هرگاه بندگان نامۀ اعمالشان را دریافت کنند، آن گاه عرض اعمال و حساب آن آغاز میگردد، و به دنبال آن وزن اعمال و گذشتن از پل صراط، و راهی شدن به سمت بهشت یا دوزخ روی میدهد. در این لحظه عرضه داشتن صورت میگیرد.
بنابراین،
· عرضه داشتن یعنی چه؟
· چه چیزی عرضه میشود؟
· بنده در هنگام عرض چه حالتی خواهد داشت؟
عرضه داشتن دو معنی دارد:
1-عرضه شدن همۀ مخلوقات به بارگاه خداوند،
در این عرضه شدن نه حسابی در کار خواهد بود و نه مناقشهای در اعمال، بلکه فقط در برابر رب العالمین خواهند ایستاد، بنابراین، همۀ مخلوقات، اعم از جن، انسان، حیوانات و... به همان شکلی که آفریده شدهاند، عرضه میشوند و هیچ چیزی از آنان بر خداوند پنهان نخواهد بود.
چنان که خداوند فرموده است: ﴿یَوۡمَئِذٖ تُعۡرَضُونَ لَا تَخۡفَىٰ مِنکُمۡ خَافِیَةٞ١٨﴾ [الحاقة: 18]. «در آن روز (برای خداوند) نموده میشوید، و چیزی از کارهای نهانیتان مخفی و پوشیده نمیماند».
و نیز خداوند میفرماید: ﴿وَعُرِضُواْ عَلَىٰ رَبِّکَ صَفّٗا لَّقَدۡ جِئۡتُمُونَا کَمَا خَلَقۡنَٰکُمۡ أَوَّلَ مَرَّةِۢۚ بَلۡ زَعَمۡتُمۡ أَلَّن نَّجۡعَلَ لَکُم مَّوۡعِدٗا٤٨﴾ [الکهف: 48].. «مردمان (برای حساب و کتاب) صف صف به پروردگارت عرضه میشوند (و ایشان را صدا میزنیم: ای مردمان!) به همان شکل و هیئتی که نخستین بار شما را آفریده بودیم، به پیش ما برگشته اید. شما گمان میبردید که هرگز موعدی برای شما ترتیب نمیدهیم».
در این عرضه داشتن، اعمال مورد مناقشه قرار میگیرند و از بندگان پرسیده خواهد شد که چه پاسخی به پیامبران دادهاید؟ چه اعمالی را در دنیا انجام دادهاید؟
اینها لحظات سختی برای بندگان خواهند بود، در این هنگام قدمها میلغزند و کودکان پیر میشوند و زبانها بند میشوند. خداوند میفرماید: ﴿إِنَّ إِلَیۡنَآ إِیَابَهُمۡ٢٥ ثُمَّ إِنَّ عَلَیۡنَا حِسَابَهُم٢٦﴾ [الغاشیة: 25-26]. «مسلّماً بازگشت آنان (پس از مرگ و رستاخیز) به سوی ما خواهد بود. * آن گاه حساب (و کتاب و سروکار) ایشان با ما خواهد بود».
حساب یعنی شمار کردن، و عدالت خداوند متقاضی است که بندگان در روز رستاخیز مورد محاسبه قرار گیرند؛ از این رو کسی که عمل نیک انجام داده و خود را به الله نزدیک کرده است، با کسی که نافرمانی نموده و طغیان پیشه کرده است، یکسان نخواهند بود، اعمال همگی شمرده شده و کردارشان رصد میشود.
مردم در نوع محاسبۀشان متفاوت خواهند شد، چنان که برخی بدون حساب وارد بهشت میشوند، و عدّهای به آسانی از آنان محاسبه خواهد شد و حساب برخی سخت خواهد شد.
· برخی از آنان کسانی خواهد بود که بدون حساب راهی بهشت میشوند و تعداد آنها هفتاد هزار نفر خواهد بود، این افراد برگزیدگان این امت در صبر، تقوا، ایمان و جهاد خواهند بود.
رسول خدا ج در مورد این گروه میفرماید: امتها در محشر بر من عرضه شدند، و من امتم را دیدم که کثرت و هیئت آنان مرا در شگفت وا داشت، آنان دشتها و کوهها را پر کرده بودند. خداوند فرمود: ای محمد! راضی شدی؟ من گفتم: بله ای بار خدایا! الله متعال فرمود: با اینها هفتاد هزار نفر دیگر خواهد بود که بدون حساب وارد بهشت میشوند، آنها کسانی هستند که تعویذ (دم) نمیخواهند، داغ نمیکنند».
عکاشه بن مِحصن گفت: ای رسول خدا! از الله بخواه تا مرا از آنان قرار دهد، آن حضرت ج فرمود: «خدایا! او را از آنان قرار بده».
مردی دیگر برخاست وگفت : از الله بخواه تا مرا از آنان قرار دهد، رسول خدا ج فرمود: فرمود: «در این باره، عکاشه از تو سبقت گرفت»[1].
لذا اینها هفتاد هزار نفر خواهند بود که بدون حساب وارد بهشت میشوند و مانند دیگران مورد مداقه و بازپرسی قرار نمیگیرند، از الله میخواهیم تا ما را از آنان قرار دهد. آمین.
· برخی دیگر از آنان گروهی خواهند بود که در اعمالشان مورد محاسبه قرار میگیرند، اما حسابشان آسان خواهد بود بدون این که در آن مناقشه و مداقّهای باشد، بلکه فقط اعمالشان به آنان عرضه خواهد شد و خداوند از آنان درگذر میفرماید.
رسول خدا ج فرمود: «روز قیامت خداوند مؤمن را نزدیک میکند، و الطاف و عنایاتش را متوجه او میگرداند و پردهاش را میپوشاند و آن گاه به او میگوید: آیا این گناه را میشناسی؟ میگوید: بلی ای رب! تا این که از گناهانش از او اعتراف میگیرد، مؤمن در قلبش گمان میبرد که نابود شده است، اما خداوند میفرماید: من در دنیا پردهات را پوشیدم، امروز نیز تو را میبخشم، آن گاه نامۀ نیکیهایش را به او میسپارد»[2].
مؤمن باید در دعایش از الله بخواهد تا خداوند حسابش را بر میسبک بگرداند و بگوید: خدایا! حسابم را آسان بگردان.
چنان که مادرمان عایشه میگوید: از رسول خدا ج شنیدم که در نمازش اینگونه دعا میکرد: «خدایا! به آسانی از من حساب بگیر»، وقتی آن حضرت ج از نمازش فارغ شد، من عرض کردم: ای پیامبر خدا! حساب آنان چیست؟ فرمود: «این که به کتابش نگاه شود و سپس از او در گذر شود»[3].
از الله میخواهیم تا حساب ما را آسان بگرداند و با بخشش و حلمش با ما معامله کند. آمین.
· برخی دیگر از آنان این افراد کسانی هستند که حسابشان سخت بوده و مورد توبیخ قرار میگیرند و نامۀ اعمالشام مورد مناقشه و مداقه قرار میگیرد؛ چرا در نماز کوتاهی کردی؟ زکات مالت را چگونه پرداختی؟ نافرمانی والدین، حقوق بندگان و... در این نوع حساب بنده عذاب میبیند و گرفتار استرس و ترس و واهمه میشود.
چنان که رسول خدا ج میفرماید: «هرکس که محاسبه شود، هلاک میگردد». عایشه میگوید: من گفتم: یا راسول الله! مگر نه این است که خداوند فرموده است: ﴿فَأَمَّا مَنۡ أُوتِیَ کِتَٰبَهُۥ بِیَمِینِهِۦ٧ فَسَوۡفَ یُحَاسَبُ حِسَابٗا یَسِیرٗا٨﴾ [الانشقاق: 7-8]. «در آن وقت، هرکس نامۀ اعمالش به دست راستش داده شود. * با او حساب ساده و آسانی خواهد شد».
رسول خدا ج فرمود: «این عَرضۀ اعمال است، ولی اگر حساب دقیق به عمل آید، هلاک میگردد».[4]
منظور از عذاب در این حدیث، عذاب دوزخ نیست، بلکه مراد ترس و وحشتی است که دامنگر وی شده و رسوایی رویت گناهان و ذلت یادآوری اعمال بدش است.
· برخی دیگر از آنان کسانیاند که به سبب کثرت و سنگینی گناهان، یا اصرارشان بر گناه و ارتکاب آشکارشان به معصیت، یا به سبب نیتهای فاسد، حسابشان طولانی و سخت خواهد بود.
رسول خدا ج فرمود: «اولین کسی که در روز قیامت بر او حکم میشود، مردی است که شهیده شده و آورده میشود و خداوند نعمتهای خود را به او میشناساند و او هم آن را میشناسد.
الله تعالی میفرماید: در برابر آن چه کردی؟
می گوید: در راه تو جنگیدم تا شهید شدم.
الله تعالی میفرماید: دروغ گفتی، بلکه تو جنگیدی تا گفته شود که او با جرأت است و گفته شد. پس در مورد وی دستور صادر شده و وی چهرهاش کشانده شده به دوزخ انداخته میشود.
و دوم مردی که علم آموخته و آن را تعلیم داده و قرآن خوانده است. او آورده میشود و الله نعمتهایش را به او میشناساند و او هم آنها را میشناسد. خداوند میفرماید: در برابر آن چه کردی؟
می گوید: علم آموختم و آن را تعلیم دادم و برای رضای قرآن خواندم.
الله تعالی میفرماید: دروغ گفتی، بلکه تو بدان جهت علم آموختی تا گفته شود که عالم هستی و قرآن خواندی تا گفته شود، قاری هستی، چنین نیز گفته شد. سپس در مورد وی دستور داده میشود تا به چهرهاش کشانده شده و به دوزخ انداخته میشود.
سوم مردی که خداوند به وی روزیی فراخ داده و از انواع مال به وی ارزانی داشته است، وی آورده میشود و الله آنها را به وی میشناساند و او هم آنها را میشناسد.
الله تعالی میفرماید: در برابر آن چه کردی؟
می گوید: هیچ راهی را که دوست داشتی در آن خرج شود، نگذاشتم، مگر اینکه در آن برای رضای تو خرج کردم.
خداوند میفرماید: دروغ گفتی! بلکه تو بدان جهت چنین کردی تا گفته شود که سخی است و گفته شد و در مورد وی دستور داده میشود و بر چهرهاش کشیده شده و به دوزخ انداخته میشود»[5].
آیا همۀ مؤمنان مورد محاسبه قرار میگیرند؟
خداوند یک گروهی را استثنا نموده و آنها را مورد محاسبه قرار نمیدهد.
رسول خدا فرمود: هفتاد هزار نفر از امت من بدون حساب وارد بهشت میشوند، آنها کسانی هستند که تعویذ (دم) نمیخواهند، فال نمیگیرند، و به پروردگارشان، توکل مینمایند»[6].
و در روایت دیگری آمده است: «با هر هزار نفر، هفتاد هزار نفر همراه خواهد بود»[7].
