ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
از جمله دعاهای پیامبران -درود و سلام خداوند بر آنان باد- که خداوند متعال در کتاب ارجمندش نقل کرده دعای پیامبر خدا لوطu است او به سوی قومی فرستاده شده بود که به همراه شرکورزیشان مرتکب کاری بس زشت میشدند که کسی پیش از آنان از اهل دنیا مرتکب آن نشده بود این کار زشت و شرمانگیز عبارت بود از رابطهی جنسی مردان با هم، چنان که خداوند میفرماید:
﴿وَلُوطًا إِذۡ قَالَ لِقَوۡمِهِۦٓ أَتَأۡتُونَ ٱلۡفَٰحِشَةَ مَا سَبَقَکُم بِهَا مِنۡ أَحَدٖ مِّنَ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٨٠ إِنَّکُمۡ لَتَأۡتُونَ ٱلرِّجَالَ شَهۡوَةٗ مِّن دُونِ ٱلنِّسَآءِۚ بَلۡ أَنتُمۡ قَوۡمٞ مُّسۡرِفُونَ ٨١﴾
[الأعراف: 80-81].
«و لوط [را فرستادیم] وقتی که به قومش گفت: آیا کار ناشایستی را که کسی از جهانیان پیش از شما مرتکب آن نشده است، انجام میدهید؟ آری شما از روی شهوت به جای زنان با مردان میآمیزید، آری شما گروهی اسرافکارید».
این کار زشت میانشان شیوع یافته بود تا آنجا که چه بسا در گردهمایی و محافل خود مرتکب آن کار میشدند و به خاطر اندرز هیچ اندرزگویی از آن کار اجتناب نکرده و به نصیحت هیچ نصیحتکنندهای اهمیت نمیدادند و در این کار همچون حیوانات و بلکه گمراهتر از آنان هم بودند.
به همین خاطر از جمله دعای پیامبر خدا لوط u دعایی است که خداوند از او نقل کرده که:
﴿قَالَ إِنِّی لِعَمَلِکُم مِّنَ ٱلۡقَالِینَ ١٦٨ رَبِّ نَجِّنِی وَأَهۡلِی مِمَّا یَعۡمَلُونَ ١٦٩﴾
[الشعراء: 168-169].
«[لوط] گفت: من از دشمنان [این] کارتان هستم. پروردگارا، مرا و خانوادهام را از آنچه میکنند، رهایی بخش».
لوط آشکارا و با صدای رسا بیزاری و نفرت شدیدش را از این کار زشت و قبیح بیان داشته سپس به درگاه خدا دعا کرده و گفت: «پروردگارا، مرا و خانوادهام را از آنچه میکنند، رهایی بخش». این دعا دربرگیرندهی پناه بردن به خدا از این عمل زشت و از شومی و بدشگونی و مجازات آن است. این دعا بندگان را آموزش داده و راهنمایی میکند که برای مصون ماندن از ارتکاب کارها و سخنان زشت و ناپسند و رهایی از شومی و بدشگونی آنها به خدا پناه برده و بدو تمسک جویند، بهخصوص به هنگام فزونی و افزایش این کارهای ناشایست و انتشار آنها و رخ دادنشان توسط اهل فسق و فجور در ملأ عام و به شکل آشکار.
از جمله دعاهای رسول اللهr دعایی است که در حدیثی از زیادبن علاقه از عمویش روایت شده است که گفت: پیامبرr میفرمود: «اَللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُبِکَ مِنْ مُنْکَراتِالْأَخْلاقِ، وَالْأَعْمَالِ، وَالْأَهْواءِ: بار خدایا! از زشتیهای اخلاق و اعمال و آرزوها به تو پناه میآورم»[1] همچنین از ابن مسعود t روایت شده است که گفت: پیامبرr [در دعا] میفرمود: «اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ الْهُدی، وَالتُّقی، وَالعَفافَ، وَالْغِنی: خدایا! من هدایت و پرهیزگاری و پاکدامنی و بینیازی را از تو مسألت مینمایم»[2]. از شَکَل بن حُمَیْدt روایت شده است که گفت: به نزد پیامبرr آمدم و گفتم: ای پیامبرخداr پناه بردنی را به من بیاموز که با آن به خدا پناه ببرم -و در روایتی دیگر: دعایی به من بیاموز که از آن بهره ببرم- پیامبرr دستم را گرفت، سپس فرمود: «بگو: أَعُوذُ بِکَ -و در روایتی دیگر: اَللَّهُمَّ عافِنِی- مِنْ شَرِّ سَمْعِی، وَمِنْ شَرِّ بَصَری، وَمِنْ شَرِّ لِسانِی، وَمِنْ شَرِّ قَلْبِی، وَمِنْ شَرِّ مَنِیّی: خداوندا به تو پناه میآورم -و در روایتی دیگر: خداوندا مرا عافیت ده- از شر شنواییام و شر بیناییام و شر زبانم، و از شر دلام و از شر منی و نطفهام» این حدیث را نسائی روایت کرده است[3].
