ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
إِنَّ الحمدلله نحمده ونستعینه ونستغفره، ونعوذ بالله من شرور أنفسنا ومن سیّئات أعمالنا، من یهده الله فلا مضّلله، ومن یضلل فلاهادی له، وأشهد أن لاإله إلاالله وحده لا شریک له، وأشهد أنّ محمّداً عبده ورسوله.
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِۦ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسۡلِمُونَ ١٠٢﴾
[آل عمران: 102].
«ای مومنان، از خداوند چنان که سزاوار پروای اوست پروا بدارید و جز در مسلمانی نمیرید»[1].
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ ٱتَّقُواْ رَبَّکُمُ ٱلَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ وَخَلَقَ مِنۡهَا زَوۡجَهَا وَبَثَّ مِنۡهُمَا رِجَالٗا کَثِیرٗا وَنِسَآءٗۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ ٱلَّذِی تَسَآءَلُونَ بِهِۦ وَٱلۡأَرۡحَامَۚ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ عَلَیۡکُمۡ رَقِیبٗا ١﴾ [النساء: 1].
«ای مردم، از پروردگارتان که شما را از «نفس واحدی» آفرید و جفتش را (نیز) از او آفرید، و از آن دو، مردان و زنان بسیاری پراکنده کرد، پروا دارید؛ و از خدایی که به (نامِ) او از همدیگر درخواست میکنید پروا نمایید؛ و زنها از خویشاوندان مَبُرید، که خدا همواره بر شما نگهبان است».
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَقُولُواْ قَوۡلٗا سَدِیدٗا ٧٠ یُصۡلِحۡ لَکُمۡ أَعۡمَٰلَکُمۡ وَیَغۡفِرۡ لَکُمۡ ذُنُوبَکُمۡۗ وَمَن یُطِعِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَقَدۡ فَازَ فَوۡزًا عَظِیمًا ٧١﴾ [الأحزاب: 70-71].
«ای ایمان آوردگان، از خدا پروا کنید و سنجیده واستوار سخن گویید (۷۰) تا خدا هم کارهای شما را به سامان آرد و گناهان شما را ببخشاید؛ و هر که از خدا و رسولش اطاعت کند، به کامیابی بزرگی دست یافته است».
شکی نیست که ذکر و یاد خدا و فراخواندن او بهترین کاری است که زمانها در آن صرف شده، ودمها و نفسها بدان اختصاص داده میشود، این کار والاترین و برترین کاری است که بنده با آن به پروردگار سبحانش تقرب میجوید، و کلید هر خیری است که بنده در دنیا و آخرت بدان دست مییابد «پس هر وقت که (خداوند) این کلید را به بنده ارزانی دارد میخواهد که دَرِ این خیر را به روی او بگشاید و هر وقت که آن را از او دور کند دَرِ خیر به رویش بسته گشته»[2] نا آرام، مضطرب، آشفته خیال، بیقرار، و دچار ضعف عزم و اراده میگردد، اما اگر بر یاد و ذکر خدا، و فراخواندن او، و بسیار پناه بردن به او مداومت ورزد، بیتردید قلبش با ذکر و یاد پروردگارش آرام میگیرند.
﴿أَلَا بِذِکۡرِ ٱللَّهِ تَطۡمَئِنُّ ٱلۡقُلُوبُ ٢٨﴾ [الرعد: 28].
«بدانید، دلها به نام خدا آرام میگیرند».
و به سودها و فضیلتها ومیوههای نفیس رسیدهای در دنیا و آخرت دست مییابد که جز خدا کسی شمارش را نمیداند.
فذکر اله العرش سرّاً ومعلناً |
|
یزیل الشَّقا والهَمَّ عنک ویَطردُ |
یاد پروردگار عرش در نهان وآشکار، سختیها و اندوههایت را از میان میبرد.
ویجلب للخیرات دنیا وآجِلاً |
|
وإن یأتک الوَسواسُ یوماً یُشَـرَّدُ |
و تمام خیرات دنیا و آخرت را برایت جلب میکند و اگر روزی دچار وسوسهای گردی آن را در به در و ناپدید میکند.
فقدأخبر المختارُ یوماً لصحبه |
|
بأَنّ کثیر الذِّکر فی السبق مُفرِدُ |
روزی رسولالله r به یارانش گفت: پیشتازان کسانی هستند که خدای را بسیار یاد میکنند
ووصَّى معاذاً یستعین إلهه |
|
على ذکره والشکر بالحسن یعبدُ |
و به معاذ سفارش کرد که برای (انجام) ذکر و شکر نیکو در عباداتش از خداوند کمک بگیرد
وأوصى لشخصٍ قدأتى لنصیحة |
|
وقد کان فی حمل الشـرائع یَجهَدُ |
و به شخصی که آمده بود تا او را نصیحت کند و از سختیهای شریعت گله میکرد فرمود:
بأن لایزالَ رطباً لسانک هذه |
|
تُعینُ على کلَّ الأمورِ وتُسعِدُ |
زبانت را همواره با ذکر الله تعالی تر و تازه کن که در تمام کارها تو را کمک میکند و به خوشبختی خواهی رسید.