هنگامی که بندگان در برابر فرمانروای عالم در آن صحنۀ وحشتناک، پای لخت و بدون کفش، جمع شده و حضور مییابند، و با پای پیاده بدون این که سوار چیزی باشند، حرکت میکنند، و بدنهایشان بدون این که چیزی پوشیده باشند، لخت خواهد بود، و بدون این که ختنه باشند، همان گونه که از مادر زاییده شده بودند، به بارگاه الله میرسند.
صحنهای بسیار وحشتناک خواهد بود، چشمان نافرمانان خیره شده و دلهای گردنکشان مضطرب و مستکبران ذلیل میگردند، چشمانشان به این سمت و آن سمت نمینگرد و دلهایشان آرام نمیگیرد. چنان که خداوند فرموده است: ﴿وَلَا تَحۡسَبَنَّ ٱللَّهَ غَٰفِلًا عَمَّا یَعۡمَلُ ٱلظَّٰلِمُونَۚ إِنَّمَا یُؤَخِّرُهُمۡ لِیَوۡمٖ تَشۡخَصُ فِیهِ ٱلۡأَبۡصَٰرُ٤٢ مُهۡطِعِینَ مُقۡنِعِی رُءُوسِهِمۡ لَا یَرۡتَدُّ إِلَیۡهِمۡ طَرۡفُهُمۡۖ وَأَفِۡٔدَتُهُمۡ هَوَآءٞ٤٣﴾ [إبراهیم: 42-43]. «گمان مبر که خدا از کارهایی که ستمگران میکنند بیخبر است. (نه، بلکه مجازات) آنان را به روزی حوالت میکند که چشمها در آن (از شدت خوف و هراس) باز میماند. * (ستمگران در اثر هراس) سرهای خود را بالا گرفته و یک راست (به سوی ندا دهنده) میشتابند و چشمانشان (از مشاهدۀ عذاب) فرو بسته نمیشود و دلهایشان (فرو میتپد و از عقل و فهم و اندیشه) تهی میگردد».
آری! چشمانشان فرو بسته نمیشود و دلهایشان (فرو میتپد و از عقل و فهم و اندیشه) تهی میگردد».
چه هول و هراس بزرگی!!.
بلکه دلها به حنجره میرسد. چنان که الله تعالی میفرماید: ﴿وَأَنذِرۡهُمۡ یَوۡمَ ٱلۡأٓزِفَةِ إِذِ ٱلۡقُلُوبُ لَدَى ٱلۡحَنَاجِرِ کَٰظِمِینَ﴾ [غافر: 18]. «آنان را از روز نزدیک بترسان (که قیامت است). آن زمانی که دلها (از شدّت وحشت) به گلوگاه میرسند (و از شدت بغض)، خاموشند و چیزی نمیگویند».
این زمین عوض میشود، کوها از بین میروند، آسمان (همچون پوست حیوان) برکنده میشود، ستارگان تیره شده و از هم پاشیده و پراکنده میشوند، دریاها آتش میگیرند، خورشید بینور میگردد، فرشتگان با عظمت در رعب و وحشت بسر میبرند، و برای پیامبران تعیین وقت میگردد (تا برای ادای شهادت بر ملّت خود، حاضر شوند).
همگی در دادگاه بزرگ، محکمۀ قیامت میایستند، آنگاه که دلها به گلوگاه میرسد، و خورشید به انسانها نزدیک میشود، و وضعیتی بسیار سخت و دشوار در برابر الله تعالی خواهند داشت!.
دادگاهی که در آن دشمن کینه توز حضور مییابد، و گواهان نیز حاضر میشوند، نامههای اعمال گشوده میشود، و عذرها و بهانههای بیکار میمانند، دلها به وحشت افتاده و زبانها اعتراف میکنند.
خداوند متعال میفرماید: ﴿وَٱتَّقُواْ یَوۡمٗا تُرۡجَعُونَ فِیهِ إِلَى ٱللَّهِۖ ثُمَّ تُوَفَّىٰ کُلُّ نَفۡسٖ مَّا کَسَبَتۡ وَهُمۡ لَا یُظۡلَمُونَ٢٨١﴾ [البقرة: 281]. «و از (عذاب و عقاب) روزی بپرهیزید که در آن به سوی خدا بازگردانده میشوید؛ سپس به هر کسی آنچه را فراچنگ آورده است به تمامی بازپس داده میشود، و به آنان ستم نخواهد شد».
به هنگام اندیشیدن در آیات قرآن و احادیث پیامبر به اصول و قواعد عمومیای دست پیدا میکنیم که از خلال آنها بنده مورد محاسبه قرار میگیرد.
قاعدۀ اول: عدالتی کامل که هیچ ستمی با آن همراه نخواهد بود
زیرا پروردگار کریم ما عادل است و به کسی ستم روا نمیدارد.
خداوند میفرماید: ﴿ثُمَّ تُوَفَّىٰ کُلُّ نَفۡسٖ مَّا کَسَبَتۡ وَهُمۡ لَا یُظۡلَمُونَ﴾ [البقرة: 281]. «سپس به هر کسی آنچه را فراچنگ آورده است به تمامی بازپس داده میشود، و به آنان ستم نخواهد شد».
و نیز میفرماید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَظۡلِمُ مِثۡقَالَ ذَرَّةٖ﴾ [النساء: 40]. «خداوند هرگز به اندازۀ ذرّهای ستم نخواهد کرد».
و نیز میفرماید: ﴿وَمَن یَعۡمَلۡ مِنَ ٱلصَّٰلِحَٰتِ مِن ذَکَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَأُوْلَٰٓئِکَ یَدۡخُلُونَ ٱلۡجَنَّةَ وَلَا یُظۡلَمُونَ نَقِیرٗا١٢٤﴾ [النساء: 124]. «کسی که اعمال شایسته انجام دهد و مؤمن باشد ـ خواه مرد و خواه زن ـ چنان کسانی داخل بهشت شوند و کمترین ستمی بدانان نمیشود».
رسول خدا ج فرمود: «خداوند تعالی فرمود: ای بندگانم من ظلم و ستم را بر خویش حرام کردم، آن را نیز در میان شما حرام ساختم، پس به یکدیگر ظلم و ستم نکنید. ای بندگانم همۀ شما گمراهید، جز آن که من او را هدایت کرده ام، پس از من هدایت بطلبید تا شما را هدایت کنم!.
ای بندگانم همۀ شما گرسنه اید، مگر آن که من او را غذا بدهم، پس از من بخواهید تا به شما غذا بدهم.
ای بندگانم! همۀ شما برهنه اید، مگر کسی که من او را بپوشانم، پس از من بخواهید تا من شما را بپوشانم!.
ای بندگانم! شما شب و روز خطا میکنید و من همۀ گناهان را میآمرزم، از من آمرزش بخواهید، تا شما را بیامرزم!.
ای بندگانم! شما به من قدرت ضرر رساندن ندارید تا به من ضرر برسانید و هم شما قدرت نفع رساندن به من را ندارید تا به من نفع رسانید!
ای بندگانم! اگر اول و آخر و انس و جن شما بر پرهیزگارترین قلب یک مرد جمع شوید، این امر به مُلک من چیزی نمیافزاید! و اگر اول و آخر و انس و جن شما بر عاصیترین قلب یک مرد جمع شوید، این هم به مُلک من نقصی وارد نمیکند!.
ای بندگانم! اگر اول و آخر و انس و جن شما بر یک جا بایستند و از من درخواست کنند وآنگهی به هر فرد، خواستهاش را بدهم از آنچه در نزد من است، کم نمیکند، جز به اندازهای که یک سوزن که در دریا فرو شود و از آب دریا کم نماید!.
ای بندگانم، همانا این اعمال شماست که آن را بر میشمارم و شما را به نتایج آن میرسانم، پس کسی که خیری یافت، باید حمد و ثنای حق تعالی را بجا آورد، و اگر کسی غیر از این را یافت، باید جز خویش کسی را ملامت نکند»[8]!.
قاعدۀ دوم، هیچ کس به گناه دیگری مواخذه نمیشود
آری، مقتضای عدالت آن است که هر فرد مسئول عملکرد خودش باشد، و هیچ کس به گناه و ستم دیگری مؤاخذه نگردد.
خداوند میفرماید: ﴿وَلَا تَکۡسِبُ کُلُّ نَفۡسٍ إِلَّا عَلَیۡهَاۚ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰ﴾ [الأنعام: 164]. «هیچ کسی جز برای خود کار نمیکند، و هیچ کسی گناه دیگری را بر دوش نمیکشد».
و نیز فرموده است: ﴿مَّنِ ٱهۡتَدَىٰ فَإِنَّمَا یَهۡتَدِی لِنَفۡسِهِۦۖ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیۡهَاۚ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰ﴾ [الإسراء: 15]. «هر کس (به راه حق) هدایت یابد، راهیابیاش به سود خودش است، و هرکس (از راه حق) گمراه شود، گمراهیش به زیان خودش است. و هیچ کسی بارِ گناه دیگری را بر دوش نمیکشد».
و نیز فرموده است: ﴿أَمۡ لَمۡ یُنَبَّأۡ بِمَا فِی صُحُفِ مُوسَىٰ٣٦ وَإِبۡرَٰهِیمَ ٱلَّذِی وَفَّىٰٓ٣٧ أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰ٣٨ وَأَن لَّیۡسَ لِلۡإِنسَٰنِ إِلَّا مَا سَعَىٰ٣٩ وَأَنَّ سَعۡیَهُۥ سَوۡفَ یُرَىٰ٤٠ ثُمَّ یُجۡزَىٰهُ ٱلۡجَزَآءَ ٱلۡأَوۡفَىٰ٤١﴾ [النجم: 36-41]. «آیا بدانچه در تورات موسی بوده است، مطّلع و باخبرش نکردهاند؟ * یا از آنچه در صحف ابراهیم بوده است، مطّلع و باخبرش نکردهاند؟ ابراهیمی که (وظیفۀ خود را) به بهترین وجه ادا کرده است. * (در صحف ایشان آمده است) که هیچ کس بار گناهان دیگری را بر دوش نمیکشد. * و این که برای انسان پاداش و بهرهای نیست جز آنچه خود کرده است و برای آن تلاش نموده است. * و این که قطعاً سعی و کوشش او دیده خواهد شد. * سپس (در برابر کارش) سزا و جزای کافی داده میشود».
وقتی انسان فقط در قبال عملکرد خودش مؤاخذه نخواهد شد، پس پاسخ این آیه چیست که خداوند میفرماید: ﴿لِیَحۡمِلُوٓاْ أَوۡزَارَهُمۡ کَامِلَةٗ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ وَمِنۡ أَوۡزَارِ ٱلَّذِینَ یُضِلُّونَهُم بِغَیۡرِ عِلۡمٍۗ أَلَا سَآءَ مَا یَزِرُونَ٢٥﴾ [النحل: 25]. «آنان باید که در روز قیامت بار گناهان خود را (به سبب پیروی نکردن از پیغمبر) به تمام و کمال بر دوش کشند، و هم برخی از بار گناهان کسانی را حمل نمایند که ایشان را بدون (دلیل و برهان و) آگاهی گمراه ساختهاند. هان! (ای مردمان! بدانید که آنان) چه بار گناهان بدی را بر دوش میکشند»!.
