ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
معرفی سوره: سورهی «انشقاق» یا «انشقت» مکی است و بعد از سورهی «انفطار» نازل شده و دارای 25 آیه است.
مناسبت آن با سورهی قبل: در سورهی مطففین در مورد کتاب ابرار و فجار بحث و این سوره نیز ادامهی آن بحث در رابطه با روز قیامت است. و به صورت جمعبندی شده گفتهاند که سورهی انفطار به معرفی کاتبین اعمال بندگان میپردازد و سورهی مطففین جایگاه هر نوشته (کتاب ابرار و فجار) را مشخص میکند و در سورهی انشقاق بحث عرضه شدن کتاب ابرار و فجار و تحویل آن به صاحبانشان مطرح میشود.
محور سوره: آگاه و هوشیار ساختن انسان از مسیر و سرمنزلی که بهسوی آن قدم برمیدارد با القاء خشوع و چگونه تسلیم شدن در برابر خالق با اشاره به صحنههای انقلاب کیهانی که خود حکایت از تسلیم شدن آسمان و زمین در برابر پروردگار دارد.
سوره دارای سه مبحث است:
مبحث اول: آسمان و زمین، مظهر فرمان برداری
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿إِذَا ٱلسَّمَآءُ ٱنشَقَّتۡ١ وَأَذِنَتۡ لِرَبِّهَا وَحُقَّتۡ٢ وَإِذَا ٱلۡأَرۡضُ مُدَّتۡ٣ وَأَلۡقَتۡ مَا فِیهَا وَتَخَلَّتۡ٤ وَأَذِنَتۡ لِرَبِّهَا وَحُقَّتۡ٥﴾ [الانشقاق: 1-5].
ترجمه:
به نام خداوند بخشایندهی مهربان
«آنگاه که آسمان بشکافد (1) و به پروردگارش گوش دهد و حق نیز چنین است (2) و آنگاه که زمین کشیده شود (3) و آنچه در درون آن است بیرون اندازد و تهی گردد (4) و به پروردگارش گوش دهد و حق نیز چنین است (5)».
﴿ٱنشَقَّتۡ﴾: شکافته شد و نظام آن به هم خورد. ﴿أَذِنَتۡ﴾: گوش فرا داد و آن را اجرا نمود. ﴿حُقَّتۡ﴾: و حق نیز چنین بود که او فرمان خداوند را شنیده و اجرا کند. ﴿مُدَّتۡ﴾: کشیده شود، با از بین رفتن تمام کوهها، زمین یک پارچه و وسیع میشود ﴿أَلۡقَتۡ﴾: بیرون افکند هر آنچه در درون خود نگه داشته است از مردگان. ﴿تَخَلَّتۡ﴾: تهی و خالی شود.
مفهوم کلی آیات:
در هنگام برپایی قیامت، تمامی کائنات و زمین و آسمان تحت فرمان خداوند در میآیند و طبق دستورالعمل، تمامی نظم جهان به هم میخورد و مقدمات لازم جهت تغییر نظام هستی و برپایی گردهمایی نهایی در صحرای محشر برپا میشود.
مبحث دوم: پاداش و جزای أخروی محصول تلاش دنیوی
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلۡإِنسَٰنُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَىٰ رَبِّکَ کَدۡحٗا فَمُلَٰقِیهِ٦ فَأَمَّا مَنۡ أُوتِیَ کِتَٰبَهُۥ بِیَمِینِهِۦ٧ فَسَوۡفَ یُحَاسَبُ حِسَابٗا یَسِیرٗا٨ وَیَنقَلِبُ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِۦ مَسۡرُورٗا٩ وَأَمَّا مَنۡ أُوتِیَ کِتَٰبَهُۥ وَرَآءَ ظَهۡرِهِۦ١٠ فَسَوۡفَ یَدۡعُواْ ثُبُورٗا١١ وَیَصۡلَىٰ سَعِیرًا١٢ إِنَّهُۥ کَانَ فِیٓ أَهۡلِهِۦ مَسۡرُورًا١٣ إِنَّهُۥ ظَنَّ أَن لَّن یَحُورَ١٤ بَلَىٰٓۚ إِنَّ رَبَّهُۥ کَانَ بِهِۦ بَصِیرٗا١٥﴾ [الانشقاق: 6-15].
