ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
پیشتر به بیان انواعی از دعاهای افتتاح که پیامبر r در نماز خوانده و همچنین به بیان مقداری از معانی و مفاهیم آنها پرداختیم، به این مطلب هم اشاره شد که پیامبر r بر یک نوع از این انواع دعاهای افتتاح مداومت نداشته بلکه گاه نماز را با این دعا آغاز نموده و گاه با دعایی دیگر. کسی که در این دعاهای افتتاح نقل شده از پیامبر r بیندیشد میبیند که سهگونهاند: نوعی که بیانگر ثنا و ستایش خداوند است، و نوعی که خبر از عبادت خداوند از سوی آدمی میدهد، و نوع سوم که در بردارندهی دعا و درخواست و طلب است. شیخ الاسلام ابن تیمیه/ به اصل مهمی در این زمینه تصریح کرده و به تفصیل به بیان شواهد و دلائل آن پرداخته و آن این است که برترین و والاترین ذکر، ذکری است که مشتمل بر ثنا و ستایش خداوند باشد، بدنبال آن ذکری است که از بندگی آدمی در برابر خداوند متعال خبر میهد و به دنبال آن ذکری است که بیانگر دعا و طلب آدمی است. سپس ابن تیمیه/ به دنبال آن میگوید: «حال که این اصل واضح و آشکار شد، این که بهترین و با فضیلتترین انواع دعای افتتاح آن است که ثنا و ستایش محض خدا باشد مانند این ذکر: «سُبْحَانَک اللَّهُمَّ وَبِحَمْدِک، وَتَبَارَک اسْمُک، وَتَعَالَی جَدُّک، وَلَا إلَهَ غَیرُک» واین ذکر: «اللهُ أَکبَرُ کبیراً، وَالحمد لله کثیراً، وَسُبْحَانَ اللهِ بُکرَة وَأَصِیلاً»، در دعای افتتاح اولی ثنا و ستایشی وجود دارد که در دومی نیست اما در دومی باقیات صالحاتی ذکر شدهاند که به تعبیری فاضلترین سخنان بعد از قرآن هستند در عین حال دو جملهی «تبارک اسمک، وتعالی جدک» در دعای اول در قرآن نیز آمدهاند، از این روست که بیشتر پیشینیان دعای نخست را در دعای افتتاح میخواندند و عمر بن خطاب t نیز با صدای بلند در نمازهایش آن را میخواند تا به این وسیله آن را به مردم آموزش دهد.
بعد از آن نوبت به نوع دوم دعای افتتاح میرسد که از عبادت آدمی خبر میدهد مانند این که میگوید: ﴿إِنِّی وَجَّهۡتُ وَجۡهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ...﴾ این ذکر مشتمل بر دعا نیز هست، اگر شخص دعای افتتاح را با این دعا البته بعد از «الله اکبَرُ کبیراً...» آغاز کند هر سه نوع را با هم جمع کرده است واین فاضلترین دعای افتتاح است. هم چنان که در حدیثی به این موضوع تصریح شدهاست و ابو یوسف و ابن هبیره، و از میان یاران امام احمد صاحب الافصاح این دعا را برگزیدهاند، من نیز خود چنین میکنم.
بعد از این دو، نوبت به نوع سوم دعای افتتاح میرسد مانند این که میگوید: «اللَّهُمَّ بَاعِدْ بَینی وَبَینَ خَطایای کما بَاعَدْتَ بَینَ المشرق والمغرب...»[1].
ابن تیمیه در جاهایی از کتابهایش قاعدهای سودمند را در رابطه با عباداتی که در شریعت به چند شکل بیان شدهاند مقرر کرده است؛ آن قاعده این است که به همهی این صورتهای نقل شده، عمل شود و همه به کار گرفته شوند. او/ میگوید: «پیشتر در جاهایی گفته شد که عباداتی را که پیامبر r انجام داده متنوعاند و انجام همهی آنها تشریع شده و چیزی از آنها مورد بیمیلی واقع نشده است مانند انواع تشهدها، وانواع دعاهای افتتاح، خواندن نماز وتر در ابتدای شب و یا انتهای آن، تلاوت به صورت جهری و آشکار یا نهانی و آرام در نماز شب، و انواع قرائتهایی که قرآن بر اساس آنها نازل شده، و گفتن تکبیر در عید، وترجیع در اذان و ترک آن[2] و مانند یکی یکی و دوتا دوتا گفتن کلمات اقامه...» ، سپس ابن تیمیه/ بیان میدارد که سخن در این مساله از دو جهت است:
1- در مجاز بودن همهی این شکلها و انواع، بی هیچ کراهتی.