و نیز خداوند میفرماید: ﴿وَلَیَحۡمِلُنَّ أَثۡقَالَهُمۡ وَأَثۡقَالٗا مَّعَ أَثۡقَالِهِمۡ﴾ [العنکبوت: 13]. «آنان بارهای سنگین خود را بر دوش میکشند، و بارهای سنگین دیگری را افزون بر بارهای سنگین خودشان».
بنابراین، خداوند در این آیات خبر دادهاند که آدمی با وجود گناهان خود، بار گناهان دیگران را نیز بر خود حمل خواهد کرد، پس راه حل این تعارض چیست؟
پاسخ: هر گاه انسان برای گمراه ساختن دیگران تلاش نماید و عمدا سبب گردد تا فردی را فاسد نموده و آن فرد شراب بنوشد، یا راه فساد را برایش هموار سازد، یا ارتباط و همنشینی با زنان بیگانه را برابش زیبا جلوه دهد، این فرد در قبال این تشویقها و به فساد کشیدنهای آن انسان مواخذه میگردد و مانند بار گناه انجام دهنده نیز بر دوش خود گناه حمل میکند.
چنان که رسول خدا ج فرمود: «هر کس مردم را بهسوی هدایتی فرا خواند، برای او مانند پاداش کسانی که از او پیروی میکنند، داده میشود بدون این که از پاداش آنان چیزی کاسته شود. و هر کس مردم را به سوی گمراهی فرا خواند، برای او مانند گناه کسانی که از او پیری کردهاند، خواهد رسید بدون این که از گناه آنان چیزی کاسته شود»[9].
آری، هر کس مردم را به گمراهی و فساد بکشد، گناه خود وآنان را بر دوش خواهد کشید، همانگونه که اگر کسی مردم را به سوی خیر و خوبی فرا خواند، مانند پاداش آنان را دریافت خواهد کرد، و این جزایی کامل است. پس پاک است دادگر عدالت گستر و ذات با شکوه و با عظمت.
قاعدۀ سوم: آگهی یافتن بندگان از اعمالی که از پیش فرستادهاند
هیچ چیزی بر پروردگار با عظمت و جلالمان مخفی نمیماند، و نامههای اعمال، همۀ اعمال نیک و بد را در خود ثبت میکنند، و آنان همۀ عملکردشان را در نزد خود حاظر میبینند.
خداوند میفرماید: ﴿یَوۡمَ تَجِدُ کُلُّ نَفۡسٖ مَّا عَمِلَتۡ مِنۡ خَیۡرٖ مُّحۡضَرٗا وَمَا عَمِلَتۡ مِن سُوٓءٖ تَوَدُّ لَوۡ أَنَّ بَیۡنَهَا وَبَیۡنَهُۥٓ أَمَدَۢا بَعِیدٗا﴾ [آل عمران: 30]. «روزی که هر کسی آنچه را از نیکی انجام داده است حاضر و آماده میبیند (و مایۀ سرور او میشود) و دوست میدارد کاش میان او و آنچه از بدی انجام داده است فاصلۀ زیادی میبود».
و نیز خداوند میفرماید: ﴿عَلِمَتۡ نَفۡسٞ مَّا قَدَّمَتۡ وَأَخَّرَتۡ٥﴾ [الانفطار: 5]. «آنگاه هر کسی میداند چه چیزهایی را پیشاپیش فرستاده است، و چه چیزهایی را واپس نهاده است و بر جای گذاشته است.»
و نیز خداوند میفرماید: ﴿وَوَجَدُواْ مَا عَمِلُواْ حَاضِرٗاۗ وَلَا یَظۡلِمُ رَبُّکَ أَحَدٗا﴾ [الکهف: 49]. «آنچه را که کردهاند حاضر و آماده میبینند. و پروردگار تو به کسی ظلم نمیکند».
زمانی بندگان از عملکرد خود اطلاع مییابند که نامههای اعمالشان را دریافت میکنند و محتوای آنها را مطالعه مینمایند.
که خداوند میفرماید: ﴿وَکُلَّ إِنسَٰنٍ أَلۡزَمۡنَٰهُ طَٰٓئِرَهُۥ فِی عُنُقِهِۦۖ وَنُخۡرِجُ لَهُۥ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَةِ کِتَٰبٗا یَلۡقَىٰهُ مَنشُورًا١٣ ٱقۡرَأۡ کِتَٰبَکَ کَفَىٰ بِنَفۡسِکَ ٱلۡیَوۡمَ عَلَیۡکَ حَسِیبٗا١٤﴾ [الإسراء: 13-14]. «اعمال هر کسی را (همچون گردن بند) به گردنش آویختهایم (و او را عهدهدار رفتارش ساختهایم) و در روز قیامت کتابی را برای وی بیرون میآوریم که گشوده به (دست) او میرسد. * (در آن روز بدو گفته میشود:) کتاب (اعمال) خود را بخوان (و سعادت یا شقاوت خویش را بدان). کافی است که خودت امروز حسابگر خویشتن باشی».
این کتاب، که همان نامۀ اعمال باشد، همۀ اعمال بزرگ و کوچک را بر شمرده و در خود جای داده است، چنان که خداوند میفرماید: ﴿وَوُضِعَ ٱلۡکِتَٰبُ فَتَرَى ٱلۡمُجۡرِمِینَ مُشۡفِقِینَ مِمَّا فِیهِ وَیَقُولُونَ یَٰوَیۡلَتَنَا مَالِ هَٰذَا ٱلۡکِتَٰبِ لَا یُغَادِرُ صَغِیرَةٗ وَلَا کَبِیرَةً إِلَّآ أَحۡصَىٰهَاۚ وَوَجَدُواْ مَا عَمِلُواْ حَاضِرٗاۗ وَلَا یَظۡلِمُ رَبُّکَ أَحَدٗا٤٩﴾ [الکهف: 49]. «و کتاب (اعمال هر کسی، در دستش) نهاده میشود (و مؤمنان از دیدن آن شاد و خندان میگردند) و بزهکاران (کفر پیشه) را میبینی که از دیدن آنچه در آن است، ترسان و لرزان میشوند و میگویند: ای وای بر ما! این چه کتابی است که هیچ عمل کوچک و بزرگی را رها نکرده است و همه را برشمرده است و آنچه را که کردهاند حاضر و آماده میبینند. و پروردگار تو به کسی ظلم نمیکند».
قانون چهارم: نیکیها افزوده میگردند، اما بدیها خیر
از فضل فرمانروای کریم و محسن نسبت به بندگان این است که رحمتش بر خشمش سبقت برده است، و عفو و بخششاش بر کیفرش غالب شده است و بردباری و گذشت از بندگان، در نزد وی از کیفر و عذاب محبوبتر و پسندیدهتر است.
از این رو خداوند به انجام نیکی بنده شادمان شده و آن را چندین برابر افزایش میدهد و از بدی ناراحت میشود، اما آن را افزایش نمیدهد، بلکه آن را میآمرزد.
خداوند متعال میفرماید: ﴿إِن تُقۡرِضُواْ ٱللَّهَ قَرۡضًا حَسَنٗا یُضَٰعِفۡهُ لَکُمۡ وَیَغۡفِرۡ لَکُمۡۚ وَٱللَّهُ شَکُورٌ حَلِیمٌ١٧﴾ [التغابن: 17]. «اگر به خدا قرض الحسنهای بدهید، آن را برایتان چندین برابر میسازد، و شما را میآمرزد. خداوند سپاسگزار و بردبار است».
کمترین افزایشی که در نیکی انجام خواهد گرفت، ده برابر خواهد بود. خداوند میفرماید: ﴿مَن جَآءَ بِٱلۡحَسَنَةِ فَلَهُۥ عَشۡرُ أَمۡثَالِهَا﴾ [الأنعام: 160]. «هر کس کار نیکی انجام دهد (پاداش مضاعف، دست کم) ده برابر دارد».
اما جزای بدی به همان اندازۀ خود بدی خواهد بود. چنان که الله تعالی میفرماید: ﴿وَمَن جَآءَ بِٱلسَّیِّئَةِ فَلَا یُجۡزَىٰٓ إِلَّا مِثۡلَهَا وَهُمۡ لَا یُظۡلَمُونَ﴾ [الأنعام: 160]. «و هر کس کار بدی کند، پادافره او (به سبب عدل و داد یزدان) جز همسنگ و همسان آن داده نمیشود و به ایشان ظلم و ستم نمیگردد.»
رسول خدا ج فرمود: «همانا پروردگارتان ذات مهربانی است، هرکس، اراده نماید که کار نیکی انجام دهد ولی آن را عملی نکند، خداوند برای او نزد خودش، یک نیکی کامل، ثبت مینماید. و اگر آن انجام دهد، خداوند نزد خود، ده تا هفت صد نیکی و چندین برابر بیشتر از این، برایش ثبت مینماید. و هرکس، قصد انجام عمل بدی را بکند و آن را عملی نسازد، خداوند، یک نیکی کامل، نزد خود، برایش ثبت میکند. و اگر مرتکب آن شود، خداوند برایش یک بدی، ثبت مینماید یا آن را محو میگرداند و جز فرد نابود شونده کسی در برابر الله تباه و هلاک نخواهد شد»[10].
و نیز رسول خدا ج فرمود: «خداوند عزوجل میفرماید: هر کس عمل نیکی انجام دهد به او ده برابر یا افزونتر پاداش کی دهم و هر کس عمل بدی مرتکب شود، پس جزای بدی برابر آن برای اوست، و یا او را میبخشم، و هر کس یک وجب با من نزدیک شود، من به او یک دست نزدیک میشوم و هر کس به اندازۀ یک دست به من نزدیک شود، من به اندازۀ دو دست به او نزدیک میگردم، هر کس پیاده به سوی من بیاید، من شتابان به سوی او میروم»[11].
و نیز الله تعالی گاهی از فضل خودش برخی نیکیها را به هفتصد برابر و یا بیشتر افزایش میدهد. خداوند میفرماید: ﴿مَّثَلُ ٱلَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُمۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنۢبَتَتۡ سَبۡعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنۢبُلَةٖ مِّاْئَةُ حَبَّةٖۗ وَٱللَّهُ یُضَٰعِفُ لِمَن یَشَآءُۚ وَٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِیمٌ٢٦١﴾ [البقرة: 261]. «مثل کسانی که دارایی خود را در راه خدا صرف میکنند، همانند دانهای است که هفت خوشه بر آرد و در هر خوشه صد دانه باشد، و خداوند برای هر که بخواهد آن را چندین برابر میگرداند، و خدا (قدرت و نعمتش) فراگیر (و از همه چیز) آگاه است».
