ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
معرفی سوره: سورهی «بیّنه» یا «لم یَکُن» یا «أهل الکتاب» یا «البریّة» در مدینه و بعد از سورهی «طلاق» نازل شده و شامل هشت آیه است.
مناسبت آن با سورهی قبل: در سورهی قدر به نزول قرآن و در سورهی قبل از آن (علق) به نبوت پیامبر ص اشاره شده است و این سوره اشاره به منکرین قرآن و نبوت یعنی کافران اهل کتاب و مشرکان دارد و تأکید بر اینکه تنها راه سعادت پیروی از این دو منبع هدایت یعنی قرآن و پیامبر است.
محور سوره: هدف از نزول قرآن و بعثت پیامبر ص و موضعگیری اهل کتاب و بیان حال مومنین و کافران در قیامت.
سوره دارای دو مبحث است:
مبحث اول: دین خالص
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿لَمۡ یَکُنِ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ مِنۡ أَهۡلِ ٱلۡکِتَٰبِ وَٱلۡمُشۡرِکِینَ مُنفَکِّینَ حَتَّىٰ تَأۡتِیَهُمُ ٱلۡبَیِّنَةُ ١ رَسُولٞ مِّنَ ٱللَّهِ یَتۡلُواْ صُحُفٗا مُّطَهَّرَةٗ ٢ فِیهَا کُتُبٞ قَیِّمَةٞ ٣ وَمَا تَفَرَّقَ ٱلَّذِینَ أُوتُواْ ٱلۡکِتَٰبَ إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَتۡهُمُ ٱلۡبَیِّنَةُ ٤ وَمَآ أُمِرُوٓاْ إِلَّا لِیَعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِینَ لَهُ ٱلدِّینَ حُنَفَآءَ وَیُقِیمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَیُؤۡتُواْ ٱلزَّکَوٰةَۚ وَذَٰلِکَ دِینُ ٱلۡقَیِّمَةِ ٥﴾ [البینة: 1-5].
ترجمه:
به نام خدواند بخشایندهی مهربان
«کافران از اهل کتاب و مشرکان، دست بردار نبودند تا اینکه برایشان دلیل آشکار بیامد (1) فرستادهای از سوی خدواند که نوشتههایی پاک میخواند (2) که در آن احکامی استوار است (3) و اهل کتاب تفرقه پیشه نساختند مگر بعد از آنکه دلیل آشکار بهسویشان آمد (4) و فرمان داده نشدند مگر اینکه خداوند را، خالص گردانندگان دین برای او به پاکدلی پرستش کنند و نماز بر پا دارند و زکات بپردازند و این است دین استوار (5)».
توضیحات:
﴿أَهۡلِ ٱلۡکِتَٰبِ﴾: یهود و نصاری که دارای کتاب آسمانی هستند. ﴿َمُشۡرِکِین﴾: آن کس که غیر خدا را شریک خدا قرار دهد. در اینجا بیشتر مشرکان عرب مقصود است. ﴿مُنفَکِّینَ﴾ (فک): جداشوندگان، دستبردارندگان. ﴿ٱلۡبَیِّنَة﴾: دلیل آشکار، یعنی قرآن و پیامبر.
نکته: «حتّی» در اینجا برای انتهای غایت و دلالت بر آن دارد که ممکن نیست اهل کتاب و مشرکین، از شرک و انحرافات خود رهایی یابند مگر زمانی که بیّنه یعنی قرآن وپیامبر بهسوی آنان بیایند و ایشان را از شرک و انحرافاتشان آگاه سازند.
﴿رَسُولٞ مِّنَ ٱللَّهِ﴾: فرستادهای از جانب پروردگار. از لحاظ اعرابی بدل از «بیّنه» در آیهی قبل است. ﴿صُحُف﴾ ج صَحیِفَة: آنچه بر آن مینویسند، منظور نوشتههای قرآن است. ﴿مُّطَهَّرَةٗ﴾: پاکیزه از دروغ و شک و گمراهی و بطالت. ﴿کُتُبٞ﴾ ج کتاب: در اینجا منظور نوشتههای قرآن است که شامل احکام، مواعظ و غیره میشود. ﴿قَیِّمَةٞ﴾ (قَوَمَ): استوار، پابرجا، به دور از هر انحراف و خطا. و ﴿وَمَا تَفَرَّقَ﴾: پراکنده نشدند، اختلاف نداشتند. اشاره به این حقیقت دارد که اهل کتاب با وجود آنکه انتظار نبوت و رسالت پیامبر را داشتند اما بعد از بعثت پیامبر نظرشان تغییر کرد و علیرغم اینکه به وسیلهی نشانههای دلالت کننده بر صدق نبوت پیامبر، به یقین رسیده بودند که محمد حقیقتاً همان پیامبر موعود است اما بسیاری از ایمان به او سر باز زدند و این بود که کار آنها را چندین برابر زشت و ناپسند جلوه داد. ﴿مُخۡلِصِینَ لَهُ ٱلدِّینَ﴾: اینکه دین و عبادت را خالص برای او قرار دهند و کسی را شریک او نسازند. ﴿حُنَفَآءَ﴾ ج حنیف: پاکدلانه، متمایل به توحید و یکتاپرستی و روی گردان از شرک. ﴿دِینُ ٱلۡقَیِّمَةِ﴾: اینگونه دینی که بر پایهی عقیدهی خالص و عبادت صحیح و به دور از هر تحریفی است دین استوار و آیین راستین الهی خواهد بود.
