اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

6-أذکار نماز

6-أذکار نماز

(6-1) دعای موقع تسویۀ صف جماعت

(سَوُّوا صُفُوفَکُمْ فَإِنَّ تَسْوِیَةَ الصَّفِّ مِنْ تَمَامِ الصَّلاَةِ.)([1])

(صف‌هایتان را راست و پیوسته کنید؛ چرا که کامل کردن صف‌ها هم جزء کمالِ نماز است.)

(اسْتَوُوا وَلَا تَخْتَلِفُوا فَتَخْتَلِفَ قُلُوبُکُمْ)[2]

(6-2) دعاهاى استفتاح

دعاهاى بعد از تکبیر تحریمه و قبل از فاتحه که روایت شده­اند و خواندن هر کدام مستحب می­باشد، عبارتند از:

(أَللَّهُمَّ بَاعِدْ بَیْنِیْ وَبَیْنَ خَطَایَایَ کَمَا بَاعَدْتَ بَیْنَ الْـمَشْرِقِ وَالْـمَغْرِبِ، أَللَّهُمَّ نَقِّنِیْ مِنْ خَطَایَایَ کَمَا یُنَقَّى الثَّوْبُ الأَبْیَضُ مِنَ الدَّنَسِ، أَللَّهُمَّ اغْسِلْنِیْ مِنْ خَطَایَایَ بِالثَّلْجِ وَالْـمَاِء وَالْبَرَدِ.)([3])

(بار الها! بین من و خطاهاى من، همانند فاصله­اى که بین مشرق و مغرب انداخته اى، فاصله بیانداز، و مرا از خطاهایم پاک ساز، همانند لباس سفیدى که از آلودگى پاک مى‌شود. بار الها! خطاهاى مرا با برف و آب و تگرگ بشوى.)

(سُبْحَانَکَ اللَّهُمَّ وَبِحَمْدِکَ، وَتَبَارَکَ اسْمُکَ، وَتَعَالَى جَدُّکَ، وَلاَإِلَهَ غَیْرُکَ.)([4])

(بار الها! پاک و منزهى، و حمد از آنِ توست، و نامت با برکت است و قدرت و شکوه تو بسیار بالاست و هیچ معبودى بجز تو «بر حقّ» وجود ندارد.)

(وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِیْ فَطَرَ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِیْفاً وَمَا أَنَا مِنَ الْـمُشْرِکِیْنَ، إِنَّ صَلاَتِیْ، وَنُسُکِیْ، وَمَحْیَایَ، وَمَمَاتِیْ، ِللهِ رَبِّ الْعَالَـمِیْنَ، لاَ شَرِیْکَ لَهُ وَبِذَلِکَ أُمِرْتُ وَأَنَا مِنَ الْـمُسْلِمِیْنَ. أَللَّهُمَّ أَنْتَ الْـمَلِکُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ، أَنْتَ رَبِّیْ وَأَنَا عَبْدُکَ، ظَلَمْتُ نَفْسِیْ وَاعْتَرَفْتُ بِذَنْبِیْ فَاغْفِرْ لِـی ذُنُوْبِیْ جَمِیْعاً إِنَّهُ لاَ یَغْفِرُ الذُّنُوْبَ إِلاَّ أَنْتَ. وَاهْدِنِیْ ِلِأَحْسَنِ الأَخْلاَقِ لاَ یَهْدِیْ ِلِأَحْسَنِهَا إِلاَّ أَنْتَ، وَاصْرِفْ عَنِّیْ سَیِّئَهَا، لاَ یَصْرِفُ عَنِّیْ سَیِّئَهَا إِلاَّ أَنْتَ، لَبَّیْکَ وَسَعْدَیْکَ، وَالـْخَیْرُ کُلُّهُ بِیَدَیْکَ، وَالشَّرُّ لَیْسَ إِلَیْکَ، أَنَا بِکَ وَإِلَیْکَ، تَبَارَکْتَ وَ تَعَالَیْتَ، أَسْتَغْفِرُکَ وَأَتُوْبُ إِلَیْکَ.) ([5])

(من چهره­ام را به سوى ذاتى متوجه کرده­ام که آسمان­ها و زمین را آفرید، در حالى که من از باطل روى گردان شده و به سوى حق آمده­ام، و از مشرکان نیستم. نماز، عبادت، زندگى و مرگم از آنِ پروردگار جهانیان است که شریکى ندارد، دستور یافته­ام که چنین کنم، و من از فرمانبرداران مى باشم. پروردگارا! توئى پادشاه، بجز تو، معبودى «بر حقّ» وجود ندارد. تو پروردگار من هستى و من بندۀ توأم، بر خود ظلم کردم، و به گناهم اعتراف نمودم، همۀ گناهانم را ببخشاى، همانا بجز تو کسى گناهنم را نمى­آمرزد.

الهى! مرا به نیکوترین اخلاق و خصلت ها، رهنمون فرما، همانا بجز تو کسى نیست که مرا بسوى آن‌ها هدایت کند. الهى! خصلت هاى بد را از من دور بگردان، زیرا بجز تو کسى نیست که آن‌ها را از من دور بگرداند. من در بارگاهت حاضرم، و براى اطاعتت آماده­ام، هرگونه خیر و نیکى در اختیار توست، بدى را به سوى تو راهى نیست. الهى! من به لطف تو موجودم، و به سوى تو متوجه­ام، تو بسیار بابرکت و برتر هستـى، از تو آمـرزش مى­خواهم، و در بارگاهـت توبه مى­کنم.)

(اللهُ أکبر کَبِیْراً وَالْـحَمْدُ ِللهِ کَثِیْراً، وَسُبْحَانَ اللهِ بُکْرَةً وَأَصِیْلاً.)([6])

(أَللَّهُمَّ لَکَ الْـحَمْدُ أَنْتَ نُوْرُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَنْ فِیْهِنَّ، وَلَکَ الْـحَمْدُ أَنْتَ قَیِّمُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَنْ فِیْهِنَّ، (وَلَکَ الْـحَمْدُ أَنْتَ رَبُّ السَّموَاتِ وَالأَرْضِ وَمَنْ فِیْهِنَّ) (وَلَکَ الْـحَمْدُ، لَکَ مُلْکُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَنْ فِیْهِنَّ) (وَلَکَ الْـحَمْدُ اَنتَ مَلِکُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ) (وَلَکَ الْـحَمْدُ أَنْتَ الْـحَقُّ وَوَعْدُکَ الْـحَقُّ، وَقَوْلُکَ الْـحَقُّ وَلِقَاؤُکَ الْـحَقُّ، وَالْـجَنَّةُ حَقٌّ وَالنَّارُ حَقٌّ، وَالنَّبِیُّوْنَ حَقٌّ، وَمحمّد ج حَقٌّ وَالسَّاعَةُ حَقٌّ) (أَللَّهُمَّ لَکَ أَسْلَمْتُ، وَعَلَیْکَ تَوَکَّلْتُ وَبِکَ آمَنْتُ، وَإِلَیْکَ أَنَبتُ ، وَبِکَ خَاصَمْتُ، وَإِلَیْکَ حَاکَمْتُ، فَاغْفِرْ لِـی مَا قَدَّمْتُ، وَمَا أَخَّرْتُ، وَمَا أَسْرَرْتُ، وَمَا أَعْلَنْتُ) (أَنْتَ الْـمُقَدِّمُ، وَأَنْتَ الْـمُؤَخِّرُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ) (أَنْتَ إِلَـهِیْ لاَ إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ).)([7])

(بار الها! حمد از آنِ تو است، تو نور آسمان‌ها و زمین، و آنچه که در ما بین آن‌هاست، هستى. حمد از آنِ تو است، تو سرپرست آسمان‌ها و زمینى، و آنچه که در بین آن‌هاست. (و حمد از آنِ تو است، تو پروردگار آسمان­ها و زمین و آنچه که در بین آن‌هاست، هستى). (و حمد از آنِ تو است، تو پادشاه آسمان‌ها و زمین هستى). (و حمد از آنِ توست) (تو حقّى، وعده، گفتار، لقاء، بهشت، آتش، پیامبران، محمّد ج، و روز قیامت حقّ هستند.) (پروردگارا! من تسلیم توأم، و بر تو توکّل نمودم، و به تو ایمان آوردم، و به سوى تو برگشتم، و بخاطر تو دشمنى ورزیدم، و حاکمیت از آنِ تو است، و گناهانى را که پیش از مرگ فرستاده­ام و آنچه را که بعد از مرگ، خواهند آمد، و آنچه را که پنهان نموده­ام، و آنچه را که آشکار ساخته­ام، ببخشاى. تقدیم و تأخیر بدست تو است، و هیچ معبودى بجز تو «بر حقّ» وجود ندارد).([8])

(6-3) دعاى رکوع

(سُبْحَانَ رَبِّیَ الْعَظِیْمِ.)([9])

(پروردگار بزرگم پاک و منزّه است.)

