معرفی سوره: سورهی «بروج» مکی است و بعد از سورهی «شمس» نازل شده و دارای 22 آیه است.
مناسبت آن با سورهی قبل: در وعده و وعید به مؤمنان و کافران است و نمونهای واقعی از کافرانی که به اذیت و آزار مؤمنان میپرداختند بیان میدارد تا بدین وسیله هم تأییدی بر وعد و وعیدهای خداوند باشد و هم تسلیتی به مؤمنان در مقابل انبوه اذیتهایی که از سوی قریش مجبور به تحمل آن بودند.
محور سوره: مبارزهی حق و باطل و قساوت و بیرحمی اصحاب باطل و استقامت صاحبان عقیدهی راستین در دفاع از عقیده و ناموس خویش و تسلای مؤمنان به پیروزی حق با محوریت داستان اصحاب اُخدود.
سوره دارای سه مبحث است:
مختصری در مورد داستان اصحاب أخدود:
حکایت به زمان بعد از پیامبری پیامبر عیسی و مردمان سرزمین نجران «جنوب عربستان» برمیگردد که حاکمی ظالم بر آنها حکومت میکرد. در آن زمان سحر و ساحری بسیار شایع بود و هر حاکمی برای خود ساحری داشت. حاکم نجران نیز جوانی را انتخاب کرده بود تا فنون ساحری را از ساحر پیر در بار بیاموزد و در آینده جانشین او شود. آن جوان در مدت آموزش ساحری، با راهبی «روحانی مسیحی» آشنا شد و تحت تأثیر گفتار او قرار گرفت و ایمان آورده و نصرانی شد و به واسطهی ایمانش دارای کرامات شده و بیماران و حتی نابینایان را شفا میداد. این امر سبب شد مردم به آن جوان روی بیاورند و تابع سخنان او شوند. چون خبر به حاکم رسید جوان را احضار کرد و از او خواست از عقیدهاش برگردد اما چون جوان حاضر به آن نشد با شیوهای که خود جوان به حاکم یاد داد به شهادت رسید. شهادت جوان، انقلابی بزرگ را در بین مردم به راه انداخت و مردم فوج فوج به دین نصرانیت در آمدند. حاکم نیز چون از مقابله با آنها عاجز شده بود دستور داد گودالی بزرگ حفر کردند و آتشی عظیم در آن شعلهور ساختند. سپس تک تک مردم را به بالای آن گودال برده و امتحان میکردند. اگر از دینشان برمیگشتند آنها را رها میکردند و در غیر این صورت در آتش انداخته و نظارهگر سوختن آنها میشدند. خداوند به خاطر این نوع بلایی که بر سر مؤمنان در آوردند آنها را اصحاب اُخدود یعنی صاحبان گودال نامید. شرح کامل این داستان در صحیح مسلم و دیگر کتب حدیث و تفسیر آمده است.
مبحث اول: سنگدلانی به نام اصحاب اُخدود
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿وَٱلسَّمَآءِ ذَاتِ ٱلۡبُرُوجِ١ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡمَوۡعُودِ٢ وَشَاهِدٖ وَمَشۡهُودٖ٣ قُتِلَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡأُخۡدُودِ٤ ٱلنَّارِ ذَاتِ ٱلۡوَقُودِ٥ إِذۡ هُمۡ عَلَیۡهَا قُعُودٞ٦ وَهُمۡ عَلَىٰ مَا یَفۡعَلُونَ بِٱلۡمُؤۡمِنِینَ شُهُودٞ٧ وَمَا نَقَمُواْ مِنۡهُمۡ إِلَّآ أَن یُؤۡمِنُواْ بِٱللَّهِ ٱلۡعَزِیزِ ٱلۡحَمِیدِ٨ ٱلَّذِی لَهُۥ مُلۡکُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ وَٱللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ شَهِیدٌ٩﴾ [البروج: 1-9].
ترجمه
به نام خداوند بخشایندهی مهربان
«سوگند به آسمان دارای بُرجها (1) و سوگند به روز موعود (2) و سوگند به گواه و مورد گواهی (3) مرگ بر صاحبان گودال! (4) آتش دارای هیزم فراوان (5) آنگاه که بر کنارهی آن نشسته بودند (6) و آنان بر آنچه با مؤمنین میکردند گواه بودند (7) و از آنها ایرادی نگرفتند مگر آنکه به خداوند شکست ناپذیر ستوده ایمان آوردند (8) کسی که فرمانروایی آسمانها و زمین برای اوست، و خداوند بر همه چیز گواه است (9)».