در دادگاه حسابرسی و دریافت جزای قیامت، گواهان حضور مییابند، این گواهان افرادی هستند که در دنیا با بندگان همراه بوده و هرگز از او جدا نبودهاند، در حالی که انسان متوجه آنها نیست و آنها را با خود احساس نمیکند.
آن گواهان، فرشتگان محافظ و نویسندگان و اعضای بدن انسان خواهند بود که در روز قیامت به نفع او یا علیه وی گواهی میدهند. آری، اگر عمل نیکو انجام داده است، به نفع او و اگر عمل بد انجام داده است، بر علیه او گواهی میدهند.
خداوند میفرماید: ﴿وَمَا تَکُونُ فِی شَأۡنٖ وَمَا تَتۡلُواْ مِنۡهُ مِن قُرۡءَانٖ وَلَا تَعۡمَلُونَ مِنۡ عَمَلٍ إِلَّا کُنَّا عَلَیۡکُمۡ شُهُودًا إِذۡ تُفِیضُونَ فِیهِۚ وَمَا یَعۡزُبُ عَن رَّبِّکَ مِن مِّثۡقَالِ ذَرَّةٖ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلَا فِی ٱلسَّمَآءِ وَلَآ أَصۡغَرَ مِن ذَٰلِکَ وَلَآ أَکۡبَرَ إِلَّا فِی کِتَٰبٖ مُّبِینٍ٦١﴾ [یونس: 61]. «(ای پیغمبر!) تو به هیچ کاری نمیپردازی و چیزی از قرآن نمیخوانی، و (شما ای مؤمنان!) هیچ کاری نمیکنید، مگر این که ما ناظر بر شما هستیم، در همان حال که شما بدان دست مییازید و سرگرم انجام آن میباشید. و هیچ چیز در زمین و در آسمان از پروردگار تو پنهان نمیماند، چه ذرّهای باشد و چه کوچکتر و چه بزرگتر از آن، (همۀ اینها) در کتاب واضح و روشنی (در نزد پروردگارتان) ثبت و ضبط میگردد».
و نیز خداوند میفرماید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ شَهِیدًا﴾ [النساء: 33]. «بیگمان خدا برهر چیزی حاضر و ناظر (و مراقب رفتار و کردار شما) بوده است».
و خداوند از رسولان و از مخلوقاتش، هر کسی را که بخواهد، بر بندگانش میفرستد، چنان که خداوند از گواهی پیامبران بر اقوامشان خبر داده و میفرماید: ﴿فَکَیۡفَ إِذَا جِئۡنَا مِن کُلِّ أُمَّةِۢ بِشَهِیدٖ وَجِئۡنَا بِکَ عَلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِ شَهِیدٗا٤١﴾ [النساء: 41]. «(ای محمّد! حال اینان) چگونه خواهد بود بدان گاه که از هر ملّتی گواهی (از پیامبران برای شهادت بر قوم خود) بیاوریم و تو را (نیز به عنوان) شاهدی بر (قوم خود، از جمله) اینان بیاوریم»؟
و نیز خداوند میفرماید: ﴿وَنَزَعۡنَا مِن کُلِّ أُمَّةٖ شَهِیدٗا فَقُلۡنَا هَاتُواْ بُرۡهَٰنَکُمۡ﴾ [القصص: 75]. «(در آن روز، ما) از هر امّتی گواهی (از میانشان) بیرون میکشیم و (به پیش خود احضار میکنیم، و خطاب به مشرکان) میگوییم: دلیل خود را (بر شرک و کفر دنیوی) بیاورید».
و در جایی دیگر فرموده است: ﴿وَجَآءَتۡ کُلُّ نَفۡسٖ مَّعَهَا سَآئِقٞ وَشَهِیدٞ٢١﴾ [ق: 21]. «در آن روز هر انسانی همراه با راهنما و گواهی میآید».
و نیز اشیای دیگری که گواهی میدهند:
زمین: هر آنچه بر روی آن انجام گیرد، بازگو خواهد کرد: ﴿یَوۡمَئِذٖ تُحَدِّثُ أَخۡبَارَهَا٤﴾ [الزلزلة: 4]. «در آن روز (که سرآغاز قیامت است) زمین خبرهای خود را بازگو میکند».
شب و روز: چنان که هر چه در آنها انجام گیرد، گواهی خواهند داد.
مال و سرمایه: بر علیه صاحبش گواهی میدهد که آن را از چه راهی به دست آورده و کجا خرج نموده است.
فرشتگان: هر آن چه را که بندگان انجام میدهند، گواهی میدهند.
اگر چنانچه بنده چیزی از اعمالش را انکار نماید:
در روز رستاخیز، بندگان برخی از اعمالی را که در نامههای اعمال درج شدهاند انکار نموده و چنین میپندارند که آن اعمال را مرتکب نشدهاند و هرگاه آدمی در انکارش اصرار ورزد، و گواهانی را که علیه او گواهی میدهند، انکار نماید، خداوند بر دهانش مُهر میزند و به اعضا و اندامهایش دستور میدهد تا سخن گویند و آنان از اعمالی که انسان مرتکب گشته است، خبر میدهند! آن لحظه، لحظهای بسیار دشوار و شرم آور خواهد بود!.
دست میگوید: من به چیز حرام دست زدهام و پا میگوید: من بهسوی حرام حرکت کردهام، چشم میگوید: من به سوی حرام نگریستهام و گوش میگوید: من به حرام گوش دادهام و به همین ترتیب، بینی ، پوست و... آآآه، خدایا، بر ما لطف نموده و سترهایمان را بپوشان.
خداوند میفرماید: ﴿ٱلۡیَوۡمَ نَخۡتِمُ عَلَىٰٓ أَفۡوَٰهِهِمۡ وَتُکَلِّمُنَآ أَیۡدِیهِمۡ وَتَشۡهَدُ أَرۡجُلُهُم بِمَا کَانُواْ یَکۡسِبُونَ٦٥﴾ [یس: 65]. «امروزه بر دهانهایشان مهر مینهیم، و دستهایشان با ما سخن میگویند، و پاهایشان بر (کارهایی که انجام میدادهاند و) چیزهایی که فراچنگ میآوردهاند، گواهی میدهند» .
ابوموسی اشعری میگوید: در روز قیامت انسان کافر و منافق برای حسابرسی آورده میشود و خداوند عملش را بر وی عرضه میداد و او آن را انکار مینماید و میگوید: خدایا! به عزّت و جلالت سوگند که این فرشته چیزی را علیه من ثبت نموده است که من آن را انجام نداده ام، آن گاه فرشته میگوید: آیا تو در فلان روز در فلان جا، فلان عمل را انجام ندادی؟ میگوید: خدایا! به عزّت تو سوگند که من آن عمل را انجام نداده ام، وقتی چنین انکار میکند، بر دهانش مُهر زده میشود و آنگاه اعضایش به سخن در میآیند، آنگاه این آیه را تلاوت فرمود: :[12]﴿ٱلۡیَوۡمَ نَخۡتِمُ عَلَىٰٓ أَفۡوَٰهِهِمۡ﴾
رسول خدا فرمود: «بنده میگوید: خدایا! مرا از ستم پناه نمیدهی؟ الله میفرماید: بلی، بنده میگوید: خدایا! من جز گواهی خودم، گواهی کسی دیگر را نمیپذیرم، خداوند میفرماید: امروز گواهی خودت برای خودت و گواهی فرشتگان گرامی قدر کافی است، آن گاه بر دهانش مُهر زده میشود و به اعضایش گفته میشود: سخن بگویید: آنها نیز اعمالی را که مرتکب شدهاند، بازگو میکنند. آن گاه دهانش گشوده میشود تا سخن بگوید و در این هنگام او به اعضایش میگوید: دوری و نفرین بر شما باد، من به خاطر شما دفاع میکردم»[13]!.
و نیز خداوند میفرماید: ﴿حَتَّىٰٓ إِذَا مَا جَآءُوهَا شَهِدَ عَلَیۡهِمۡ سَمۡعُهُمۡ وَأَبۡصَٰرُهُمۡ وَجُلُودُهُم بِمَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ٢٠﴾ [فصلت: 20]. «هنگامی که در کنار دوزخ گرد آمدند، گوشها و چشمها و پوستهای ایشان بر کارهایی که (در دنیا) میکردهاند، گواهی میدهند».
اموری که بندگان از آنها سؤال خواهند شد
خداوند میفرماید: ﴿وَقِفُوهُمۡۖ إِنَّهُم مَّسُۡٔولُونَ٢٤﴾ [الصافات: 24]. «نگاهشان دارید که اینک مورد بازخواست قرار میگیرند».
آری، بندگان از اعمال، نیتها و گفتارهایشان مورد بازخواست قرار میگیرند، و نیز در نصوص از اشیایی ذکر شده است که بندگان از آنها مورد مؤاخذه قرار میگیرند.
بزرگترین گناه، شرک
بزرگترین گناه نزد الله تعالی این است که بنده برای خداوند شریک قرار دهد و خداوند هرگز شرک را نمیبخشد، چنان که در این آیه فرموده است: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَغۡفِرُ أَن یُشۡرَکَ بِهِۦ وَیَغۡفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِکَ لِمَن یَشَآءُۚ وَمَن یُشۡرِکۡ بِٱللَّهِ فَقَدِ ٱفۡتَرَىٰٓ إِثۡمًا عَظِیمًا٤٨﴾ [النساء: 48]. «بیگمان خداوند (هرگز) شرک به خود را نمیبخشد، ولی گناهان جز آن را از هر کس که خود بخواهد میبخشد. و هر که برای خدا شریکی قائل گردد، گناه بزرگی را مرتکب شده است.»
و در آن روز معبودان از عبادتگزارانشان بیزاری میجویند و خداوند مشرکین را توبیخ نموده و آنان را تقریع میکند. چنان که الله میفرماید:
﴿وَقِیلَ لَهُمۡ أَیۡنَ مَا کُنتُمۡ تَعۡبُدُونَ٩٢ مِن دُونِ ٱللَّهِ هَلۡ یَنصُرُونَکُمۡ أَوۡ یَنتَصِرُونَ٩٣﴾ [الشعراء: 92-93].
«و بدیشان گفته میشود: کجا هستند معبودهایی که پیوسته آنها را عبادت میکردید؟ * (معبودهای) غیر از خدا. آیا آنها (در برابر این شدائد و سختیهای که اکنون با آن روبرو هستید و هستند) شما را کمک میکنند تا خویشتن را یاری میدهند»؟
و نیز الله تعالی میفرماید: ﴿وَیَوۡمَ یُنَادِیهِمۡ فَیَقُولُ أَیۡنَ شُرَکَآءِیَ ٱلَّذِینَ کُنتُمۡ تَزۡعُمُونَ٧٤﴾ [القصص: 74]. «روزی (را خاطر نشان ساز که) خدا ایشان را فریاد میدارد و میگوید: انبازهایی که برای من گمان میبردید کجایند»؟!.