(سُبحَانَ رَبِّی و بِحَمدِه.) ([10])

(پروردگارم پاک و منزّه بوده و به حمد و ستایش وی مشغولم.)

(سُبْحَانَکَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا وَبِحَمْدِکَ، اَللَّهُمَّ اغْفِرْلِیْ.) ([11])

(پروردگارا! تو پاک و منـزّهى، پروردگار ما! تـو را ستـایـش مى­نمایم، الهى! مرا ببخشاى.)

(سُبُّوحٌ، قُدُّوْسٌ، رَبُّ الْـمَلاَئِکَةِ وَالرُّوْحِ.)([12])

(بسیار پاک و منزّه است پروردگار فرشتگان و جبرئیل.)

(أَللَّهُمَّ لَکَ رَکَعْتُ، وَبِکَ آمَنْتُ، وَلَکَ أَسْلَمْتُ خَشَعَ لَکَ سَمْعِیْ وَبَصَرِیْ، وَ مُـخِّیْ، وَعَظْمِیْ، وَعَصَبِیْ، وَمَا اسْتَقَلَّ بِهِ قَدَمِیْ.) ([13])

(پروردگارا! براى تو رکوع کردم، به تو ایمان آوردم، و به تو تسلیم شدم. گوش، چشم، مخ، استخوان، پى و رگم و تمام اعضاى بدنم براى تو خشوع و فروتنى نمودند.)

(سُبْحَانَ ذِیْ الْـجَبَرُوْتِ، وَالْـمَلَکُوْتِ، وَالْکِبْرِیَاءِ، وَالْعَظَمَةِ.)([14])

(پاک است پروردگارى که مالک قدرت، فرمانروایى، بزرگى و عظمت است.)

(6-4) دعاى هنگام برخاستن از رکوع

(سَمِعَ اللهُ لِـمَنْ حَمِدَهُ.) ([15])

(الله شنید و قبول کرد ستایش کسى را که او را ستایش نمود.)

(رَبَّنَا وَ لَکَ الْـحَمْدُ، حَمْداً کَثِیْراً طَیِّباً مُبَارَکاً فِیْهِ.)([16])

(پروردگارا! حمد و ستایش هاى زیاد، خوب و مبارک از آنِ تو است.)

(مِلْءَ السَّمَوَاتِ، وَمِلْءَ الأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا، وَمِلْءَ مَا شِئْتَ مِنْ شَیْءٍ بَعْدُ، أَهْلَ الثَّنَاءِ وَالْـمَجْدِ، أَحَقُّ مَا قَالَ الْعَبْدُ، وَکُلُّنَا لَکَ عَبْدٌ أَللَّهُمَّ لاَ مَانِعَ لِـمَا أَعْطَیْتَ، وَلاَ مُعْطِیَ لِـمَا مَنَعْتَ، وَلاَ یَنْفَعُ ذَا الْـجَدِّ مِنْکَ الْـجَدُّ.) ([17])

(الهى! حمدى که آسمان­ها و زمین و میان آن‌ها و هر چه تو بخواهى را پر کند، از آنِ تو است. الهى! تو اهل ستایش و عظمت هستى. الهى! تو شایستۀ ستایش بندگان هستى. همگى ما بندگانت هستیم، آن­چه تو بفرمائى هیچ کس جلوى آن­را نمى­گیرد، و آن­چه جلوى آن­را بگیرى، کسى قدرت ندارد آن­را عطا نماید. الهى! صاحب ثروت، او را ثروتش از عذاب تو نجات نمى­دهد و «تمامى شکوه» و ثروت از آنِ تو است). ([18])

(6-5) دعاى سجده

(سُبْحَانَ رَبِّیَ الأَعْلَى.)([19])

(منزّه است پروردگار بزرگ و برتر من)

(سُبحَانَ رَبُّی وبِحَمدِه.) ([20])

(پروردگارم پاک ومنزّه بوده و به حمد وستایش وی مشغولم.)

(سُبْحَانَکَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا وَبِحَمْدِکَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیْ.)([21])

(بار الها! تو پاک و منزّهى و تو را ستایش مى نمایم. الهى! از تو طلب مغفرت مى کنم.)

(سُبُّوْحٌ، قُدُّوسٌ، رَبُّ الْـمَلاَئِکَةِ وَالرُّوْحِ.)([22])

(پاک و منزّه است پروردگار فرشتگان و جبرئیل).

(أَللَّهُمَّ لَکَ سَجَدْتُ، وَبِکَ آمَنْتُ، وَلَکَ أَسْلَمْتُ، سَجَدَ وَجْهِیْ لِلَّذِیْ خَلَقَهُ، وَصَوَّرَهُ وَشَقَّ سَمْعَهُ وَبَصَرَهُ، تَبَارَکَ اللهُ أَحْسَنُ الْـخَالِقِیْنَ.)([23])

(الهى! براى تو سجده کردم، و به تو ایمان آوردم، و در مقابل فرمان تو تسلیم شدم، چهره­ام براى پروردگارى که آن را خلق نمود، و صورت بخشید، و آن را زیبا آفرید، و عضو شنوایى و بینائى در آن قرار داد، سجده کرد. با برکت است پروردگارى که بهترین آفریدندگان است.)

(سُبْحَانَ ذِیْ الْـجَبَرُوْتِ، وَالْـمـَلَکُوْتِ، وَالْکِبْرِیَاءِ، وَالْعَظَمَةِ.)([24])

(پاک است پروردگارى که مالک قدرت، فرمانروایى، بزرگى و عظمت است.)

(أَللَّهُمَّ اغْفِرْلِیْ ذَنْبِیْ کُلَّهُ، دِقَّهُ وَجِلَّهُ، وَأَوَّلَهُ وَآخِرَهُ وَعَلاَنِیَتَهُ وَسِرَّهُ.)([25])

(بار الها! همۀ گناهان مرا، اعم از کوچک و بزرگ، اوّل و آخر، آشکار و نهان، ببخشاى.)

(أَللَّهُمَّ إِنِّیْ أَعُوْذُ بِرِضَاکَ مِنْ سَخَطِکَ، وَبِمُعَافَاتِکَ مِنْ عُقُوْبَتِکَ و أَعُوْذُ بِکَ مِنْکَ، لاَ أُحْصِیْ ثَنَاءً عَلَیْکَ أَنْتَ کَمَا أَثْنَیْتَ عَلَى نَفْسِکَ.)([26])

(بار الها! من از خشمت به خشنودى تو پناه مى برم. الهى! از عذابت به عفو تو پناه مى برم. الهى! از (عذاب و خشم) تو، به تو پناه مى­برم. پروردگارا! آن‌چنان که حق ستایش تو است، نمى­توانم آن ­را بجاى آورم، بدون تردید تو آن‌چنانى که خود فرموده­اى.)([27])

(6-6) دعاى نشستن در میان دو سجده

(رَبِّ اغْفِرْ لِـی رَبِّ اغْفِرْ لِـی.)([28])

(اى پروردگار من! مرا ببخش، مرا ببخش.)

