ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
معرفی سوره: سورهی «أعلی» «یا» «سبّح» مکی است و بعد از سورهی «تکویر» نازل شده و شامل نوزده آیه است.
مناسبت آن با سورهی قبل: در سورهی طارق سخن در مورد خلقت انسان و گیاهان است و در این سوره نیز در این مورد سخن به میان میآید. همچنین در هر دو سوره در مورد قرآن بحث شده است.
محور سوره: توحید و یکتاپرستی و اثبات وحی الهی و تقریر و بیان جزا و پاداش اُخروی و پیوند این عقیده با اصول عمیق دیگر ادیان الهی.
سوره دارای سه مبحث است:
مبحث اول: دلایلی بر عظمت و یکتایی پروردگار
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿سَبِّحِ ٱسۡمَ رَبِّکَ ٱلۡأَعۡلَى١ ٱلَّذِی خَلَقَ فَسَوَّىٰ٢ وَٱلَّذِی قَدَّرَ فَهَدَىٰ٣ وَٱلَّذِیٓ أَخۡرَجَ ٱلۡمَرۡعَىٰ٤ فَجَعَلَهُۥ غُثَآءً أَحۡوَىٰ٥﴾ [الأعلى: 1-5].
ترجمه:
به نام خداوند بخشاینده مهربان
«نام پروردگار بلند مرتبهات را به پاکی یاد کن (1) آن که خلقت کرد و سامان بخشید (2) و آن که سنجید پس رهنمون ساخت (3) و آنکه چمنزار را پدید آورد (4) آنگاه آن را خاشاکی سیاه گردانید (5)».
توضیحات:
﴿سَبِّحِ﴾: «فعل امر» تسبیح کن، پاک و منزه ساز، پروردگارت را از آن صفاتی که در شأن او نیست پاکیزه دان. ﴿سَوَّىٰ﴾: مساوی قرار داد، معتدل آفرید، به هر چیزی نظم مناسبی بخشید. ﴿قَدَّرَ﴾: تقدیر کرد، به اندازه آفرید، تعیین سرنوشت کرد، امور مربوط به حیات یعنی عمر، رزق، هدایت و شقاوت و مجموع اعمال انسان را معین نمود، و یا اینکه مرد و زن بودن را بعد از خلقت مشخص نمود. ﴿مَرۡعَىٰ﴾: «اسم مکان یا مصدر میمی» آنچه از گیاهان، میوهها و روییدنیهایی که از زمین بیرون میآید، اما به صورت خاص معمولاً به چراگاه حیوانات یا چمنزار اطلاق میشود. ﴿غُثَآء﴾: باقیماندهی گیاهان خشکیده که بعد از متلاشی شدن، در کنار گذرگاه آب یا اطراف مجاری سیل میتوان یافت. ﴿أَحۡوَىٰ﴾: از «حوه» به معنای سیاه؛ و دو لفظ ﴿غُثَآءً و أَحۡوَىٰ﴾ دلالت بر خشکیدن گیاهان سبز، سیاه شدن و متلاشی شدن آنها دارد، و این خود نمونهای از مراحل زندگی انسان است که بعد از رشد و رسیدن به کمال، اندک اندک ضعیف و پژمرده میشود و نهایتاً میمیرد و به زودی سلولهای بدنش در طبیعت پراکنده میگردد.
مفهوم کلی آیات:
هرگاه خداوند از تقدیس و تنزیه نام خود سخن میگوید یقیناً قبل یا بعد از آن نمونههایی از قدرت نامتناهی خویش را برشمرده است تا بدین سان لیاقت و مقام خود را بر ما اثبات نماید؛ در اینجا نیز سخن زا خلقت انسان است تا وسیلهای جهت پیبردن به خالق باشد، و بیان سیر تحولات طبیعت است تا شاید ما نیز خویشتن را بر آن تطبیق داده و از خود غافل نشویم و عظمت پروردگار را بهتر درک نموده و خداوند را بر آن آفرین گوییم.
مبحث دوم: قرآن کتاب هدایت
﴿سَنُقۡرِئُکَ فَلَا تَنسَىٰٓ٦ إِلَّا مَا شَآءَ ٱللَّهُۚ إِنَّهُۥ یَعۡلَمُ ٱلۡجَهۡرَ وَمَا یَخۡفَىٰ٧ وَنُیَسِّرُکَ لِلۡیُسۡرَىٰ٨ فَذَکِّرۡ إِن نَّفَعَتِ ٱلذِّکۡرَىٰ٩ سَیَذَّکَّرُ مَن یَخۡشَىٰ١٠ وَیَتَجَنَّبُهَا ٱلۡأَشۡقَى١١ ٱلَّذِی یَصۡلَى ٱلنَّارَ ٱلۡکُبۡرَىٰ١٢ ثُمَّ لَا یَمُوتُ فِیهَا وَلَا یَحۡیَىٰ١٣﴾ [الأعلى: 6-13].
