ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
در سنّت زیبای رسول الله r، شرح و توضیح آدابی که شایسته است فرد مسلمان به هنگام ورودش به توالت و در حال قضای حاجت و به هنگام خروجش از آن بدان شیوه عمل نماید، بیان شده است، اینها آداب متعددی هستند که گواه بر تمام و کمال بودن این شریعت مبارک میباشند. بیشک فرد مسلمان با رعایت این آداب بسیار خشنود میگردد چرا که به زیبایی هر چه تمامتر پاک کردن و نظافت و شستن و پالایش آدمی صورت میپذیرد بلکه این آداب مایه فخر فرد مسلمان بوده و چه افتخار بزرگی هم میباشد.
در صحیح مسلم از سلمانفارسیt روایت شده که: کسی به او گفت: پیامبرتان همهچیز حتی طرز دستشویی رفتن را به شما آموخته است. گفت: درست است، پیامبر ما را منع کرده از اینکه هنگام مدفوع و ادرار روی ما به سوی قبله باشد یا اینکه با دست راست استنجاء کنیم، یا اینکه با کمتر از سه سنگ یا با مدفوع و یا با استخوان استنجاء کنیم»[1].
در روایت دیگری از همین حدیث امام مسلم از سلمان t نقل میکند که گفت: «مشرکان به ما گفتند: رفیق شما را میبینیم که به شما [همه چیز را] آموزش میدهد حتی طرز دستشویی رفتن را، سلمان گفت: آری! رسول خداr از اینکه یکی از ما با دست راستش استنجاء کند نهی نمود، یا [هنگام قضای حاجت] رو به قبله نماید و [یا برای استنجاء] از سرگین و استخوان [استفاده نماید] نهی نمود، و فرمود: یکی از شما با کمتر از سه سنگ استنجاء نکند»[2].
این مشرکین میخواستند از صحابه y عیبجویی کرده و آنان را تحقیر نمایند آن هم به این خاطر که دینشان دربردارندهی تعالیمی در ارتباط با چگونگی قضای حاجت است، به طرز مسخرهآمیزی گفتند: پیامبرتان همهچیز حتی طرز دستشویی رفتن را به شما آموخته است، سلمان فارسیt با آنان معارضه نمود در حالی که انتقادشان را باطل کرده و تمسخرشان را درهم شکست، و با کمال افتخار و سربلندی گفت: آری، ایشان r این را نیز به ما آموزش دادند و ما به این مسأله افتخار میکنیم. سپس با افتخار شروع به برشمردن تعدادی از آداب ارزشمند و تعالیم مبارکی نمود که در این خصوص سنت آنها را بیان کرده است و به راستی اینها تعالیمی مبارکاند که اینان و کمخردانی شبیه اینها آن را درک و فهم نمیکنند. بیتردید کسی ارزش این تعالیم را درک میکند که خداوند به او توفیق ارزانی داشته و او را به این آیین راستین هدایت کند، ستایش خدای راست در برابر اینکه ما را هدایت کرده، و شکر از آنِ اوست در برابر آنچه که به ما عطا فرموده است.
در زیر به بیان تعدادی از این آداب میپردازیم.
ابتدا برای فرد مسلمان مستحب است که به هنگام ورود به توالت بگوید: «بسم الله اَللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنَ الْخُبُثِ وَالخَبَائِثِ» چرا که در صحیحین از أنس بن مالک t روایت شده که گفت: «پیامبرخداr هنگامی که وارد دستشویی میشد میفرمود: «اَللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنَ الْخُبُثِ وَالخَبَائِثِ: خدایا! همانا من به تو پناه میبرم از شیاطین نر و ماده»[3]. خبث جمع خبیث، و خبائث جمع خبیثة است، در بعضی از طرق این حدیث ذکر بسم الله در ابتدای آن آمده است، ابن حجر/ میگوید: «عُمری این حدیث را از طریق عبدالعزیز بن مختار، از عبدالعزیز بن صهیب با لفظ امر روایت کرده است که: وقتی وارد دستشویی شدید بگویید: «بسم الله، أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الْخُبُثِ وَالخَبَائِثِ»، و اسناد آن براساس شرط مسلم است»[4].