و نیز آنان که به نام غیر الله، از قبیل بت یا قبر، حیوان را ذبح میکنند، مورد سؤال و بازخواست قرار میگیرند. الله تعالی میفرماید: ﴿وَیَجۡعَلُونَ لِمَا لَا یَعۡلَمُونَ نَصِیبٗا مِّمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡۗ تَٱللَّهِ لَتُسَۡٔلُنَّ عَمَّا کُنتُمۡ تَفۡتَرُونَ٥٦﴾ [النحل: 56]. «(کافران) برای بتهایی که چیزی نمیدانند (زیرا که جمادند)، بهرهای (از حیوانات) که ما بدیشان دادهایم قرار میدهند، به خدا سوگند! (در دادگاه قیامت) از این دروغ و بهتانها بازپرسی خواهید شد».
بنده از هر عملی که در دنیا انجام میدهد، پرسیده میشود
بنده از اعمال نیک یا بدی که در دنیا انجام میدهد، سوال خواهد شد. خداوند میفرماید: ﴿فَوَرَبِّکَ لَنَسَۡٔلَنَّهُمۡ أَجۡمَعِینَ٩٢ عَمَّا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ٩٣﴾ [الحجر: 92-93]. «به پروردگارت سوگند! که حتماً از جملگی ایشان پرس و جو خواهیم کرد. * از کارهایی که (در دنیا) میکردهاند».
آری، همگی مورد باز خواست قرار میگیرند، فقیر و ثروتمند، فرمانروا و امیر، عرب و عجم، سیاه و سفید، برده و آزاد، همگی از عملکردشان سؤال خواهند شد.
حتی پیامبران در مورد پیروان، و پیروان در مورد پیامبرانشان سوال خواهند شد. چنان که الله تعالی میفرماید: ﴿فَلَنَسَۡٔلَنَّ ٱلَّذِینَ أُرۡسِلَ إِلَیۡهِمۡ وَلَنَسَۡٔلَنَّ ٱلۡمُرۡسَلِینَ٦ فَلَنَقُصَّنَّ عَلَیۡهِم بِعِلۡمٖۖ وَمَا کُنَّا غَآئِبِینَ٧ وَٱلۡوَزۡنُ یَوۡمَئِذٍ ٱلۡحَقُّۚ فَمَن ثَقُلَتۡ مَوَٰزِینُهُۥ فَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ٨ وَمَنۡ خَفَّتۡ مَوَٰزِینُهُۥ فَأُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُم بِمَا کَانُواْ بَِٔایَٰتِنَا یَظۡلِمُونَ٩﴾ [الأعراف: 6-9]. «(در روز قیامت) به طور قطع از کسانی که پیامبران به سوی آنان روانه شدهاند میپرسیم (که آیا پیام آسمانی به شما رسانده شده است یا خیر ؟) و حتماً از پیامبران هم میپرسیم (که آیا پیام آسمانی را رسانده اید ؟). * مسلّماً (اعمال همه را) آگاهانه برای آنان شرح میدهیم؛ چرا که ما از آنان بدور نشدهایم * سنجش درست (و دقیق اعمال) در آن روز انجام میگیرد. پس هر که (کفۀ حسنات) ترازوی او سنگین شود (و برکفّۀ سیّئات او رحجان پذیرد) این چنین کسانی رستگارند. * و کسی که (کفّۀ حسنات او از کفّۀ سیّئات) ترازوی او سبک شود، این چنین کسانی که به سبب پیوسته انکار کردن آیات ما (سرمایۀ وجود) خود را از دست دادهاند».
رسول خدا ج فرمود: «در روز قیامت تا لحظهای قدمهای بنده میخکوب است که از عمرش پرسیده شود آن را در کدام راه صرف نموده و از علمش که چگونه بر آن عمل کرده و از مالش که آن را از کدام راه به دست آورده و به کدام راه صرف نموده و از بدنش که آن را در کدام راه پیر کرده است[14].
از نعمتهایی که برخوردار بوده است، پرسیده میشود
خانههای وسیع، ماشینهای فاخر، خوردنیها و نوشیدنیها، لباسهای نرم، خدمتگزاران و زیردستان، شکمهای پُر، آب سرد، سایههای منازل، اندامهای زیبا، لذت خواب، و حتی از نوشیدن عسل.
الله تعالیمی فرماید: ﴿ثُمَّ لَتُسَۡٔلُنَّ یَوۡمَئِذٍ عَنِ ٱلنَّعِیمِ٨﴾ [التکاثر: 8]. «سپس در آن روز از ناز و نعمت بازخواست خواهید شد».
رسول خدا ج فرمود: «نخستین سوالی که در روز قیامت از بنده میشود، این است که آیا ما به تو جسم سالم و تندرست عطا نکردیم و تو را از آب سرد برخوردار نکردیم»[15]؟
بنابراین، برای بنده مناسب نیست که چیزی از نعمتها را تحقیر نماید.
فردی از عبدالله بن عمرو پرسید: آیا ما از فقرای مهاجرین نیستیم؟ عبدالله گفت: آیا همسری نداری که در کنارش آرام میگیری؟ گفت: بلی، پرسید: آیا خانهای نداری که در آن سکنی میگزینی؟ گفت: بلی، عبدالله گفت: پس تو از ثروتمندان هستی؟ آن فرد گفت: من خدمتکاری هم دارم، عبدالله گفت: پس در این صورت تو از شاهان هستی»[16].
آدمی از نعمت چشم، گوش و قلب پرسیده میشود
انسانها در نوع نعمتها، تواناییها و حواسشان متفاوت هستند، و هر چند که توانایی بنده بیشتر باشد، حسابش دقیقتر و باریکتر میشود. الله تعالی میفرماید: ﴿وَلَا تَقۡفُ مَا لَیۡسَ لَکَ بِهِۦ عِلۡمٌۚ إِنَّ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡبَصَرَ وَٱلۡفُؤَادَ کُلُّ أُوْلَٰٓئِکَ کَانَ عَنۡهُ مَسُۡٔولٗا٣٦﴾ [الإسراء: 36]. «از چیزی دنباله روی مکن که از آن ناآگاهی. بیگمان چشم و گوش و دل همه مورد پرس و جوی از آن قرار میگیرد».
قتاده میگوید: وقتی ندیدهای، مگو: دیدم، و وقتی نشنیدهای، مگو: شنیدم، و ندانستهای، مگو: دانستم؛ زیرا الله تو را از همۀ این موارد بازخواست میکند[17].
کدام امت قبل از همه مورد محاسبه قرار میگیرد؟
پس از آن که در روز قیامت انتظار مردم طولانی شده و همگی در ترس و وحشت بسر میبرند، و دوزخ را در جلو خویش میبینند، انبیا نیز در رعب و وحشت قرار داشته و اولیا سراسیمه و نگران، و مؤمنان حیران و پریشان، و نافرمانان و گناهکاران غرق در عرق هستند، انتظارشان بسر رسیده و حساب و کتاب شروع میشود.
از رحمت و محبت خداوند فرمانروا نسبت به پیامبرمان ج، این است که قبل از همۀ امتها، امت آن حضرت ج مورد حساب و کتاب قرار میگیرد.
رسول خدا ج فرمود: «ما آخرین امت هستیم، ولی اولین امت خواهیم بود که مورد محاسبه قرار میگیریم، لذا گفته میشود، کجاست امت امّی و پیامبرشان، پس ما آخرین امت (از نظر وجود بر کرۀ زمین) و اولین (امت از نظر حساب و کتاب در میدان محشر) هستیم»[18].
اولین گناهی که در میان مردم انجام شده و محاسبۀ آن انجام میگیرد
یکی از بزرگترین گناهان، ریختن خون ناحق است، و با کمال تأسف، امروز در عصر ما با گسترش سلاح و اسباب قتل و کشتار و بکار گیری آسان آنها، برخی مردم تساهل نموده و راحت و سریع مرتکب این گناه میشوند، در حالی که رسول خدا ج خبر دادهاند که این امر از علامات قرب قیامت به شمار میروند.
آن حضرت ج فرمود: «قیامت برپا نخواهد شد تا زمانی که هرج زیاد شود». پرسیدند: یا رسول الله! هرج یعنی چه ؟ فرمود: «قتل و کشتار، قتل و کشتار»[19].
و از آن جایی که ریختن خون نا حق کاری بسیار سنگین است، رسول خدا ج فرمود: «نخستین چیزی که در روز قیامت در مورد حقوق مردم، داوری خواهد شد، خونها خواهند بود»[20].
رسول خدا ج فرمود: «در روز قیامت فردی را میآورند، در حالی که دست دیگری را گرفته است و میگوید: خدایا! این مرا کشته است، الله تعالی به قاتل میگوید: چرا او را کشتهای؟ او جواب میدهد: خدایا! او را کشتم تا عزت از آن تو باشد،[21] الله میگوید: عزت و جلال از آن من است. باز کسی دیگر را میآورند در حالی که دست دیگری را گرفته و میگوید: خدایا این مرا کشته است، الله تعالی میپرسد: چرا او را کشتهای؟ میگوید: خدایا! به خاطر این که عزت و سربلندی از آنِ فلانی باشد. الله تعالی میگوید: عزت و سربلندی از آن فلانی نیست،[22] آن گاه به گناهش گرفتار میشود»[23].
بنابراین، باید انسان از ریختن خون ناحق بپرهیزد، و از درگیریها و خصومتها و مواضع اتهام بپرهیزد و به هنگام خشم و غضب خود را کنترل نماید و از خداوند سلامتی و عافیت بخواهد.
حال و وضع بندگان در روز داوری و محاسبه
روز محشر و داوری، روز فیصله و قضاوت، روزی بس دشوار و سخت خواهد بود، جز کسی که خداوند آن را برایش آسان بگرداند. در آن روز مردم حالتهای گوناگونی خواهند داشت.
زیرا به هنگام عرضه شدن در محضر خداوند کریم، در آن ایستگاه مخوف و سراسیمگی گناهکار، انسانها از همدیگر اعلام بیزاری و برائت میکنند، و هر فرد نسب و قرابت خویش را فراموش میکند. چنان که الله تعالی میفرماید: ﴿فَإِذَا نُفِخَ فِی ٱلصُّورِ فَلَآ أَنسَابَ بَیۡنَهُمۡ یَوۡمَئِذٖ وَلَا یَتَسَآءَلُونَ١٠١﴾ [المؤمنون: 101]. «هنگامی که (برای بار دوم) در صور دمیده شود، هیچگونه خویشاوندی و نسبتی در میان آنان نمیماند (چرا که هر کسی در اندیشۀ نجات خویشتن است) و در آن روز از همدیگر نمیپرسند».
هر چند که دو نفر در صداقت و رفاقت خویش رابطهای قوی و محکم داشته باشند، اما در صحنۀ قیامت از همدیگر تبری میجویند و هر کدام، نفسی نفسی میگویند. چنان که الله تعالی میفرماید: ﴿وَلَا یَسَۡٔلُ حَمِیمٌ حَمِیمٗا١٠﴾ [المعارج: 10]. «و هیچ دوستی از دوستش نمیپرسد».
