ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
معرفی سوره: سورهی «لیل» مکی است و بعد از سورهی «أعلی» نازل شده و شامل 21 آیه است.
مناسبت آن با سورهی قبل: در سورهی «شمس» به فلاح و خسران نفس اشاره شد و در این سوره اسباب ایجاد کنندهی هر کدام از این دو حالت ذکر میشود.
محور سوره: تشریح نقش اصلی تلاش دنیوی و اعمال نیک و بد در سعادت و شقاوت اُخروی و ذم بخیل و تکریم سخاوتمند و بیان تفاوتی که ریشه در باور و کردار انسان دارد.
سوره دارای دو مبحث است:
مبحث اول: راه آسان و راه دشوار
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿وَٱلَّیۡلِ إِذَا یَغۡشَىٰ١ وَٱلنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّىٰ٢ وَمَا خَلَقَ ٱلذَّکَرَ وَٱلۡأُنثَىٰٓ٣ إِنَّ سَعۡیَکُمۡ لَشَتَّىٰ٤ فَأَمَّا مَنۡ أَعۡطَىٰ وَٱتَّقَىٰ٥ وَصَدَّقَ بِٱلۡحُسۡنَىٰ٦ فَسَنُیَسِّرُهُۥ لِلۡیُسۡرَىٰ٧ وَأَمَّا مَنۢ بَخِلَ وَٱسۡتَغۡنَىٰ٨ وَکَذَّبَ بِٱلۡحُسۡنَىٰ٩ فَسَنُیَسِّرُهُۥ لِلۡعُسۡرَىٰ١٠ وَمَا یُغۡنِی عَنۡهُ مَالُهُۥٓ إِذَا تَرَدَّىٰٓ١١﴾ [اللیل: 1-11].
ترجمه:
به نام خداوند بخشایندهی مهربان
«سوگند به شب چون که بپوشاند (1) و به روز چون که نمایان شود (2) و به آنکه نر و ماده را آفرید (3) که همانا تلاش شما گوناگون است (4) پس کسی که بخشید و پروا پیشه کرد (5) و نیکوترین را باور داشت (6) پس نیل به آسانترین را برایش آسان میگردانیم (7) و اما آنکه بخل ورزید و خود را بینیاز شمرد (8) و نیکوترین را باور نداشت (9) پس نیل به دشوارترین را برایش آسان میگردانیم (10) و مالش چیزی را از او برطرف نسازد آنگاه که در هلاکت افتد (11)».
توضیحات:
﴿یَغۡشَىٰ﴾ (غشاء): بپوشاند، شب با پوشاندن نور خورشید، هر آنچه در بین زمین و آسمان است را در تاریکی خویش فرو میبرد ﴿تَجَلَّىٰ﴾: (جَلَوَ): ظاهر شد، آنگاه که با رفتن شب، روز جلوهگری کرد ﴿وَمَا خَلَقَ...﴾: این آیه هم دلالت بر وجود آفریدگار و هم دلالت بر قدرت آفریدگار در خلقت دارد که چگونه از یک مادهی ناچیز میتواند هر کدام از دو جنس مذکر و مؤنث را بیافزایند. ﴿سَعۡیَ﴾: کوشش و تلاش دنیوی که خیر و شر را شامل میشود و معیار ثواب و عقاب اُخروی خواهد بود. ﴿شَتَّىٰ﴾: (شت) ج شَتیت: مختلف، گوناگون. ﴿أَعۡطَىٰ﴾: عطا و بخشش کرد، انفاق نمود. ﴿ٱتَّقَىٰ﴾: متقی و خداترس شد. ﴿ٱلۡحُسۡنَىٰ﴾: بهترین و نیکوترین منظور بهشت و پاداش ابدی است که نتیجهی کار خیر و نیکو در دنیاست. ﴿فَسَنُیَسِّرُهُۥ﴾ (تیسیر): او را آماده میسازیم و در هر زمان، بهترین راه را در پیش روی او میگذاریم. ﴿الۡیُسۡرَىٰ﴾: آسایش، آسانترین راه؛ توفیق انجام خوبیها و رغبت و علاقه نسبت به اعمال خیر را در وجودش قرار میدهیم تا اینکه در نهایت به راحتی مطلق یعنی بهشت درآید. ﴿ٱسۡتَغۡنَىٰ﴾: خود را از هدایت بینیاز دانست و از خدا نترسید. ﴿الۡعُسۡرَىٰ﴾: سختترین، منظور راه شر و گناه است که اگر انسان با اعمالش به آن تمایل نشان دهد خداوند نیز بر شرارتش میافزاید تا اینکه در وادی هلاکت و در نهایت عذاب واقع شود. ﴿وَمَا یُغۡنِی عَنۡهُ مَالُهُۥٓ﴾: مالش به کارش نمیآید و او را سودی نمیبخشد و او را از عذاب الهی بینیاز نمیسازد حرف «ما» میتواند نافیه یا استفهامیه انکاریه باشد. ﴿إِذَا تَرَدَّىٰٓ﴾ (رَدْی): آنگاه که به هلاکت افتاد و به درون دوزخ سقوط کرد.