(6-7) دعاهاى سجدۀ تلاوت

(سَجَدَ وَجْهِیْ لِلَّذِیْ خَلَقَهُ، وَشَقَّ سَمْعَهُ وَبَصَرَهُ وَبِحَوْلِهِ وَقُوَّتِهِ ﴿فَتَبَارَکَ ٱللَّهُ أَحۡسَنُ ٱلۡخَٰلِقِینَ.)([29])

(چهره­ام براى ذاتى که آن­را آفرید و شنوایى و بینایى را به قدرت و توانایى خود در آن قرار داد، سجده کرد. بسیار با برکت است بهترینِ آفرینندگان.)

(6-8) تشهّد

(اَلتَّحِیَّاتُ ِللهِ، وَالصَّلَوَاتُ وَالطَّیِّبَاتُ، اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ أَیُّهَا النَّبِیُّ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاَتُهُ، اَلسَّلاَمُ عَلَیْنَا وَعَلَى عِبَادِ اللهِ الصَّالِـحِیْنَ، أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ، وَأَشْهَدُ أَنَّ محمّداً عَبْدُهُ وَرَسُوْلُهُ.)([30])

(انواع تعظیم، درود و پاکى مخصوص الله است،([31]) سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد اى پیامبر، سلام بر ما و کلیّۀ بندگان صالح خدا، من گواهی مى­دهم که هیچ معبودى بجز الله «بر حقّ» وجود ندارد و محمّد ج بنده و رسول اوست.)([32])

(6-9) درود بر رسول الله ج بعد از تشهّد

(أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى محمّد وَعَلَى آلِ محمّد، کَمَا صَلَّیْتَ عَلَى إِبْرَاهِیْمَ وَعَلى آلِ إِبْرَاهِیْمَ، إِنَّکَ حَمِیْدٌ مَجِیْدٌ، أَللَّهُمَّ بَارِکْ عَلَى محمّد وَعَلَى آلِ محمّد، کَمَا بَارَکْتَ عَلَى إِبْرَاهِیْمَ وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِیْمَ، إِنَّکَ حَمِیْدٌ مَجِیْدٌ.)([33])

(بار إلها! بر محمّد ج و آل محمّد درود بفرست همچنان که بر ابراهیم و آل ابراهیم درود فرستادى، همانا تو ستوده و باعظمت هستى. بار الها! بر محمّد و آل محمّد برکت نازل فرما همچنان که بر ابراهیم و آل ابراهیم برکت نازل کردى، همانا تو ستوده و باعظمت هستى.)

(أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى محمّدٍ وَعَلَى أَزْوَاجِهِ وَذُرِّیَّتِهِ کَمَا صَلَّیْتَ عَلَى آلِ إِبْرَاهِیْمَ، وَبَارِکْ عَلَى محمّد وَعَلَى أَزْوَاجِهِ وَذُرِّیَّتِهِ، کَمَا بَارَکْتَ عَلَى آلِ إِبْرَاهِیْمَ، إِنَّکَ حَمِیْدٌ مَجِیدٌ.)([34])

(بار إلها! بر محمّد و همسران و فرزندانش درود فرست همچنان که بر ابراهیم درود فرستادى، و بر محمّد و همسران و فرزندانش برکت نازل گردان همچنان که بر آل ابراهیم برکت نازل فرمودى، همانا تو ستوده و باعظمت هستى.)

(6-10) دعا بعد از تشهّد آخر و قبل از سلام

(أَللَّهُمَّ إِنِّیْ أَعُوْذُ بِکَ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ، وَمِنْ عَذَابِ جَهَنَّمَ، وَمِنْ فِتْنَةِ الْـمَحْیَا وَالْـمَمَاتِ، وَمِنْ فِتْنَةِ الْـمَسِیْحِ الدَّجَّالِ.)([35])

(پروردگارا! از عذاب قبر و عذاب دوزخ، فتنۀ زندگى و مرگ، و فتنۀ مسیح دجّال به تو پناه مى برم.)

(أَللَّهُمَّ إِنِّیْ أَعُوْذُ بِکَ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ، وَأَعُوْذُ بِکَ مِنْ فِتْنَةِ الْـمـَسِیْحِ الدَّجَالِ، وَأَعُوْذُ بِکَ مِنْ فِتْنَةِ الْـمَحْیَا وَالْـمَمَاتِ، أَللَّهُمَّ إِنِّیْ أَعُوْذُ بِکَ مِنَ الـمَأْثَمِ والـمَغْرَمِ.)([36])

(الهى! من از عذاب قبر، و از فتنۀ مسیح دجّال، و فتنۀ زندگى و مرگ به تو پناه مى­برم. بار الها! من از گناه و زیان، به تو پناه مى­آورم.)

(أَللَّهُمَّ إِنِّیْ ظَلَمْتُ نَفْسِیْ ظُلْماً کَثِیْراً، وَلاَ یَغْفِرُ الذُّنُوْبَ إِلاَّ أَنْتَ، فَاغْفِرْ لِـیْ مَغْفِرَةً مِنْ عِنْدِکَ وَارْحَمْنِیْ إِنَّکَ أَنْتَ الْغَفُوْرُ الرَّحِیْمُ.)([37])

(الهى! من بر نفس خود بسیار ظلم کردم، همانا غیر از تو کسى دیگر گناهان مرا نمى­بخشد؛ پس، از جانب خود مرا مورد آمرزش قرار بده، و بر من رحم کن، همانا تو بخشنده و مهربان هستى.)

(أَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِـیْ مَا قَدَّمْتُ، وَمَا أَخَّرْتُ، وَمَا أَسْرَرْتُ، وَمَا أَعْلَنْتُ، وَمَا أَسْرَفْتُ، وَمَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّیْ، أَنْتَ الْـمُقَدِّمُ وَأَنْتَ الْـمُؤَخِّرُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ.)([38])

(الهى! گناهان قبلى و بعدى مرا ببخشاى. الهى! گناهان مخفى و آشکار مرا بیامرز، و زیاده­روى­هاى مرا و آنچه را که تو از من بهتر مى­دانى ببخش، همانا مقدّم و مؤخّر توئى، بجز تو معبودى «بر حقّ» نیست.)

(أَللَّهُمَّ أَعِنِّیْ عَلَى ذِکْرِکَ، وَشُکْرِکَ، وَحُسْنِ عِبَادَتِکَ.)([39]) (بار الها! به من توفیق بده تا تو را یاد کنم، و سپاس گویم، و به بهترین روش، بندگى نمایم.)

(أَللَّهُمَّ إِنِّیْ أَعُوْذُ بِکَ مِنَ الْبُخْلِ، وَأَعُوْذُ بِکَ مِنَ الْـجُبْنِ، وَأَعُوْذُ بِکَ مِنْ أَنْ أُرَدَّ إِلَى أَرْذَلِ العُمُرِ، وَأَعُوْذُ بِکَ مِنْ فِتْنَةِ الدُّنْیَا وَعَذَابِ الْقَبْرِ.)([40])

(بار الها! من از بخل و بُزْدلى به تو پناه مى­برم، و از اینکه به علّت پیرى، سست و درمانده شوم، به تو پناه مى­برم، و از آزمایش­هاى سخت دنیا و عذاب قبر به تو پناه مى­برم.)

(أَللَّهُمَّ إِنِّیْ أَسْأَلُکَ الْـجَنَّةَ وَأَعُوْذُ بِکَ مِنَ النَّارِ.)([41])

(بار الها! من از تو خواهان بهشتم، و از آتش به تو پناه مى برم.)