ترجمه:
«ای انسان، همانا تو پیوسته تا ملاقات پروردگارت سخت در تلاش هستی پس او را ملاقات خواهی کرد (6) پس آن کس که کارنامهاش به دست راستش داده شود (7) پس به حسابی آسان محاسبه شود (8) و شادمان بهسوی خانوادهاش بر میگردد (9) و اما کسی که کارنامهاش از پشت سرش داده شود (10) پس هلاکت را خواهد طلبید (11) و آتشی را برافروزد (12) همانا او در میان خانوادهاش شادمان بود (13) بیگمان او پنداشته بود که بر نمیگردد (14) آری! به درستی که پرودرگارش به او بینا بود (15)».
توضیحات:
﴿کَادِحٌ﴾: تلاشگر، تحملکنندهی سختی در کار و تلاش. ﴿إِلَىٰ رَبِّکَ﴾: تا هنگام ملاقات پرودگارت در جهانی دیگر. ﴿حِسَابٗا یَسِیرٗا﴾: حسابی آسان به گونهای که از بسیاری از خطاها و اشتباهات صرف نظر میشود. ﴿یَنقَلِبُ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِۦ﴾: مقصود از اهل یک شخص در بهشت، خانوادهی بهشتی اوست که خداوند آنان را در بهشت بار دیگر گرد هم میآورد و یا حورانی بهشتی است که در اختیار آنان قرار داده میشود ﴿ظَهۡرِهِۦ﴾: پشت، و اشاره به این است که کارنامهی اعمال کافران از پشت به دست چپ آنها داده میشود تا نهایت بیاحترامی با آنها باشد. ﴿ثُبُورٗ﴾: هلاکت و مرگ ﴿سَعِیر﴾: آتش افروختهی جهنم. ﴿لَّن یَحُورَ﴾: باز نمیگردد، بازگشت و تردد بین دو چیز، و در اینجا به معنای زنده شدن و برگشت بهسوی پروردگار جهت حساب و کتاب اُخروی است، یعنی همان چیزی که کافران هیچ امید و اعتقادی به آن نداشتند. ﴿بَلَىٰٓ﴾: آری، در اصل حرف جواب است اما نه برای تأیید سخن، بلکه جهت اثبات مطلبی است که قبلاً نفی شده است. و در اینجا معنا چنین است: «آری، بر خلاف تصورتان یقنا بعد از مرگ زنده و محاسبه خواهید شد».
مفهوم کلی آیات:
انسان در طول مدت حیات دنیوی، پیوسته در تلاش و تحمل سختیها و ناملایمات زندگی است و در نهایت، ثمرهی کوشش خویش را دریافت خواهد کرد، پس اگر تلاش در جهت رضایت خداوند باشد شادمانی ابدی در آخرت را نصیب خود میسازد و اگر تحمل سختیهای دنیا برای مقاصد پوچ و زودگذر دنیوی باشد پس بزرگترین خواستهی این افراد در قیامت، هلاکت و نابودی جهت خلاصی از عذاب جهنم خواهد بود.
مبحث سوم: نمایشی از صحنههای عبرت انگیز کیهانی
﴿فَلَآ أُقۡسِمُ بِٱلشَّفَقِ١٦ وَٱلَّیۡلِ وَمَا وَسَقَ١٧ وَٱلۡقَمَرِ إِذَا ٱتَّسَقَ١٨ لَتَرۡکَبُنَّ طَبَقًا عَن طَبَقٖ١٩ فَمَا لَهُمۡ لَا یُؤۡمِنُونَ٢٠ وَإِذَا قُرِئَ عَلَیۡهِمُ ٱلۡقُرۡءَانُ لَا یَسۡجُدُونَۤ۩٢١ بَلِ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ یُکَذِّبُونَ٢٢ وَٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِمَا یُوعُونَ٢٣ فَبَشِّرۡهُم بِعَذَابٍ أَلِیمٍ٢٤ إِلَّا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَهُمۡ أَجۡرٌ غَیۡرُ مَمۡنُونِۢ٢٥﴾ [الانشقاق: 16-25].