بلکه انسان از اهل و دوستانش میگریزد و از برادران و یارانش فرار میکند و همگی گردنها در برابر فرمانروا ذلیل و خوار شده و دشواریها نرم و ملایم گشته و صاحبان درک و خورد فروتن شدهاند.
خداوند میفرماید: ﴿وَعَنَتِ ٱلۡوُجُوهُ لِلۡحَیِّ ٱلۡقَیُّومِۖ وَقَدۡ خَابَ مَنۡ حَمَلَ ظُلۡمٗا١١١﴾ [طه: 111]. «در آن روز همۀ) چهرهها در برابر خداوندِ باقی و جاویدان، و گرداننده و نگهبانِ جهان (همچون اسیران) خضوع و خشوع میکنند و کُرنِش میبرند، و کسی که (در آن روز کوله بارِ) کفر را بر دوش کشد، (از لطف خدا) ناامید میگردد».
چه صحنهای بس وحشتناک خواهد بود!! خدایا بر ما رحم بفرما!.
مردم میلرزند، پیامبران تضرع و زاری میکنند، زبانها بند آمده، خِرَدها بیدار شدهاند، در حالی که اعمالی متنوع و مختلف انجام شده است!.
در آن روز، بندگان اعمالی را که انجام دادهاند، حاضر میبینند، چنان که الله تعالی میفرماید: ﴿یَوۡمَ تَجِدُ کُلُّ نَفۡسٖ مَّا عَمِلَتۡ مِنۡ خَیۡرٖ مُّحۡضَرٗا وَمَا عَمِلَتۡ مِن سُوٓءٖ تَوَدُّ لَوۡ أَنَّ بَیۡنَهَا وَبَیۡنَهُۥٓ أَمَدَۢا بَعِیدٗاۗ وَیُحَذِّرُکُمُ ٱللَّهُ نَفۡسَهُۥۗ وَٱللَّهُ رَءُوفُۢ بِٱلۡعِبَادِ٣٠﴾ [آل عمران: 30]. «روزی که هر کسی آنچه را از نیکی انجام داده است حاضر و آماده میبیند (و مایۀ سرور او میشود) و دوست میدارد کاش میان او و آنچه از بدی انجام داده است فاصلۀ زیادی میبود، و خداوند شما را از (نافرمانی) خودش برحذر میدارد، و خداوند نسبت به بندگان مهربان است».
بنابراین، در آن روز هیچ عملی که انسان در حیاتش انجام داده است، پنهان نمیشود.
﴿إِنَّا نَحۡنُ نُحۡیِ ٱلۡمَوۡتَىٰ وَنَکۡتُبُ مَا قَدَّمُواْ وَءَاثَٰرَهُمۡۚ وَکُلَّ شَیۡءٍ أَحۡصَیۡنَٰهُ فِیٓ إِمَامٖ مُّبِینٖ١٢﴾ [یس: 12]. «ما خودمان مردگان را زنده میگردانیم، و چیزهایی را که (در دنیا) پیشاپیش فرستادهاند و (کارهایی را که کردهاند، و همچنین) چیزهایی را که (در آن) بر جای نهاده مینویسیم. و ما همه چیز را در کتاب آشکار (لوح محفوظ) سرشماری مینماییم و مینگاریم».
خداوند اینگونه حال و عمل انسان را توصیف میمی نماید، هر آنچه را که قبل از مرگش از پیش فرستاده و اعمالی که پس از مرگش برجا گذشته که آثار او به شمار میآیند را ثبت میکند.
آری، محاسبه دقیق انجام میشود، بهطوری که اعمالی که قبل از مرگ انجام داده و اعمالی که پس از مرگش رها نموده است، همه حاضر میشوند. پس از اگر قرآنی را برجا گذاشته، چاهی را حفر نموده، نهری را به جریان انداخته، یتیمی را سرپرستی نموده، علمی را نشر نموده، فرزند صالحی را برجا گذاشته است، همۀ این موارد باقی میمانند و برایش صدقۀ جاری به شمار میروند.
همین گونه خواهد بود حال کسی که چیزی حرام را ترک نموده است، مانند این که مرده و محل فروش شراب را برجا گذاشته، یا رقاص خانهای بنا نموده، یا شبکۀ ماهوارهای را راه اندازی نموده که فساد را نشر میکند، و یا کتابهای فاسدی از وی بر جا مانده است.
همگی را انسان در جلوش حاضر میبیند، چنان که الله تعالی میفرماید: ﴿یُنَبَّؤُاْ ٱلۡإِنسَٰنُ یَوۡمَئِذِۢ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ١٣ بَلِ ٱلۡإِنسَٰنُ عَلَىٰ نَفۡسِهِۦ بَصِیرَةٞ١٤ وَلَوۡ أَلۡقَىٰ مَعَاذِیرَهُۥ١٥﴾ [القیامة: 13-15]. «در آن روز انسان را آگاه میسازند از چیزهایی که پیشاپیش فرستاده است و از چیزهایی که برجای گذاشته است. * اصلاً انسان خودش از وضع خود آگاه است. * در حالی که (به زبان) عذرهایی برای (دفاع از) خود میآورد».
هر چندت که انسان گناه را حقیر و ناچیز بداند، اما خداوند آن را در روز قیامت بزرگ میکند.
رسول خدا ج فرمود: «از گناهان کوچک و حقیر بپرهیزید، زیرا گناهان صغیره مانند گروهی هستند که در درّهای جمع میشوند و هر کدام تکه چوبی را میآورد، تا این که آن مقدار چوب جمع میکنند که نانشان را میپزند، و هر گاه بنده از گناهان صغیره مورد مؤاخذه قرار گیرد، نابود میشود»[24].
انواع حقوقی که در روز قیامت ادا شوند
حق، به چیزی گفته میشود که از انسان خواسته میشود تا آن را به دیگران بپردازد، و خداوند برای انسان حقوقی را قرار داده و نیز حقوقی را برای بنده تضمین نموده و او را هشدار داده است تا اگر در این حقوق کوتاهی نماید، او را محاسبه خواهد نمود.
حق خداوند بر بنده این است که او را عبادت کند و کسی را با او شریک نکند، نماز بخواند، زکات مالش را بپردازد و... بنابراین، نخستین سؤالی که از بندگان میشود، این است که شما در دنیا چه کسی را معبود خود ساخته اید و چه پاسخی به پیامبران دادهاید؟
همچنین از حقوق الله بر بندگان این است که عباداتی را که بر آنان واجب گردانید، را به جا آورد.
بنابراین، نماز نخستین عبادتی است که خداوند او را در مورد آن بازخواست خواهد کرد.
رسول خدا ج فرمود: «اولین عملی که بنده در روز قیامت در مورد آن محاسبه میشود، نماز اوست، پروردگار عزوجل به فرشتگان دستور میدهد: در نماز بندهام بنگرید، آیا آن را کامل کرده است یا ناقص؟ اگر آن را کامل کرده بود، کامل ثبت میگردد، و اگر در آن نقصی وجود داشت، بود، الله تعالی میفرماید: بنگرید، آیا نمازهای نفلی دارد؟ اگر نمازهای نفلی داشت، خداوند میفرماید: آن را از آنها کامل کنید، و سپس بقیۀ اعمالش بدین ترتیب میباشد»[25].
خداوند حقوقی را از برخی بندگان بر عهدۀ برخی دیگر قرار داده است، چنان که پدر حقوقی بر پسر دارد و همچنین همسایه بر همسایه، زن و شوهر بر همدیگر، و نیز حیوانات، درختان و... حقوقی دارند. و برخی از این حقوق مباح و برخی حرام هستند.
نخستین سؤالی که از حقوق بندگان میشود، خونها هستند، بنابراین، کسی که کشته شده، یا مجروح شده و خونش ریخته شده ، یا سرش شکسته است، این نخستین موردی خواهد بود که در مورد آن داوری انجام میگیرد.
رسول خدا ج فرمود: «نخستین داوریای که در روز قیامت در مورد حقوق انجام میگیرد، خونها خواهند بود»[26].
کسی که مردم را میزند: کسی که با زدن مردم را مورد تجاوز قرار میدهد، به همین ترتیب در روز قیامت از او قصاص گرفته میشود.
رسول خدا ج فرمود: «کسی که از روی ستم مردم را با شلاغ و تازیانه میزند، روز قیامت از او قصاص گرفته میشود»[27].
و نیز رسول خداج فرمود: «هر کس بردهای را بزند، در روز قیامت از او قصاص گرفته میشود»[28].
ام المؤمنین، ام سلمه ل گفت: رسول خدا ج در منزل من بود و در دستش مسواکی داشت، آن گاه کنیزک خود یا ام سلمه را صدا زد تا جایی که آثار خشم بر وی نمایان بود.
ام سلمه در جستجوی وی به حجرههای ازواج مطهرات رفت و او را در حالی یافت که با حیوانی بازی میکرد.
گفت: تو اینجا بازی میکنی، در حالی که رسول خدا ج منتظر توست.
کنیزک آمد و عرض کرد: به خدا سوگند من صدای شما را نشنیدهام که مرا صدا بزنید.
آنگاه رسول خدا ج فرمود: «از ترس قصاص نمیبود، تو را با این مسواک تنبیه میکردم»[29].
وقتی رسول خدا ج که پیامبر مقرب الله است، از قصاص میترسد، پس حال دیگر بندگان چگونه خواهد بود؟
مدیون: حقوق مردم ضایع نمیشود، بلکه خداوند حق هر صاحب حقی را میدهد، اگر چه چیز اندکی باشد.
رسول خدا ج میفرماید: «هر کس که ظلمی به برادرش نموده باشد، خواه به آبروی او لطمه زده و یا حق دیگری از او پایمال کرده است، همین امروز (در دنیا) از او طلب بخشش کند قبل از اینکه روزی (قیامت) فرا رسد که در آن، درهم و دیناری، وجود ندارد. زیرا اگر اعمال نیکی داشته باشد، (در آنروز) به اندازۀ ظلمی که نموده است، از آنها کسر میگردد. و اگر اعمال نیکی نداشته باشد، گناهان مظلوم را به دوش او (ظالم) میگذارند»[30].
بنابراین کسی که بمیرد و بر عهدهاش دیونی است که در دنیا آنها را پرداخت نکرده است، در روز قیامت، طلبگاران، به میزان طلبشان از نیکیهایش بر میدارند.
رسول خدا ج فرمود: «هر کس در حالی بمیرد که دینار یا درهمی از مردم بر عهدهاش باشد، از نیکیهایش فیصله میشود، زیرا در آنجا درهم و دیناری نخواهد بود»[31].
کسی که به مردم تهمت میزند: کسی که زن یا مردی را به زنا یا از این قبیل موارد، متهم نماید، در دنیا از او قصاص گرفته میشود، و اگر کسی بردهاش را به زنا متهم نماید، و در این اتهام دروغ بگوید، در روز قیامت حد شرعی بر وی اجرا میشود.
