ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
29- فضائل چهار سخن: سبحان الله، والحمدلله، ولا إله إلاّ الله، واللهاکبر
بهترین سخن و با بهترین ذکر پس از قرآن کریم چهار سخن است، که در دین خدا دارای منزلتی رفیع، و مقامی والا، و جایگاهی بلند هستند و عبارتند از: سبحان الله، و الحمدلله، و لا إله إلا الله، و الله اکبر.
در خصوص برتری این چهار سخن نصوص بسیاری وارد شده که به خوبی نشاندهندهی مقام و منزلت والای این سخنان است و این که اقدام به آنها پاداش عظیم و الطاف کریمانهای را در پی خواهد داشت و همچنین خیر مداوم و پیوسته را در دنیا و آخرت نصیب شخص خواهد نمود.
اینک برخی از فضائل این سخنان را از خلال برخی از نصوص وارده در این خصوص، ارائه میدهیم:
1- از جمله فضائل این سخنان: این است که این اذکار، محبوبترین سخنان نزد خداوند هستند، امام مسلم در صحیحاش از سمرة بن جندبt روایت کرده که پیامبر r فرمودند: «دوست داشتنیترین سخن نزد خداوند متعال چهار سخن است: سُبْحانَ اللهِ، و الْحَمْدُللهِ، وَ لاَ إله إلاَّ اللهُ، وَ اللهُ اَکْبَرُ. هیچ زیانی ندارد که با کدام یک از آنها شروع کنی»[1]. و طیالسی در مسندش این حدیث را با این لفظ روایت کرده: «چهار سخن هستند که از پاکترین سخنان به شمار میآبند، و جزو قرآن هستند؛ هیچ زیانی ندارد که با کدام یک از آنها شروع کنی: «سُبْحانَ اللهِ، والْحَمْدُللهِ، وَلاَ إله إلاَّ اللهُ، وَاللهُ اَکْبَرُ»[2].
2- از جمله فضائل این سخنان این است که گفتن آنها نزد پیامبر r محبوبتر از هر چیزی است که خورشید بر آن طلوع نموده (یعنی از دنیا و هرچه در آن است). امام مسلم در صحیح خود در حدیثی از ابو هریره t نقل میکند که پیامبر r فرمودند: «این که بگویم: «سبحان الله، والحمد لله، ولا اله الا الله، والله أکبر» نزد من محبوبتر از هر چیزی است که خورشید بر آن طلوع میکند»[3].
3- از دیگر فضائل این سخنان: در مسند امام احمد، و کتاب شعب الایمان تألیف بیهقی با سند «جیّد» (خوب) به نقل از عاصم بن بهدله، از ابوصالح، از ام هانی دختر ابوطالب نقل است که گفت: روزی رسول الله r نزد من تشریف آوردند. من گفتم: یا رسول الله r! پیر و ضعیف شدهام. به من عملی نشان دهید که نشسته انجام بدهم. پیامبر r فرمود: «صد بار «سُبْحانَ اللهِ» بگو؛ ثوابش چنان است که گویا صد غلام از اولاد اسماعیل u را آزاد کردهای. صد بار «الْحَمْدُ للهِ» بگو؛ ثوابش برابر است با این که صد اسب را با زین و همهی وسایل آن در راه خداوند بدهی. صد بار «اللهُ اَکْبَرُ» بگو؛ ثوابش برابر است با این که صد شتر ذبح شوند و در گردن آنها قلاده (نشانهی) قربانی باشد و نزد خداوند قبول شود. صد بار «لاَ إله إلاَّ اللهُ» بگو. ثوابش فضای بین زمین و آسمان را پر میکند و در آن روز هیچ کس عملی بالاتر از عمل تو ندارد که نزد خدا قبول شود؛ مگر کسی که او نیز مانند تو عمل کرده باشد»[4] منذری میگوید: این حدیث را امام احمد با سند حسن روایت کرده است[5]. علامه آلبانی سند را حسن دانسته است[6].