ترجمه:
«پس سوگند به سرخی غروب (16) و سوگند به شب و آنچه گرد آورد (17) و سوگند به ماه چون کامل شود (18) بیگمان از حالی به حالی دیگر درگذارید (19) پس آنها را چه شده است که ایمان نمیآورند! (20) و هنگامی که قرآن بر آنها خوانده شود سجده نمیکنند! (21) بلکه کسانی که کفر ورزیدند دروغ میانگاشتند (22) و خداوند به آنچه در دل نگاه میدارند داناتر است (23) پس آنها را به عذابی دردناک بشارت ده (24) مگر کسانی که ایمان آوردند و کارهای نیکو انجام دادند برای ایشان پاداشی بیپایان است (25)».
توضیحات:
﴿فَلَآ أُقۡسِمُ﴾: لام زائده بوده و برای تأکید قسم است و معنا نمیشود و اگر هم معنا شود بدین معناست که نیازی به قسم خوردن نیست، چون مسأله بسیار واضح است. ﴿شَّفَقِ﴾: سرخی کنارهی آسمان بعد از غروب آفتاب که با از بین رفتن آن، وقت نماز عشاء داخل میشود. ﴿مَا وَسَقَ﴾: آنچه در خود جمع کرد، شب نیز با تاریکی خود همه چیز اعم از انسانها، حیوانات، پرندگان و غیره را در جایگاه استراحت مخصوص به خود جمع میکند و آنها را میپوشاند و با طلوع آفتاب دوباره در زمین جهت امرار معاش پراکنده میسازد. ﴿ٱتَّسَقَ﴾: کامل و تبدیل به قرص تمام شد، ماه شب چهارده یا بدر. ﴿لَتَرۡکَبُنَّ﴾: یقناً ملاقات میکنید و پشت سر میگذارید میگذارنید. ﴿طَبَقًا عَن طَبَقٖ﴾: حالات مختلف یکی بعد از دیگری؛ این آیه اشاره به این دارد که انسان پیوسته در حالی سپری نمودن حالات و مراحل مختلفی است خواه در این دنیا باشد مثل قدرت و ضعف، غنا و فقر، شادی و اندوه، اطاعت و عصیان، و خواه در عالم برزخ و تحولاتی که برای روح انسان رخ میدهد و خواه در قیامت مثل پاداش و عذاب، و هر انسانی ناگزیر به سپری نمودن این حالات است. ﴿لَا یَسۡجُدُونَۤ﴾: سجده نمیکنند، یعنی اینکه در مقابل سخن خداوند سر تسلیم فرود نمیآورند و تابع فرمان خدا نمیشوند. ﴿یُکَذِّبُونَ﴾: پیوسته تکذیب میکنند، زیرا طبیعت تکذیب از عوارض کفر و غرور است. ﴿یُوعُونَ﴾: از مادهی «وعْی» به معنای جای دادن و جمع کردن است و به ظرف «وِعاء» گویند، چون اشیاء را در خود جای میدهد و کافران نیز قلبهایشان را ظرفی برای جای دادن و ذخیرهی تکذیب، کفر و دشمنی با خدا و رسول قرار دادهاند و خداوند از تمامی آنها آگاهی دارد. ﴿غَیۡرُ مَمۡنُونِۢ﴾: بیپایان و قطع ناشدنی. خداوند در مورد پاداش مؤمنان میفرماید: ﴿عَطَآءً غَیۡرَ مَجۡذُوذٖ﴾ [هود: 108] یعنی بخششی که هیچگاه قطع نمیشود.