رسول خدا ج فرمود: «کسی که بردهاش را به زنا متهم نماید، در روز قیامت حد شرعی بر وی اجرا میشود، مگر این که در گفتهاش راستگو باشد»[32].
و نیز رسول خدا ج فرمود: «هر کس بردهاش را تهمت بزند، در حالی که او از آن کار بری است، روز قیامت به او شلاق زده میشود، مگر آن که واقعیت همان گونه باشد که او گفته است»[33].
سلطهگر بر ضعیفان: هر کس از قدرت و جایگاه یا زیرکیاش، سوء استفاده کرده و با نیرو و سلطهاش بر ضعیفان ستم روا داشته و بر آنان غلبه کند، خداوند در روز قیامت از او انتقام میگیرد.
چنان که در حدیث حضرت عایشه ل آمده است: «مردی به محضر آن حضرت ج آمد و نشست و گفت: یا رسول الله! من دو برده دارم که با من دروغ میگویند و به من خیانت میکنند و از من فرمان نمیبرند، من نیز آنان را ناسزا میگویم و آنان را میزنم، پس حال من با آنان چگونه است؟
خیانتها، دروغها و نافرمانیهای آنان با تو محاسبه میگردد، اگر کیفر دادن تو به آنان به اندازۀ گناهانشان بود، این برایت کفایت میکند و نه به نفع تو میشود و نه به زیانت، اما کیفر دادن تو نسبت به آنان کمتر بود، این برایت فضیلت است، و اگر کیفر دادن تو به آنان بیش از گناهانشان بود، به اندازۀ کیفر اضافی تو به انان، از تو قصاص گرفته میشود.
آنگاه آن مرد مقداری عقب رفت و گریه میکرد و فریاد میزد:
آن گاه رسول خدا ج فرمود: مگر آیۀ قرآن را نخواندهای که الله تعالی فرموده است: ﴿وَنَضَعُ ٱلۡمَوَٰزِینَ ٱلۡقِسۡطَ لِیَوۡمِ ٱلۡقِیَٰمَةِ فَلَا تُظۡلَمُ نَفۡسٞ شَیۡٔٗاۖ وَإِن کَانَ مِثۡقَالَ حَبَّةٖ مِّنۡ خَرۡدَلٍ أَتَیۡنَا بِهَاۗ وَکَفَىٰ بِنَا حَٰسِبِینَ٤٧﴾ [الأنبیاء: 47]. «و ما ترازوی عدل و داد را در روز قیامت خواهیم نهاد، و اصلاً به هیچ کسی کمترین ستمی نمیشود، و اگر به اندازۀ دانۀ خردلی (کار نیک یا بدی انجام گرفته) باشد، آن را حاضر و آماده میسازیم و بسنده خواهد بود که ما حسابرس و حسابگر باشیم».
آنگاه آن مرد گفت: «یا رسول الله! من راه بهتری بین خود و آنان از این نمییابم جز این که از آنان جدا شوم، شما را گواه میگیرم که آنان آزادند»[34].
بنابراین، وقتی ظلم و ستم چنین سرانجامی خواهد داشت، پس مناسب است تا ما از ستم روا داشتن بر دیگران بترسیم و از آن بر حذر باشیم.
در عین حال که رسول خدا ج فرمودهاند که ستم رواداشتن بر دیگران در روز قیامت برای ستمگر تاریکیهایی خواهد شد. آن حضرت ج فرمود: «از ظلم و ستم بپرهیزید، زیرا ظلم و ستم در روز قیامت به تاریکیهایی تبدیل خواهد شد»[35].
و نیز رسول خدا ج فرمود: «هر کس بر برادرش ستمی روا داشته، آبرویش را ریخته یا مالی از او برداشته، پس باید امروز از او حلالی بطلبد، پیش از این که برایش درهم یا دیناری باقی نماند، در آن روز اگر عمل نیکی داشته باشد، به عوض ستمش از آن برداشته میشود و اگر عمل نیکی نداشته باشد، از گناهان کسی که بر وی ستم روا داشته است، برداشته شده و بر او تحمیل میشود»[36].
از جمله عدالت خداوند و باریکی حکمتش درمیان مخلوقات این است که نه تنها این که حقوق بندگان را از یکدیگر میگیرد، بلکه حقوق حیوانات را نیز از یکدیگر میگیرد و از آنها قصاص میگیرد.
رسول خدا ج فرمود: «در روز قیامت حق هر صاحب حقی به اهل آن میرسد، حتی برای گوسفند بیشاخ از گوسفند شاخ دار قصاص گرفته میشود»[37].
حتی بین انسانها و حیوانات داوری میشود، چنان که اگر کسی در دنیا حیوانی را آزار داده است، در روز قیامت محاکمه شده و و به کیفر گناهش میرسد.
چنان که رسول خدا ج فرمود: «زنی به خاطر این که گربهای را زندانی کرده و تا این که مرده بود، عذاب داده شده و وارد دوزخ گردید، چون نه خود به او غذا و آب داده و نه او را رها کرده تا از حشرات زمین تغذیه کند»[38].
بنابراین، این اوج عدالت و انصاف است، زیرا خداوند بین دشمنیهای بندگان داوری میکند و حق ستمدیده را از ستمگر میگیرد، و حق هر صاحب حقی را به او میدهد، حق کسی را که مالش دزدیه شده است را از دزد و سارق میگیرد و حق مستضعف را از ستمگر باز پس میگیرد.
در روز رستاخیز، زمین با نور پروردگارش میرخشد، آن گاه که خداوند برای داوری بین مخاوقاتش متجلی میگردد و آن گاه پیامبران و گواهان آورده میشوند. خداوند میفرماید: ﴿وَأَشۡرَقَتِ ٱلۡأَرۡضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ ٱلۡکِتَٰبُ وَجِاْیٓءَ بِٱلنَّبِیِّۧنَ وَٱلشُّهَدَآءِ﴾ [الزمر: 69]. «و زمین با نور (تجلّی) خداوندگارش روشن میشود، و کتاب (و نامۀ اعمال به دست صاحبانش) گذاشته میشود و پیغمبران و گواهان آورده میشوند».
آن گاه در آن محکمه و دادگاه قیامت در میان آفریدگان داوری میشود و خداوند بر بندگانش گواه است و از احوالشان آگاه است و چیزی بر او پنهان نمیماند. چنالن که الله تعالی میفرماید: ﴿وَٱللَّهُ شَهِیدٌ عَلَىٰ مَا تَعۡمَلُونَ﴾ [آل عمران: 98]. «و خداوند بر اعمالِ شما گواه است».
پیامبر ما ج و امتش بر دیگر امتها گواهی میدهند
خداوند پیامبران را برای انسانها به عنوان رحمت فرستاده است تا آنان را به رحمت الله مژده داده و از عذابش بترسانند. همچنین برخی از اقوامشان راه هدایت را پیشه کرده و برخی اعراض نموده و رویگردان شدهاند.
وقتی در روز قیامت پیامبر با امتش گرد آورده میشود و همگی در برابر پروردگار مقتدر و حکیم میایستند، آن گاه وضعیتشان آن گونه خواهد بود که الله تعالی فرموده است: ﴿فَلَنَسَۡٔلَنَّ ٱلَّذِینَ أُرۡسِلَ إِلَیۡهِمۡ وَلَنَسَۡٔلَنَّ ٱلۡمُرۡسَلِینَ٦ فَلَنَقُصَّنَّ عَلَیۡهِم بِعِلۡمٖۖ وَمَا کُنَّا غَآئِبِینَ٧﴾ [الأعراف: 6-7]. «به طور قطع از کسانی که پیامبران بهسوی آنان روانه شدهاند میپرسیم و حتماً از پیغمبران هم میپرسیم. * مسلّماً آگاهانه برای آنان شرح میدهیم؛ چرا که ما از آنان بدور نشده ایم».
وقتی امتها راه تکذیب را پیش گرفته و منکر این امر میشوند که پیامبران چیزی را به آنان ابلاغ ننمودهاند، آنگاه پیامبرمان ج و امتش گواهی میدهند که پیامبران پیام الله را به آنان رساندهاند، چنان که الله تعالی میفرماید: ﴿لِّتَکُونُواْ شُهَدَآءَ عَلَى ٱلنَّاسِ﴾ [البقرة: 143]. «تا گواهانی بر مردم باشید».
رسول خدا ج فرمود: «روز قیامت، نوح فراخوانده میشود. میگوید: لبیک ای پروردگارم! آمادۀ خدمتم. خداوند میفرماید: آیا (آنچه را که به تو گفته بودم) ابلاغ کردی؟ میگوید: بلی. سپس از امتش میپرسند: آیا به شما ابلاغ کرد؟ میگویند: هیچ ترسانندهای نزد ما نیامده است. خداوند به نوح میگوید: چه کسی گواه تو است؟ میگوید: محمد و امتاش. آن گاه شما گواهی میدهید که او ابلاغ نموده است و پیامبر نیز گواه شماست. اینجاست که خداوند بلند مرتبه میفرماید: ﴿وَکَذَٰلِکَ جَعَلۡنَٰکُمۡ أُمَّةٗ وَسَطٗا لِّتَکُونُواْ شُهَدَآءَ عَلَى ٱلنَّاسِ وَیَکُونَ ٱلرَّسُولُ عَلَیۡکُمۡ شَهِیدٗا﴾ [البقرة: 143]. یعنی «شما را یک ملت میانه رو قرار دادیم تا روز قیامت، بر مردم، گواه باشید. و پیامبر اکرم ج بر شما گواه باشد»[39].
و نیز رسول خدا ج فرمود: «در روز قیامت پیامبری میآید که یک نفر با او همراه است و پیامبری میآید که دو نفر همراهاند و پیامبری میآید که تعداد بیشتری با او همراهند، آن گاه قومش فرا خوانده میشوند و به آنان گفته میشود: آیا پیامبرتان پیام الله را به شما ابلاغ کرده است؟ آنان میگویند: خیر، آنگاه به پیامبر گفته میشود: چه کسی گواهی میدهد که تو پیام الله را به آنان رسانیدهای؟ او میگوید: محمد و امتش، آن گاه امت محد ج فرا خوانده میشود و از آنان پرسیده میشود: آیا این پیامبر پیام الله را به امتش ابلاغ نموده است؟ آنان جواب میدهند: بلی، الله تعالی میفرماید: شما از کجا میدانید؟ انان میگویند: پیامبرمان ج به ما خبر داده است که پیامبران پیام الله را به امتهایشان رسانیدهاند و ما او را تصدیق کرده ایم»[40].