حدیثی را که ابن ماجه و دیگران از علیt به صورت مرفوع روایت کردهاند شاهدی برای این حدیث است: «پردهای که عورتهای آدمیان را در هنگام داخل شدن به توالت از [چشمان] جنّیان میپوشاند، گفتن: «بسم الله» است، این حدیث با مجموع طرق آن حدیثی صحیح است[5].
یکی دیگر از آدابی که پیامبرr رعایت کرده این بوده که هرگاه در سفر بوده و به قضای حاجت میرفت آنقدر دور میشد که از دیدگان صحابه پنهان میشد؛ ابوداود از مغیره بن شعبه روایت کرده که: «همانا پیامبرr هرگاه میخواست به محل قضای حاجت برود، آنقدر میرفت تا از دید همه ناپدید میشد»[6].
از جمله سنت آن است که پیامبرr [به هنگام قضای حاجت] لباسش را بلند نمیکرد تا آنگاه که به زمین نزدیک میشد؛ ابوداود از ابن عمر ب روایت کرده که: «همانا پیامبرr هرگاه میخواست قضای حاجت نماید لباسش را بلند نمیکرد تا آنگاه که به زمین نزدیک میشد»[7].
از جمله سنت آن است که خود را از مردم استتار کند؛ در صحیح مسلم از عبدالله بن جعفر t روایت شده که گفت: «هنگام قضای حاجت، بیش از همه پیامبرخداr دوست داشت که خود را به چیزی مرتفع یا با نخلستان استتار کند»[8].
از دیگر آداب این است که بر سر راه مردم قضای حاجت نکند، در صحیح مسلم از ابوهریره t روایت شده که پیامبرخداr فرمود: «از دو چیز که سبب میشود مردم انجامدهندهی آنها را لعنت و نفرین کنند، بپرهیزید. صحابه گفتند: ای رسول خدا، آن دو چیز کداماند؟ فرمود: کسی که در وسط راه مردم یا زیر سایهای که مردم از آن استفاده میکنند دستشویی میکند»[9].
ابوداود در کتاب سنن خود از معاذ بن جبلt روایت کرده که رسول الله r فرمودند: «از سه کار نفرینآور پرهیز کنید: دستشویی کردن در مجاری آب، در محل عبور مردم، و در سایه»[10].
از جمله آداب قضای حاجت این است که فرد مسلمان به خاطر احترام به قبله به هنگام مدفوع و ادرار کردن نه رو به قبله کند و نه پشت به آن، و با دست راستش استنجا نکند. از ابوهریره t روایت شده که رسول اللهr فرمودند: «همانا من برای شما به مثابه پدری هستم که آموزشتان میدهم، وقتی که یکی از شما به دستشویی رفت، نه رو به طرف قبله کند و نه پشت به آن، و با دست راست خودش را پاک نکند، ایشانr دستور میدادند که با سه عدد سنگ استنجا صورت گیرد، و از اینکه در این کار از سرگین استفاده شود نهی میفرمودند»[11].
در این سخن پیامبرr بیندیش که میفرماید: «همانا من برای شما به مثابهی پدری هستم که شما را آموزش میدهم». این سخن نشانهی عنایت کامل و حُسن توجه و اوج خیرخواهی و نصیحت است.
از دیگر آداب اینکه هرگاه فرد مسلمان بعد از قضای حاجت استنجا نمود با کمتر از سه سنگ خود را پاک نکند چون با این تعداد پاک کردن به شکل کامل صورت میگیرد، اشکالی ندارد که دستمالها یا چیزی شبیه آن را جایگزین سنگها نماید، میتواند با آب خود را پاک کند که این کار بهتر و مناسبتر است، در صحیحین از أنس بن مالکt روایت شده که گفت: «وقتی پیامبرr برای دستشویی بیرون میرفت، من و پسری دیگر میآمدیم و با خود ظرفی آب به همراه داشتیم که با آن استنجا میکرد»[12].
