معرفی سوره: سورهی «مزّمل» مکّی است و بعد از سورهی «مدّثّر» نازل شده و شامل 20 آیه است.
مناسبت آن با سورهی قبل: پایانبخش آیات سورهی جن در بحث توحید و یکتاپرستی، نبوت و ابلاغ وحی الهی است و آغازگر و بلکه محور سورهی مزّمّل در مورد خاتم پیامبران است.
محور سوره: رسول الله ص حول محور دعوت و نماز شب جهت پاسداری از کیان انسانیت.
سوره دارای سه مبحث است:
سبب نزول:
امام بخاری از جابر بن عبدالله روایت میکند: رسول الله ص از فترت وحی سخن میگفت و من شنیدم که فرمود: «فَبَیْنَا أَنَا أَمْشِى سَمِعْتُ صَوْتًا مِنَ السَّمَاءِ، فَرَفَعْتُ بَصَرِى قِبَلَ السَّمَاءِ فَإِذَا الْمَلَکُ الَّذِى جَاءَنِى بِحِرَاءٍ قَاعِدٌ عَلَى کُرْسِىٍّ بَیْنَ السَّمَاءِ وَالأَرْضِ، فرُعِبتُ مِنْهُ فَجُئِثْتُ أَهْلِى فَقُلْتُ زَمِّلُونِى زَمِّلُونِى. فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلۡمُدَّثِّرُ ١ قُمۡ فَأَنذِرۡ ٢﴾ إِلَى قَوْلِهِ ﴿وَٱلرُّجۡزَ فَٱهۡجُرۡ ٥﴾ فَحَمِیَ الْوَحْیُ وَتَتَابَعَ» یعنی: «روزی در حالی که راه میرفتم صدایی از آسمان شنیدم، نگاهم را بهسوی آسمان بلند کردم، دیدم همان فرشتهای که در غار حرا نزد من آمده بود بر روی کرسی میان آسمان و زمین نشسته است. پس از آن صحنه ترسیدم و به نزد خانوادهام برگشتم و گفتم: مرا بپوشانید، مرا بپوشانید؛ پس آنگاه خداوند این آیات را نازل فرمود: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلۡمُدَّثِّرُ ١ قُمۡ فَأَنذِرۡ ٢﴾ [المدثر: 1-2]. تا این سخن پروردگار: ﴿وَٱلرُّجۡزَ فَٱهۡجُرۡ ٥﴾ [المدثر: 5]. بعد از این، پیوسته وحی ادامه یافت».
در روایتی دیگر از این حدیث آمده است که رسول الله ص فرمود: «دَثِّرُونِى وَصُبُّوا عَلَىَّ مَاءً بَارِدًا - قَالَ - فَدَثَّرُونِی وَصَبُّوا عَلَىَّ مَاءً بَارِدًا قَالَ فَنَزَلَتْ ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلۡمُدَّثِّرُ ١ قُمۡ فَأَنذِرۡ ٢ وَرَبَّکَ فَکَبِّرۡ ٣﴾» یعنی: «مرا در جامه بپیچید و بر من آب سرد بریزید، پس مرا در جامه پیچیدند و بر من آب سرد ریختند و خداوند این آیات را نازل کرد...» و به همین سبب خداوند ایشان را «مرَّثِّر» یعنی «جامه بر خود پیچیده» نامید.
بسیاری از علما بر این نظرند که سورهی مزّمّل نیز به همین سبب و در پی سورهی مدّثّر و یا با اندکی تاخیر نازل شده است، و حتی برخی مفسرین، نزول سورهی مزمل را بر سورهی مدّثّر مقدم میدانند.
مبحث اول: نماز شب عامل ثبات و استقامت
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلۡمُزَّمِّلُ ١ قُمِ ٱلَّیۡلَ إِلَّا قَلِیلٗا ٢ نِّصۡفَهُۥٓ أَوِ ٱنقُصۡ مِنۡهُ قَلِیلًا ٣ أَوۡ زِدۡ عَلَیۡهِ وَرَتِّلِ ٱلۡقُرۡءَانَ تَرۡتِیلًا ٤ إِنَّا سَنُلۡقِی عَلَیۡکَ قَوۡلٗا ثَقِیلًا ٥ إِنَّ نَاشِئَةَ ٱلَّیۡلِ هِیَ أَشَدُّ وَطۡٔٗا وَأَقۡوَمُ قِیلًا ٦ إِنَّ لَکَ فِی ٱلنَّهَارِ سَبۡحٗا طَوِیلٗا ٧ وَٱذۡکُرِ ٱسۡمَ رَبِّکَ وَتَبَتَّلۡ إِلَیۡهِ تَبۡتِیلٗا ٨ رَّبُّ ٱلۡمَشۡرِقِ وَٱلۡمَغۡرِبِ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ فَٱتَّخِذۡهُ وَکِیلٗا ٩﴾ [المزمل: 1-9].