پناه بردن به خداوند از شر شدت شهوت به خصوص به هنگام فزونی انگیزهها و اسباب و عوامل در افتادن در فتنه و فساد، جایگاه مهمی در زندگی آدمی -مرد یا زن باشد- دارد. بیشک تمایلات جنسی از بیشترین عواملی است که آدمی بدان مبتلا میگردد، و سرکشی یا تهییج و تحریک آن، ]به این[ منجر میشود که آدمی به اعمال پست و پلید و مخاطرات ناجور درافتد. کردار قوم لوط از همین باب بود و لغزیدنشان در همین زمینه بود تا جایی که خداوند آنان را در خصوص شهوتگراییشان اینگونه توصیف میکند:
﴿لَعَمۡرُکَ إِنَّهُمۡ لَفِی سَکۡرَتِهِمۡ یَعۡمَهُونَ ٧٢﴾ [الحجر: 72].
«[ای پیامبر] به جان تو سوگند که آنان در مستی خویش سرگشته بودند».
علامه ابن سعدی/ میگوید: «مستی و گمراهی آنان عبارت از تمایل به انجام کار زشت بود به گونهای که به هیچ سرزنش و نکوهشی توجه نمیکردند»[4] این به خاطر شر منی و شدت شهوتی است که بر آدمی واجب است تا از پروردگارش بخواهد او را مصون داشته و نجات بخشد. و چون این شهوت بر قوم لوط چیره شده بود وقتی که آنان را به پرهیز و کنارهگیری از رابطه با مردان فراخواند نپذیرفتند بلکه بر سرکشی و طغیان خود افزودند تا آنجا که از او خواستند زجر و عذاب دردناکی که آنان را از آن میترساند بر آنان فرود آورد. در این هنگام بود که لوط از پروردگار جهانیان و معبود فرستادگان درخواست کرد تا او را در برابر قوم فساد پیشه یاری رسانده و پیروز گرداند، پس گفت:
﴿رَبِّ ٱنصُرۡنِی عَلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡمُفۡسِدِینَ ٣٠﴾ [العنکبوت: 30].
«پروردگارا، مرا بر [ضدّ] گروه فسادکاران یاریرسان».
خداوند متعال غیرت ورزید و خشمگین شد و دعای لوط را پذیرفت و فرشتگان سرسختی را برای هلاکشان فرستاد و عذابی بر آنان نازل نمود که بر سر هر قوم ستمگر و متجاوزپیشهای فرود میآید.
از نکات شگفت قوم لوط و سماجت در مستی و گمراهیشان اینکه چون فرشتگان عذاب به شکل مهمان و در هیئت مردان جوان زیبا و دلربا نزد لوط آمدند قومش شتابان و به قصد انجام عمل زشت با مهمانانش به خانه او آمدند، لوط [با دیدن این صحنه] آنان را طرد کرده و از این قصد و نیت نهی نموده و برحذر داشته و از عذاب الهی ترساند؛ از جمله به آنان گفت:
﴿فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَلَا تُخۡزُونِ فِی ضَیۡفِیٓۖ أَلَیۡسَ مِنکُمۡ رَجُلٞ رَّشِیدٞ ٧٨﴾ [هود: 78].
«پس از خدا بترسید و در مورد مهمانانم مرا خوار و رسوا مکنید [و بدیشان تعدی و تجاوز منمایید] آیا در میان شما مرد راهیاب و خردمندی یافته نمیشود؟».
اما این قوم در مستی خویش سرگشته بودند و بر خطای خود پافشاری میکردند و در [برآوردن] تمایلات شهوانیشان بیپروا بودند تا آنجا که درد و رنج و عذاب الهی بر آنان فرود آمد، همچنان که خداوند در آیاتی از کتاب والا و ارجمندش آن را نقل و بازگو کرده است.