(أَللَّهُمَّ بِعِلْمِکَ الغَیْبَ، وَقُدْرَتِکَ عَلَى الـْخَلْقِ أَحْیِنِیْ مَا عَلِمْتَ الْـحَیَاةَ خَیْراً لِیْ، وَتَوَفَّنِیْ إِذَا عَلِمْتَ الْوَفَاةَ خَیْراً لِیْ، أَللَّهُمَّ إِنِّیْ أَسْأَلُکَ خَشْیَتَکَ فِیْ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ، وَأَسْأَلُکَ کَلِمَةَ الْـحَقِّ فِی الرِّضَا وَالْغَضَبِ، وَأَسْأَلُکَ الْقَصْدَ فِی الْغِنَى وَالْفَقْرِ، وَأَسْأَلُکَ نَعِیْماً لاَ یَنْفَدُ، وَأَسْأَلُکَ قُرَّةَ عَیْنٍ لاَ تَنْقَطِعُ، وَأَسْأَلُکَ الرِّضَا بَعْدَ الْقَضَاءِ، وَأَسْأَلُکَ بَرْدَ الْعَیْشِ بَعْدَ الْـمَوْتِ، وَأَسْأَلُکَ لَذَّةَ النَّظَرِ إِلَى وَجْهِکَ وَالشَّوْقَ إِلَى لِقَائِکَ فِیْ غَیْرِ ضَرَّاءَ مُضِرَّةٍ وَلاَ فِتْنَةٍ مُضِلَّةٍ، أَللَّهُمَّ زَیِّنَّا بِزِیْنَةِ الإِیْمَانِ وَاجْعَلْنَا هُدَاةً مُهْتَدِیْنَ.)([42])

(بار الها! به علم غیبت و قدرتت بر آفرینش، تا زمانى مرا زنده نگهدار که زندگى برایم خوب باشد، و مرا بمیران زمانى که مردنم را به نفعم مى­دانى. الهى! من خشوع و ترس از تو را در نهان و آشکار مى­طلبم. «گفتن» کلمۀ حق را در شادى و غضب از تو مى خواهم. میانه­روى را در ثروت و فقر مسألت مى­نمایم. نعمتى را که نابود نشود، و نور چشمى را که قطع نگردد، و رضا را بعد از قضا، و راحتى زندگى بعد از مرگ، و لذّت نگاه به چهره­ات و شوق به لقاءت را درخواست مى­کنم. بدون اینکه گرفتار مصیبتى سخت، یا فتنه­اى گمراه کننده شوم. پروردگارا! ما را با زیبایى ایمان، زینت بخش و ما را در زمرۀ هدایت دهندگان و هدایت­یافتگان قرار بده.)

(أَللَّهُمَّ إِنِّیْ أَسْأَلُکَ یَا اللهُ بِأَنَّکَ الْوَاحِدُ الأَحَدُ الصَّمَدُ الَّذِیْ لَـمْ یَلِدْ وَ لَـمْ یُوْلَدْ وَ لَـمْ یَکُنْ لَهُ کُفْواً أَحَدٌ، أَنْ تَغْفِرَ لِیْ ذُنُوْبِیْ إِنَّکَ أَنْتَ الْغَفُوْرُ الرَّحِیْمُ.)([43])

(بارالها! من با توسّل به اینکه تو یگانه­اى و شریکى ندارى و بى­نیاز و در اوج کمال هستى، که نه زاده­اى و نه زاده شده­اى و هیچ همتایى برای خود ندارى، از تو مسألت مى­نمایم که گناهان مرا بیامرزى، همانا که تو آمرزگار و مهربان هستى.)

(أَللَّهُمَّ إِنِّیْ أَسْأَلُکَ بِأَنَّ لَکَ الْـحَمْدُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ وَحْدَکَ لاَ شَرِیْکَ لَکَ، الْـمَنَّانُ، یَا بَدِیْعَ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ یَا ذَا الْـجَلاَلِ وَالإِکْرَامِ، یَا حَیُّ یَا قَیُّوْمُ، إِنِّیْ أَسْأَلُکَ الْـجَنَّةَ وَأَعُوْذُ بِکَ مِنَ النَّارِ.)([44])

(پروردگارا! من فقط از تو مى خواهم؛ چرا که حمد فقط از آنِ توست، هیچ معبودى بجز تو «بر حقّ» وجود ندارد، و یکتایى و شریک ندارى یا منّان! اى بوجود آورندۀ آسمان­ها و زمین! اى صاحب عظمت و بزرگى! اى زندۀ پایدار! من بهشت را از تو خواهانم، و از آتش به تو پناه مى‌برم.)

(أَللَّهُمَّ إِنّیْ أَسْأَلُکَ بِأَنِّیْ أَشْهَدُ أَنَّکَ أَنْتَ اللهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ، الأَحَدُ الصَّمَدُ الَّذِیْ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُوْلَدْ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفْواً أَحَدٌ.)([45])

(پروردگارا! من تنها از تو «احتیاجاتم را» مى­خواهم، چرا که شهادت مى­دهم که تو الله هستى، و هیچ معبودى بجز تو «بر حقّ» وجود ندارد، تو آن یکتا و بى نیازى و در اوج کمالی هستى که نه زاده است، و نه زائیده شده است، و همتایى ندارد.)

(6-11) ذکر سلام دادن نماز

پیامبر أکرم ج بعد از اتمام نماز رو به راست کرده و می­فرمودند: (السَّلَامُ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَةُ اللَّهِ.) و سپس رو به چپ کرده و می­فرمودند: (السَّلَامُ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَةُ اللَّهِ.)([46])

(6-12) أذکار بعد از سلام نماز

(أَسْتَغْفِرُ اللهَ أَسْتَغْفِرُ اللهَ أَسْتَغْفِرُ اللهَ أَللَّهُمَّ أَنْتَ السَّلاَمُ وَمِنْکَ السَّلاَمُ، تَبَارَکْتَ یَا ذَا الْـجَلاَلِ وَالْإِکْرَامِ.) ([47])

(از الله طلب آمرزش مى کنم (سه مرتبه) الهى! تو سلامى، و سلامتى از جانب تو است، تو بسیار بابرکتى، اى صاحب عظمت و بزرگى.)

(لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِیْکَ لَهُ، لَهُ الْـمُلْکُ وَلَهُ الْـحَمْدُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیْرٌ، أَللَّهُمَّ لاَ مَانِعَ لِـمَا أَعْطَیْتَ، وَلاَ مُعْطِیَ لِـمَا مَنَعْتَ، وَلاَ یَنْفَعُ ذَا الْـجَدِّ مِنْکَ الْـجَدُّ.)([48])

(اللَّهُمَّ أَعِنِّى عَلَى ذِکْرِکَ وَشُکْرِکَ وَحُسْنِ عِبَادَتِکَ.) ([49])

(معبودى «بر حقّ» بجز الله، وجود ندارد. شریکى ندارد، پادشاهى از آنِ اوست، ستایش شایستۀ اوست، و او بر هر چیزى توانا است. الهى! آن چه تـو بـدهى، هیچ کس مانع آن نمى­گردد، و آنچه تو منع کنى، هیچ کس نمى­تواند آن را بدهد. توانگر را، ثروتش از عذاب تو نجات نمى­دهد، و «تمامى شکوه و» ثروت از آنِ تو است.)

(بار الها! به من توفیق بده تا تو را یاد کنم، و سپاس گویم، و به بهترین روش، بندگى نمایم.)

(لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِیْکَ لَهُ، لَهُ الْـمُلْکُ، وَلَهُ الْـحَمْدُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیْرٌ. لاَ حَوْلَ وَلاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللهِ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ، وَلاَ نَعْبُدُ إِلاَّ إِیَّاهُ، لَهُ النِّعْمَةُ وَلَهُ الْفَضْلُ وَلَهُ الثَّنَاءُ الْـحَسَنُ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ مُخْلِصِیْنَ لَهُ الدِّیْنَ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُوْنَ.)([50])

(معبودى بجز الله «بر حقّ» وجود ندارد، یگانه اوست و شریکى ندارد، پادشاهى از آنِ اوست، و ستایش مخصوص اوست، و او بر هر چیز توانا است. هیچ نیروى بازدارنده از گناهان و توفیق دهنده به نیکى، به جز الله وجود ندارد. هیچ معبودى جز او «بر حقّ» نـیست. جز او کسـى دیگر را عبادت نمى­کنیم، نعمت و فضل از آنِ اوست، ستایش نیکو مخصوص اوست، معبودى بجز او وجود ندارد، همۀ ما با اخلاص او را بندگى مى­کنیم، هر چند کافران دوست نداشته باشند.)