ترجمه:
به نام خداوند بخشایندهی مهربان
«ای جامه بر خود پیچیده! (1) شب هنگام به پا خیز مگر اندکی (از آن) (2) نیمهی آن، یا اینکه اندکی از آن (نیمه) را (هم) بکاه (3) یا اندکی بر آن (نیمه) بیفزای و قرآن را شمرده شمرده بخوان (4) ما به زودی گفتاری سنگین را بر تو نازل خواهیم کرد (5) به راستی که شب زندهداری دارای موافقتی بیشتر (بین زبان و دل) و گفتاری استوارتر است (6) بیگمان تو را در روز مشغلهی فراوان است (7) و نام پروردگارت را یاد کن و چنانکه باید بهسوی او (از همه چیز) دل بکَن (8) پروردگار مشرق و مغرب، که هیچ معبودی جز او نیست پس او را وکیل (و کارسازِ خود) گیر (9)».
توضیحات:
﴿ٱلۡمُزَّمِّلُ﴾ (المٌتَزُمِّل): خود را پوشاننده، جامه بر سر کشیده؛ استفاده از این واژه در نزد عرب جهت ملاطفت و مهربانی با مخاطب است و هرگاه عرب بخواهد با کسی به ملاطفت رفتار کند او را با بیان حالتی که در آن لحظه مشغول به آن است صدا میزند مثل یا أباتراب؛ در این جا نیز چون پیامبر ص خود را بر زیر لباسشان پوشانده بود خداوند او را با اسم مشتق از همان حالت مورد خطاب قرار داد. ﴿قُمِ﴾: به پاخیز و برای عبادت شبانه به پا ایست. لفظ «ٱلَّیۡلَ» مفعول فیه برای فعل «قُم» میباشد. ﴿إِلَّا قَلِیلٗا﴾: مگر اندکی از شب که به استراحت و خواب میگذارانی. ﴿نِّصۡفَهُ﴾: نمیهای از شب را به عبادت بپرداز. ﴿أَوِ ٱنقُصۡ﴾: کمتر از نیمی از شب را به عبادت بپرداز. ﴿أَوۡ زِدۡ عَلَیۡهِ﴾: یا اینکه به عبادت نیمی از شب بیفزای و بیشتر از نیم شب را به عبادت بگذران.
نکته: در این آیات خداوند حداقل عبادت شبانه را یک سوم، حداکثر را دو سوم و حد وسط را نیمی از شب بیان داشته است.
﴿تَرۡتِیلًا﴾: (رتل): شمرده، منظم و همراه با تدّبر.
نکته: امر به ترتیل قرآن بعد از امر به قیام لیل بدین خاطر است که تأثیرگذاری نماز به قرائت قرآن و تدّبر در آن برمیگردد و این صفتی است که نمازگزار باید آن را در تمامی نمازهایش مد نظر داشته باشد.
﴿سَنُلۡقِی عَلَیۡکَ﴾ (لقی): بر تو إلقا خواهیم کرد، یعنی گفتاری به نام قرآن را بر تو نازل خواهیم نمود. ﴿قَوۡلٗا ثَقِیلًا﴾ (ثقل): قول سنگین، مراد از این سنگینی میتواند سه چیز باشد: 1- سخنی والامقام و دارای قدر و منزلتی بزرگ که این قدر و مقام بر تو سنگینی خواهد کرد. 2- اوامر و نواهی و تکالیفی در آن است که بر تو و دیگر مکلّفین سنگینی خواهد نمود. 3- الفاظ قرآن به گونهای است که فرود آمدن و به خاطر سپردن آن بر تو سنگینی میکند و حقا که بر دیگر مؤمنین هم نگهداری و حفظ آن در سینه، کاری سن سنگین است.