توضیحات:
﴿ذَاتِ﴾: صاحب ﴿بُرُوجِ﴾: ج بُرج: منزلگاه و جایگاه ظهور ستارگان در آسمان. اصل لغت بُرج به معنای ظهور است و به بناهای عظیم بُرج میگویند، چون بیشتر در معرض دید واقع هستند و ظهور بیشتری دارند. به ستارگان نیز بُرج میگویند و منازل دواردهگانهای که دوازده ستارهی مشهور در آن ظهور میکنند و نماد دوازده ماه سال هستند به ترتیب عبارتند از: حَمل، ثَور، جَوزاء، سرطان، أسد، سنبله، میزان، عقرب، قوس، جدی، دلو، حوت. ﴿مَوۡعُودِ﴾: وعده داده شده، روز قیامت. ﴿شَاهِدٖ وَمَشۡهُودٖ﴾: گواه و مورد گواهی در مورد شاهد و مشهود اقوال مختلفی ذکر شده که مشهورترین آنها عبارتند از: 1- شاهد آنچه در قیامت شهادت میدهد از انسان و فرشته و قرآن و أعضاء و جوارح و دیگر چیزها، و مشهود جمیع انسانها هستند 2- شاهد روز جمعه است که بر اعمال نیک و بد ما در آن روز گواهی میدهد و مشهود روز عرفه است، چون مردم در آن مکان جمع میشوند و ملائکه نیز حاضر شده و رحمت را بر بندگان نازل میکنند، 3- شاهد روز عید قربان و مشهود روز عرفه است و برعکس آن نیز گفتهاند 4- شاهد خداوند و تمامی أنبیا هستند و مشهود امتهای هر پیامبرند 5- شاهد مردم هستند که بر یگانگی خداوند شهادت میدهند و مشهود هم ذات خداوند است. قول مشهورتر در بین مفسرین قول دوم است. ﴿قُتِلَ﴾: لُعِنَ: کشته باد، لعنت باد! لعنت یعنی دوری از رحمت خداوند، و بدیهی است که به مراتب از مرگ دنیوی بدتر است. ﴿أُخۡدُودِ﴾: گودال و خندق مستطیلی که در زمین حفر میشود، جمع آن «أخادید» است. ﴿ٱلنَّارِ﴾: لفظ «النار» بدل از «أخدود» است. ﴿وَقُودِ﴾: برافروزنده، هیزم فراوان. ﴿عَلَیۡهَا قُعُودٞ﴾: بر بالا یا کنار آن گودال نشسته بودند. ﴿شُهُودٞ﴾: نظارهگر و گواه، به هردو معنای ذیل صحیح میباشد: 1- نظارهگر عذاب مؤمنان بودند و از آن لذت میبردند. 2- نظارهگر عذابی بودند که بر مؤمنان روا میداشتند، از این سبب در قیامت دیگر هیچ راه انکاری ندارند. ﴿وَمَا نَقَمُواْ مِنۡهُمۡ﴾: و نمیتوانستند هیچ عیب و گناهی را به مؤمنان نسبت دهند و مؤمنان هیچ گناهی مرتکب نشده بودند مگر اینکه... ﴿عَزِیزِ﴾: نیرومند، غالب، شکست ناپذیر و چیره. ﴿حَمِیدِ﴾: ستوده شده که ستایش مخصوص ذات اوست و تمامی کائنات در حال ستایش او هستند. ﴿مُلۡکُ﴾: حکومت و فرمانروایی و پادشاهی. ﴿شَهِیدٌ﴾: گواه و شاهد.