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ١ ٱللَّهُ ٱلصَّمَدُ٢ لَمۡ یَلِدۡ وَلَمۡ یُولَدۡ٣ وَلَمۡ یَکُن لَّهُۥ کُفُوًا أَحَدُۢ٤

(به نام خداوند بخشندۀ مهربان. بگو: خدا یگانه است، خدا، کمال مطلق و سَرورِ والای برآورندۀ امیدها و برطرف‌کنندۀ نیازمندی‌ها است، نه زاده، و نه زاده شده است، و نه همتایى دارد.)

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

﴿قُلۡ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلۡفَلَقِ١ مِن شَرِّ مَا خَلَقَ٢ وَمِن شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ٣ وَمِن شَرِّ ٱلنَّفَّٰثَٰتِ فِی ٱلۡعُقَدِ٤ وَمِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ٥.

به نام خداوند بخشندۀ مهربان (بگو پناه مى­برم به خداوند سپیده دم. از شرّ آنچه آفریده است، و از شرّ شب بدانگاه که کاملاً فرا مى­رسد، و از شرّ کسانى که در گره­ها مى‌دمند، و از شرّ حسود بدانگاه که حسد مى­ورزد.)

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

﴿قُلۡ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلنَّاسِ١ مَلِکِ ٱلنَّاسِ٢ إِلَٰهِ ٱلنَّاسِ٣ مِن شَرِّ ٱلۡوَسۡوَاسِ ٱلۡخَنَّاسِ٤ ٱلَّذِی یُوَسۡوِسُ فِی صُدُورِ ٱلنَّاسِ٥ مِنَ ٱلۡجِنَّةِ وَٱلنَّاسِ٦.([51])

به نام خداوند بخشندۀ مهربان، (بگو پناه مى برم به پروردگار مردمان، به مالِک و حاکِم «واقعىِ» مردم، به معبودِ «بر حقّ» مـردم، از شرّ وسوسه­گرى که واپس مى­رود، از وسوسه گری است که در سینه­هاى مردم به وسوسه مى­پردازد، «در سینه­هاى مردمانى» از جن­ها و انسان­ها.) (بعد از هر نماز خوانده شوند).

﴿ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡحَیُّ ٱلۡقَیُّومُۚ لَا تَأۡخُذُهُۥ سِنَةٞ وَلَا نَوۡمٞۚ لَّهُۥ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِۗ مَن ذَا ٱلَّذِی یَشۡفَعُ عِندَهُۥٓ إِلَّا بِإِذۡنِهِۦۚ یَعۡلَمُ مَا بَیۡنَ أَیۡدِیهِمۡ وَمَا خَلۡفَهُمۡۖ وَلَا یُحِیطُونَ بِشَیۡءٖ مِّنۡ عِلۡمِهِۦٓ إِلَّا بِمَا شَآءَۚ وَسِعَ کُرۡسِیُّهُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَۖ وَلَا یَ‍ُٔودُهُۥ حِفۡظُهُمَاۚ وَهُوَ ٱلۡعَلِیُّ ٱلۡعَظِیمُ٢٥٥([52]). بعد از هر نماز خوانده شود.

(خداوند، هیچ معبودى «بر حقّ» جز او نیست، خداوندى که زنده و قائم به ذات خویش است، هیچ گاه خواب سبک و سنگین او را فرا نمى­گیرد، براى اوست آنچه در آسمان­ها و زمین است، کیست که نزد او جز به فرمانش شفاعت کند، آنچه را پیش روى آنه داند، و از گذشته و آیندۀ آنان آگاه است، آن‌ها جز به مقدارى که او بخواهد احاطه به علم او ندارند، کرسى او آسمان­ها و زمین را دربرگرفته و حفظ و نگهدارى آسمان و زمین براى او گران نیست، و او بلند مرتبه و باعظمت است.)

(سُبْحَانَ اللهِ، وَالْـحَمْدُ لِلَّهِ، وَاللهُ أکبر (هرکدام 33 بار سپس) لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِیْکَ لَهُ، لَهُ الْـمُلْکُ وَلَهُ الْـحَمْدُ، وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیْرٌ.)([53])

(بجز اللهِ معبود «بر حق» وجود ندارد، شریکى ندارد، پادشاهى از آنِ اوست، ستایش شایستۀ اوست، و او بر هر چیز تواناست.)

(لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِیْکَ لَهُ، لَهُ الْـمُلْکُ وَلَهُ الْـحَمْدُ یُحْیِیْ وَ یُمِیْتُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیْرٌ.)([54])

(بجز اللهِ معبود «برحق» وجود ندارد، شریکى ندارد، پادشاهى از آنِ اوسـت و سـتایـش مـر او راسـت، زنـده مـى­کـند و مى­میراند، و او بر هر چیز تواناست.)

(6-13) دعا کردن انفرادی بعد از سلام دادن نماز

صهیبس روایت کرده که رسول الله ج بعد از تمام کردن نمازهایش این دعا را می­خوانده است: (اللَّهُمَّ أَصْلِحْ لِى دِینِى الَّذِى جَعَلْتَهُ لِى عِصْمَةً وَأَصْلِحْ لِى دُنْیَاىَ الَّتِى جَعَلْتَ فِیهَا مَعَاشِى اللَّهُمَّ إِنِّى أَعُوذُ بِرِضَاکَ مِنْ سَخَطِکَ وَأَعُوذُ بِعَفْوِکَ مِنْ نِقْمَتِکَ وَأَعُوذُ بِکَ مِنْکَ. لاَ مَانِعَ لِمَا أَعْطَیْتَ وَلاَ مُعْطِىَ لِمَا مَنَعْتَ وَلاَ یَنْفَعُ ذَا الْجَدِّ مِنْکَ الْجَدُّ.)([55])

(خداوندا! این دینی که آن را محافظم قرار داده­ای، برایم کامل نما. و دنیایم را که معاشم را در آن قرار داده­ای اصلاح کن. پروردگارا! من از خشمت به رضایتت، واز قهرت به بخششت، واز خودت به خودت پناه می­برم. وکسی نمی­تواند مانع چیزی شود که بخشیده­ای و یا مانع چیزی شود که آن را نمی­خواهی. و سعی و تلاش فرد، در برابر مشیت تو، سودی ندارد.)

و معاذ بن جبلt هم روایت کرده که پیامبر ج به وی وصیّت نمود که بعد از اتمام نمازها این دعا را بخواند: «اللَّهُمَّ أَعِنِّى عَلَى ذِکْرِکَ وَشُکْرِکَ وَحُسْنِ عِبَادَتِکَ.» ([56])

(پروردگارا! مرا در ذکر کردن و شکر نمودن و عبادت یاری کن که آن‌ها را به نیکویی انجام دهم.)