مفهوم کلی آیات:
دینداری خالص و به دور از هرگونه شرک، تنها با تمسک و چنگ زدن به قرآن و سنت پیامبر ص محقق میشود و هر چیزی که به این دو منبع هدایت افزوده شود هیچگاه قابل توجیه نخواهد بود. ارزش واقعی دینداری در یگانهپرستی است و گرنه اکثر مردم دنیا خود را دیندار میدانند اما دینشان آمیخته با شرک و خرافاتی است که به مرور زمان به آن افزودهاند و به آن رنگ دین دادهاند تا بدین وسیله در نزد دیگران محکوم ورسوا نشوند.
مبحث دوم: ایمان خالص معیار خوبی
﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ مِنۡ أَهۡلِ ٱلۡکِتَٰبِ وَٱلۡمُشۡرِکِینَ فِی نَارِ جَهَنَّمَ خَٰلِدِینَ فِیهَآۚ أُوْلَٰٓئِکَ هُمۡ شَرُّ ٱلۡبَرِیَّةِ ٦ إِنَّ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ أُوْلَٰٓئِکَ هُمۡ خَیۡرُ ٱلۡبَرِیَّةِ ٧ جَزَآؤُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ جَنَّٰتُ عَدۡنٖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِینَ فِیهَآ أَبَدٗاۖ رَّضِیَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُۚ ذَٰلِکَ لِمَنۡ خَشِیَ رَبَّهُۥ ٨﴾ [البینة: 6-8].
ترجمه:
«بیگمان کسانی از اهل کتاب و مشرکان که کفر ورزیدند در آتش دوزخ جاویدان در آنند، آنان همان بدترین آفریدگانند (6) به درستی کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند آنان همان بهترین آفریدگانند (7) پاداش اینها در نزد پروردگارشان بوستانهایی پایدار است که جویبارها در پای آن روان است، همیشه در آن جاویدان بمانند، خدواند از ایشان خشنود شد و اینان نیز از او خشنود شدند، این (پاداش) برای کسی است که از پروردگارش بترسد (8)».
توضیحات:
﴿ٱلۡبَرِیَّةِ﴾ (بَرَءَ): به معنای آفریده و «باری» به معنای آفریننده از أسمای خداوند است. کافران و مشرکان بدترین آفریدگانند، زیرا خرافات و تحریف را جایگزین هدایت الهی و شرک و بتپرستی را جایگزین یگانهپرستی نمودهاند، اما مؤمنان نیکوکار بهترین مخلوقاتند و هدایت و دین خالص و ناب الهی را با هیچ چیزی آغشته نمیسازند. ﴿عَدۡنٖ﴾: اقامت و استقرار.
مفهوم کلی آیات:
آن گاه که حجت بر انسان تمام شد و توحید از شرک متمایز گشت معیار خیر و شر نیز مشخص میشود: ایمان خالص همراه با عمل صالح، رضایتمندی خود و خدا را موجب میشود و در مقابل، هرگونه عمل شرکآمیزی از جانب هر کسی، شرک محسوب میشود و بدترین عذاب را برای او به ارمغان میآورد.
برداشتها و فواید سوره:
1- نبوت پیامبر ص و نزول قرآن، روشنترین و آخرین حجت برای کافران، مشرکان و هر آن کسی بوده و میباشد که یا به کلی از فطرت و دین پاک فاصله گرفته و یا دین آسمانی را آلودهی انواع شرکیات، آداب و عقاید ساختگی و ناصحیح خود ساختهاند.
2- آیات قرآنی به گونهای است که نه خطا و انحرافی در آن میتوان پیدا کرد و نه کسی قادر به ایجاد کوچکترین تحریف در آن است و این معنای حقیقی پا برجایی و استواری قرآن و دین است.
3- خداوند اهل کتاب را کافر نامید در حالی که به کتاب خدا (تورات و انجیل) ایمان داشتند، زیرا از راه مستقیمی که خداوند برای آنها معین کرده بود منحرف شدند و کتاب خدا را تحریف و دینش را آغشتهی شرک و خرافات کردند.
4- اهل کتاب، کتاب آسمانی و تعالیم پاک پیامبران را نادیده گرفته و خواهشهای خود را در دین خداوند وارد نمودند و به خود جرأت دادند که افکار بشری را بر کلام الهی برتری دهند. در قسمتهایی از کتاب خدا دست بردند و قسمتهایی را نیز متحمل تفاسیر ناصحیح و برداشتهای مخالف و شرکآلود خود ساختند، سپس در آنچه خود متبنی و طراح آن بودند به اختلاف پرداختند و تبدیل به گروهها و فرقههای متعدد با افکار و اعتقادات متناقص شدند. رسول الله ص ضمن آنکه به قباحت و آثار ناخوشایند عمل اهل کتاب اشاره مینماید امت اسلام را از این خطر و انحراف بزرگ بر حذر میدارد و تنها راه نجات از این تفرقهها را ملازمت با جماعت و تبعیت از منهج نبوی و اصحاب بزرگوارشان میداند «أَلاَ إِنَّ مَنْ قَبْلَکُمْ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ افْتَرَقُوا عَلَى ثِنْتَیْنِ وَسَبْعِینَ مِلَّةً وَإِنَّ هَذِهِ الْمِلَّةَ سَتَفْتَرِقُ عَلَى ثَلاَثٍ وَسَبْعِینَ ثِنْتَانِ وَسَبْعُونَ فِى النَّارِ وَوَاحِدَةٌ فِى الْجَنَّةِ وَهِىَ الْجَمَاعَةُ». [سنن ابوداود، سنن ابن ماجه، مسند احمد، سنن ترمذی].