مفهوم کلی آیات:
داستان اصحاب اخدود دارای تأثیراتی دو سویه است: از یک سو عبرتی است برای قریش به طور خاص که پیوسته در حال اذیت و آزار رساندن به مسلمانان بودند و در این راه از هیچ کوششی دریغ نمیکردند و به طور عام هشداری است برای تمام ستمگرانی که دینداری را جرم محسوب میکنند و مؤمنان را مجرمینی که به جرم ایمان باید تنبیه شوند و هردو گروه باید بدانند که خداوند در برابر ظلم هیچگاه ساکت نمینشیند همانگونه که در تاریخ آمده است نجاشی پادشاه حبشه به جنگ اصحاب اخدود رفته و آنها را شکست داد. همچنین این حکایت از سوی دیگر مایهی تسلیت و دلگرمی برای مؤمنانی است که چه در آغاز بعثت و چه تا حال حاضر پیوسته به سبب ایمان و استقامت در راه خدا مورد شکنجه و آزار واقع شدهاند تا بدانند که ایمان دارای مصائبی است که اگر انسان در برابر آن شکیبا باشد به او ارزشی مثال نازدنی میبخشد و بدون شک کفر همیشه بوده و خواهد بود.
مبحث دوم: انتقام پروردگار
﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ فَتَنُواْ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ ثُمَّ لَمۡ یَتُوبُواْ فَلَهُمۡ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمۡ عَذَابُ ٱلۡحَرِیقِ١٠ إِنَّ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَهُمۡ جَنَّٰتٞ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُۚ ذَٰلِکَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡکَبِیرُ١١ إِنَّ بَطۡشَ رَبِّکَ لَشَدِیدٌ١٢ إِنَّهُۥ هُوَ یُبۡدِئُ وَیُعِیدُ١٣ وَهُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلۡوَدُودُ١٤ ذُو ٱلۡعَرۡشِ ٱلۡمَجِیدُ١٥ فَعَّالٞ لِّمَا یُرِیدُ١٦﴾ [البروج: 10-16].
ترجمه:
«همانا کسانی که مردان و زنان مؤمن را در سختی انداختند سپس توبه نکردند پس برای آنها عذاب جهنم و برای آنها عذاب آتش است (10) همانا کسانی که ایمان آوردند و کارهای پسندیده انجام دادند برای آنها بوستانهایی است که جویبارها در زیر آن روان است، این رستگاری بزرگ است (11) همانا فروگرفتنِ پرودرگارت بسیار شدید است (12) بیگمان او آغاز کرده و باز میگرداند (13) و او آمرزگار دوستدار است (14) صاحب بزرگوار عرش (15) بسیار کننده است هر آنچه خواهد (16)».
توضیحات:
﴿فَتَنُواْ﴾: فتنه به معنای سختی و آزمایش است که به قصد اختبار به کار برده میشود و در اینجا مراد از فتنه، تعذیب با آتش است تا بدین وسیله مؤمن از غیر مؤمن شناخته شود. ﴿لَمۡ یَتُوبُواْ﴾: توبه نکردند به وسیله دست کشیدن از این کار یا پشیمانی نسبت به کارشان. ﴿فَلَهُمۡ عَذَابُ﴾: جهنم و آتش سوزان، عقوبتی اخروی در برابر گودال و آتش سوزان درون آن است که هیزم آن را نیز همان کافران فراهم خواهند نمود ﴿بَطۡشَ﴾: مؤاخذه و گرفتنِ شدید، و در این آیه بار دیگر با لفظ شدید نیز مؤکد شده است، ﴿یُبۡدِئُ﴾: به وجود آورنده از نیستی و عدم که مشروط به قدرت و علم فراوان است. ﴿یُعِیدُ﴾: بازگردانندهی انسان به حالت اولیه، اعاده کننده و تکرار کنندهی خلقت. ﴿وَدُودُ﴾: بسیار دوستدار بندگان مؤمن، و خداوند این دوستی را در قیامت با عفو گناهان بندگانش کامل میکند. ﴿عَرۡشِ﴾: کرسی و مقر فرمانروایی با کیفیتی که ما نمیدانیم و فقط میدانیم که باید بزرگترین مخلوق باشد که خداوند آن را به خود نسبت داده است. ﴿ذُو ٱلۡعَرۡشِ﴾: خداوند است و عرش او را در قیامت، هشت ملائکه بر بالای سر حمل میکنند. ﴿المَجِیدُ﴾: دارای مجد، کرم، بخشش و عظمت بسیار. ﴿فَعَّالٞ﴾: کردگار، بسیار انجام دهنده، دارای قدرت کافی جهت انجام هر کاری. ﴿لِّمَا یُرِیدُ﴾: برای آنچه بخواهد.