از عبدالله بن زبیرt روایت شده که پیامبر ج در پایان هر نماز این دعا را می­خواند: (لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِیکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ، وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَىْءٍ قَدِیرٌ، لاَ حَوْلَ وَلاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ، لاَ نَعْبُدُ إِلاَّ إِیَّاهُ، لَهُ النِّعْمَةُ وَلَهُ الْفَضْلُ، وَلَهُ الثَّنَاءُ الْحَسَنُ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ، مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ.) (هیچ خدایی جز الله «بر حق» نیست که تنها و بی­شریک است و پادشاهی و سپاس و ستایش سزاوار او و از آنِ اوست و او بر هر کاری تواناست و هیچکس را هیچ نیرویی برای انجام هیچ عملی نیست جز به اراده و امر خدا؛ جز الله خدایی «بر حق» نیست و جز او را پرستش نمی­کنیم، نعمت‌ها و بخشش‌ها و لطف‌ها از جانب او و سپاس و ستایش نیکو از آنِ اوست، هیچ معبودی جز الله «بر حق» نیست و خالصانه برای او عبادت و دینداری می­کنیم، اگرچه کافران بدشان بیاید.) ابن زبیر می­گوید: پیامبر ج بعد از هر نماز، با این تسبیحات ذکر و تهلیل می­فرمود.([57])

همچنین امام بخاری/ اسم یکی از باب‌هایش را در کتاب صحیحش اینگونه نامگذاری کرده: «بَاب الدُّعَاءِ بَعْدَ الصَّلَاةِ».([58])

(6-14) دست بلند کردن هنگام دعا

(رَسُولُ اللَّهِ ج قَائِمٌ یَخْطُبُ فَاسْتَقْبَلَ رَسُولَ اللَّهِ ج قَائِمًا فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ هَلَکَتْ الْمَوَاشِی وَانْقَطَعَتْ السُّبُلُ فَادْعُ اللَّهَ یُغِیثُنَا قَالَ فَرَفَعَ رَسُولُ اللَّهِ ج یَدَیْهِ فَقَالَ اللَّهُمَّ اسْقِنَا اللَّهُمَّ اسْقِنَا اللَّهُمَّ اسْقِنَا.)([59])

(مردی از همان دروازه، وارد مسجد شد و مقابل آنحضرت ج که مشغول خطبه بود، ایستاد و گفت: دام‌ها هلاک شدند و راه­ها از بین رفتند. از خدا بخواه که باران را بر ما بباراند. رسول خدا ج دست به دعا برداشت و فرمود: خدایا! باران را بر ما بباران. خدایا! باران را بر ما بباران. خدایا! باران را بر ما بباران.)

(6-15) دعاى نماز استخاره([60])

جابر بن عبداللهt مى­گوید: رسول الله ج استخاره را در هرکارى همانند سوره­اى از قرآن به ما مى‌آموخت و می­فرمود: هرگاه یکى از شما خواست کارى انجام دهد، غیر از نماز فرض، دو رکعت نماز بخواند، سپس بگوید: (أَللَّهُمَّ إِنِّیْ أَسْتَخِیْرُکَ بِعِلْمِکَ، وَأَسْتَقْدِرُکَ بِقُدْرَتِکَ، وَأَسْأَلُکَ مِنْ فَضْلِکَ الْعَظِیْمِ، فَإِنَّکَ تَقْدِرُ وَلاَ أَقْدِرُ، وَتَعْلَمُ وَلاَ أَعْلَمُ، وَأَنْتَ عَلاَّمُ الْغُیُوْبِ، أَللَّهُمَّ إِنْ کُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّ هَـذَا الأَمْرَ -وَیُسَمِّیْ حَاجَتَـهُ- خَیْرٌ لِیْ فِیْ دِیْنِـیْ وَمَعَاشِیْ وَعَاقِبَـةِ أَمْرِیْ -أَوْ قَالَ: عَاجِلِهِ وَآجِلِهِ- فَاقْدِرْهُ لِیْ وَیَسِّرْهُ لِیْ ثُمَّ بَارِکْ لِیْ فِیْهِ، وَإِنْ کُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّ هَذَا الأَمْرَ شَرٌّ لِیْ فِیْ دِیْنِیْ وَمَعَاشِیْ وَعَاقِبَةِ أَمْرِیْ -أَوْ قَـالَ: عَاجِلِهِ وَآجِلِهِ- فَاصْرِفْهُ عَنِّیْ وَاصْرِفْنِیْ عَنْهُ وَاقْدِرْ لِـیَ الْـخَیْرَ حَیْثُ کَانَ، ثُمَّ أَرْضِنِیْ بِهِ.)([61])

(اى الله! به وسیلۀ علمت از تو طلب خیر مى­کنم، و بوسیلۀ قدرتت از تو توانایى مى­خواهم، از تو فضل بسیارت را مسألت مى­نمایم، زیرا تو توانایى و من ناتوان، و تو مى‌دانى و من نمى­دانم، و تو دانندۀ امور پنهان هستى. الهى! اگر در علم تو این کار ـ حاجت خود را نام مى برد -باعث خیر من در دین و آخرت است- یا مى­گوید: در حال و آیندۀ کارم -آن­را برایم مقدور و آسان بگردان، و در آن برکت عنایت فرما، و چنانچه در علم تو این کار برایم در دنیا و آخرت باعث بدى است -یا مى­گوید: در حال و آیندۀ کارم- پس آن­را از من، و مرا از آن، منصرف بگردان، و خیر را براى من هر کجا که هست مقدّر نما، و آنگاه مرا با آن خشنود بگردان.)

کسى که از خالقأ، طلب خیر نماید و از مخلوق، مشورت بگیرد، و در کارش ثابت قدم باشد و بر خداوندأ توکّل نماید، پشیمان نمى­شود، خداوندأ مى­فرمایند: ﴿وَشَاوِرۡهُمۡ فِی ٱلۡأَمۡرِۖ فَإِذَا عَزَمۡتَ فَتَوَکَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ یُحِبُّ ٱلۡمُتَوَکِّلِینَ١٥٩ [آل عمران: 159] (در کارها با مردم، مشورت کن، و هرگاه تصمیم به انجام کارى گرفتى، به خدا توکّل کن.)

(6-16) دعاى قنوت در نماز وتر

(أَللَّهُمَّ إِنِّیْ أَعُوْذُ بِرِضَاکَ مِنْ سَخَطِکَ، وَبِمُعَافَاتِکَ مِنْ عُقُوْبَتِکَ، وَأَعُوْذُ بِکَ مِنْکَ، لاَ أُحْصِیْ ثَنَاءً عَلَیْکَ، أَنْتَ کَمَا أَثْنَیْتَ عَلَى نَفْسِکَ.)([62])

(الهى! از خشم تو به خشنودیت، و از عذاب تو به عفوت، پناه مى­برم، از خشمت به تو پناه مى­برم. الهى! من نمى­توانم تو را آنطور که شایسته­اى، مدح کنم، تو آن‌چنانى که خود را مدح کرده­اى.)

(6-17) ذکر پس از سلام نماز وتر

سه بار (سُبْحَانَ الْـمَلِکِ الْقُدُّوْسِ) بگوید و بار سوم با صداى بلند و کشیده (رَبِّ الْـمَلاَئِکَةِ وَالرُّوْحِ) را به آن بیفزاید.([63])

(6-18) دعای نمازکسوف و خسوف

(إِنَّ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ آیَتَانِ مِنْ آیَاتِ اللَّهِ لَا یَخْسِفَانِ لِمَوْتِ أَحَدٍ وَلَا لِحَیَاتِهِ فَإِذَا رَأَیْتُمْ ذَلِکَ فَادْعُوا اللَّهَ وَکَبِّرُوا وَصَلُّوا وَتَصَدَّقُوا..)([64])

(ماه و خورشید دو نشانه از نشانه­های «قدرت» الله هستند. و بخاطر مرگ و زندگی کسی، دچار گرفتگی نمی­شوند. پس هرگاه، چنین حالت­هایی را دیدید، دعا کنید، تکبیر بگویید، نماز بخوانید و صدقه بدهید.)

(6-19) دعای نماز استسقاء (طلب باران)

(اللَّهُمَّ حَوَالَیْنَا وَلَا عَلَیْنَا اللَّهُمَّ عَلَى الْآکَامِ وَالْجِبَالِ وَالْآجَامِ وَالظِّرَابِ وَالْأَوْدِیَةِ وَمَنَابِتِ الشَّجَرِ.)([65])

(بار الها! باران را به اطراف ما بباران، نه بر ما، اى الله! باران را بر روى تپه­ها و کوه‌ها، و درّه­ها و محل روئیدن درختان بباران.)