2- آنچه را که پیامبر r انجام داده به شیوههای گوناگون بوده است.
اگر گفته شود که برخی از این انواع از فضیلت بیشتری برخوردارند، [در پاسخ باید گفت:] اقتدا به پیامبرr در این که گاه این مورد اجرا شود و گاه آن یکی، با فضیلتتر از پای بندی به یکی از دو صورت و ترک دیگری است و این بدین خاطر است که ارجمندترین و با فضیلتترین روش، روش رسول اللهr است و ایشان خود هرگز بر انجام یک نوع دعای افتتاح مداومت نداشتهاند»[3]. میگوید/: «وقتی که میگوییم تنوع در [انجام و گفتن] این اذکار راجح بوده و از اولویت برخوردار است، این کار خود ترجیح دادن جنس تنوع است [به این شکل که] گاه عمل مفضول (خوب) برای برخی از مردم به خاطر تناسبی که با حال و روزشان دارد سودمندتر است... چرا که بهره بردنش از آن به شکلی کامل صورت میگیرد، و این حال و روز بیشتر مردم است، گاه از مفضول به خاطر تناسبش با حال و روز نامتعادل آنها، بهرهای میبرند که از فاضل (خوبتر)، آن بهره را نمیبرند. لذا عبادتی که شخص از آن بهره میبرد و قلبش را در آن حاضر کرده و بدان مشتاق است فاضلتر از عبادتی است که با غفلت همراه بوده و بدون اشتیاق انجام میشود، بر این اساس گاه مداومت شخص بر نوع مفضول آن ذکر برای اعمال قلبی او همچون محبت و شهودش، و برای درک و فهمش، سودمندتر است»[4].
همانا انواع دیگری از دعاهای افتتاح از پیامبر r به اثبات رسیده که نماز شب خود را با آنها آغاز مینموده است. از جمله دعایی که امام بخاری از ابن عباس ب روایت کرده که: رسول الله r هنگامی که برای نماز شب بر میخاست، این دعا را میخواند: «اَللَّهُمَّ لَک الْحَمْدُ، أَنْتَ قَیمُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَنْ فِیهنَّ، وَلَکَ الحَمْدُ، لَک مُلْک السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَنْ فِیهنَّ وَلَک الحَمْدُ، أَنْتَ نُورُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ، وَلَک الحَمْدُ، أَنْتَ مَلِک السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ، وَلَک الحَمْدُ أَنْتَ الحَق، وَوَعْدُک الحَقُّ، وَلِقَاؤُک حَق، وَقَولُک حَق، وَالجَنَّة حَقٌّ، وَالنَّارُ حَقٌّ، وَالنَّبِیونَ حَقٌّ، وَمُحَمَّدٌ حَقٌّ، وَالسَّاعَة حَقٌّ، اللَّهُمَّ لَک أَسْلَمْتُ، وَبِک آمَنْتُ، وَعَلَیک تَوَکلْتُ، وَإِلَیک أَنَبْتُ، وَبِک خَاصَمْتُ، وَإِلَیک حَاکمْتُ، فَاغْفِرْلی مَا قَدَّمْتُ وَمَا أَخَّرْتُ، وَمَا أَسْرَرْتُ وَمَا أَعْلَنْتُ، أَنْتَ المُقَدِّمُ وَأَنْتَ المُؤَخِّرُ، لاَ إِلَهَ إلَّا أَنْتَ: پروردگارا! ستایش سزاوار توست، [چرا که] تو نگه دارندهی آسمانها و زمین و آنچه در آنهاست، میباشی. فقط تو شایسته حمد و ثنایی. ملک آسمانها و زمین و آنچه میانشان وجود دارد از آن توست. سپاس و ستایش توراست، تویی نور آسمانها و زمین ، و سپاس و ستایش توراست، تو مالک آسمانها و زمینی، سپاس و ستایش توراست، تو بر حقی و وعدهات نیز بر حق است، ملاقات تو حق است، سخن تو حق، بهشت تو حق، دوزخ تو حق، پیامبرانت حق، محمد حق، و قیامت نیز حق میباشد. پروردگارا! تسلیم تو شدم، به تو ایمان آوردم، به تو توکل نمودم و به توروی آوردم. به کمک تو با دشمنان مبارزه کردم و تو را حکم قرار دادم. خدایا! گناهان اول و آخر و ظاهر و باطن مرا بیامرز. تنها تو میتوانی هرچیزی را به پیش و پساندازی، هیچ معبود راستینی جز تو وجود ندارد»[5].
