ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
معرفی سوره: سورهی «عادیات» مکی است و بعد سورهی «عصر» نازل شده و شامل یازده آیه است.
مناسبت آن با سورهی قبل: در سورهی «زلزال» از گواهی زمین و معیار بودن عمل صحبت شد و در این سوره به اسبهای تازنده بر روی زمین و تشویق به انجام خیر و ترک شر اشاره شده است؛ همچنین در سورهی زلزال در مورد حسابرسی دقیق پروردگار صحبت شد و این سوره با سوگند به موضعگیری انسان در قبال این حقیقت، تأکید میکند که او ناسپاس و نافرمانبر و خود نیز شاهد این عملکرد زشت خویش است.
محور سوره: تکریم مجاهدان بهوسیلهی برشمردن اوصاف اسبهای آنها، انسان و خوی لجاجت و دنیاپرستی او و بیان علاج و درمان آن درد ویرانگر.
عنوان سوره: حیوان برتر از انسان ناسپاس
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿وَٱلۡعَٰدِیَٰتِ ضَبۡحٗا ١ فَٱلۡمُورِیَٰتِ قَدۡحٗا ٢ فَٱلۡمُغِیرَٰتِ صُبۡحٗا ٣ فَأَثَرۡنَ بِهِۦ نَقۡعٗا ٤ فَوَسَطۡنَ بِهِۦ جَمۡعًا ٥ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لِرَبِّهِۦ لَکَنُودٞ ٦ وَإِنَّهُۥ عَلَىٰ ذَٰلِکَ لَشَهِیدٞ ٧ وَإِنَّهُۥ لِحُبِّ ٱلۡخَیۡرِ لَشَدِیدٌ ٨ أَفَلَا یَعۡلَمُ إِذَا بُعۡثِرَ مَا فِی ٱلۡقُبُورِ ٩ وَحُصِّلَ مَا فِی ٱلصُّدُورِ ١٠ إِنَّ رَبَّهُم بِهِمۡ یَوۡمَئِذٖ لَّخَبِیرُۢ ١١﴾ [العادیات: 1-11].
ترجمه:
به نام خدواند بخشایندهی مهربان
«سوگند به اسبهای تیزپای پُر نفَس (1) پس به آتش افروزان از کوبیدن نعل بر سنگ (2) پس به یورش برندگان بامدادی (3) که گرد و غباری بسیار برانگیزند (4) ناگهان به میانهی آن درآیند (5) همانا انسان نسبت به پروردگارش بس ناسپاس است (6) و بیگمان او بر آن گواه است (7) و همانا او در مالدوستی بسیار سرسخت است (8) پس آیا نمیداند آنگاه که هر چه در قبرهاست برانگیخته گردد! (9) و آنچه در سینههاست جمع آورده شود! (10) به راستی که آن روز پروردگارشان به آنها بسی آگاه است (11)».
توضیحات:
﴿َٱلۡعَٰدِیَٰتِ﴾ (عَدؤ) ج عادیة: رفتن با شتاب، تیزدونده، تیزپا، تیزتک؛ ﴿ضَبۡحٗای: نوعی دویدن که با نفس زدن تند همراه است؛ از لحاظ إعرابی حال و یا مفعول مطلق برای فعل محذوف است ﴿ٱلۡمُورِیَٰتِ﴾ (ایراء) ج موریه: آتش افروز، اخگرانگیز. ﴿قَدۡحٗا﴾: در اصل لغت به معنای استخراج است و معمولاً به جرقهی حاصل از زدن دو سنگ به همدیگر اطلاق میشود. در اینجا منظور برخورد سُم اسب با سنگ است که به ظاهر ایجاد جرقه میکند و حکایت از تندرو بودن اسب دارد. ﴿ٱلۡمُغِیرَٰتِ﴾ (إغاره) ج مغیره: یورشبرنده که غافلگیرانه حمله میکند. ﴿صُبۡحٗا﴾: صبحگاهان. ﴿أَثَرۡنَ﴾ (ثور): برانگیختن، زیر و رو کردن. ﴿بِهِ﴾: حرف «ب» در اینجا به معنای «فی» است و ضمیر «هـ» به صبح و یا میدان جهاد بر میگردد. ﴿نَقۡعٗا﴾: غبار؛ و به صبح نسبت داده شده، زیرا شدت جنگ معمولاً در روز و مخصوصاً اوائل آن است و غبار نیز در روز قابل رؤیت است. ﴿وَسَطۡنَ﴾: اسبها به وسط و میانهی لشکر دشمن حمله برند. ﴿جَمۡعًا﴾: لشکر دشمنان، در اینجا إعرابش مفعولٌ به است.
نکته: این پنج آیه، اوصاف اسبهای جهاد را بر میشمرد تا شکوه، صلابت و ارزش جهاد را به نمایش در آورد.
﴿لَکَنُودٞ﴾: بسیار ناسپاس، کفرانکننده نعمت پروردگار. ﴿عَلَىٰ ذَٰلِکَ﴾: بر ناسپاسی نفْسش نسبت به نعمتها. ﴿ٱلۡخَیۡرِ﴾: مال، چون مردم تصور میکنند که مال همیشه برای آنها خیر را در بر دارد اما غافل از اینکه بسیاری مواقع، مال بدبختی را برای صاحبش در پی خواهد داشت. ﴿بُعۡثِرَ﴾: زیر و رو شود، بیرون آورده شود، کنایه از برانگیختن مردگان از قبرهاست. ﴿مَا فِی ٱلۡقُبُورِ﴾: در قبر خفتگان. ﴿حُصِّلَ﴾: جمع آورده شود، تمییز داده شود، آنچه در سینهها نهفته است آشکار گردد و خیر از شر و نیت پاک از پلید تمییز داده شود و خداوند بر ذره ذرهی آن آگاهی کامل دارد.
مفهوم کلی آیات:
آنگاه که مَرکب یک مجاهد ارزش قسم خوردن پیدا میکند و به این زیبایی و شکوه توصیف میشود پرواضح است مجاهدی که از جان و مال خویش گذشته و در راه دین و اعتقاد، بدینسان مجاهدت میکند باید چه کرامتی در نزد خداوند داشته باشد. حب مال دنیا در وجود انسان غریزی است اما اگر انسان فراتر از مادیات رود و حساب و کتاب أخروی را در ذهن خود تصور نماید قطعاً از تعلقاتش به دنیا میکاهد و زندگی خود را سامان میدهد.
برداشتها و فواید سوره:
1- آنچه در راه خداوند مورد استفاده قرار گیرد دارای مزیت و درجهی والایی نسبت به همنوعان خود میباشد خواه مجاهد باشد یا ابزارآلات جنگی او مثل اسبش.
2- طبیعت آدمی بر پایهی بخل و ناسپاسی سرشته شده است اما با ممارست و تمرین میتوان آن را متعادل کرد و به جهت صحیح سوق داد.
3- در قیامت تمامی مکنونات و اسرار قلب انسان و نیات مختلف او آشکار میشود و هیچ چیز از دید خداوند مخفی نمیماند و تمامی آنها مورد محاسبه قرار میگیرد.
4- اعتقاد به آگاهی کامل خداوند از تمامی اعمال و نیات بشر، سبب میشود انسان همهی مکانها و زمانها را محضر خداوند بداند و عاقلانه و از روی حساب عمل کند.
5- حیوانی که در راه پیشرفت دین خداوند به کار گرفته میشود به مراتب در نزد خداوند ارزشمندتر از انسان دنیاپرست و مالدوست است.
6- خداوند در دنیا به احوال بندگانش آگاه است و هیچ ریز و درشتی را فرو نمیگذرد مگر آنکه در قیامت، ذره ذره آن را آشکار میسازد؛ سپس اگر خواست میبخشد و اگر خواست آن را به عقوبتی کیفر میکند.
7- هر چند قیامت زمانهی آشکار شدن حقایق است اما در صحیح بخاری و مسلم از ابن عمر روایت شده که رسول الله ص فرموده است: «مَنْ سَتَرَ مُسْلِمًا سَتَرَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ». «کسیکه عیب مسلمانی را بپوشاند خداوند در روز قیامت او را میپوشاند».
***