نکته: راه خیر به «یُسْرَى» نامگذاری شد، چون آسانی و رفاه در بهشت را در پیخواهد داشت و در مقابل، راه شر به «عُسْری» چون سختی و عذاب آخرت را به دنبال دارد.
مفهوم کلی آیات:
توفیق خداوند نسبت به اعمال خیر و شر مختلف است. اگر انسان ایمانش را در عمل نیز ثابت کند (مثل انفاق کردن) و خود را محتاج درگاه خداوند بداند و وعدههایش را باور کند، پس خداوند نیز راه خوبیها را برای او آسان میگرداند اما اگر در عمل و اعتقاد، از خداوند روی گرداند و خویش را تنها مشغول این دنیا نماید، پس خداوند او را در رنجهای بیشمار دنیا و عذاب طاقتفرسای آخرت غرق خواهد کرد.
مبحث دوم: معرفی خوبترینها و بدترینها
﴿إِنَّ عَلَیۡنَا لَلۡهُدَىٰ١٢ وَإِنَّ لَنَا لَلۡأٓخِرَةَ وَٱلۡأُولَىٰ١٣ فَأَنذَرۡتُکُمۡ نَارٗا تَلَظَّىٰ١٤ لَا یَصۡلَىٰهَآ إِلَّا ٱلۡأَشۡقَى١٥ ٱلَّذِی کَذَّبَ وَتَوَلَّىٰ١٦ وَسَیُجَنَّبُهَا ٱلۡأَتۡقَى١٧ ٱلَّذِی یُؤۡتِی مَالَهُۥ یَتَزَکَّىٰ١٨ وَمَا لِأَحَدٍ عِندَهُۥ مِن نِّعۡمَةٖ تُجۡزَىٰٓ١٩ إِلَّا ٱبۡتِغَآءَ وَجۡهِ رَبِّهِ ٱلۡأَعۡلَىٰ٢٠ وَلَسَوۡفَ یَرۡضَىٰ٢١﴾ [اللیل: 12-21].
ترجمه:
«همانا هدایت گری بر ماست (12) و همانا آخرت و نخستین (دنیا) از آنِ ماست (13) پس شما را از آتشی که زبانه میکشد بیم میدهم (14) که آن را مگر بدبختترین برنیفروزد (15) آن که دروغ شمرد و پشت کرد (16) و پرهیزگارترین از آن دور داشته خواهد شد (17) کسی که مالش را میدهد تا پاکیزه گردد (18) و نعمتی از کسی در نزد او نیست که پاداش داده شود (19) مگر برای طلب خشنودی پروردگار بلند مرتبهاش (20) و به راستی که خشنود خواهد شد (21)».
توضیحات:
﴿لَلۡهُدَىٰ﴾: راهنمایی، هدایتگری، بیان حق و باطل و خیر و شر. حرف «لام» ابتدائیه و برای تاکید است. ﴿ٱلۡأُولَىٰ﴾: نخستین، دنیا، و چون آخرت و دنیا متعلق به خداست پس باید خیر دنیا و آخرت را نیز تنها از صاحب آن یعنی خداوند طلبید. ﴿تَلَظَّىٰ﴾ (تَتَلَظَّی): زبانه میکشد و شعله میدواند. ﴿کَذَّبَ وَتَوَلَّىٰ﴾: دعوت خدا و پیامبرش را تکذیب و به آنها پشت کرد، از این رو مستوجب عذاب شعلهور دوزخ گشت. ﴿سَیُجَنَّبُهَا﴾: دور داشته خواهد شد از گرمای آتش زبانهزن. ﴿یَتَزَکَّىٰ﴾: به قصد اینکه نفس و مالش پاکیزه شود. ﴿تُجۡزَىٰٓ﴾: پاداش و عوض داده شود، یعنی منت بهره مندی از نعمت کسی بر گردن ندارد تا بدین وسیله تلافی کرده شود بلکه تنها به خاطر رضای خداوند انفاق میکند. ﴿ٱبۡتِغَآءَ﴾ (بَغْی): طلب، خواستار بودن. ﴿وَجۡهِ﴾: در اصل به معنای صورت است و مراد از آن در اینجا طلب رضایت خداوند و دیدار او است.
سبب نزول: اکثر مفسرین بر این هستند که آیات پایانی این سوره در فضیلت ابوبکر صدیق س نازل شده است یا اینکه اولین مصداق برای این آیات، ابوبکر صدیق میباشد، زیرا ایشان از آغاز بعثت پیامبر ص، پیوسته اموالش را وقف اسلام و مسلمانان کرد و تنها از این کارش رضایت خداوند را طلب مینمود.
مفهوم کلی آیات:
خداوند راه خیر و شر را به انسان مینمایاند و این انسان است که راه خود را تعیین میکند. آن کس که بر همهی خوبیها پشت کند و تکذیب نماید پس او بدبختترین مردم است و جایگاهی غیر از آتش نخواهد یافت، اما آن کس که تقوا پیشه کند، انفاق کند و رضایت خدا را در نظر داشته باشد یقیناً خداوند نیز به اندازهای او را بهرهمند سازد که راضی و خشنود شود.
