هرگز مرا نمیبینی. ولیکن به کوه بنگر، اگر برجای خود استوار ماند، تو هم مرا خواهی دید. امّا هنگامی که پروردگارش خویشتن را به کوه نمود، آن را در هم کوبید و موسی بیهوش و نقش زمین گردید. وقتی که به هوش آمد گفت: پروردگارا! تو منزّهی. من (از این پرسش پشیمانم و) به سوی تو بر میگردم و من نخستینِ مؤمنان (به عظمت و جلال یزدان در این زمان) هستم».