﴿نَاشِئَةَ ٱلَّیۡلِ﴾ (نشأ): در اصل به معنای ایجاد است و در این جا منظور اوقات و لحظات پرتأثیری است که در نتیجهی برخاستن شبانه ایجاد میشود و میتوان از آن بهرههای معنوی فراوانی برد. ﴿أَشَدُّ وَطۡٔٗا﴾: اصل «وطئ» به معنای گام نهادن و وارد شدن است و زمانی که با لفظ «أشدّ» همراه شود استحکام و صلابت آن را میرساند، از این رو دو مفهوم از این اصطلاح قابل فهم است: 1- قدم نهادن در عبادت شبانه دارای پایداری بیشتر و تأثیری شگرف در وجود انسان است، زیرا زبان او با قلب او همراهتر خواهد بود. 2- مشغول شدن به عبادت شبانه در مقایسه با عبادت روزانه دارای مشقت و دشواری بیشتری است.
﴿أَقۡوَمُ﴾: استوارتر و تأثیرگذارتر. ﴿قِیلًا﴾: (قولاً) یعنی آیاتی از قرآن که در قیام شبانه قرائت میشود دارای تأثیری پایدارتر بر نفس است، زیرا حضور قلب و ذهن به خاطر سکوت و آرامش شبانه بیشتر و بستر مناسب جهت تفکر و تدبر در معانی قرآن مهیاتر است. ﴿سَبۡحٗا﴾ (سبح): اصل «سَبح» به معنای حرکت و جریان است و به شنا «سَبح» گویند، زیرا با حرکات دست و پا همراه است. مراد از «سَبح» در این جا مشاغل روزانه است، زیرا انسان جهت رفع حوایج و نیازهای خویش پیوسته در حرکت و تکاپوست، بنابراین شایسته است قسمتی از شب را به عبادت اختصاص دهد و اوقات طولانی روز را به امور معیشتی خویش بپردازد. ﴿وَٱذۡکُرِ ٱسۡمَ رَبِّکَ﴾: پیوسته و در هر حالت و لحظهای از شبانهروز به یاد خداوند باش و او را در نزد خویش یاد کن و لحظهای از یاد او غافل مشو. ﴿تَبَتَّلۡ﴾: اصل «تَبتُّل» به معنای إنقطاع است، یعنی میل و نظر خویش را از مادیات دنیوی و مشغول گشتن به آن قطع کن و خالصانه متوجه خدا باش و تنها بهسوی او متمایل شو. ﴿تَبۡتِیلٗا﴾: مفعول مطلق تأکیدی است. ﴿وَکِیلٗا﴾: آن که امور را به او میسپارند و به او اعتماد میکنند.
مفهوم کلی آیات:
تبلیغ و دعوت در مقابل شرک و کفر مستلزم تقویت درون جهت برخورد با تمامی ناملایماتی است که در این مسیر خواه ناخواه به انسان روی خواهد آورد و چه بسا او را از راه صحیح و مستقیم منحرف ساخته و یا حداقل نیروی او را تحلیل بخشد. نماز شب و عبادت شبانه نخستین ابزاری است که خداوند آن را به سبب ارزشهای فراوان آن در جهت اصلاح و تقویت نفس بر پیامبر واجب میسازد. ارزشهایی شامل آمادهسازی قلب برای پذیرش تکلیف، تأثیر شگرف بر درون و پایداری آن و درک صحیحتر از مفاهیم قرآن و آیات خداوند که همهی این موارد بازتابی از خلوت شبانه با خداوند خواهد بود.
مبحث دوم: استقامت در راه حقیقت
﴿وَٱصۡبِرۡ عَلَىٰ مَا یَقُولُونَ وَٱهۡجُرۡهُمۡ هَجۡرٗا جَمِیلٗا ١٠ وَذَرۡنِی وَٱلۡمُکَذِّبِینَ أُوْلِی ٱلنَّعۡمَةِ وَمَهِّلۡهُمۡ قَلِیلًا ١١ إِنَّ لَدَیۡنَآ أَنکَالٗا وَجَحِیمٗا ١٢ وَطَعَامٗا ذَا غُصَّةٖ وَعَذَابًا أَلِیمٗا ١٣ یَوۡمَ تَرۡجُفُ ٱلۡأَرۡضُ وَٱلۡجِبَالُ وَکَانَتِ ٱلۡجِبَالُ کَثِیبٗا مَّهِیلًا ١٤ إِنَّآ أَرۡسَلۡنَآ إِلَیۡکُمۡ رَسُولٗا شَٰهِدًا عَلَیۡکُمۡ کَمَآ أَرۡسَلۡنَآ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ رَسُولٗا ١٥ فَعَصَىٰ فِرۡعَوۡنُ ٱلرَّسُولَ فَأَخَذۡنَٰهُ أَخۡذٗا وَبِیلٗا ١٦ فَکَیۡفَ تَتَّقُونَ إِن کَفَرۡتُمۡ یَوۡمٗا یَجۡعَلُ ٱلۡوِلۡدَٰنَ شِیبًا ١٧ ٱلسَّمَآءُ مُنفَطِرُۢ بِهِۦۚ کَانَ وَعۡدُهُۥ مَفۡعُولًا ١٨ إِنَّ هَٰذِهِۦ تَذۡکِرَةٞۖ فَمَن شَآءَ ٱتَّخَذَ إِلَىٰ رَبِّهِۦ سَبِیلًا ١٩﴾ [المزمل: 10-19].