بر مسلمان واجب است که به هنگام قضای حاجت مراقب باشد که ادرار به بدن یا لباسش پاشیده نشود؛ چرا که از ابن عباس t روایت شده که گفت: «پیامبرخداr از کنار دو قبر رد شد و فرمود: هان! صاحب این دو قبر عذاب میبینند؛ اما عذاب آنان به سبب ارتکاب گناهی بزرگ نیست؛ [و به راستی که آن بزرگ است] یکی از آنان سخنچینی میکرد و دیگری از ادرار خود پرهیز نمیکرد [و بدین سبب آلوده به ادرار میشد]». و در روایتی دیگر آمده: «خود را از ادرار پاک نگه نمیداشت»[13].
جایز نیست که فرد مسلمان به هنگام قضای حاجت حرف بزند، و نباید ذکر و دعایی بر زبان آورد، در صحیح مسلم از ابن عمر ب روایت شده که گفت: «شخصی از کنار پیامبرr رد شد در حالی که ایشان مشغول ادرار بودند، این شخص بر ایشان سلام کرد، اما پیامبرr جواب سلام او را نداد»[14]. این حدیث گواه بر آن است که شایسته نیست فرد مسلمان به هنگام قضای حاجت سخن بگوید؛ چرا که پیامبرr پاسخ آن شخص را نداد، و شایستهی او نیست که [در این حال] به ذکر یا دعا بپردازد، و سلام کردن ذکر و دعا است، و پیامبرr جواب سلام این مسلمان را نداد. اینها بخشی از آداب مهم قضای حاجت هستند که اسلام بدان فراخوانده و شریعت بدان تشویق نموده است و این خود بیانگر کمال و حُسن و زیبایی این دین است.
سپس مستحب است که فرد مسلمان به هنگام خروج از دستشویی بگوید: «غُفْرَانَکَ: خدایا آمرزش تو را خواستارم»؛ امام احمد و اهل سنن از عائشه ل روایت کردهاند که گفت: «پیامبرخداr به هنگام بیرون آمدن از توالت میفرمود: «غُفْرَانَکَ: [خداوندا] از تو آمرزش میخواهم».»[15].
اینکه در این موقعیت میگوید: «غفرانک»، در توضیح آن گفته شده: «به خاطر ترس از کوتاهیاش در ادای شکر این نعمت ارجمند است، اینکه غذا را خورده سپس هضم کرده سپس به راحتی از بدنش خارج شده، حال میپندارد که شکر او ناتوان از آن است که حقّ این نعمت را به طور کامل بپردازد لذا با طلب بخشش و آمرزش تلافی میکند»[16].
اَللَّهُمَّ اغْفِر ذُنُوبَنَا وَأَعِنَّا عَلَی طَاعَتِکَ یَا ذَا الْجَلاَلِ وَالإِکْرَام
[1]- صحیح مسلم شماره [262].
[2]- صحیح مسلم شماره [262].
[3]- صحیح بخاری شماره [142]، و صحیح مسلم شماره [375].
[4]- فتحالباری [1/244].
[5]- سنن ابنماجه شماره [297]، بنگر به: إرواء الغلیل اثر آلبانی [1/90-87].
[6]- سنن ابوداود شماره [2]، آلبانی/ در «صحیح ابوداود» شماره [2] آن را صحیح دانسته است.
[7]- سنن أبوداود شماره [14] آلبانی/ در «السلسله الصحیحه» شماره [1071] آن را صحیح دانسته است.
[8]- صحیح مسلم شماره [342].
[9]- صحیح مسلم شماره [ 269].
[10]- سنن ابوداود شماره [26]، و آلبانی/ «در صحیح ابوداود» شماره [21] آن را صحیح دانسته است.
[11]- سنن ابوداود شماره [8]، و آلبانی/ در «صحیح الجامع» شماره [2346] آن را حسن دانسته است.
[12]- صحیح بخاری شماره [150]، صحیح مسلم شماره [271].
[13]- صحیح بخاری شماره [1361]، صحیح مسلم شماره [292].
[14]- صحیح مسلم شماره [370].
[15]- المسند [6/155]، سنن ابوداود شماره [30]، سنن ترمذی شماره [7]، سنن ابنماجه شماره [300] و آلبانی/ در «صحیح الجامع» شماره [4707] آن را حسن دانسته است.
[16]- بنگر به: الفتوحات الربانیه اثر ابن علاَّن [1/401].