مفهوم کلی آیات:
خداوند به سه نمونه از مظاهر خوی در طبیعت سوگند یاد میکند تا انسان را آگاه سازد که دنیا، پیوسته در حال تغییر و تحول از حالتی به حالت دیگر است و سزاوار است که آدمی از گذشته عبرت بگیرد و یقینش به خدا تقویت شود اما کافر نه تنها توجهی نمیکند بلکه پیوسته در تدبیر کفر و تکذیب است غافل از آنکه خداوند نسبت به تمامی آنها آگاهی دارد و کیفری سخت را به آنان بشارت میدهد همانگونه که پاداشی بیپایان را به مؤمنین نیکوکار نوید داده است.
برداشتها و فواید سورده
1- تمامی کائنات در هنگام برپایی قیامت دستخوش تحول میشوند، و همهی این دگرگونیها در نتیجهی فرمان خداوند و فرمان برداری بیچون و چرای آسمان و زمین و دیگر کائنات از آن فرمان است.
2- پیوسته آدمی بر روی زمین در حال سعی و تلاش است و برای خویش پروندهسازی میکند و بعد از مرگ و هنگام ملاقات با خداوند، ثمرهی تمامی کارهایش، خواه خیر و خواه شر، در قالب بهشت و جهنم دریافت میدارد.
3- انسان در دنیا مراحل مختلفی را از خوشی و ناخوشی سپری میکند و در قیامت نیز مراحل و منازل دیگری در انتظار اوست، پس شایستهی انسان عاقل این است که از دنیایش برای آخرتش توشهی مناسب برگیرد تا گرفتار منازل سخت قیامت نگردد.
4- در مورد آیهی ﴿فَسَوۡفَ یُحَاسَبُ حِسَابٗا یَسِیرٗا٨﴾ [الانشقاق: 8] دو حدیث از پیامبر روایت شده است:
الف) امام بخاری از ابن أبی ملیکه روایت میکند: رسول الله ص فرمود: «مَنْ حُوسِبَ عُذَّبَ» یعنی: «کسی که محاسبه شود عذاب خواهد شد» عایشه ل پرسید: آیا خداوند نفرموده است: ﴿فَسَوۡفَ یُحَاسَبُ حِسَابٗا یَسِیرٗا٨﴾؟ پیامبر پاسخ فرمود: «إِنَّما ذلکَ العَرْض ولکن مَن نُوقِشَ الحِسابَ فَقَدْ عُذِّبَ» یعنی: «همانان آن فقط عرضه شدن اعمال در قیامت است، اما آن کس که به حسابش کاملاً رسیدگی شود یقیناً عذاب خواهد شد» و امید به فضل خداوند داریم که اعمال ما را به مناقشه نکشد.
ب) امام احمد از عایشه روایت میکند: از دعاهای رسول الله ص در نماز این بود: «اللَّهُمَّ حَاسِبْنی حِسَابَا یَسِیرَا» من پرسیدم: حساب یسیر چیست؟ فرمود: «أَن ینظر فی کتابه و یتجاوز له عنه إنه من نوقش الحساب یا عائشة یومئذ هلک» «اینکه خداوند به نامهی اعمال شخص نگاه کند سپس از گناهانش صرف نظر کند، همانا کسی که مورد محاسبه قرار گیرد هلاک میشود».
5- اما بخاری از ابو رافع روایت میکند: نماز عشاء را همراه با ابوهریره خواندم و او در نماز سورهی﴿إِذَا ٱلسَّمَآءُ ٱنشَقَّتۡ١﴾ [الانشقاق: 1] خواند و سجده کرد، پس من علت را از او پرسیدم و او پاسخ داد: پشت سر ابوالقاسم ص سجده کردم و پیوسته نیز «در هنگام خواندن این سوره» سجده خواهم کرد تا ایشان را ملاقات کنم. ابوسلمه نیز شبیه به این روایت از ابوهریره نقل میکند.
* * *