ترجمه:
«و صبر کن بر آنچه میگویند و آنان را به شیوهای نیکو رها کن (10) و مرا با تکذیب کنندگانِ برخوردار از نعمت واگذار و اندکی آنها را مهلت ده (11) بیگمان در نزد ما زنجیرهایی سنگین و آتشی شعلهور است (12) و عذابی گلوگیر و عذابی دردناک (13) روزی که زمین و کوهها به لرزه درآید و کوهها به سان تودهی شن روان گردد (14) همانا ما فرستادهای بهسوی شما فرستادیم که گواه بر شماست چنانکه فرستادهای بهسوی فرعون فرستادیم (15) اما فرعون آن فرستاده را نافرمانی کرد، پس ما نیز او را به سختی گرفتیم (16) پس اگر کفر ورزیدید چگونه پرهیز میکنید از روزی که (وحشت و سختی آن) کودکان را پیر گرداند! (17) آسمان بدان سبب شکافته باشد، وعدهی او انجام شدنی است (18) به راستی که این (آیات) اندرزی است، پس هر کس که خواهد راهی را بهسوی پروردگارش در پیش گیرد (19)».
توضیحات:
﴿وَٱهۡجُرۡهُمۡ﴾ (هجر): آز آنها دوری کن و آنها را مهجور بگذار. ﴿هَجۡرٗا جَمِیلٗا﴾: دوری کردن و ترک نمودنی زیبا و نیکو که بدون اعتراض و رو در رو شدن با آنها باشد. بدیهی است که این مطلب به آغاز دعوت و قبل از مشروعیت جهاد برمیگردد و اشارهای به مرحلهی اول دعوت و تبلیغ است. ﴿ذَرۡنِی وَٱلۡمُکَذِّبِینَ﴾: مرا با تکذیب کنندگان تنها بگذار که خود میدانم چگونه عقوبتشان کنم. ﴿أُوْلِی ٱلنَّعۡمَةِ﴾: دارای نعمت و مال، توانگران؛ اشاره به بزرگان ثروتمند هر قومی دارد که در نظر عوام بزرگ مینمایند و بدین خاطر مایهی گمراهی بسیاری از ضعیفان میگردند.
نکته: لفظ «نَعمة» با فتح نون به معنای بهرهمندی از نعمت، و با کسر (نِعمة) به معنای نعمت و عطیه، و با ضم (نُعمة) به معنای اثر نعمت یعنی شادابی است. ﴿مَهِّلۡهُمۡ﴾ (مهل): آنها را مهلت ده و با نرمی رفتار کن و در عذابشان عجله نکن. ﴿أَنکَال﴾ ج نِکْل: زنجیرهای سنگین که مجرمین را با آن در بند کنند. ﴿جَحِیم﴾: در اصل به معنای برافروختگی است و به آتش جهنم جحیم گویند، چون شعلههای آن برافروخته گردد و زبانه کشد. ﴿ذَا غُصَّةٖ﴾ (عصّ): به آنچه سبب تنگ شدن و مسدود گشتن حلق شود غُصّه گویند که میتواند دارای اسباب مادی و معنوی فراوانی باشد؛ در این جا مراد غذاهای جهنمی مانند ضریع (خار مغیلان) است که بعد از خوردن در گلو مانده و نه پایین و نه بالا میآید و بدین سان مجرای تنفس را تنگ مینماید. ﴿تَرۡجُفُ﴾ (رجف): شدیداً به خود میلرزد. ﴿کَثِیبٗا﴾ (کثب): در اصل به معنای انباشته و انبوه است و در این جا منظور انبوهی از شن و سنگریزه است که در نتیجهی لرزش کوهها بر روی هم انباشته گردد. ﴿مَّهِیلًا﴾ (هیل): اصل آن مَهیول است (مثل مَکیل و مَکیول)؛ نرم و روان بهگونهای که با قدم گذشتن بر آن به حرکت درآید.