مفهوم کلی آیات:
ظلم خود گناهی بزرگ است و اگر با اصرار و علاقه نیز همراه شود دیگر هیچ راه بخششی برایش قابل تصور نیست و خداوند همیشه ظالمان را حتی در این دنیا نیز به عقوبت ظلمشان رسانده است. به همان اندازه که خداوند آمرزنده و دوستدار بندگان است دارای خشم و انتقام بسیار شدیدی است که گاه، تر و خشک را با هم میسوزاند.
مبحث سوم: هشداری به ستمگران
﴿هَلۡ أَتَىٰکَ حَدِیثُ ٱلۡجُنُودِ١٧ فِرۡعَوۡنَ وَثَمُودَ١٨ بَلِ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ فِی تَکۡذِیبٖ١٩ وَٱللَّهُ مِن وَرَآئِهِم مُّحِیطُۢ٢٠ بَلۡ هُوَ قُرۡءَانٞ مَّجِیدٞ٢١ فِی لَوۡحٖ مَّحۡفُوظِۢ٢٢﴾ [البروج: 17-22].
ترجمه:
«آیا خبر لشکریان به تو رسیده است! (17) فرعون و ثمود (18) بلکه کسانی که کفر ورزیدهاند در تکذیبند (19) و خداوند بر فرازشان چیره است (20) بلکه آن قرآن گرامی قدر است (21) در لوحی محفوظ (22)».
توضیحات:
﴿جُنُودِ﴾: ج جُند، لشکر، سپاه، در اینجا منظور لشکر فرعون و قوم ثمود است. ﴿بَلِ﴾: بلکه کافران از عاقبت فرعون و ثمود و امثال آنها عبرت نگرفتند و به تکذیب خویش ادامه دادند. ﴿وَرَآئِهِم﴾: از پشسرشان، ولی در واقع خداوند از هر سو بندگانش را احاطه کرده است. ﴿لَوۡحٖ مَّحۡفُوظِۢ﴾: جایگاهی تحت حفاظت. نسخهی اصلی قرآن که در نزد خداوند نگهداری میشود و از هر عیب و نقصی، زیادت و نقصانی، تحریف و تبدیلی و از دسترسی شیاطین محفوظ است. این آیه در ردّ مشرکانی است که قرآن را سحر، افسانه و دروغی از نزد محمد میپندارند.
مفهوم کلی آیات:
فرعون نمادی از قدرت و شوکت و قوم ثمود نمونهای از رفاه و معیشت بودند و بدین خاطر نیز در تکبر و غرور غوطهور شدند تا جایی که دعوت پیامبرانشان موسی و صالح را با گستاخی رد کردند و به موسی تهمت ساحری و به صالح تهمت بیعقلی و جنون زدند و خداوند نیز در دنیا و آخرت آنها را به عقوبت و عذابی سخت گرفتار ساخت اما کفران از این حکایات نیز درسی نگرفتند و به تکذیب و عداوتشان ادامه دادند. این عادتی ناپسند بوده که پیوسته ادامه خواهد داشت و از آن هیچ گریزی نیست و مؤمن باید این را باور و در راه حفظ ایمان خویش همیشه استقامت داشته باشد.
برداشتها و فواید سوره:
1- مومن باید در راه عقیده و ایمانش ثابت قدم باشد و هیچگاه از تحمل سختی و مصیبت، احساس ضعف و خستگی نکند و از حکایت پایداری مؤمنین گذشته اطمینان و قوت قلب بگیرد.
2- شاید خداوند به کافران در مقابل کفر و ظلمشان مهلت دهد اما مطمئناً هیچگاه بیتفاوت نخواهد بود و چه بسا به خاطر مصلحتهایی، عذاب آنها را برای مدتی به تأخیر اندازد تا خالص از ناخالص و مؤمن از غیر مؤمن تمییز داده شود.
3- در حیطهی قدرت خداوند، غیرممکن و حتی مشکل معنا ندارد و هرگاه خداوند اراده بر چیزی نماید بیدرنگ آن امر حاصل میشود.
4- حکایت سرگذشت فرعون و قوم ثمود در بین کفار قریش حکایتی مشهور بود، چون حکایت فرعون را از اهل کتاب شنیده بودند و قوم ثمود نیز ساکن منطقهی حِجر بین مدینه و شام بودند، بنابراین طبیعی بود که اهل مکه از سرگذشت آنها با خیر باشند.
5- قرآن، از آغاز نزول در حفظ خداوند بوده است و تا پایان عمر این جهان نیز در حفظ خداوند باقی خواهد ماند.
* * *