این ذکر انواع [دعاهای افتتاح] سه گانه پیشین را در بر میگیرد: سپاس و ستایش خداوند، بیان عبادت آدمی نسبت به خداوند، و درخواست و طلب. ابتدا آنچه خبر از خدا وآخرت و رسول r اوست پیش افتاده، سپس مطلبی که خبر از توحید آدمی و ایمان اومیدهد بیان شده، و سپس آن را با درخواست و طلب به پایان رسانده است[6].
این دعای افتتاح در کل ذکری عظیم و دعایی با برکت است که مشتمل بر اصول ایمان و پایههای دین و حقایق اسلام است، همچنین در آن توسل جستن به خداوند با سپاس و ستایش نمودن از او و اقرار به بندگیاش آمده است، سپس درخواست بخشش گناهان از خداوند.
از دیگر دعاهای افتتاح پیامبرr در نماز شب دعایی است که امام مسلم در صحیحاش از عائشهل روایت کرده است که گفت: «هرگاه پیامبرr به نماز شب میایستاد، نماز خود را بدین دعا افتتاح میکرد:
«اللَّهُمَّ رَبَّ جَبْرَائیلَ وَمیکائیلَ وَإِسْرَافِیلَ، فَاطِرَ السَّمَوَاتِ وَالأَرضِ، عَالِمَ الغَیبِ وَالشَّهَادَه أَنْتَ تَحْکمُ بَینَ عَبادِک فَیمَا کانُوا فِیه یخْتَلِفُونَ، إِهْدِنِی لِمَا اخْتُلِفَ فِیه مِنَ الحَقِّ بِإِذْنِک، إِنَّک تَهْدِی مَنْ تَشَاءُ إِلَی صِرَاطٍ مُسْتَقیمٍ»: خداوندا، تو پروردگار جبرائیل و میکائیل و اسرافیل هستی، آفرینندهی آسمانها و زمین میباشی، دانای نهان و آشکاری، تنها تو در بین بندگانت در آنچه با هم اختلاف دارند، داوری میکنی، مرا با ارادهات هدایت کن به حقّی که در آن اختلاف پیش آمده است، تنها تو میتوانی هر کس را که بخواهی به راه راست هدایت کنی»[7].
در این دعای افتتاح به ربوبیت عام و خاص خداوند نسبت به این سه فرشتهی موکل حیات توسل شده است، جبرئیل به امر وحی گمارده شده که حیات قلبها و روحها به واسطه و یاری آن است، میکائیل امر بارندگی را به عهده دارد که زندگی زمین و گیاهان و حیوانات به آن بسته است، و اسرافیل مسئول دمیدن در شیپوری است که زنده شدن و زندگی دوبارهی مردگان در ارتباط با آن است[8]. هم چنین در این دعا به خداوند توسل شده به این خاطر که او خالق و پدیده آورندهی آسمانها و زمین بوده و از نهان و آشکار آگاه است و این که هم اوست که میان بندگانش در آنچه که اختلاف دارند حکمیت و داوری میکند با این توسل جستن از خدا میخواهد که او را با ارادهاش به حقی هدایت کند که در آن اختلاف پیش آمده است. هدایت عبارتست از علم و آگاهی به حق به همراه روی آوردن به آن و ترجیحش بر غیر آن، و هدایت یافته کسی است که عمل کنندهی به حق و پیرو و مرید آن است، و این بزرگترین نعمت خدادادی به آدمی است، از خداوند می طلبیم که همهی ما را به سوی خود و به راه راست هدایت کند و همهی ما را در انجام هر خیری موفق گرداند.
[1]- مجموع الفتاوی [22/395 ـ 394].
[2]- ترجیع: مؤذن شهادتین را آهسته میخواند و سپس با صدای بلند تکرار میکند.
[3]- بنگر به: مجموع الفتاوی [22/343 ـ 336].
[4]- بنگر به: مجموع الفتاوی [22/348].
[5]- صحیح بخاری شماره [1120] و صحیح مسلم شماره [769].
[6]- بنگربه: مجموع الفتاوی [22/390].
[7]- صحیح مسلم شماره [770].
[8]- بنگر به: اغاثة اللهفان اثر ابن قیم [2/172].