(أن رسول الله ج کان إذا رأى المطر قال: اللَّهُمَّ صَیّباً نافعاً.)([66])

(پیامبر خدا ج هرگاه باران را می­دیدند، می­فرمودند: بار الها! باران بسیار و سودمند نازل فرما.)

 

 

 



([1]) (صحیح): مسلم (ش1003) / ابوداود (ش668).

([2]) (صحیح): مسلم (ش1000و10001)/ابوداود (ش674)/نسایی (ش807و812).

([3]) (صحیح): بخاری (ش744) / مسلم (ش1383و1382).

([4]) (صحیح): طبرانی، الدعاء (ش506) والمعجم الاوسط (ج3ص242).

([5]) (صحیح): مسلم (ش1848و1849) / ابوداود (ش760).

([6]) (صحیح): مسلم (ش1386) / ترمذی (ش3592).

([7]) (صحیح): بخاری (ش6317) / مسلم (ش1844).

([8]) خواندن دعای استفتاح با وجود پنج شرط مستحب می­باشد: 1- در غیر نماز جنازه باشد. 2- خواندنش باعث فوت ادای نماز نشود. 3- مأموم با خواندنش قسمتی از خواندن فاتحه را از دست ندهد. 4- در صورتیکه مأموم به رکعت نرسد نباید به دعای استفتاح مشغول شود بلکه باید مانند امام به سجده یا تشهد و... مشغول شود. 5- در صورتیکه قبل از قرائت به جماعت برسد خواندنش مستحب است و بعد از آمین گفتن خواندنش صحیح است ولی در صورتیکه امام به قرائت مشغول باشد خواندنش توصیه نمی­گردد؛ زیرا خواندن فاتحه اولوّیت دارد. نک: مهیزع، الدعاء و أحکامه الفقهیة، 1/205-208.

([9]) (صحیح): مسلم (ش1850) / ابوداود (ش871) / ترمذی (ش262).

([10]) (صحیح): سراج، المسند (ش309) / طبرانی، الدعاء (ش604).

([11]) (صحیح): بخاری (ش794و4967) / مسلم (ش1113و1115).

([12]) (صحیح): مسلم (ش1119) / ابوداود (ش872).

([13]) (صحیح): مسلم (ش1848و1849) / ابوداود (ش760).

([14]) (صحیح): ابوداود (ش873) / نسایی (ش1049) / بزار (ش2750).

([15]) (صحیح): مسلم (ش1850) / ابوداود (ش871) / ترمذی (ش262).

([16]) (صحیح): بخاری (ش799) / ابوداود (ش770) / نسایی (ش1062).

([17]) (صحیح): مسلم (ش1099) / ابوداود (ش847) / نسایی (ش1068).

([18]) پیامبر ج فرموده­اند: «هرگاه امام "سَمِعَ اللهُ لِـمَنْ حَمِدَهُ" را گفت. بگویید: "اللَّهُمَّ رَبَّنَا لَکَ الْـحَمْدُ". که هر کس گفته­اش با گفته ملائکه همراه باشد گناهان گذشته­اش بخشیده می­شود.» (صحیح): بخاری (ش796). پس بنابر این فرموده پیامبر اکرم ج، در نماز جماعت برای امام گفتن "اللَّهُمَّ رَبَّنَا لَکَ الْـحَمْدُ" و برای مأموم گفتن "سَمِعَ اللهُ لِـمَنْ حَمِدَهُ " مستحب نیست و این دو با هم این ذکر را تکمیل می­کنند.

([19]) (صحیح): مسلم (ش1850) / ابوداود (ش871) / ترمذی (ش262).

([20]) (صحیح): سراج، المسند (ش309) / طبرانی، الدعاء (ش604).

([21]) (صحیح): بخاری (ش4293و4967) / مسلم (ش1113و1115).

([22]) (صحیح): مسلم (ش1119) / ابوداود (ش872).

([23]) (صحیح): مسلم (ش1848و1849) / ابوداود (ش760).

([24]) (صحیح): ابوداود (ش873) / بیهقی، السنن الکبری (ش3840).

([25]) (صحیح): مسلم (ش1112) / ابوداود (ش878).

([26]) (صحیح): مسلم (ش1118) / ابوداود (ش879).

([27]) همه فقها بنابرنصوص شرعی بر صحّتِ دعا در نماز خصوصاَ در سجده که نزدیک­ترین مکانِ قُرب و خشوع در برابر خداوند متعال می­باشد، قلم صحّه گذاشته­اند ولی در نوع دعاها اختلاف نظر دارند و با توجه به سنّت پیامبر ج و عملکرد و استنباط صحابهش دلیلی بر تحریم دعا در هر زمینه­ای (دنیوی و أخروی) در نماز وجود ندارد؛ اگرچه استفاده از دعای مأثور از اولویّت و وجاهت خاصّ خود برخوردار است و دعا کننده نیز باید از دعاهای حرام بپرهیزد و حتّی به قول امام مالک: مستحب است که مؤدّب باشد، مثلاً نگوید: بارالها! به من رزق عطا کن در حالی که ثروتمند است و همانند صالحین و آنچه در قرآن آمده دعا نماید.

در زمینه حکم دعا به غیر عربی در نماز، جمهور فقها آن­را جایز دانسته و در واقع دلیلی صریح بر حرام بودن دعا به غیر عربی مانند: فارسی، کُردی، بلوچی، آذری، ترکمنی و... در نماز مشاهده نمی­شود. البته اولویّت در شریعت آن است که به زبان عربی باشد و حتّی دعاهای مأثور از کتاب و سنّت خوانده شود ولی شریعت ممانعتی در انجام دعا در نماز به غیر عربی ابراز نداشته خصوصاً برای کسی که ناتون از فهم زبان عربی باشد. فقهایی همچون محمّد و أبویوسف از شاگردان امام أعظم، برخی از مالکیه و قول صحیح مذهب شافعیه و قول حنابله بر این باورند برای کسی که ناتوان به زبان عربی است جایز و برای عالم و توانمند به آن نادرست و موجب ابطال نماز خواهد بود. ابوحنیفه، قولی از مالکیه و وجهی در نزد شافعیه بر این باورند که هر کسی (چه عربی را بداند و چه نداند) برایش جایز است که در نماز با غیر عربی دعا کند. نک: الفتاوی الهندیة، 1/69؛ فتاوی الشیخان، 1/86؛ قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، 1/89؛ التهذیب فی الفقه الشافعی، 2/126؛ نووی، المجموع، 3/239؛ ابن رجب، القواعد فی الفقه، ص 13؛ فتاوی قاضیخان بهامش الهندیة، 1/86؛ ابن عابدین، حاشیة ابن عابدین، 1/561 (آن را از علامه لقانی مالکی نقل می­کند.)؛ نووی، المجموع، 3/239؛ شربینی، مغنی المحتاج، 1/177؛ خلود مهیزع، الدعاء و أحکامه الفقهیة، 1- 263 تا 281. و.... .

([28]) (صحیح): احمد، المسند (ش23375) / ابن ماجه (ش897).

([29]) (صحیح): مسلم (ش1848و1849) / ابوداود (ش760).

([30]) (صحیح): بخاری (ش831و1202و835) / مسلم (ش924).

اگرچه این روایت أصحّ روایات در تشهّد اوّل می­باشد ولی دقت شود که صلوات فرستادن در تشهد اوّل مستحب می­باشد؛ روایت صحیحِ أمّ المؤمنین عائشهل نشان می­دهد که رسول الله ج در رکعت اوّل بر پیامبر ج صلوات می­فرستاده لذا تبعیّت از ایشان ج در این حالت مستحب می­باشد؛ اما چون به (مسیء صلاته) نگفتند که در تشهدِ اوّل نماز، صلوات بفرست لذا این قرینه­ای می­باشد که واجب نیست. نک: حدیث عائشه: ابن ماجه (ش1191) / بیهقی، السنن الکبری (ش4822) و حدیث (مسیء صلاته): بخاری (ش757و793و6667و6215) / مسلم (ش911و912).

([31]) اَلتَّحِیَّات یعنی؛ انواع تعظیم، الصَّلَوَات یعنی؛ دعا و تمامی صلوات و درودها (فرض و مستحب)، الطَّیِّبَات یعنی؛ هر پاکی در اقوال و افعال و صفات از آنِ خداوندأ است. نک: شرح عمدة الفقه، 1/304؛ الشرح الممتع، 3/203-206.

([32]) پیامبر ج و صحابه­هاش چه آن‌ها در کنار ایشان ج نماز می­­خواندند و چه آن‌ها از ایشان ج دور بوده و در خانه و یا سفر نماز می­خواندند در تحیّاتِ نماز "اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ أَیُّهَا النَّبِیُّ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاَتُهُ" می­گفتند و البته این خطاب "عَلَیکَ" به معنای حضور پیامبر ج در جلوی نماز­گزار نیست بلکه طبق حدیث صحیح (عبدالرزاق، المصنف (ج2ص215) / احمد، المسند (ش4320)) ملائکه مأمور رساندن این صلوات به پیامبر ج هستند. اگرچه بنابر روایت حسن برخی از صحابهش بعد از فوت پیامبر ج گفتند: "اَلسَّلاَمُ عَلَی النَّبِیِّ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاَتُهُ". إبن أبی­شبهه، 1/293. نک: صحیح البخاری، ش831؛ صحیح مسلم، ش402؛ زادالمعاد، 1/208؛ مجموع الفتاوی، 22/66-69 و 335-348 و عمدة الفقه، 1/304 و 305.

([33]) (صحیح): بخاری (ش6357) / مسلم (ش936و935).

([34]) (صحیح): بخاری (ش6360و3369) / مسلم (ش938).

([35]) (صحیح): مسلم (ش1354) / ابوداود (ش985).

([36]) (صحیح): بخاری (ش6368) / مسلم (ش1353).

([37]) (صحیح): بخاری (ش834و7387) / مسلم (ش4043و4044).

([38]) (صحیح): مسلم (ش1848و1849) / ابوداود (ش760).

([39]) (صحیح): ابوداود (ش1524) / ابن حبان (ش2021).

([40]) (صحیح): بخاری (ش6365و6374و6370) / ترمذی (ش3567).

([41]) (صحیح): ابوداود (ش792) / ابن ماجه (ش910).

([42]) (صحیح): نسایی (ش1305) / ابن حبان (ش1971).

([43]) (صحیح): احمد، المسند (ش18974) / ابوداود (ش987).

هر کس این دعا را خوانده و از خداوندأ طلب مغفرت نماید، آمرزیده می­شود.

([44]) (صحیح): احمد، المسند (ش13570) / ابوداود (ش1497).

([45]) (صحیح): احمد، المسند (ش22952) / ابوداود (ش1495).

این دعا، اسم أعظم خداوند بوده که اگر کسی چیزی را با آن از خداوندأ طلب نماید، به وی عطا می­گردد.

([46]) (صحیح): ترمذی (ش295) / ابوداود (ش998).

پیغمبر اکرم ج به­گونه­ای گردنشان را برای سلام دادنِ نماز به راست و چپ می­چرخاندند که سفیدی گونه­اش از پشتِ وی مشخص می­شد.

" السَّلَامُ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَةُ اللَّهِ " یعنی؛ سلام و رحمت خدا بر ملائکه و مسلمانان و مؤمنان باد. نک: (صحیح): ترمذی (ش429).

([47]) (صحیح): مسلم (ش1362) / ترمذی (ش300) / نسایی (ش1337).

([48]) (صحیح): بخاری (ش844و6330) / مسلم (ش1366و1370).

([49]) (صحیح): بخاری، الادب المفرد (ش690) / ابوداود (ش1524).

([50]) (صحیح): مسلم (ش1371و1372) / نسایی (ش1340).

([51]) (صحیح): ترمذی (ش2903) / احمد (ش17792).

([52]) (صحیح): نسایی، السنن الکبری (ش9928).

هر کس آیة الکرسی را بعد از هر نماز بخواند، فقط مرگ مانع ورود وی به بهشت شده است.

در خور توجه است حدیث، هیچ بیانی از دمیدن در دست و مالیدن آن به بدن بعد از قرائت آیة الکرسی ندارد، و آنچه مشروع و سنّت پیامبر ج می­باشد فقط خواندن آیة الکرسی می­باشد.

([53]) (صحیح): مسلم (ش1380و1381) / ابوداود (ش1506).

هر کس این أذکار را بعد از هر نماز بخواند، خداوندأ تمامی گناهانش را می­بخشد اگر چه مانند کف دریاها زیاد باشد.

([54]) (صحیح): احمد (ش26551) / ترمذی (ش3474) / بزار (ش4050).

هر کس این أذکار را ده بار بعد از نماز صبح و ده بار بعد از نماز مغرب بخواند، به جای هر مرتبه، ده حسنه به وی داده شده و ده گناه هم از وی پاک می­گردد. و همچنین به ازای هر مرتبه، گویی که یک برده از نوادگان اسماعیل÷ را آزاد کرده باشد، و هیچ گناهی هم آن روز به وی ضرر نمی­رساند مگر اینکه شرک ورزیده باشد. و همچنین از صبح تا شب، از شیطان و هر ضرری محفوظ می­گردد.

[55]- (صحیح): نسایی (ش1346) / ابن خزیمه (ش745).

[56]- (صحیح): بخاری، الادب المفرد (ش690) / ابوداود (ش1524).

([57]) (صحیح): مسلم (ش1371و1372) / نسایی (ش1340).

([58]) (صحیح): بخاری (ج16ص78ش6329).

([59]) (صحیح): بخاری (ش1013و1021) / مسلم (ش2115-2119).

([60]) این دعا بعد از دو رکعت نمازِ مستحب به نیّتِ نماز استخاره خوانده می­شود. اگرچه برخی از فقها حمد و ثنا قبل استخاره را مستحب می­دانند ولی به نظر می‌رسد گفتن آن مشروع نمی­باشد؛ زیرا عبادات توقیفی هستند و در روایت ذکری از آن نشده است. تکرار دعا نیز مستحب نیست؛ زیرا روایت حاکی از یک بار گفتن است ولی برای کسی که خواهان بیشتر استخاره در امرش باشد، تکرار نماز و تکرار دعا به همراهش مستحب می­باشد.

آداب استخاره: خشوع قلبی و صدق در دعا، گفتن حاجت با کنایه یا صراحتاً حتّی با زبان مادری، رو به قبله و با دستان بلند شده دعا خوانده شود، شایسته است قبل از تصمیم نهایی استخاره خوانده شود و همچنین بعد از استخاره، مشورت شود و در صورتیکه تمایل قلبی برای یکی از اعمال حاصل شد، آن­را انجام دهد و هیچ علامت و نشانه خاصی در شریعت قرار داده نشده که نمادی از انجام و انتخاب برای شخص باشد.

هرگونه استخاره­ای به غیرِ نماز استخاره، همچون استخاره با قرآن، فالنامه­ها و... در شریعت اسلام تأییدیه ندارند و باطل و حرامند.

([61]) (صحیح): بخاری (ش1162) / ابوداود (ش1540).

([62]) (صحیح): مسلم (ش1118) / ابوداود (ش879).

([63]) (صحیح): نسایی (ش1699) / ابن ابی شیبه، المصنف (ج2ص198).

([64]) (صحیح): بخاری (ش1044) / مسلم (ش2127).

([65]) (صحیح): بخاری (ش1013و1021) / مسلم (ش2115-2119).

([66]) (صحیح): بخاری (ش1032) نسایی (ش1523).

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد