اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

۱۱۴- از دیگر اذکار بامداد و شامگاه

۱۱۴- از دیگر اذکار بامداد و شامگاه

هم‌چنان سخن درباره‌ شرح و توضیح اذکار مرتبط به بامداد و شامگاه ادامه دارد.

امام مسلم در صحیح‌اش از عبدالله بن مسعودt روایت کرده که گفت: پیامبرr هنگام غروب می‌فرمود: «أَمْسَیْنَا وَأَمْسَی المُلْکُ للهِ، وَالحمد لله، لاَ إِلهَ‌ إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِیکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ‌ قَدِیرٌ، أَسَأَلُکَ خَیْرَ مَا فِی هَذِهِ اللَّیْلَهِ وَخَیْرَ مَا بَعْدَهَا، وَأَعُوذُبِکَ مِنْ شَرِّ مَا فِی هَذِهِ اللَّیْلَهِ وَشَرِّ مَا بَعْدَهَا، رَبِّ أَعُوذُبِکَ مِنَ الکَسَلِ وَسُوءِ الکِبَرِ، رَبِّ أَعُوذُبِکَ مِنْ عَذَابٍ فِی‌النَّارِ، وَعَذَابٍ فِی‌الْقَبْرِ» (ما و هر چه در جهان است برای خداوند شب کردیم و حمد و ستایش از آنِ خداوند است، هیچ معبودی راستین جز خداوند نیست که یگانه است و هیچ انبازی ندارد، فرمان‌روایی و ستایش ویژه‌ی اوست و او بر هر چیزی توانا است، پروردگارا من خیر آنچه را که در این شب است، و خیر آنچه را که بعد از آن است از تو می‌طلبم، و از شرّ آنچه که در این شب، و بعد از آن است به تو پناه می­آورم. پروردگارا، من از تنبلی و کسالت و از پیری بد، به تو پناه می‌آورم، پروردگارا، من از عذاب دوزخ و قبر به تو پناه می‌آورم.) و وقتی صبح می‌شد همین دعا را می‌خواند و به جای «أَمْسَیْنَا وَأَمْسَی المُلْکُ ‏للهِ» می‌فرمود: «أَصْبَحْنَا وَأَصْبَحَ الْمُلْکُ ‌للهِ» (ما و هر چه در جهان است برای خداوند صبح کردیم)[1]. این دعایی سودمند و ذکری عظیم و وردی با برکت است، برای مسلمان بهتر است که هر صبح و شام در حالی که به پیامبراکرمr اقتدا کرده و از راه و روش استوار ایشان پیروی می‌کند بر خواندن این دعا مداومت ورزد.

این‌که رسول اللهr در ابتدای این دعا می‌فرماید: «أَمْسَیْنَا وَأَمْسَی المُلْکُ للهِ، وَالحمد لله» یعنی: وارد شب شدیم و هر چه در جهان است وارد آن شد در حالی که از آنِ خدا و مختص به اوست، این بیان حال گوینده است: یعنی: ‌دریافتیم و اعتراف می‌کنیم به این‌که ملک و فرمانروایی از آن خداست، و حمد و ستایش از آنِ اوست و نه دیگری، ما تنها به او پناه می‌بریم، و از او طلب یاری می‌نماییم، و فقط او را عبادت می‌کنیم و می‌ستاییم و شکر از آنِ اوست، به همین خاطر بعد از آن ایمان به خدا و توحید او را اعلان داشته، می‌گوید: «لاَ إلِهَ ‌إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِیکَ لَهُ» یعنی:‌ هیچ معبودی راستین جز خداوند وجود ندارد، شایسته است این مطلب را مدنظر قرار دهیم که کلمه توحید لاَ إلِه‌َ إِلاَّ اللهُ مشتمل بر دو رکن است، و توحید فقط با این دو رکن عملی می‌شود، و این دو نفی و اثبات است، «لاَ إِلهَ» همه معبودها را نفی می‌کند، و «إلا ‌الله» عبادت را فقط برای خداوند به اثبات می‌رساند، به خاطر اعتبار و اهمیت این امر و منزلت والایش آن را با این سخنش مورد تاکید قرار داده است: «وَحْدَهُ لاَ شَرِیکَ لَهُ»، این‌که می‌فرماید: «وحده» بیان‌گر تأکیدی بر اثبات است، و این‌که می‌فرماید: «لا شریک له» بیان‌گر تأکیدی بر نفی است، و این تاکید پشت‌سر تأکید بوده و به خاطر عنایت و اهتمام به مقام توحید و ارتقا دادن به جایگاه و منزلت آن است.

همین که به وحدانیت خداوند اعتراف نمود به دنبال آن اقرار به فرمان‌روایی و ستایش و قدرت او بر هر چیزی را افزود، می‌فرماید: «له الملک، وله الحمد، وهو علی کل شیء قدیر» هر چه در جهان است همه از آن خداوند است، مالکیت و حاکمیت همه چیز در دست او است، حمد و ستایش همه از آن اوست چه از جهت ملکیت و چه از جهت استحقاق، او بر هر چیزی تواناست، چیزی از توان و قدرتش خارج نیست.

﴿وَمَا کَانَ ٱللَّهُ لِیُعۡجِزَهُۥ مِن شَیۡءٖ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَلَا فِی ٱلۡأَرۡضِۚ إِنَّهُۥ کَانَ عَلِیمٗا قَدِیرٗا ٤٤      [فاطر: 44].

«و خداوند [چنان] نیست که چیزی در آسمان‌ها و در زمین او را ناتوان سازد، بی‌گمان او دانای تواناست».

در آوردن این جمله پیشین [آن هم] پیش از دعا فایده‌ای عظیم نهفته است، این جمله دعا را رساتر کرده و امید اجابت را افزون‌تر می‌کند، سپس بعد از آن شروع به بیان نیاز و تقاضا و احتیاجش می‌کند و می‌گوید: «ربِّ أسالک خیر هذه اللیلة وخیر ما بعدها» یعنی: ‌من خیر آنچه که وقوعش را در این شب برای بندگان نیکوکارت اراده کرده‌ای می‌طلبم، از جمله کمالات ظاهری و باطنی، و منافع دینی و دنیوی، «وخیر ما بعد» یعنی: درشب‌های بعدی.

«و أعوذبک من شر ما فی هذه اللیلة و شرِّ ما بعدها» یعنی: به تو پناه می‌آورم و به تو متوسل می‌شوم از شر آنچه وقوعش را اراده کرده‌ای و دربردارنده شرور ظاهری یا باطنی است.

این‌که می‌فرماید: «ربِّ أعوذبک من الکسل وسوء ‌الکبر»، منظور از کسالت: عدم خیزش و برخاستن شخص برای انجام کار خیر است هر چند توانایی انجام آن را دارد، و کسی که چنین باشد بی‌شک معذور نبوده و عذری ندارد، برخلاف شخص عاجز و ناتوان که او به خاطر عدم توانایی و قدرت معذور است. منظور از پیری بد: یعنی: از آثاری که افزایش سن بر جای می‌گذارد مانند تحلیل رفتن قوای عقلانی، دچار شدن به حواس‌پرتی و دیگر مواردی که وضعیت آدمی با آن بد می‌گردد.

این‌که می‌فرماید: «ربِّ‌ أعوذ بک من عذاب فی‌ النار وعذاب فی ‌القبر» یعنی: خداوندا از این‌که گرفتار عذاب آتش جهنم و عذاب‌ قبر گردم به تو پناه می‌برم. بی‌شک در میان دیگر عذاب‌‌ها و دردهای قیامت به خاطرشدت این دو و جایگاه مهمشان اختصاصاً از این دو نام برده است، قبر اولین منزل از منازل آخرت است و کسی که در آن در امن و امان بماند در دیگر منازل بعد از آن در امان خواهد ماند، و درد آتش جهنم شدید بوده و عذابش هولناک است، خداوند ما و شما را در پناه خود گرفته و از این دردها و عذاب‌ها مصون دارد.

وقتی که صبح فرامی‌رسد سنت است فرد مسلمان این دعا را بخواند و این‌گونه بگوید:

«أَصْبَحْنَا وَأَصْبَحَ الْمُلْکُ للهِ وَالحمد لله، لاَ إِلهَ‌ إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِیکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ‌ قَدِیرٌ، رَبِّ أَسَأَلُکَ خَیْرَ مَا فِی هَذَا ‌الیَوْمِ وَخَیْرَ مَا بَعْدَهُ، وَأَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ مَا فِی هَذَا ‌الیَوْمَ وَشَرِّ مَا بَعْدَهُ، رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنَ الکَسَلِ وَسُوءِ‌ الکِبَرِ، رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ عَذَابٍ فِی النَّارِ، وَعَذَابٍ فِی‌الْقَبْرِ» (ما و هر چه در جهان است برای خداوند صبح کردیم و حمد و ستایش از آنِ خداوند است، هیچ معبودی راستین جز الله وجود ندارد که یگانه است و هیچ شریکی ندارد. فرمان‌روایی و ستایش ویژه‌ی اوست و او بر هر چیزی تواناست، پروردگارا من خیر آنچه را که در این روز است، و خیر آنچه را که بعد از آن است از تو می‌طلبم، و از شرّ آنچه که در این روز، و بعد از آن است به تو پناه می‌آورم. پروردگارا، من از تنبلی و کسالت و از پیری بد، به تو پناه می‌آورم، پروردگارا، من از عذاب دوزخ و قبر به تو پناه می‌آورم).

از دیگر اذکار بامداد و شامگاه ذکری است که ابن سنّی از ابودرداء t روایت کرده که پیامبرr فرمودند: «هرکس در هر روز هنگام صبح و شام هفت بار بگوید:

«حَسْبِیَ‌اللهُ لاَ إِلهَ‌ إِلاَّ‌ هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ‌ الْعَرْشِ الْعِظِیمَ» (الله برای من کافی است و هیچ معبودی [راستین] جز او وجود ندارد، من تنها بر او توکل نمودم، و او پروردگار [و صاحب] عرش بزرگ است.) خداوند در امور دنیا و آخرتش او را کفایت خواهد کرد»[2].

این ذکر با برکت در هر آنچه از امور دنیا و آخرت که فرد مسلمان را دلواپس و نگران کند دارای اثری عمیق و سودی عظیم است، منظور از «حسبی ‌الله» یعنی: الله مرا کفایت می‌کند.

از جمله‌ی دیگر اذکار مهم و مشروعی که فرد مسلمان هر صبح و شام وقتی که صبح می‌کند و یا شب می‌کند می‌تواند بگوید این است: «سُبْحَانَ‌ اللهِ وَبِحَمْدِهِ»، صد بار، چرا که در صحیح مسلم در حدیثی از ابوهریره t روایت شده که رسول اللهr فرمودند: «هرکس زمانی که صبح می‌کند و زمانی که شب می‌کند صد بار بگوید: «سُبْحَانَ ‌اللهِ وَبِحَمْدِهِ»، هیچ‌کس در روز رستاخیز برتر از این عملی که او برده است، نمی‌آورد، مگر کسی که آنچه را او گفته، گفته باشد یا بیشتر از او آن را بگوید»[3].

در این ذکر عظیم تسبیح و حمد یکجا با هم گرد آمده‌اند، تسبیح بیان‌گر منزه دانستن خداوند از نقص‌ها و عیب‌هاست، و حمد بیان‌گر اثبات کمال برای خداوند است، تعیین عدد صد به خاطر حکمتی است که شارع قصد آن را نموده است، و علتش بر ما پوشیده است.

سنت است که فرد مسلمان به خاطر اقتدا به پیامبرr این تسبیحات را با دستش بشمارد، نه با تسبیح یا هر وسیله و ابزاری شبیه آن، آن‌گونه که بسیاری از مردم این چنین می‌کنند، در سنن ابوداود از عبدالله بن عمرو ب روایت شده که گفت: «دیدم که پیامبرخدا r هنگام گفتن سبحان الله، با انگشتان دست راستشان آن را می‌شمرد»[4]. نزد هر مسلمانی بدیهی و مسلم است که بهترین راه و روش شیوه‌ رسول اللهr است، خداوند تمسک به سنّت ایشان، و پیروی از راهشان، و الگوبرداری از ایشان را روزی ما و شما گرداند.

صلوات الله وسلامه وبرکاته علیه، وعلی آله وأصحابه أجمعین.




[1]- صحیح مسلم شماره [2723].

[2]- عمل الیوم واللیله شماره [71]، این حدیث هم به صورت مرفوع و هم به صورت موقوف روایت شده است، و آلبانی/ در «الضعیفه» شماره [5286] به نقل از ابودرداء و به صورت موقوف آن را صحیح دانسته است.

[3]- صحیح مسلم شماره [2692].

[4]- سنن ابوداود شماره [1502]، و آلبانی در «صحیح ابوداود» شماره [1330] آن را صحیح دانسته است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد