اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

۲۲۵- احادیث پناه جستن (۶)

۲۲۵- احادیث پناه جستن (۶)

1-    در صحیحین از ابوهریره t روایت شده که رسول الله r فرمودند: «‏تَعَوَّذُوا بِاللهِ مِنْ جُهْدِ الْبَلاَءِ، وَدَرَکِ الشَّقَاءِ، وَسُوءِ الْقَضَاءِ، وَشَمَاتَة الأَعْدَاءِ: از فشار بلا، و نگون‌بختی، و قضای بد، و شادمانی دشمنان به خداوند پناه ببرید»[1].

در برخی روایات این حدیث آمده که: «پیامبرr از فشار بلا، و نگون‌بختی، و قضای بد، و شادمانی دشمنان، به خدا پناه می‌برد»[2].

در این حدیث از چهار مسأله به خدا پناه برده شده است:

1-    «جُهْدِ الْبَلاَءِ: فشار بلا» عبارتست از هر رنج و مشقتی که فرد بدان گرفتار می‌گردد و توان تحمل آن را ندارد و نمی‌تواند آن را از خود دور گرداند.

2-    «دَرَکِ الشَّقَاءِ: نگون‌بختی»: «الدرک» همان رسیدن و پیوستن به چیزی است، و «الشقاء» عکس سعادت است، که همان هلاکت یا هر آن چیزی است که منجر به هلاکت می‌شود، این هم در امور دنیا رخ می‌دهد و هم در امور آخرت.

3-    «وَسُوءِ الْقَضَاءِ: قضای بد»: آنچه آدمی را تباه کرده یا او را در اموری ناخوشایند گرفتار می‌کند که خود عام و فراگیر بوده و جان و مال و خانواده و فرزندان و سرانجام آدمی را دربرمی‌گیرد.

4-    «شَمَاتَة الأَعْدَاءِ: شادمانی دشمنان»: آنچه قلب آدمی را می‌آزارد و اثری ژرف در روح و جان آدمی برجای می‌‌گذارد آن هم به واسطه خوشحال شدن دشمنان به خاطر فرود آمدن بلا و سختی بر او.

2-    در صحیح مسلم از عبدالله بن عمر ب روایت است که گفت: از جمله دعاهای پیامبرخداr این [دعا] بود: «اَللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُبِکَ مِنْ زَوَالِ نِعْمَتِکَ، وَتَحَوُّلِ عَافِیَتِکَ، وَفُجَاءَة نِقْمَتِکَ، وَجَمِیعِ سَخَطِکَ: خدایا به تو پناه می‌برم از زوال نعمت‌ات و دگرگون شدن عافیت‌ات و کیفر ناگهانی‌ات و هرگونه ناخشنودی‌ات»[3].

امام شوکانی/ می‌گوید: «رسول اللهr از زوال نعمت پروردگارش به او پناه برده است و بی‌گمان زوال نعمت زمانی است که شکر آن به جای نیامده باشد و یا در جایی به کار نگرفته شده باشد که شایسته آن است، درست مانند بخل که مقتضای نعمت این است که فرد،‌ شکر آن را به جای آورد و یا از آن به دیگران ببخشد و یا زکاتش را پرداخت کند.

هم‌چنین پیامبرr از دگرگون شدن عافیت پروردگارش به او پناه برده است، چرا که هرگاه خداوند عافیتش را نصیب شخص گرداند، خیر و نیکی هر دو سرا را به دست می‌آورد، و اگر عافیت را از دست دهد شر هر دو سرا نصیبش می‌گردد، همانا با عافیت امور دنیا و آخرت سروسامان می‌گیرد.

پیامبرr از کیفر ناگهانی خداوند به او پناه برده است کیفری که ناگهانی و بی‌آن‌که آدمی متوجه شود دامن‌گیرش می‌شود چرا که اگر خداوند بنده را مورد انتقام قرار دهد بلایی بر سرش فرود می‌آورد که آدمی قادر به دفع آن نباشد و حتی اگر همه‌ی آفریده‌ها نیز دست به یکی شوند نمی‌توانند آن را از او دور کنند.

پیامبرr از هر گونه ناخشنودی خداوند به او پناه برده است چرا که اگر خداوند از آدمی ناخشنود گردد آدمی هلاک و نابود و متضرر می‌گردد، هر چند که ناخشنودی از کمترین چیز و با کمترین سبب باشد لذا پیامبرr می‌فرماید: «از هر گونه ناخشنودی‌ات» و با این عبارت فراگیر هر نوع ناخشنودی را شامل می‌شود»[4].

