از جمله آداب قابل تحسین و ویژگیهای ممتاز اسلام، انتشار و رواج دادن سلام است، بیشک سلام، درود مؤمنان، و شعار موحدان، و فراخواننده به برادری و الفت و محبت میان مسلمانان است، سلام درودی با برکت و پاکیزه است، همچنان که پروردگار جهانیان آن را چنین توصیف نموده آن جا که میفرماید:
﴿فَإِذَا دَخَلۡتُم بُیُوتٗا فَسَلِّمُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِکُمۡ تَحِیَّةٗ مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِ مُبَٰرَکَةٗ طَیِّبَةٗۚ﴾
[النور: 61].
«هنگام داخل شدن به خانهها برهمدیگر سلام کنید سلام پر برکت [ودرود] پاکی که به فرمان خدا مقرر است».
سلام، درود بهشتیان است، فرشتگان کرام با گفتن آن به ایشان درود میفرستند و آن هنگامی است که بهشتیان گروه گروه به سمت بهشت رهنمود میشوند و درهای هشتگانهی آن به رویشان گشوده میشود و نگاهبانان بهشت با این درود به استقبال آنان میآیند:
﴿سَلَٰمٌ عَلَیۡکُمۡ طِبۡتُمۡ فَٱدۡخُلُوهَا خَٰلِدِینَ ٧٣﴾ [لزمر: 73].
«سلام بر شما باد. پاک بودهاید ]و خوش باشید[ جاودانه به آن درآیید».
و [در همان حال] سلام درود گفتن میان خود بهشتیان است، هم چنان که خداوند میفرماید:
﴿تَحِیَّتُهُمۡ فِیهَا سَلَٰمٌ ٢٣﴾ [إبراهیم: 23].
«درودشان در آنجا «سلام» است».
و درود فرشتهها، و درود آدم و فرزندان اوست. در صحیحین از ابوهریره t روایت شده که رسول اللهr فرمودند: «خداوند آدم را به شکلی که داشته آفرید (یعنی حضرت آدم مانند ذریهی خود دوران طفولیت نداشت و خداوند والامرتبه از همان اول او را به شکل یک انسان کامل و بالغ آفرید) وبلندای قامت او شصت ذراع بود و چون او را آفرید فرمود: برو و بر آن جماعت فرشتگان که نشستهاند سلام کن، و به تحیتی که آنان در پاسخ سلامت میگویند گوشکن؛ که پاسخ آن، سلام و تحیت تو و فرزندان توست، و آدم رفت و گفت: السلام علیکم، و فرشتگان گفتند: السلام علیک ورحمة الله و در پاسخ او «رحمة الله» را بر سلامی که گفته بود افزودند، پس هرکس به بهشت در میآید، به صورت آدم است و پس از آن از قامت اولاد آدم تا کنون، پیوسته کاسته شده است»[1]. از جمله فضیلتهای سلام آن است که جزو آداب و ویژگیهای برتر اسلام است، در صحیحین از عبدالله بن عمر ب روایت شده که: «مردی از پیامبر خدا r پرسید: کدام یک از آداب اسلام بهتر است؟ فرمود: این که [به نیازمندان] طعام بدهی و بر هر کسی، چه او را بشناسی و چه نشناسی سلام کنی»[2].
سلام دادن حقی از حقوق فرد مسلمان بر برادر مسلمانش است، بهخاطر این که پیامبرr فرمودهاند: «حق مسلمان شش چیز است»، و یکی از آنها را اینگونه نام برد: «و هرگاه او را دیدی بر او سلام کن»[3]. سلام کردن علت و ابزاری مهم در ایجاد الفت میان مسلمانان و پدید آوردن محبت میان مؤمنین است، هم چنان که رسولالله r میفرماید: «به بهشت وارد نمیشوید مگر این که مؤمن شوید و مؤمن شمرده نمیشوید، مگر این که با همدیگر دوستی کنید، آیا شما را راهنمایی نکنم به کاری که هرگاه آن را انجام دهید با هم دوستی میکنید؟ سلام کردن را در میان خود رواج دهید»[4].
محبت پدید آمده در این جا علتش آن است که هر کدام از ملاقات کنندگان برای دیگری طلب سالم ماندن از شرور، و درخواست رحمت مینماید که جلب کنندهی هر خیری است، به همین خاطر در مسند و کتابهای دیگر به اثبات رسیده که رسول اللهr فرمودند: «سلام را انتشار داده و رواج دهید که سالم میمانید»[5]. یعنی: از هر آنچه که موجب تفرقه و چند دستگی، و قطع رابطه و گسستن میشود سالم میمانید، این نتایج سلام کردن است حال هرگاه خوش برخوردی و استقبال گرم و اخلاقی زیبا بدان افزوده شود چه میشود؟ بر کسی که سلام شده واجب است که پاسخ آن را به بهتر از آن یا شبیه آن بدهد چرا که خداوند میفرماید:
﴿وَإِذَا حُیِّیتُم بِتَحِیَّةٖ فَحَیُّواْ بِأَحۡسَنَ مِنۡهَآ أَوۡ رُدُّوهَآۗ﴾ [النساء: 86].