نکته: سیر دگوگونی کوهها در هنگام برپایی قیامت بدین صورت است که ابتدا با لرزشی شدید از جا کنده شده و فرو میریزد و تبدیل به تودهای از شن نرم و روان میگردد، سپس این تودههای رنگین همچون پشم رنگینی در هوا به حرکت درآمده و متلاشی میگردد و غبار حاصل از آنها تنها سرابی از آن را برجای میگذارد.
﴿إِنَّآ أَرۡسَلۡنَآ إِلَیۡکُمۡ﴾: خطاب به اهل مکه، کفار عرب و تمامی کافران است و مراد از رسول، محمد مصطفی ص که در قیامت، گواهی علیه کافران خواهد بود و مراد از فرستاده بهسوی فرعون نیز موسی است که فرعون شدیداً به مقابله با او برخاست. ﴿أَخَذۡنَٰهُ﴾: گرفتیم او را و در دریا غرق نمودیم. ﴿وَبِیل﴾ (وَیْل): سنگین و شدید و ناخوشایند. ﴿فَکَیۡفَ تَتَّقُونَ﴾: اگر کافر شدید پس چگونه خویش را از وحشت و سختی روزی که کودکان را پیر میسازد در امان میدارید؟ به صورت دیگری نیز این آیه قابل معناست: پس چگونه پرهیزکار خواهید شد اگر کفر ورزید به آن روزی که کودکان را پیر میسازد؟ ﴿شِیب﴾ ج أشْیب: پیر و سالخورده، و این میتواند حادثهای حقیقی و یا مثالی از ضعف قوای حرکتی انسان در هنگام مواجهه با حوادث هولناک قیامت باشد. ﴿مُنفَطِرُ﴾: شکافنده. ﴿بِهِ﴾: به سبب وحشت آن روز. ﴿مَفۡعُولًا﴾: انجام شدنی است و هیچ شکی در وقوع آن نیست. ﴿تَذۡکِرَةٞ﴾: موعظه، عبرت و یادآوری کننده. ﴿فَمَن شَآءَ ٱتَّخَذَ﴾: پس هر کس که خواست در پرتو طاعت و عبادت، راه نجاتی بهسوی خشنودی پروردگارش برمیگزیند. این آیه بدین صورت نیز قابل معناست: پس هر کس که خدا بخواهد راهی را بهسوی پرودرگارش برمیگزیند.
مهفوم کلی آیات:
عقوبت کافران ممکن است مدتی به تأخیر افتد اما محال است که خداوند از آن غافل گردد و یا از آن صرف نظر کند. این سنت خداوند، بشارتی بر قلب پیامبر است که با هجوم همه جانبهی تبلیغات کفرآمیز ثروتمندان و سران شرک مواجه بود. سنتی تغییر ناپذیر از نزد خداوند که هر چند مهلتی اندک را برای کافران به همراه دارد اما توأم با عذابی دردناک و غُلّ و زنجیرهایی آهنین و گداخته در روزی مثال زدنی خواهد بود. روزی که شدت ترس و هراس آن همه چیز را در برمیگیرد و تمامی کائنات را در هم مینوردد و هیچ أمان و خلاصی از آن روز نیست مگر برای آنکه از این دنیا راه نجات و خلاص خویش را پیدا کند و خود را به سرمنزل امنیت برساند.