در این پاداش بزرگ که حاصل گفتن این سخنان است بیندیشید؛ کسی که صد بار الله را تسبیح گوید، یعنی صد بار بگوید: «سبحان الله»، این کار معادل آزاد کردن صد برده از فرزندان اسماعیل است، و به طور ویژه از فرزندان اسماعیل یاد شده زیرا آنان در میان عرب از والاترین نَسَب برخوردارند. و کسی که صد بار خدا را حمد گوید، یعنی: صد بار بگوید «الحمد لله» پاداش او شبیه پاداش کسی است که صد اسب را با زین و لگام و دیگر ساز و برگ برای حمل مجاهدان راه خداوند ببخشد. و کسی که خداوند را صد بار تکبیر گوید، یعنی: صد بار بگوید «الله اکبر» پاداش او شبیه پاداش کسی است که صد شتر را ذبح نموده و در گردن آنها قلادهی قربانی باشد و نزد خدا قبول شود، و کسی که صد بار خدا را تهلیل کند، یعنی: صد بار بگوید «لا إله إلاّ الله» ثوابش فضای بین زمین و آسمان را پر میکند و در آن روز هیچ کس عملی بالاتر از عمل او ندارد که نزد خدا قبول شود؛ مگر آن که همچون این شخص عمل کرده باشد.
4- از دیگر فضائل این سخنان این است که اینها پوشانندهی گناهانند. در مسند و سنن ترمذی و مستدرک حاکم در حدیثی به نقل از عبدالله بن عمرو بن عاصب آمده که رسول الله r فرمودند: «بر روی زمین کسی نیست که بگوید: «لا إله إلا الله، والله اکبر، وسبحان الله، والحمدلله، ولا حول ولا قوة إلاّ بالله»، مگر آنکه همهی گناهانش حتما بخشیده میشود اگر چه از کف دریا نیز بیشتر باشد». ترمذی این حدیث را حسن دانسته است. حاکم آن را صحیح دانسته، و ذهبی [سخن حاکم] را تأیید کرده است. آلبانی آن را حسن دانسته است[7].
منظور از گناهان بخشیده شده در اینجا، گناهان صغیره است، زیرا در صحیح مسلم به نقل از ابوهریرهt آمده که رسول الله r میفرمودند: «نمازهای پنجگانه و نماز جمعه تا جمعهی بعدی و روزهی ماه رمضان تا رمضان بعدی، کفّارهی گناهان میان خود هستند؛ [البته] اگر از گناهان کبیره دوری نماید»[8]. بخشیده شدن گناهان به دوری گرفتن از ارتکاب گناهان کبیره مقیّد شده است زیرا گناهان کبیره فقط با توبه بخشیده میشود.
حدیثی در همین مفهوم وجود دارد که ترمذی و دیگران آن را از أنس بن مالک t نقل کردهاند که: رسول الله r از کنار درختی عبور کرد که برگهایش خشک شده بود. پیامبر r با عصایش به آن درخت زد؛ برگها پخش و پراکنده شدند، پیامبر r فرمودند: «بیشک گفتن «الحمدلله، وسبحان الله، ولا إله إلا الله، والله اکبر» گناهان بنده را فرو میریزد همچنان که برگهای این درخت فرو میریزند». آلبانی این حدیث را حسن دانسته است[9].
5- از دیگر فضائل این کلمات این است که اینها نهالهای بهشت هستند. ترمذی از عبدالله بن مسعودب روایت کرده که پیامبر اسلام r فرمودند: «آن شب که مرا به اسراء و معراج بردند، با ابراهیم u ملاقات کردم، گفت: ای محمد! از جانب من به امتت سلام برسان و به آنها خبر بده که بهشت دارای خاک پاک و خوشبو و آب شیرین و گواراست و دشتی [حاصلخیز] است که نهالهای آن «سبحان الله، والحمد لله، ولا إله إلاّ الله، والله أکبر» است»[10]. در اسناد این حدیث فردی به نام عبدالرحمن بن إسحاق وجود دارد [که جای بحث است]، اما این حدیث دو شاهد دارد که با آنها تقویت میشود: حدیثی از ابو ایوب انصاری و حدیثی از عبدالله بن عمر.
