ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
معرفی سوره: سورهی «قریش» مکی است و بعد از سورهی «تین» نازل شده و شامل چهار آیه است.
مناسبت آن با سورهی قبل: سورهی قریش ادامهی مبحث اصحاب فیل و بیان لزوم شکر آن نعمت بزرگی است که خداوند به اهل مکه ارزانی داشت، از این رو در مصحف بعضی از صحابه، این سوره بدون بسم الله و بلافاصله بعد از سورهی آمده است.
محور سوره: بیان دو نعمت بزرگ خداوند به اهل مکه، یعنی امنیت و معیشت و لزوم بندگی و پرستش خداوند در قبال آن.
عنوان سوره: عنایتی دیگر به قریش
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿لِإِیلَٰفِ قُرَیۡشٍ ١ إِۦلَٰفِهِمۡ رِحۡلَةَ ٱلشِّتَآءِ وَٱلصَّیۡفِ ٢ فَلۡیَعۡبُدُواْ رَبَّ هَٰذَا ٱلۡبَیۡتِ ٣ ٱلَّذِیٓ أَطۡعَمَهُم مِّن جُوعٖ وَءَامَنَهُم مِّنۡ خَوۡفِۢ ٤﴾ [قریش: 1- 4].
ترجمه:
به نام خداوند بخشایندهی مهربان
«برای الفت دادن قریش (1) انس و الفت دادن آنها در کوچ زمستانی و تابستانی (2) پس باید پروردگار این خانه را عبادت کنند (3) همان که آنان را از گرسنگی طعام داد و از ترس ایمنشان ساخت (4)».
توضیحات:
﴿ِإِیلَٰفِ﴾ (إلْف): انس و الفت و همراهی با یک چیز، انس و الفت دادن، همبستگی. ﴿قُرَیۡشٍ﴾: اسم قبایل عرب که از نوادگان «نضر بن کنانه» یعنی سیزدهمین جد پیامبر میباشند. قریش اسم مصغّر از قّرْیش (کوسه ماهی) است و به سبب قدرت آنها در مقابله با این حیوان دریایی به آنها قریش میگفتند و یا اینکه قریش به معنای کسب و جمع کردن است و چون آنها تاجر بودند این لقب را بر آنها نهادند. در مجموع قریش به دوازده قبیله تقسیم میشدند که رسول الله ص از بنیهاشم یعنی فرزندان هاشم بن عبدمناف بن قصی است. ﴿رِحۡلَةَ ٱلشِّتَآءِ﴾: مسافرتهایی که قریش در زمستان به یمن و حبشه و در تابستان به شام و غزه برای تجارت داشتند. ﴿فَلۡیَعۡبُدُواْ﴾: پس به شکرانهی نعمت رزق و روزی و امنیت، باید خداوند را عبادت کنند. ﴿هَٰذَا ٱلۡبَیۡتِ﴾: کعبه.
نکتهی مهم: در مورد اینکه «لام» در آغاز سوره به چه مطلبی بر میگردد دو صورت میتواند داشته باشد که بنابر آنها، آیهی اول اینگونه معنا میشود: 1- به خاطر الفتی که خداوند در میان قریش قرار داده و ایشان با امنیت به تجارت و کسب رزق و روزی میپردازند پس باید به شکرانهی آن، خدوند را عبادت کنند. 2- شکست ابرهه (مبحث سورهی قبل) به خاطر این بود که قریش به کعبه الفت گیرند و سفرهای تجاری خویش را ادامه دهند پس به شکرانهی آن باید خداوند را عبادت کنند.
مفهوم کلی آیات:
از بزرگترین نعمتهایی که خداوند به یک بنده ارزانی میدارد نعمت امنیت و سیری (رفع گرسنگی) است و همین کافی است تا اینکه شکر نعمت را بر خود واجب بداند، زیرا تمامی ضروریات زندگی توسط این دو نعمت بر آورده میشود و هر آنچه فراتر از این دو باشد منجر به فزونطلبی و جاهطلبی میشود که موضوع عمدهی چندین سورهی اخیر را تشکیل داده است.
برداشتها و فواید سوره:
1- بیان دو نعمت اساسی یعنی امنیت و معیشت نیکو که خداوند به قریش عطا فرمود.
2- انسان در مقابل نعمتهایی که به او ارزانی شده است باید شکرگزار خداوند باشد و به عبادت پروردگارش بپردازد.
3- خداوند، کعبه را به خودش نسبت داد همانگونه که عبدالمطلب نیز در برابر ابرهه گفت: «أَنَا رَبُّ الإبِلِ وإنً للبیتِ رَبّاً سَیَمْنَعُهُ» «من صاحب شترهایم هستم و برای کعبه نیز صاحبی است که آن را نگه خواهد داشت». این نشانهی عنایت خاص خداوند به کعبه و کرامت و شرافت والای آن است.
4- آیهی 112 سورهی نحل نمونهای بارز از قومی است که نعمت خداوند را شکر نگفتند پس بهوسیلهی گرفته شدن نعمت، مورد عذاب دنیوی قرار گرفتند.
***