وأخبر أنَّ الذکر غرسٌ لأهله |
|
بجناتِ عدن والمساکنُ تُمهَدُ |
و فرمود: ذکر درختانی را در بهشت برای ذاکران میکارد و خانههایی را برایشان آماده میکند
و أخبرَ أنَّ الله یذکرَ عبدَهُ |
|
و مَعْهُ على کلِّ الأمور یُسَدِّدَ |
و فرمود: پروردگار همواره بندهاش را یاد میکند و در تمام کارها با اوست و او را ثابت و استوار میگرداند.
و أَخبر أنَّ الذکر یبقی بجنّة |
|
و یَنقطعُ التکلیفُ حین یُخلَّدُوا |
و فرمود: هنگامی که آدمیان جاودانه میشوند ذکر در بهشت باقی میماند و تکلیف برداشته میشود.
ولو لم یکن فی ذکره غیر أنَّه |
|
طریقٌ إلى حبِّ الإله ومُرشِدُ |
اگر ذکر او فایدهای جز این نداشت که راهی برای رسیدن به خداوند بود
ویَنهَى الفتَى عن غیبةٍ ونمیمةٍ |
|
و عن کلِّ قولٍ للدیانة مُفسِدُ |
و فرد را از غیبت و سخن چینی و تمامی سخنانی که دیانت را تباه میکنند باز نمیداشت
لکان لنا حظٌ عظیمً ورغبةٌ |
|
بکثرةِ ذکر الله نِعمَ المُوَحَّدُ |
باز هم بهرهای بزرگ از ذکر خداوند میبردیم و بدان رغبت مینمودیم.
ولکننا من جهلنا قلَّ ذِکرُنا |
|
کما قَلَّ مِنَّا للإله التَّعبُّدُ |
اما با جهلی که ما داریم ذکرمان بسیار اندک است همانگونه که عباداتمان نیز اندک است[3].
به همین خاطر اذکار شرعی و دعاهای نبوی جایگاهی رفیع در دین، و منزلتی ویژه در نفوس مسلمانان دارند، و کتابهای اذکار با وجود تنوعی که دارند در میان آنها بسیار مورد توجه و عنایت است، و به سبب کثرت کتابهایی که اهل علم در گذشته و حال در خصوص ذکر و دعا تألیف کردهاند، نمیتوان آنها را برشمرد، برخی از این کتابها احادیث وخبرها را با ذکر سند آنها روایت کرده و برخی دیگر سند آنها را حذف کردهاند، برخی با شرح و بسط بیشتری نوشته شده و برخی موجز و گزیده یا متوسط و تصحیح شده به رشته تحریر درآمدهاند. همچنین میان آنها در گرد آوری نصوص، و ارائه دلایل، و روشهای فصلبندی و طبقهبندی مطالب، و توجه به شرح و توضیح آنها و چیزهای دیگر از این قبیل تفاوتهایی وجود دارد.
لازم به ذکر است که اهل هوی و هوس در این زمینه تألیفات بسیاری دارند که در برگیرندهی افراط و کجروی و دوری از حق است، زیرا مؤلفان آنها پایبند سنت نبوده و از التزام به اذکار و ادعیهی مأثور روی برگرداندهاند.
علاوه بر این، قرآن و سنت و آثار گذشتگان به نوع شرعی و پسندیدهی ذکر و دعای خداوند، هم چون دیگر عبادات اشاره کرده و راهنمایی نمودهاند؛ و پیامبر r ذکر و دعایی را که شایسته است تا امتش به هنگام صبح و شام، در نمازها و به دنبال آنها، به هنگام ورود به مسجد، و زمان خوابیدن و هنگام بیدار شدن، و به هنگام ترسیدن در خواب، و هنگام غذا خوردن و بعد از آن، و سوارشدن بر مرکب، و سفر، و مشاهدهی هر آنچه شخص میپسندد، و مشاهدهی آنچه که نمیپسندد، و به هنگام گرفتاری و مصیبت، و دچار شدن به غم و غصه و اضطراب یا دیگر حالات و زمانهای گوناگون بگویند، را بیان داشتهاست.
