ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
معرفی سوره: سورهی «فلق» مدنی است، بعد از سورهی «اخلاص» نازل شده و پنج آیه دارد.
مناسبت آن با سورهی قبل: بعد از این که در سورهی اخلاص، کمال و صفات خداوند بیان شد این سوره و سورهی بعدی به ما امر میکنند که تنها باید به این خداوند یکتا و بیهمتا پناه بریم.
محور سوره: لزوم پناه بردن انسان به خداوند از شر مخلوقات.
عنوان سوره: پناه از مخلوق به خالق
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
﴿قُلۡ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلۡفَلَقِ ١ مِن شَرِّ مَا خَلَقَ ٢ وَمِن شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ ٣ وَمِن شَرِّ ٱلنَّفَّٰثَٰتِ فِی ٱلۡعُقَدِ ٤ وَمِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ ٥﴾ [الفلق: 1-5].
ترجمه:
به نام خداوند بخشایندهی مهربان.
«بگو: پناه میبرم به پروردگار سپیدهدم (1) از شر هر آنچه آفریده است (2) و از شب تاریک چون فرا گیرد (3) و از شرمندگان در گرهها (4) و از شر حسدورز آنگاه که حسد ورزد (5)».
توضیحات:
﴿أَعُوذُ﴾ (عَوَذَ): پناه میبرم. ﴿ٱلۡفَلَقِ﴾: در اصل به معنای شکافتن است و سپیدهدم نیز تاریکی را شکافته و روشن میشود. روشنی بعد از تاریکی، نویدی به گشایش بعد از سختی و نجات بعد از ترس است، از این رو خداوند صبح را یاد میکند. ﴿شَرِّ مَا خَلَقَ﴾: از شر مخلوقات انس و جن و هر حیوان موذی دیگری. ﴿غَاسِقٍ﴾ (غَسَقَ): هنگامی از شب که تاریکی کامل شود. ﴿وَقَبَ﴾: داخل شد، هجوم آورد، فراگیر شد. ذکر شب در اینجا به سبب این است که اذیت و آزار و وحشت شبانه بسیار زیادتر از روز است و بسیاری از حیوانات و حتی انسانهای خلافکار از تاریکی شب استفاده برده و دست به خباثت میزنند. ﴿ٱلنَّفَّٰثَٰتِ﴾ (نفْثْ): دمندگان، افسونگران، استفاده از جمع مونث اشاره به غالبیت شیوع این عمل در میان زنان دارد. ﴿عُقَدِ﴾ ج عُقْدَه: گرهها، منظور از دمیدن در گره، اعمالی است که ساحران انجام میدادند و در گره میدمیدند تا اینکه شخص را به این و سیله جادو کنند، و یا اینکه با کارهایی که انجام میدادند بین مردم (و مخصوصاً زن و شوهر) تفرقه ایجاد میکردند، ﴿حَسِدٍ﴾: رشک، تمنای از بین رفتن نعمتی که خداوند به کسی داده است، بدون هیچگونه دلیل موجهی. ﴿إِذَا حَسَدَ﴾: آنگاه که حسدش آشکار شود که چه بسا با اقدامات ناپسند و زیانباری همراه باشد.
مفهوم کلی آیات:
رسول الله ص امر شدند که از شر چهار چیز به خداوند پناه برند: 1- از شر تمامی مخلوقات که به گونههای مختلف قصد آزار و اذیت دارند. 2- از شر شب که بستر خلافکاری و وحشت است. 3- از شر هر آن کس که به حیلههای عجیب سعی در آزار مردم دارد. 4- از شر هر حسودی که چشم دیدن دیگران را ندارد. و حقا که هر چه بلا و مصیبت است از این منابع است و هیچ راه نجاتی نیز ثمربخش نیست مگر بهسوی خداوند یکتا و بینیاز که مردم باید نیاز خود را تنها بهسوی او برند.
برداشتها و فواید سوره:
1- استعاذه به خداوند از شر اشراری که با ترفندهایی، سعی در ضرر رساندن به ما دارند.
2- یاد خداوند پناهی است که آرمیدن در آن، نجات و آرامش را در پیخواهد داشت.