در این حدیث کلمهی «قیعان» آمده که جمع قاع است و آن زمین هموار و گود و پستی است که اطراف آن را کوه و تپه فرا گرفته و آب باران در آن سرازیر میشود. آب در آن میماند و علف و سبزه میرویاند. در کتاب «النهایة» اثر ابن اثیر نیز چنین آمده است[11]. و منظور این است که نهالهای بهشت با این کلمات به سرعت رشد میکنند همچنان که نهالهای این نوع زمین به سرعت رشد میکند.
6- از دیگر فضائل این کلمات این است که نزد خداوند کسی از مؤمنی که عمری را به مسلمانی سپری نموده و بسیار «الله اکبر و سبحان الله و لا إله إلا الله و الحمدلله گفته» برتر نیست. امام احمد و نسائی در کتاب عمل الیوم و اللیلة با سند حسن از عبدالله بن شداد روایت کرده که: گروهی از بنی عذره که سه نفر بودند به نزد پیامبر r آمده و ایمان آوردند. عبدالله میگوید: پیامبر r فرمود: «چه کسی به جای من اسلام را به اینان میآموزد»، طلحه t گفت: من. عبدالله میگوید: آنان نزد طلحه t بودند [تا این که] پیامبر r گروهی را به سوی جهاد روانه کرد. یکی از آنها به همراه آن گروه [به جهاد] رفت و شهید شد. سپس پیامبر r مجموعهی دیگری را به جهاد فرستاد یکی دیگر هم با آنان رفت و او نیز شهید شد و سومی در بسترش وفات یافت. طلحه t میگوید: این سه نفر را در خواب دیدم که در بهشت بودند، آن که در بسترش فوت کرده بود پیشاپیش دو نفر دیگر بود، سپس دومین شهید به دنبال او بود، و اولین شهید آخرین آنها بود. طلحه t فرمود: چنین چیزی برایم جای تعجب بود، به نزد پیامبرr آمدم و موضوع را برای ایشان بیان نمودم، پیامبر r فرمودند: «چه چیز برای تو جای تعجب است؟ نزد خداوند کسی از مؤمنی که عمری را به مسلمانی سپری نموده و بسیار الله أکبر و، سبحان الله و، لا إله إلا الله و، الحمدلله گفته، برتر نیست»[12].
این حدیث والا بر بزرگی و برتری کسی که عمرش طولانی شود و کار نیک انجام دهد و پیوسته زبانش به ذکر خداوند تر و تازه باشد دلالت دارد. دربارهی این حدیث همچنان سخن باقی است، و توفیق تنها به دست الله است.
[1]- صحیح مسلم (شماره: 2137).
[2]- مسند طیالسی (ص: 122).
[3]- صحیح مسلم (شماره: 2695).
[4]- المسند (6/344)، شعب الایمان (شماره: 612).
[5]- الترغیب و الترهیب (2/409).
[6]- السلسلة الصحیحة (3/303).
[7]- المسند (2/210، 158) و سنن ترمذی (شماره: 3460)، و مستدرک حاکم (1/503)، و صحیحالجامع (شماره: 5636).
[8]- صحیح مسلم (شماره: 233).
[9]- سنن ترمذی (شماره: 3533)، و صحیحالجامع (شماره: 1601).
[10]- سنن ترمذی (شماره: 3462)، و آلبانی در السلسلة الصحیحه (شماره: 105) آن را حسن دانسته است.
[11]- (4/132).
[12]- مسند احمد (1/163)، و سنن کبری اثر نسائی. کتاب عمل الیوم و اللیلة (6/شماره: 10674). علامه آلبانی در الصحیحة (شماره: 654) آن را حسن دانسته است.