«هرگاه شما را درودی دادند [اعم از سلام دادن و دعا نمودن و احترام گذاردن] به گونهای زیباتر و بهتر از آن یا [دست کم] همانند آن، آن را پاسخ گویید».
بهترینِ دو نفر کسی است که ابتدا به دوستش سلام کند. در سنن ابوداود از ابوامامه t روایت شده که رسول اللهr فرمودند: «مقدمترین مردم نزد خداوند کسی است که آغاز کنندهی سلام به مردم باشد»[6].
و هرگاه کسی که از او خواسته شده ابتدا به سلام نماید، سلام ننمود؛ دیگری سلام کند و سنت را ترک نکند.
سنت آن است که کوچک بر بزرگ، و نفرات کم بر نفرات بیشتر، و سواره بر پیاده، و کسی که راه میرود بر کسی که نشسته است سلام کند. در صحیحین از ابوهریره t روایت شده که رسول الله r فرمودند: «سواره بر پیاده، و کسی که راه میرود بر کسی که نشسته است، وعدّهی کم بر عدّهی بسیار سلام میکند». و در روایت بخاری این چنین آمده است: «کوچک بر بزرگ، و کسی که راه میرود بر کسی که نشسته است وعدّهی کم بر عدّهی بسیار سلام میکند»[7].
پیامبر r بر کودکان سلام مینمودند، وایشان در سلام کردن بر آنان پیشقدم میشدند و این نشانهی کمال تواضع و فروتنی ایشان است، این کار عادت و خوی گذشتگان نیکوکار رحمهم الله بوده است، در صحیح مسلم از یسار روایت است که گفت: «با ثابت بنانی راه میرفتم. بر کودکانی گذشت و بر آن سلام گفت. سپس ثابت حدیثی نقل کرد که: وی به همراه انس راه میرفت که [وی] بر کودکانی گذشت و بر آنان سلام گفت. باز انس حدیث نقل کرد که: وی به همراه پیامبر خدا r راه میرفت که [حضرت] بر کودکانی گذشت و بر آنان سلام گفت»[8].
ابتدا کردن به سلام سنت مؤکد است؛ اگر مسلمانان جماعتی بودند سلام یک نفر از آنان کفایت میکند و اگر هم همگی سلام کنند این کار بهتر و پسندیدهتر است، بلند کردن صدا برای ابتدا به سلام سنت است تا کسانی که بر آنان سلام میشود آن را بشنوند و با این کار این حدیث محقق شود که میفرماید: «سلام را میان خود آشکار ومنتشر کنید».
اگر بر کسانی سلام کرد که عدهای بیدار بودند و عدهای خواب، صدایش را کوتاه کند به گونهای که افراد بیدار آن را شنیده و خفتهگان بیدار نشوند، این نحوهی سلام کردن یکی از آداب رفیع و ارجمند اسلامی است، در صحیح مسلم در ضمن حدیثی طولانی روایت شده که: پیامبر r شبانه میآمد و به گونهای سلام میداد که خوابیدهای را بیدار نمیکرد و سلامشان را به گوش بیدار میرساند.[9] سنت است که پیش از سخن ابتدا سلام نمود؛ زیرا در حدیث آمده که: «کسی که پیش از سلام شروع به سخن گفتن نماید جوابش را ندهید»[10].
هر چه فرد مسلمان بر متن سلام مأثور بیفزاید بر پاداشش افزوده میشود؛ به ازای هر مورد ده حسنه افزوده میشود، ابوداود و ترمذی از عمران بن حصین t روایت کردهاند که: «مردی خدمت پیامبر خداr آمد و گفت: السلام علیکم و آن حضرت جواب سلام او را داد و سپس او نشست، و آن حضرت فرمود: «ده تا». (یعنی: گویندهی این سلام دهنیکی دارد)، سپس شخص دیگری آمد و گفت: «السَّلامُ عَلیکمَ وَرَحْمَة اللهِ» و آن حضرت جواب سلام او را داد و او نشست و آن حضرت فرمود: «بیستتا». (یعنی: گویندهی این سلام بیست نیکی دارد)»، سپس شخص دیگری آمد و گفت: «السَّلامُ عَلَیکم وَرَحْمَة اللهِ وَبَرَکاتُهُ» و آن حضرت جواب سلام او را داد و او نشست و آن حضرت فرمود: «سیتا». (یعنی: گویندهی این سلام سی نیکی دارد)[11].
کسی که سلام میکند از این بیشتر چیزی نیفزاید مانند این که بگوید: «ومغفرته ومرضاته»؛
چرا که سلام بیان شده در سنت به «وبرکاته» خاتمه مییابد، واگر در افزودن بر آن خیری میبود رسول الله r ما را بدان راهنمایی میفرمود، امام مالک در موطأ از محمد بن عمروبن عطا روایت کرده که گفت: «با عبدالله بن عباس ب نشسته بودم که مردی از یمن بر ما داخل شد و گفت: السَّلامُ عَلَیکمْ وَرَحْمَة الله وَبَرَکاتُه» و به همراه آن چیزی دیگر هم اضافه کرد. ابن عباس که آن وقت کور شده بود، گفت: این کیست؟ گفتند: این فردی یمنی است که این جا آمده است، او را معرفی کردند و وی گفت: سلام به «برکاته» ختم میشود»[12].