3- امام بخاری و امام مسلم از عایشه ل روایت میکنند: «سُحِرَ النَّبِىُّ ص حَتَّى کَانَ یُخَیَّلُ إِلَیْهِ أَنَّهُ یَفْعَلُ الشَّىْءَ وَمَا یَفْعَلُهُ حَتَّى کَانَ ذَاتَ یَوْمٍ دَعَا وَدَعَا ثُمَّ قَالَ أَشَعَرْتِ أَنَّ اللَّهَ أَفْتَانِى فِیمَا فِیهِ شِفَائِى أَتَانِى رَجُلاَنِ فَقَعَدَ أَحَدُهُمَا عِنْدَ رَأْسِى وَالآخَرُ عِنْدَ رِجْلَىَّ فَقَالَ أَحَدُهُمَا لِلآخَرِ مَا وَجَعُ الرَّجُلِ قَالَ مَطْبُوبٌ قَالَ وَمَنْ طَبَّهُ قَالَ لَبِیدُ بْنُ الأَعْصَمِ قَالَ فِى مَاذَا قَالَ فِى مُشُطٍ وَمُشَاقَةٍ وَجُفِّ طَلْعَةٍ ذَکَرٍ . قَالَ فَأَیْنَ هُوَ قَالَ فِى بِئْرِ ذَرْوَانَ فَخَرَجَ إِلَیْهَا النَّبِىُّ ص ثُمَّ رَجَعَ فَقَالَ لِعَائِشَةَ حِینَ رَجَعَ نَخْلُهَا کَأَنَّهَا رُءُوسُ الشَّیَاطِینِ فَقُلْتُ اسْتَخْرَجْتَهُ فَقَالَ لاَ أَمَّا أَنَا فَقَدْ شَفَانِى اللَّهُ وَخَشِیتُ أَنْ یُثِیرَ ذَلِکَ عَلَى النَّاسِ شَرًّا ثُمَّ دُفِنَتِ الْبِئْرُ». «نبی اکرم ص را سحر کردند به گونهای که کاری را که انجام نداده بود گمان میکرد انجام داده است، تا اینکه روزی بسیار دعا کرد و فرمود: آیا میدانی که خداوند، راه علاج مرا به من نشان داد؟ دو مرد نزد من آمدند، یکی در کنار سرم و دیگری کنار پاهایم نشست. یکی از آن دو به دیگری گفت: درد این مرد چیست؟ دومی گفت: سحر شده است. پرسید: چه کسی او را سحر کرده است؟ گفت: لبید بن اعصم. پرسید: به وسیله چه چیزی سحر شده است؟ گفت: به وسیلهی شانه و چند تار مو و شکوفهی خشکیدهی درخت خرمای نر. پرسید: آن کجاست؟ گفت: در چاه ذروان. آنگاه، نبی اکرم ص بهسوی آن چاه رفت سپس برگشت و به عایشه فرمود: نخلهای آنجا مانند سرهای شیطان بود. عایشه میگوید: پرسیدم: آیا آنها را از چاه بیرون آوردی؟ فرمود: خیر، مرا که خداوند شفا داد ولی بیم آن دارم که باعث ضرر و زیان مردم شود. سپس آن چاه را با خاک پر کردند».
برخی مفسرین این روایت را سبب نزول معوِّذتین میدانند، زیرا در روایتی دیگر از این حدیث (که سند آن چندان مورد اعتماد نیست) جبریل به نزد پیامبر میآید و سورهی معوذِّتین را جهت بطلان سحر، به ایشان یاد میدهد و پیامبر نیز با خواندن آن، شفا مییابد.
4- امام مسلم از عقبه بن عامر روایت میکند که رسول الله ص به من فرمود: «أُنْزِلَتْ عَلَىَّ آیَاتٌ لَمْ یُرَ مِثْلُهُنَّ قَطُّ الْمُعَوِّذَتَیْنِ». «آیاتی بر من نازل شده که هیچگاه مثل آن دیده نشده است و آن معوذتین (فلق و ناس) است».
5- امام بخاری از عایشه ل نقل میکند: «أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص کَانَ إِذَا اشْتَکَى نَفَثَ عَلَى نَفْسِهِ بِالْمُعَوِّذَاتِ وَمَسَحَ عَنْهُ بِیَدِهِ فَلَمَّا اشْتَکَى وَجَعَهُ الَّذِى تُوُفِّىَ فِیهِ طَفِقْتُ أَنْفِثُ عَلَى نَفْسِهِ بِالْمُعَوِّذَاتِ الَّتِى کَانَ یَنْفِثُ وَأَمْسَحُ بِیَدِ النَّبِىِّ ص عَنْهُ». «هنگامی که رسول الله ص بیمار میشد، معوِّذات (ناس، فلق و اخلاص) را میخواند و بر خود میدمید و با دستش بر بدنش مسح میکرد. پس هنگامی که در بیماری وفاتش بسر میبرد من نیز همان معوذات را که او میخواند و بر خود میدمید میخواندم و دست پیامبر ص را بر بدنش مسح میکردم».
***