مبحث سوم: تعامل کریمانه خداوند با بندگان
﴿إِنَّ رَبَّکَ یَعۡلَمُ أَنَّکَ تَقُومُ أَدۡنَىٰ مِن ثُلُثَیِ ٱلَّیۡلِ وَنِصۡفَهُۥ وَثُلُثَهُۥ وَطَآئِفَةٞ مِّنَ ٱلَّذِینَ مَعَکَۚ وَٱللَّهُ یُقَدِّرُ ٱلَّیۡلَ وَٱلنَّهَارَۚ عَلِمَ أَن لَّن تُحۡصُوهُ فَتَابَ عَلَیۡکُمۡۖ فَٱقۡرَءُواْ مَا تَیَسَّرَ مِنَ ٱلۡقُرۡءَانِۚ عَلِمَ أَن سَیَکُونُ مِنکُم مَّرۡضَىٰ وَءَاخَرُونَ یَضۡرِبُونَ فِی ٱلۡأَرۡضِ یَبۡتَغُونَ مِن فَضۡلِ ٱللَّهِ وَءَاخَرُونَ یُقَٰتِلُونَ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِۖ فَٱقۡرَءُواْ مَا تَیَسَّرَ مِنۡهُۚ وَأَقِیمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتُواْ ٱلزَّکَوٰةَ وَأَقۡرِضُواْ ٱللَّهَ قَرۡضًا حَسَنٗاۚ وَمَا تُقَدِّمُواْ لِأَنفُسِکُم مِّنۡ خَیۡرٖ تَجِدُوهُ عِندَ ٱللَّهِ هُوَ خَیۡرٗا وَأَعۡظَمَ أَجۡرٗاۚ وَٱسۡتَغۡفِرُواْ ٱللَّهَۖ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِیمُۢ ٢٠﴾ [المزمل: 20].
ترجمه:
«بیگمان پروردگارت میداند که تو نزدیک به دو سوم شب و (گاه) نصف آن و (گاه) یک سوم آن را (برای عبادت) برمیخیزی، و (نیز) جماعتی از کسانی که با تو همراهند؛ و خداست که شب و روز را میسنجد؛ معلوم داشت که شما هرگز آن را تاب نمیآورید، لذا از شما درگذشت، پس بخوانید آنچه را از قرآن که (برایتان) میسّر باشد؛ (خداوند) دانست که از میان شما بیمارانی خواهند بود و دیگرانی که در زمین سفر کرده از فضل خداوند طلب میکنند و عدهای (دیگر نیز) در راه خدا در حال پیکارند پس (اینک) بخوانید هر آنچه از آن (که برایتان) میسر شد، و نماز بر پای دارید و زکات بپردازید و به خداوند وامی نیکو بدهید، و آنچه برای خودتان از خوبی پیش میفرستید آن را نزد خداوند به اعتبار پاداش، بهتر و بزرگتر خواهید یافت، و از خداوند آمرزش بخواهید که بیگمان خداوند آمرزندهی مهربان است (20)».
توضیحات:
﴿تَقُومُ﴾: برمیخیزی برای عبادت و نماز. ﴿أَدۡنَىٰ﴾ (دنی): نزدیکتر و کمتر. ﴿ثُلُثَیِ﴾: دوسوم. ﴿ثُلُثَ﴾: یکسوم. ﴿طَآئِفَةٞ مِّنَ ٱلَّذِینَ مَعَکَ﴾: منظور اصحاب پیامبر است. ﴿وَٱللَّهُ یُقَدِّرُ﴾: گاهی روز و گاهی شب طولانیتر است و گاهی نیز یکسانند و در تمامی حالات کاملاً بر اعمال شما واقف است و مقدار عبادت شما چندان برای او مهم نیست. ﴿لَّن تُحۡصُوهُ﴾: نمیتوانید مقدار حقیقی شب و روز را بر شمارید و یا اینکه توان آن را ندارید که همه یا قسمت عمدهای از شب به عبادت بپردازید. ﴿فَتَابَ عَلَیۡکُمۡ﴾: پس خداوند بر شما بخشید و تخفیف قائل شد. ﴿تَیَسَّرَ﴾: میسر و ممکن شد. ﴿ٱلۡقُرۡءَانِ﴾: در این جا مراد آیاتی از قرآن است که در نماز شب خوانده میشود، لذا مقصود اصلی از قرآن در این آیه، نماز است. در آیات دیگری نیز از لفظ قرآن به معنای مطلق نماز استفاده شده است، مثل ﴿وَقُرۡءَانَ ٱلۡفَجۡرِ﴾ [الاسراء: 78]. که منظور نماز صبح است، چنانکه بر عکس این نیز در قرآن استعمال شده است، یعنی اطلاق لفظ نماز به معنای قرآن: ﴿وَلَا تَجۡهَرۡ بِصَلَاتِکَ وَلَا تُخَافِتۡ بِهَا﴾ [الاسراء: 110] که منظور آیاتی از قرآن است که در نماز قرائت میشود.