از جمله احکام سلام آن است که در گفتن آن بر افراد شناخته شده اکتفا نشود، بلکه فرد مسلمان بر کسی که میشناسد و کسی که نمیشناسد سلام میکند، پیشتر حدیث عبدالله بن عمرو ب در این باره را بیان داشتیم، در سنت آمده که از جمله نشانههای نزدیک شدن قیامت آن است که فرد بر افراد شناخته شده سلام میکند، در مسند با سند جید از اسودبن یزید روایت شده که رسول الله r فرمودند: «همانا از نشانههای رستاخیز این است که مسلمان تنها بر کسانی که میشناسد سلام میکند»[13]. و در روایتی دیگر آمده: «شخصی بر شخصی دیگر سلام میکند اما فقط به این خاطر که او را میشناسد».
از دیگر احکام سلام آن است که فرد مسلمان آغازگر سلام به یهود و نصاری نیست، چرا که پیامبرr فرمودهاند: «بر یهود و نصاری آغاز به سلام نکنید»[14]. و هرگاه که آنان آغازگر سلام بودند در جواب آنان همین قدر کافی است که گفته شود: «وعلیکم». زیرا در صحیحین از عبدالله بن عمرب روایت شده که رسول الله r فرمودند: «هرگاه اهل کتاب بر شما سلام دادند بیگمان میگویند: السام علیکم (یعنی: مرگ بر شما باد)، پس شما هم در جواب آنان بگویید: وعلیکم (یعنی: آنچه میگویید بر خودتان باد)»[15].
در خصوص حکم سلام بر اهل بدعت وهوی و هوس نیاز به تفصیل است و این حکم با مطالعهی ادله و شناخت شیوه و روش گذشتگان این امت/ دانسته میشود، اگر شخص بدعت گذار به واسطهی بدعتش کافر محسوب شود و افراد محقق از اهل علم، حکم به خروج او از شریعت اسلام دهند جواب آن است که بر او سلام داده نمیشود، چرا که حکم سلام بر چنین شخصی هم چون حکم سلام برکفار یکسان است.
اما هرگاه به واسطهی بدعتش به حد کفر نرسید سلام بر او جایز است چه به عنوان آغاز کننده و چه پاسخ دهنده، مادام که اسلام در او وجود دارد -که این امر موجب استحقاق او به سلام میشود-؛ حالت و شرایط مسلمانان گناهکار نیز این چنین است. در برخی احوال ترک سلام بر آنان مقرر شده آن هم وقتی که درترک آن کسب مصلحتی محتمل یا دفع مفسدهای مسلم وجود داشته باشد. مانند این که ترک سلام کردن بر آنان به خاطر تأدیب آنان یا بازدارندگی برای دیگران، یا مصون ماندن خود شخص از تأثیرپذیری از آنان یا دیگر مقاصد شرعی مورد نظر باشد.
اما از هم بریدن و تیرگی روابط آدمیان و ترک سلام بدون سببی شرعی، امری است که خداوند رویدادنشان از سوی بندگان را دوست ندارد، از خداوند میطلبیم که مسلمانان را بر حق و هدایت گرد آورده و میان قلبهایشان بر پایهی نیکوکاری و تقوی الفت ایجاد نماید و همهی ما را به راه راست هدایت کند.
[1]- صحیح بخاری شماره [6227]، و صحیح مسلم شماره [2841].
[2]- صحیح بخاری شماره [28]، وصحیح مسلم شماره [39].
[3]- صحیح مسلم شماره [2162].
[4]- صحیح مسلم شماره [54].
[5]- المسند [4/286]، و آلبانی در «صحیح الجامع» شماره [1087] آن را حسن دانسته است.
[6]- سنن ابوداود شماره [5197]، و آلبانی/ در «صحیح الترغیب» شماره [2703] آن را صحیح دانسته است.
[7]- صحیح بخاری شماره [6232 و 6234]، و صحیح مسلم شماره [2160].
[8]- صحیح مسلم شماره [2168].
[9]- صحیح مسلم شماره [2055].
[10]- عملالیوم واللیله اثر ابن سنی شماره [210]، و آلبانی در «الصحیحه» شماره [816] آن را حسن دانسته است.
[11]- سنن ابوداود شماره [5195]، و سنن ترمذی شماره [2689]، و آلبانی/ در «صحیح الترغیب» شماره [2710] آن را صحیح دانسته است.
[12]- موطأ امام مالک شماره [2758].
[13]- المسند [1/387]، و آلبانی/ در «الصحیحه» شماره [648] آن را صحیح دانسته است.
[14]- صحیح مسلم شماره [2167].
[15]- صحیح بخاری شماره [6257]، و صحیح مسلم شماره [2164].