از جمله خداوند میفرماید:
﴿إِنَّا مُنزِلُونَ عَلَىٰٓ أَهۡلِ هَٰذِهِ ٱلۡقَرۡیَةِ رِجۡزٗا مِّنَ ٱلسَّمَآءِ بِمَا کَانُواْ یَفۡسُقُونَ ٣٤ وَلَقَد تَّرَکۡنَا مِنۡهَآ ءَایَةَۢ بَیِّنَةٗ لِّقَوۡمٖ یَعۡقِلُونَ ٣٥﴾ [العنکبوت: 34-35].
«ما به [سزای] آنکه نافرمانی میکردند، بر مردمانِ این شهر از آسمان کیفر نازل خواهیم کرد (۳۴) و به راستی از آن [شهر] برای گروهی که خرد میورزند نشانهای روشن بر جای گذاشتیم».
و باز میفرماید:
﴿قَالُوٓاْ إِنَّآ أُرۡسِلۡنَآ إِلَىٰ قَوۡمٖ مُّجۡرِمِینَ ٣٢ لِنُرۡسِلَ عَلَیۡهِمۡ حِجَارَةٗ مِّن طِینٖ ٣٣ مُّسَوَّمَةً عِندَ رَبِّکَ لِلۡمُسۡرِفِینَ ٣٤ فَأَخۡرَجۡنَا مَن کَانَ فِیهَا مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ ٣٥ فَمَا وَجَدۡنَا فِیهَا غَیۡرَ بَیۡتٖ مِّنَ ٱلۡمُسۡلِمِینَ ٣٦ وَتَرَکۡنَا فِیهَآ ءَایَةٗ لِّلَّذِینَ یَخَافُونَ ٱلۡعَذَابَ ٱلۡأَلِیمَ ٣٧﴾
[الذاریات: 32-37].
«گفتند: ما به سوی قومی گناهکار فرستاده شدهایم (۳۲) تا بر سر آنان سنگواری از گل فرو ریزیم (۳۳) که نزد پروردگارت برای اسرافکاران نشانمند شده است (۳۴) آنگاه کسانی از مؤمنان را که در آنجا بودند بیرون آوردیم (۳۵) چندان که در آنجا جز یک خانه از مسلمانان نیافتیم (۳۶) و در آن برای کسانی که از عذاب دردناک میترسند، نشانهای بر جای گذاشتیم».
و باز میفرماید:
﴿فَلَمَّا جَآءَ أَمۡرُنَا جَعَلۡنَا عَٰلِیَهَا سَافِلَهَا وَأَمۡطَرۡنَا عَلَیۡهَا حِجَارَةٗ مِّن سِجِّیلٖ مَّنضُودٖ ٨٢ مُّسَوَّمَةً عِندَ رَبِّکَۖ وَمَا هِیَ مِنَ ٱلظَّٰلِمِینَ بِبَعِیدٖ ٨٣﴾ [هود: 82-83].
«پس چون فرمان ما در رسید، زیر و زبرش کردیم و آنجا را با سنگِ گلِ برهم نهاده سنگباران کردیم [با سنگهایی که] به نزد پروردگارت نشانمند شدهاند. و این [سنگها] از ستمکاران دور نیستند».
در این آیه گواه و دلیلی وجود دارد مبنی بر اینکه این مجازات و کیفری که گریبانگیر آنان شد و درس عبرتی که بر آنان فرود آمد از هر آنکه آن عمل زشت و پلید را انجام دهد دور نیست [و هر گروه منحرف و ملت ستم پیشهای چنین سرنوشتی در انتظارش میباشد].
از اسباب [پیدایش] غضب الهی و عذاب دردناکش به او پناه میآوریم و عاجزانه از او میخواهیم که مسلمانان را از افسونگریها در امان داشته و از شرور و عذاب و رنج مصون دارد و آنان را در برابر هر عمل زشت و پلیدی، و بدشگونی و عواقب آن در پناه خود دارد بیشک خداوند شنونده دعا و اجابتکننده آن است.
[1]- ترمذی روایت کرده است (3591)، و آلبانی/ در «صحیح سنن ترمذی» (3/473) آن را صحیح دانسته است.
[2]- مسلم روایت کرده است (2721)
[3]- سنن نسائی (5484-5456-5455-5444) و آلبانی آن را صحیح دانسته است. علامه مناوی در کتاب فیضالقدیر ج2، ص135 میگوید: و از شر منی و نطفهام یعنی از شر شدت تمایلات جنسی و سیطرهی شهوتی که آدمی را به همبستری سوق دهد شهوتی که چون به حد افراط برسد چه بسا آدمی را در زنا یا به طور قطع در مقدمات آن میاندازد پس چنین شهوتی درخور آن است که آدمی از شرش به خدا پناه ببرد»
[4]- تفسیر ابنسعدی (ص: 502)