پیامبرمان ج بر امتش گواهی میدهد
رسول خدا ج بر امتش گواهی میدهد که او پیام خدا را به آنان رسانیده و احکام الله را برایشان ابراز داشته و آنان را انذار و تبشیر نموده است، آنان را به هر کار خیر راهنمایی کرده و از هر کار بدی بر حذر داشته است. چنان که الله تعالی میفرماید: ﴿فَکَیۡفَ إِذَا جِئۡنَا مِن کُلِّ أُمَّةِۢ بِشَهِیدٖ وَجِئۡنَا بِکَ عَلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِ شَهِیدٗا٤١﴾ [النساء: 41]. «(ای محمّد!) چگونه خواهد بود بدان گاه که از هر ملّتی گواهی بیاوریم و تو را (نیز به عنوان) شاهدی بر (قوم خود، از جمله) اینان بیاوریم»؟
ابوهریره س میگوید: رسول خدا ج آیۀ: ﴿یَوۡمَئِذٖ تُحَدِّثُ أَخۡبَارَهَا٤﴾ [الزلزلة: 4]. «آن روز که زمین از اخبارش سخن میگوید» را تلاوت نموده و آن گاه فرمود: آیا میدانید: اخبار زمین چیست؟ صحابه گفتند: خدا و رسولش بهتر میدانند. آن حضرت ج فرمود: اخبار زمین این است که علیه هر برده و کنیزی آنچه را که بر پشتش انجام داده است، گواهی میدهد و میگوید: وی فلان و فلان روز بر پشت من این عمل و این عمل را انجام داده است، این است اخبار آن»[41].
و نیز رسول خدا ج فرمود: «از زمین خود را محافظت نمایید؛ زیرا زمین مادر شماست، و هیچ کسی هیچ عمل خوب یا بدی را انجام نمیدهد مگر این که زمین آنها را بازگو خواهد کرد»[42].
پس وقتی بنده میداند که او با الله تعالی ملاقات میکند و خدایی که چیزی بر او پنهان نمیماند، پس چگونه بر آن کار جرأت پیدا میکند»؟
چشمی که با آن مینگرد، گوشی که با آن میشنود، دستی که با آن میگیرد و کسب میکند، پایی که با آن میرود، و حتی پوست بدنش از هر موضعی، علیه انسان گواهی میدهد و همچنین ساق دست، شکم، پشت و ران سخن میگوید.
چنان که الله تعالی میفرماید: ﴿ٱلۡیَوۡمَ نَخۡتِمُ عَلَىٰٓ أَفۡوَٰهِهِمۡ وَتُکَلِّمُنَآ أَیۡدِیهِمۡ وَتَشۡهَدُ أَرۡجُلُهُم بِمَا کَانُواْ یَکۡسِبُونَ٦٥﴾ [یس: 65]. «امروزه بر دهانهایشان مهر مینهیم، و دستهایشان با ما سخن میگویند، و پاهایشان بر (کارهایی که انجام میدادهاند و) چیزهایی که فراچنگ میآوردهاند، گواهی میدهند».
و نیز خداوند میفرماید: ﴿یَوۡمَ تَشۡهَدُ عَلَیۡهِمۡ أَلۡسِنَتُهُمۡ وَأَیۡدِیهِمۡ وَأَرۡجُلُهُم بِمَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ٢٤﴾ [النور: 24]. «در آن روزی که علیه آنان زبان و دست و پای ایشان بر کارهایی که کردهاند گواهی میدهند».
ای دریغا! از صحنهای که اعضای بدن گواهی داده و به سخن در میآیند!.
انس س میگوید: ما در محضر رسول خدا ج نشسته بودیم که آن حضرت ج به خنده در آمد و آن گاه فرمود: «آیا میدانید: من چرا خندیدم؟ صحابه گفتند: خدا و رسولش بهتر میدانند. فرمود: من از خطاب بنده به پروردگارش به خنده آمدم، آن گاه که میگوید: خدایا! مرا از ستم پناه نمیدهی؟ خداوند میگوید: بلی، او میگوید: خدایا! من کسی جز گواهی خودم را قبول ندارم.[43] خداوند میفرماید: امروز کافی است که خودت، گواه خودت باشی و نویسندگان گرانقدر گواهی دهند،آن گاه بر دهانش مُهر زده میشود و به اعضای بدنش دستور داده میشود که سخن بگویید، آنها اعمالی را که انجام دادهاند، بازگو میکنند، آن گاه به او اجازه داده میشود تا سخن گوید، او به اعضایش میگوید: دوری باد بر شما و گم شوید، من به خاطر شما دفاع میکردم»[44].
آری، به اعضایش، از قبیل دست ، پا و... دستور میرسد تا نسبت به آنچه انجام دادهاند، سخن بگویند. آنگاه آنها زبان گشوده و آدمی رسوا میشود و از زشتیها پرده بر میدارند و امور پنهان آشکار میشوند و انسانهای مغرور رسوا میشوند.
وقتی اعضای بدن اعتراف نموده و سخن میگویند در حالی که آدمی میشنود و اختیاری ندارد تا زبان اعتراض بگشاید، چون زبان قفل شده و از سخن گفتن باز داشته شده است. آن گاه به او اجازه داده میشود تا سخن بگوید، آنگاه به نکوهش و سرزنش آنان میپردازد، و میگوید: من از شما دفاع میکردم و میخواستم شما را از آتش دوزخ برهانم!.
رسول خدا ج در میان سخنانش در مورد مورد سؤال قرار گرفتن بندگان در روز قیامت فرمود:
«آن گاه با نفر سوم ملاقات میکند و به او نیز چنین میگوید. وی میگوید: خدایا! من به تو و کتابت و پیامبرانت ایمان آوردم و نماز خواندم و روزه گرفتم و در راه تو انفاق کردم و تا میتواند از خیر و خوبیها سخن میگوید. آن گاه به او گفته میشود: آیا گواهانمان را علیه تو بیاوریم؟ او در خودش میاندیشد که آن گواهان چه کسانی خواهند بود؟ چه کسی علیه من گواهی میدهد؟ آنگاه بر زبانش مهر زده میشود و به ران، گوشت و استخوانهایش گفته میشود: سخن بگویید و ران، گوشت و استخوان آنچه را که انجام دادهاند، بر زبان میآورند، این بدان جهت است تا برایش عذری باقی نماند و این فرد منافق است و کسی است که خداوند بر او خشمگین میشود»[45].
گواهی سنگها و درختان
درختان و سنگها به نفع یا زیان انسان گواهی دهند از جمله این که در روز قیامت بر مؤذن گواهی میدهند و این از فضیلت اذان است که هر کسی از جن، انسان، درختان و سنگها که اذان را بشنود، برای او گواهی میدهد. چنان که رسول خدا ج فرمود: «هیچ جن و انسان و چیزی دیگری صدای اذان را نمیشنود، مگر این که در روز قیامت برای او گواهی میدهد»[46].
نجوا...
خویشتن را محاسبه کنید قبل از آن که مورد محاسبه قرار گیرید،
و اعمالتان را وزد نمایید، قبل از آن که علیه شما وزن شوند،
و خود را بر عرضۀ بزرگ در نزد خداوند آماده کنید.
[1]- متفق علیه.
[2]- متفق علیه.
[3]- مسند احمد با سند صحیح.
[4]- متفق علیه.
[5]- صحیح مسلم.
[6]- منفق علیه. تعویذ و دم خواستن جایز است، اما در حدیث به این مطلب تشویق شده است که انسان خودش را با اوراد و وظایف دم کند، زیرا این کار افضلتر است، چون بنده با این کارش به الله توکل مینماید و چون هر گاه رسول خدا ج دچار بیماری میشد، خودش را دم میکرد، و وقتی بیماریاش شدّت یافت، عایشه دعا میخواند برای حصول برکت با دستان آنحضرت ج میمالید.
مراد از این که فال بد نمیگیرند، یعنی به هیچ چیزی اعم از دیدنی، شنیدنی، چشیدنی و بوییدنی فال بد نمیگیرند؛ زیرا عربها عادت داشتند که با پرنده فال میگرفتند و اگر چنان چه مرغ به سمت چپ پرواز میکرد، فال بد و شوم میگرفتند، در حالی که فال گرفتن حرام است و جایز نیست که کسی به روز، ماه یا چهره فال بگیرد.
مراد از این که بر پروردگارشان توکل میکنند، یعنی در تمام کارهایشان بر خداوند یکتا و یگانه اعتماد میکنند و هر کس بر الله توکل نماید، خداوند او را کفایت میکند و هر کس را که الله کفایت کند، او را در برابر هر چیزی حفاظت میکند و برایش کافی میشود.
[7]- مسند احمد و ترمذی با سند صحیح.
[8]- صحیح مسلم.
[9]- متفق علیه.
[10]- متفق علیه.
[11]- صحیح مسلم و ابن ماجه.
[12]- تفسیر ابن جریر در ذیل این آیه.
[13]- صحیح مسلم.
[14]- سنن ترمذی.
[15]- سنن ترمذی.
[16]- عمدة التفسیر احمد شاکر با اسناد صحیح، 1/657.
[17]- تفسیر ابن کثیر، ذیل آیۀ:. ﴿وَلَا تَقۡفُ مَا لَیۡسَ لَکَ بِهِۦ عِلۡمٌ﴾ [الإسراء: 36].
[18]- ابن ماجه با سند صحیح.
[19]- متفق علیه.
[20]- متفق علیه.
[21]- یعنی بدان جهت او را کشتم که کافر بود و با مسلمانان میجنگید، یا مرتکب چنان عملی گردید که کشتنش را واجب میگردانید. مصنف ابن أبی شیبة، 22 / 340، (مترجم).
[22]- یعنی او را با انگیزۀ غلبۀ فلانی بر مردم یا بنابر دستور فلانی کشتهام. المصنف ابن أبی شیبة، 22 / 340، (مترجم).
[23]- سنن نسائی با سند صحیح.
[24]- صحیح ابن حبان و مسند احمد با سند صحیح.
[25]- سنن ترمذی.
[26]- متفق علیه.
[27]- بیهقی و بخاری در ادب المفرد با روایت صحیح.
[28]- مسند بزار با روایت صحیح لغیره
[29]- مسند ابویعلی الموصلی.
[30]- صحیح بخاری.
[31]- سنن ابن ماجه با سند صحیح.
[32]- صحیح مسلم.
[33]- صحیح بخاری.
[34]- سنن ترمذی و مسند احمد با سند صحیح.
[35]- صحیح مسلم.
[36]- صحیح بخاری.
[37]- متفق علیه.
[38]- متفق علیه.
[39]- صحیح بخاری.
[40]- مسند احمد با سند صحیح.
[41]- سنن ترمذی و گفته این حدیث حسن و صحیح است.
[42]- مسند احمد.
[43]- یعنی این انسان بر اثر شدت دروغگوییاش ، شهادت هیچ کسی از فرشتگان و ... نمیپذیرد، و میگوید: جز خودم گواهی کسی دیگر را قبول ندارم، من خودم به عملکردم گواهی میدهم، آن گاه دهانش قفل میشود و به اعضایش دستور میرسد که سخن بگویند.
[44]- صحیح مسلم.
[45]- صحیح مسلم.
[46]- صحیح بخاری.