ترجمه:
«به زودی تو را قادر بر خواندن (قرآن) میکنیم پس فراموش نخواهی کرد (6) مگر آنچه خداوند خواهد، بیگمان او پیدا را میداند و آنچه را پنهان دارد (7) و ما تو را برای «شریعت» آسانتر آماده میسازیم (8) پس پند ده اگر پند نتیجه میدهد (9) آن کس که میترسد پس پند گیرد (10) و نگون بختترین (مردمان) از آن دوری میجوید (11) همان که بزرگترین آتش را برافروزد (12) آنگاه در آن نه بمیرد و نه زنده بماند (13)».
توضیحات:
﴿سَنُقۡرِئُکَ﴾: تو را بر خواندن توانا میسازیم، یعنی ای پیامبر! آیات قرآن بعد از نزول، به گونهای در قلب تو جمع میشود و نقش میبندد که تو قادر به تکرار آن خواهی شد و هیچگاه از خاطرت محو نخواهد شد. ﴿إِلَّا مَا شَآءَ ٱللَّهُ﴾: مگر اینکه خدا بخواهد؛ این لفظ میتواند بر دو مطلب اشاره داشته باشد، الف. هیچ عامل دنیوی نمیتواند سبب پاک شدن الفاظ قرآن از قلب پیامبر شود. ب. امکان دارد آیاتی توسط خداوند نسخ شده و آیاتی دیگر جایگزین آن شود. ﴿نُیَسِّرُکَ﴾: آسان میگردانیم بر تو و تو را توفیق داده و آماده میسازیم. ﴿یُسۡرَىٰ﴾: راه و امری آسان، که دو چیز میتواند باشد: الف. دین اسلام که آسانترین و میانهترین دین است و در آن احکام شریعت به شیوهای متعادل وضع شده است. ب. شیوه و اسلوبی آسان جهت تبلیغ دین که هم برای تو ای رسول خدا نتیجهبخش و ملالآور نباشد و هم برای مخاطبین قابل پذیرش باشد. ﴿إِن نَّفَعَتِ﴾: اگر نفع دهد، آنجا که نتیجه دهد. ﴿ٱلذِّکۡرَىٰ﴾: پند، اندرز و موعظه. ﴿سَیَذَّکَّرُ﴾: پند خواهد گرفت، موعظه میپذیرد. ﴿مَن یَخۡشَىٰ﴾: آن کس که از عظمت خداوند و روز حساب میترسد. ﴿یَتَجَنَّبُهَا﴾: از موعظه دوری میگزیند، پشت میکند. ﴿ٱلۡأَشۡقَى﴾: آنکه در پستی و بدبختی، گوی سبقت را از همه ربوده است. ﴿یَصۡلَى﴾: بر میافرزود، وارد میشود. ﴿ٱلنَّارَ ٱلۡکُبۡرَىٰ﴾: آتش بزرگ، شعلهور و پایدار جهنم که در مقابلش آتش کوچک دنیوی قرار دارد.
مفهوم کلی آیات:
روشنایی راه هر دعوتگر، قرآن است و ممکنترین راههای پذیرش دعوت را خداوند در قرآن به اسلوبهای متنوع تشریح کرده است که عبارتند از: آگاهی بخشیدن و دعوت به تفکر، ارائهی مثال و نقل سرگذشت عبرت آمیز گذشتگان و در مجموع رهنمون ساختن ذهن و اندیشه بهسوی عظمت خداوند که نتیجهی آن خشوع و ترس از مقام و مرتبهی اوست و راه پذیرش را نیز برای انسان هموار میسازد.
مبحث سوم: اعتقاد و التزام و پیوند آن با دیگر ادیان
﴿قَدۡ أَفۡلَحَ مَن تَزَکَّىٰ١٤ وَذَکَرَ ٱسۡمَ رَبِّهِۦ فَصَلَّىٰ١٥ بَلۡ تُؤۡثِرُونَ ٱلۡحَیَوٰةَ ٱلدُّنۡیَا١٦ وَٱلۡأٓخِرَةُ خَیۡرٞ وَأَبۡقَىٰٓ١٧ إِنَّ هَٰذَا لَفِی ٱلصُّحُفِ ٱلۡأُولَىٰ١٨ صُحُفِ إِبۡرَٰهِیمَ وَمُوسَىٰ١٩﴾ [الأعلى: 14-19].
ترجمه:
«به راستی که رستگار گشت هرکه پاکیزه شد (14) و نام پروردگارش را یاد کرد پس نماز گزارد (15) بلکه شما زندگی دنیا را بر میگزینید (16) حال آنکه آخرت بهتر و ماندگارتر است (17) به تحقیق که این سخنان در صحیفههای نخستین «هم» بود (18) صحیفههای ابراهیم و موسی (19)».
توضیحات:
﴿تَزَکَّىٰ﴾: تزکیه داد، پاک ساخت، اصل تزکیه به معنای پاکی و نمو است و پاک نمودن درون از ناپاکیها و امور شرک آمیز، سبب رشد و نمو ایمان میشود. «تَزَکَّىٰ» را به پرداخت زکات نیز معنا کردهاند. ﴿فَصَلَّىٰ﴾: پس نماز خواند، مقصود اصلی امتثال و فرمانبرداری از خداوند است که نماز یک نمونه از آن است. ﴿تُؤۡثِرُونَ﴾: بر میگزینید، ترجیح میدهید. ﴿وَٱلۡأٓخِرَةُ خَیۡرٞ﴾: آخرت بهتر است «أخیَر»، زیرا دارای زندگی راحتتر و نعمتهای فراوانتر است. ﴿أَبۡقَىٰٓ﴾: پایدارتر و جاویدان است در مقابل زندگی دنیوی که فانی و زودگذر است. ﴿هَٰذَا﴾: اینها، منظور تمامی موعظههایی است که در این سوره آمده است. ﴿صُّحُفِ﴾ ج صحیفة: مجموعه سخنان پندآمیزی که خداوند بر پیامبران پیشین همچون ابراهیم و موسی نازل کرده است.
مفهوم کلی آیات:
پاک ساختن درون از امور شرک آمیز و اخلاق رذیله و پست، اگر با عبادات عملی همچون درستکاری و نماز همراه شود وجود انسان را از تعلقات دنیوی و لذات آن رها میسازد و دروازههای رستگاری را بر روی او میگشاید، اما آنگاه که آدمی اسیر غرایز و تمایلات زودگذر دنیوی شود و بر نقدینهی ناچیز آن دل خوش کند و راضی گردد، پس در حقیقت اسیر دنیا شده و آن را بر آخرت ترجیح داده است هر چند در ظاهر نیز خود را متمایل و معتقد به آخرت بداند.
برداشتها و فواید سوره:
1- خداوند از هر آنچه به ناحق به او نسبت داده شود همچون صفات نقص و عیب، پاک و منزه است.
2- طبیعت و سر تحولات آن، مظاهری از قدرت خداوند دلیلی بر فنای این جهان هستی است.
3- خداوند حفظ قرآن در قلب پاک رسول الله ص و پس از آن را تضمین کرده است، از این رو هیچ شبههای مبنی بر تحریف، زیادت و یا نقصان قرآن در هیچ کدام از مراحل نزول تا جمع آن در مصحف، نمیتواند صحت داشته باشد.
4- در علم خداوند، آشکار و پنهان هیچ تفاوتی ندارد و خداوند از تمامی آنها به صورت یکسانی آگاهی دارد.
5- دعوتگر آنگاه به موعظه میپردازد که در مخاطبان خود امکان پذیرشی ببیند اما اگر یقین حاصل شود که تبلیغ نه تنها پذیرشی در پی نخواهد داشت بلکه زمینهای جهت هتک حرمت دین را نیز فراهم میآورد بر دعوتگر واجب است که از شیوههای دیگر استفاده نماید و زمینهی مناسب برای دعوت را آماده سازد و سپس به دعوت بپردازد.
6- نماز از اساسیترین موارد ذکر است و خداوند امر کرده است که نماز را برای یادآوری او برپا داریم: ﴿وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ لِذِکۡرِیٓ﴾ [طه: 14].
7- اصول ادیان مشترک است و تنها اختلاف در امور جدیدی است که به سبب زمان و مکان و یا ضرورت و حاجت به وجود میآید. خداوند در سورهی فصلت خطاب به رسول الله ص میفرماید: ﴿مَّا یُقَالُ لَکَ إِلَّا مَا قَدۡ قِیلَ لِلرُّسُلِ مِن قَبۡلِکَۚ﴾ [فصلت: 43]. «به تو چیزی گفته نمیشود مگر آنچه به پیامبران قبل از تو گفته شد».
8- از نصایحی که مفسرین از صحف موسی نقل میکنند میتوان به این موارد اشاره کرد: «تعجب میکنم از کسی که مرگ را باور دارد پس چگونه شادی میکند، و از کسی که به جهنم یقین دارد چگونه میخندد، و کسی که دنیا را دیده که بر سر خانواده اش چه آورده است پس چگونه به آن اعتماد میکند، و کسی که به تقدیر معتقد است چگونه خشمگین میشود، و کسی که به حساب و کتاب آخرت یقین دارد پس چگونه کار خوبی انجام نمیدهد!»
9- مجموعهای از نصایحی که در صحف ابراهیم آمده در آیات 36 به بعد از سورهی نجم ذکر شده است.
* * *