نکته: بسیاری از مفسران عبارت ﴿فَٱقۡرَءُواْ مَا تَیَسَّرَ مِنَ ٱلۡقُرۡءَانِ﴾ را دلیل بر عدم وجوب نماز شب میدانند و وجوب آن را تنها بر پیامبر بنابر آیهی 79 سورهی إسراء ﴿وَمِنَ ٱلَّیۡلِ فَتَهَجَّدۡ بِهِۦ نَافِلَةٗ لَّکَ﴾ [الاسراء: 79]. ثابت میدادند. ﴿یَضۡرِبُونَ فِی ٱلۡأَرۡضِ﴾: اصطلاحی برای مسافرت کردن است که در آیات دیگری نیز استفاده شده است [النساء: 101]. ﴿یَبۡتَغُونَ﴾: طلب میکنند. ﴿فَضۡلِ ٱللَّهِ﴾: بخشش و روزی خداوند ﴿یُقَٰتِلُونَ﴾: قتال و جنگ میکنند.
نکته: سه دلیل را خداوند جهت تخفیف در وجوب نماز شب و قرار دادن آن به عنوان سنت بیان نمود: 1- مریضی 2- مسافرت 3- جهاد.
﴿مِنۡهُ﴾: از قرآن. ﴿أَقۡرِضُواْ﴾: قرض دهید، إنفاق کنید. عرب از واژهی قرض جهت بیان کار نیکو و خیرخواهانه استفاده میکند، لذا هر دو مفهوم میتواند صحیح باشد: 1- قرض دادن برای مدت معین با شرط برگشت اصل آن 2- قرض بلاعوض مثل صدقات و خیرات. ﴿قَرۡضًا حَسَنٗا﴾: خالصانه و به دور از منت و اذیت و انتظار پاداش و قدردانی. ﴿تُقَدِّمُواْ﴾: از پیش فرستادهاید، اعمال نیکو و خیراتی که در زمان حیات خویش انجام میدهید و به آخرت میفرستید. ﴿تَجِدُوهُ عِندَ ٱللَّهِ﴾: ثواب آن کارها را نزد خداوند خواهید یافت و چندین برابر آن برایتان نوشته میشود. ﴿هُوَ﴾: اجر و ثواب أخروی. ﴿خَیۡرٗا﴾: بهتر است از أجر دنیوی و آنچه در دنیا باقی گذاشتهاید. از لحاظ إعرابی مفعولُ به دوم برای فعل (تَجدوه) است. ﴿أَعۡظَمَ أَجۡرٗا﴾: از لحاظ أجر و ثواب بسیار پر أجرتر است. ﴿ٱسۡتَغۡفِرُواْ ٱللَّهَ﴾: از سیئات و نقصان حسنات در پیشگاه خداوند استغفار کنید.
مفهوم کلی آیات:
شکرگزاری در برابر نعمت از یک سو و اصلاح نفس سرکش در برابر آفات مادی و معنوی از سوی دیگر نیاز به عبادتی دارد که در برابر رحمت و فضل بیکران خداوند آبروداری کند و با اسباب فراوان إسارت نفس با صلابت مقابله نماید. بدیهی است اینگونه عبادت از سوی هیچ بندهای امکان پذیر نیست، از این رو بار دیگر فضل بیمانند خداوند پیش قدم شده و ضعف ذاتی بنده را با لفاف بخشایش و رحمت خویش میپوشاند و تنها آن اندازه عبادت را از بنده طلب میکند که ابراز بندگی و اقرار به نیازمندی او باشد. اما شگفتا که آدمی بر این عبادت ناچیز هم پایداری نداشته و اندیشهی رفاه و راحتی تا اندازهای بر او مسلط گشته که پیوسته در پی آن است تا بفهمد چه عبادتی را خدا واجب کرده تا حداقلی از آن را انجام دهد و چه چیزی را واجب نساخته تا ذمّهی خویش را از آن بری سازد و از انجام دادن آن رهایی یابد. اشارهی پروردگار به تلاوت قرآن و سعی در کسب رزق و روزی و جهاد در راه خدا و اقامهی نماز و پرداخت زکات و قرضالحسنه گویا تأکیدی است بر لزوم رسیدن به سعادت ابدی.
برداشتها و فواید سوره:
1- قیام و عبادت شبانه، نفس را اصلاح میکند، روح را تقویت مینماید، قلب را بر ایمان ثابت میگرداند و وجود آدمی را بر حمل امانت بزرگ الهی و جهاد در راه خداوند آماده میسازد.