همچنان که پیامبرr مراتب ذکرها و دعاها، و انواع و شروط و آداب آنها را با کاملترین بیان روشن ساخته است، و امتش را در این مورد و در تمامی ابواب دین بر روشی واضح و راهی روشن ترک کرده که بعد از آن فقط شخصی که به هلاکت رفته بدان پشت کرده و از آن روی برمیگرداند، و «شکی در این نیست که اذکار و دعاها از برترین عبادتها هستند و پایه و بنیاد عبادات بر توقیفی بودن و پیروی است، و نه بر هوی و هوس، و نوآوری؛ لذا دعاها و ذکرهای نبوی برترین ذکر و دعایی است که جوینده به دنبالش است، و رهرو آن قدم در راه امنیت و سلامت مینهد، و زبان از بیان بهرهها و نتایج و دستاوردهای آن عاجز است و آدمی نمیتواند به طور کامل آن را درک کند. دیگر ذکرها گاه حرام، و گاه مکروه و گاه در بردارندهی شرکاند که بیشتر مردم بدان پینمیبرند. این مطلبی کلّی است که بیان جزئیات آن به درازا میکشد»[4].
آنچه برای شخص مسلمان مجاز و مشروع است این است که خداوند را بر اساس آنچه خود خداوند تشریع فرموده ذکر نماید، و با دعاهای مأثور او را به فریاد بخواند. خداوند از تعدی و تجاوز نمودن در دعا نهی فرموده است، لذا شایستهی ماست که از آنچه مقرر ومعین شده پیروی نماییم همچنان که برازندهی ما است که در دیگر عبادات نیزچنین کنیم و از آنچه (قرآن وسنت صحیح نبوی) مشخص کردهاند به سوی دیگر عدول ننماییم. «از شدیدترین ایراداتی که به هر فردی وارد است این است که او دعاهایی را برگزیده و انجام دهد که به عنوان مأثور[5] از سوی پیامبر r نقل نشده است، هر چند که اینها دعاهایی از سوی برخی از مرشدها باشد، و دعاهای نبوی را که سید و سرور فرزندان آدم، و امام مردمان، و حجت خداوند بر بندگانش گفته، رها کند»[6] همهی خیر و برکت در پیروی از پیامبرr و هدایت یافتن به روش او، و دنبال کردن گامهای او است. پیامبرr سرمشق و الگو است، ایشان در ذکر خداوند کاملترین مردم و در دعا به درگاه خداوند بهترین و نیکوترین بودند.
به همین خاطر هرگاه در این خصوص سه مطلب برای بنده (ی خداوند) گردهم آید بهره و نصیبش از خیر کامل میگردد:
1- نیاز به ذکرها و دعاهای مأثور نبوی.
2- فهم معانی و مفاهیم آنها.
3- حضور قلب به هنگام ذکر.
ابن قیم/ میفرماید: «برترین و سودمندترین ذکر آن است که قلب با زبان همصدا گشته، و از اذکار نبوی باشد، و شخصِ ذاکر معانی و مفاهیم آن را در دل حاضر گرداند»[7].
از آنجایی که مسالهی ذکر چنین جایگاهی دارد و به این اندازه مهم است، در من این تمایل پدید آمد که مطالعاتی در اذکار و دعاهای نبوی آماده کرده وارائه دهم -هر چند به ناتوانی و عدم شایستگی خود معترفم- مطالبی دربارهی فهم آنها، مفاهیم عظیم و مضامین سترگ، و درسهای والا، و اندرزهای مؤثر، و حکمتهای ژرفی را که در برمیگیرند. درگردآوری سخنان اهل علم دراین باره سخت تلاش نمودم، الحمدالله در این خصوص درسهای فراوان و نکتههای ظریف و نظراتی صحیح از سخنان محققین و علماء به ویژه دو امام بزرگوار شیخ الاسلام ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم/ گردآوری کردم، سپس آنها را دستهبندی کرده و به هم پیوند داده واین عنوان را برای آن برگزیدم:
[1]- در ترجمهی آیات این کتاب از ترجمههای گوناگونی بهره برده شده از جمله: 1- تفسیر نور تألیف: دکتر مصطفی خرم دل، 2. قرآن کریم، ترجمه مسعود انصاری، 3- قرآن مبین، ترجمه: علی اکبر طاهری قزوینی و ....م)
[2]- الفوائد اثرابن قیم، ص: 127
[3]- این ابیات سرودهی شیخ علامه عبدالرحمن بن ناصر سعدی/ است.
[4]- مجموع الفتاوی اثر ابن تیمیه (22/511،510)
[5]- «مأثوره»: دعاها و ذکرهایی هستند که از پیامبر r برای ما روایت شدهاند.
[6]- مجموع الفتاوی اثر ابن تیمیه (22/525)
[7]- الفوائد اثر ابن قیم (ص: 247)