برداشتها و فواید سوره:
1- تفکر در مخلوقات و تدبر در آیات الهی از اساسیترین وسایل کسب معرفت و ایمان است.
2- از اثار انفاق، بیمیل شدن به مال دنیا و باور عمیق آخرت است.
3- انفاق سبب پاک شدن نفس از صفات ناپسندی همچون بخل و خساست میشود و مال انسان را از ناخالصیها پاک و حلال میسازد.
4- اخلاص در عمل، توفیق انجام خیرات بیشتر را در پی خواهد داشت و اصرار بر خلاف و گناه، سبب انحراف قلب از همهی خوبیها میشود.
5- خداوند، احسان را با احسان پاداش میدهد و بدی را با عذابی متناسب کیفر میکند.
6- در صحیح بخاری و مسلم از علی بن ابی طالب س نقل شده است که برای تشییع جنازهای به قبرستان بقیع غَرقَد رفته بودیم. رسول الله ص آمد و نشست و ما نیز اطراف او نشستیم رسول خدا ص سرش را پایین انداخت و عصایی را که در دست داشت آهسته بر زمین زد و فرمود: «مَا مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ. مَا مِنْ نَفْسٍ مَنْفُوسَةٍ، إِلَا کُتِبَ مَکَانُهَا مِننَ الْجَنَّةِ وَالنَّارِ. وَإِلَا قَدْ کُتِبَ: شَقِیّةّ أَوْ سَعِیدَةّ». «از شما هیچ کس نیست و هیچ انسانی وجود ندارد مگر آنکه جایگاهش در بهشت و دوزخ معین شده و شقاوت و سعادت او، تعیین گشته است». شخصی عرض کرد: ای رسول خدا! پس ایا به تقدیر خود، توکل نکنیم و عمل را کنار نگذاریم؟ زیرا هر کدام از ما که اهل سعادت باشد ناخود آگاه بهسوی عمل اهل سعادت، میرود و اگر، اهل شقاوت باشد، بهسوی عمل اهل شقاوت حرکت میکند رسول الله ص فرمود: «أَمَّا أَهْلُ السَّعَادَةِ فَیُیَسَّرُونَ لِعَمَلِ السَّعَادَةِ، وَأَمَّا أَهْلُ الشَّقَاوَةِ فَیَسَّرُونَ لِعَمَلِ الشَّقَاوَةِ ثُمَّ قَرَأ: ﴿فَأَمَّا مَنۡ أَعۡطَىٰ وَٱتَّقَىٰ٥ وَصَدَّقَ بِٱلۡحُسۡنَىٰ٦﴾». «اما برای اهل سعادت، پس انجام عمل نیک، میسّر میشود و برای اهل شقاوت، ارتکاب اعمال بد، مهیا میگردد، سپس قرائت کرد: ﴿فَأَمَّا مَنۡ أَعۡطَىٰ وَٱتَّقَىٰ٥ وَصَدَّقَ بِٱلۡحُسۡنَىٰ٦﴾».
7- امام بخاری و امام مسلم از ابوهریره روایت میکنند رسول الله ص فرمود: «مَنْ أَنْفَقَ زَوْجَیْنِ مِنْ شَىْءٍ مِنَ الأَشْیَاءِ فِى سَبِیلِ اللَّهِ دُعِىَ مِنْ أَبْوَابِ یَعْنِى الْجَنَّةَ یَا عَبْدَ اللَّهِ هَذَا خَیْرٌ فَمَنْ کَانَ مِنْ أَهْلِ الصَّلاَةِ دُعِىَ مِنْ بَابِ الصَّلاَةِ وَمَنْ کَانَ مِنْ أَهْلِ الْجِهَادِ دُعِىَ مِنْ بَابِ الْجِهَادِ وَمَنْ کَانَ مِنْ أَهْلِ الصَّدَقَةِ دُعِىَ مِنْ بَابِ الصَّدَقَةِ وَمَنْ کَانَ مِنْ أَهْلِ الصِّیَامِ دُعِىَ مِنْ بَابِ الصِّیَامِ وَبَابِ الرَّیَّانِ». «کسی که یک جفت از هر چیزی را در راه خدا انفاق کند از هر دروازهای از دروازههای بهشت ندا داده میشود که ای بندهی خدا! این دروازهای خوب است؛ پس هر کس اهل نماز بود از دروازهی نماز فرا خوانده میشود، و هر کس اهل جهاد باشد از دروازه جهاد دعوت میشود، و هر کس اهل صدقه باشد از دروازهی صدقه دعوت میشود، و هر کس اهل روزه باشد از دروازهی روزه و دروازهی ریّان ندا داده میشود؛ ابوبکر گفت: ای رسول خدا! کسی که از یک دروازه صدا زده شود دیگر برای او ضرورت و نیازی نیست، اما آیا فردی هست که او را از همهی درها صدا زنند؟ رسول الله ص فرمود: «نَعَمْ وَأَرْجُو أَنْ تَکُونَ مِنْهُمْ یِا أَبَا بَکرٍ» «آری و امیدوارم که تو نیز از آنها باشی ای ابوبکر».
* * *