2- ارزش واقعی قرآن در ترتیل و تدّبر در آن است و بهترین زمان برای نیل به این هدف، قرائت شبانه است.
3- تأثیرگذاری تلاوت قرآن در شب بدین خاطر است که آنچه از زبان برآید راحتتر بر قلب وارد میشود و اسباب انحراف ذهن و انشغال قلب به مراتب کمتر است.
4- عمل مداوم هر چقدر هم اندک باشد دارای ارزش فراوان است و بندگی و تعهد انسان را در برابر خداوند ثابت میکند.
5- صبر، اساسیترین ابزار برخورد با مخالفین دعوت و تبلیغ است اما آن صبر کردنی دارای ارزش حقیقی است که زیبا و از هر شِکوه و بیتابی به دور باشد.
6- احکام شرع بر پایهی توانایی انسان است و هر کجا که عمل به احکام، سختی و مشقتی را در برداشته باشد خداوند تخفیفی متناسب برای آن در نظر گرفته است.
7- سعی و تلاش برای کسب رزق و روزی از طریق مشروع، عبادتی پسندیده است.
8- آنچه آدمی در زمان حیات خود از صدقات و عبادات انجام دهد بهتر از آن را در قالب پاداش بهشتی در نزد خداوند خواهد یافت.
9- سنگین بودن قرآن از وجوه مختلفی سرچشمه میگیرد، مثل معنا و حقانیت آن، سنگینی در میزان اعمال؛ اما یکی از وجوه مهم سنگینی قرآن به زمان نزول آن بر رسول الله ص برمیگردد. در احادیث آمده است که هرگاه آیهای بر پیامبر نازل میشد شدیداً عرق میکرد اگرچه در سرمای زمستان هم بود، و چنانچه بر شتر سوار بود آن حیوان از سنگینی پیامبر، گردن خود را بر زمین خم کرده و زانو میزد.
10- در بیان قرائت رسول الله ص، امام بخاری در صحیح خود از أنس بن مالک نقل میکند: «کَانَتْ مَدًّا ثُمَّ قَرَأَ ﴿بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ﴾، یَمُدُّ بِبِسْمِ اللَّهِ، وَیَمُدُّ بِالرَّحْمَنِ، وَیَمُدُّ بِالرَّحِیمِ» یعنی: «قرائت رسول الله به صورت مد و کشیده بود، سپس انس آیهی ﴿بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ﴾ را قرائت کرد و کلمهی «بسم الله» و «الرحمن» و «الرحیم» را هر کدام جداگانه به صورت کشیده میخواند. همچنین امام احمد، امام ترمذی و امام ابوداود در مورد قرائت پیامبر ص از أم سلمه نقل میکنند: «کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یُقَطِّعُ قِرَاءَتَهُ یَقُولُ ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٢﴾ ثُمَّ یَقِفُ ﴿ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ ٣﴾ ثُمَّ یَقِفُ وَکَانَ یَقْرَؤُهَا ﴿مَٰلِکِ یَوۡمِ ٱلدِّینِ ٤﴾» یعنی: «رسول الله قرائتش را جدا جدا و آیه آیه قرار میداد؛ میخواند: ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٢﴾ سپس وقف میکردند: ﴿ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ ٣﴾ سپس وقف میکردند و میخواندند: ﴿مَٰلِکِ یَوۡمِ ٱلدِّینِ ٤﴾». امام احمد، امام نسائی، امام ابن ماجه و امام ابوداود از براء بن عازب از رسول الله ص در مورد زیبا ساختن قرائت روایت میکنند: «زَیِّنُوا الْقُرْآنَ بِأَصْوَاتِکُمْ» «قرآن را با صداهایتان زینت بخشید». امام بخاری از ابوهریره از رسول الله ص نقل میکند: «لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یَتَغَنَّ بِالْقُرْآنِ» «از ما نیست آن که در هنگام قرائت قرآن خوش صدایی نکند». براساس فتوای بسیاری از علمای اسلام، فراگیری علم صحیح خوانی قرآن بر هر مسلمانی واجب است.
11- امام بخاری از عبدالله بن مسعود از رسول الله ص درباره مال انسان روایت میکند: «فَإِنَّ مَالَهُ مَا قَدَّمَ ، وَمَالُ وَارِثِهِ مَا أَخَّرَ» «همانا مال شخص آن چیزی است که از پیش فرستاد (انفاق کرد) و مال وارثین او آن چیزی است که بر جای گذاشت».
***