3-    زیادبن علاقه از عمویش t نقل کرده که گفت:‌ پیامبرr [در دعا] می‌فرمود: «اَللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُبِکَ مِنْ مُنْکَرَاتِ الأَخْلاَقِ وَالأَعْمَالِ وَالأَهْوَاءِ: خدایا! از اخلاق و اعمال ناپسند و هواهای نفسانی به تو پناه می‌آورم»[5].

این حدیث مشتمل بر پناه بردن به خدا از سه مساله ناپسند است:

1-    «مُنْکَرَاتِ الأَخْلاَقِ: اخلاق ناپسند» این از مقوله اضافه صفت به موصوف است، یعنی:‌ اخلاق ناپسند، پیامبرr از اخلاق ناپسند به خداوند پناه می‌برد چرا که چنین اخلاقی سبب جلب هر شر و دفع هر خیری می‌شود.

2-    «مُنْکَرَاتِ الأَعْمَالِ: اعمال ناپسند»: که عبارتست از: گناهان و معاصی.

برخی از علما می‌‌گویند: منظور از اخلاق: اعمال باطنی، و مقصود از اعمال: افعال ظاهری است[6] [با این برداشت] این‌که می‌گوید: «اَللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُبِکَ مِنْ مُنْکَرَاتِ الأَخْلاَقِ وَ الأَعْمَالِ» از گناهان پیدا و پنهان به خدا پناه می‌جوید.

3-    «مُنْکَرَاتِ الأَهْوَاءِ: هواهای نفسانی» أهواء جمع هوی است. پیامبرr از هواهای نفسانی به خدا پناه می‌جوید چرا که آدمی را گرفتار شر و بدبختی می‌نمایند، و انواع خلاف‌ها و انحرافات و جرم و جنایت‌ها از هواهای نفسانی نشأت می‌گیرند.

4-    از عائشه ل روایت شده که رسول اللهr در دعایش می‌فرمود: «اَللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُبِکَ مِنْ شَرِّ مَا عَمِلْتُ وَ شَرِّ مَا لَمْ أَعْمَلْ: خدایا! از شر آن‌چه انجام داده‌ام و آن‌چه انجام نداده‌ام به تو پناه می‌آورم»[7] این پناه جستن از جمله پناه جستن‌های جامعی است که تمامی شر را -چه آنچه را آدمی انجام داده و چه آنچه را انجام نداده- دربرمی‌گیرد.

شوکانی می‌گوید: «پیامبرr از شر کارهایی که پیش‌تر انجام داده و از شر کارهایی که انجام خواهد داد به خداوند پناه جسته، هم‌چنان که -در روایتی دیگر- از شر اموری که می‌داند و از شر اموری که نمی‌داند به خداوند پناه جسته است، این پناه جستن رسول اللهr به خاطر آموزش به امتش است که به او اقتدا کرده و چنین دعا کنند، والا تمامی اعمال ایشان r همه‌اش خیر بوده و شری در آن قابل تصور نیست، و نیز تمام چیزهایی که در گذشته از آن آگاهی داشته و در آینده نیز علم آن برایش رخ خواهد داد از شر آنها محفوظ است»[8].

در این پناه جستن، اشاره به این مطلب است که شری که گریبان‌گیر آدمی می‌گردد فقط به علت کارهایی است که خود مرتکب شده یا به سبب کارهایی است که دیگر مردمان مرتکب شده‌اند هر چند که خود، نقش مستقیمی در ارتکاب آن نداشته است. هم‌چنان که خداوند می‌فرماید:

﴿وَمَآ أَصَٰبَکُم مِّن مُّصِیبَةٖ فَبِمَا کَسَبَتۡ أَیۡدِیکُمۡ وَیَعۡفُواْ عَن کَثِیرٖ ٣٠ [الشورى: 30].

«و هر مصیبتی که گریبانگیرتان شود، از دستاوردِ خودتان است و [خداوند] از بسیاری درمی‌گذرد».

و می‌فرماید:

﴿وَٱتَّقُواْ فِتۡنَةٗ لَّا تُصِیبَنَّ ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ مِنکُمۡ خَآصَّةٗۖ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ ٢٥     [الأنفال: 25].

«و از فتنه‌ای بپرهیزید که تنها به ستم‌کارانتان نرسد [بلکه به همگان می‌رسد] و بدانید که خداوند سخت کیفر است».

هم‌چنین در این پناه جستن دلیلی است بر ضعف و ناتوانی آدمی، و شدت نیازمندیش به خداوند در اصلاح امور، و پایداری در انجام کارها، و مصون ماندن از شرور نفس و کارهای زشت. همانا آدمی یک چشم برهم نهادن نیز از پروردگار و آقا و مولایش خداوند سبحان بی‌نیاز نیست چرا که او توفیق‌دهنده و پایدارکننده آدمی بر راه راست، و هدایتگر هر بنده‌ای است که خود بخواهد و پروردگاری جز او نیست.

با [بیان] این پناه جستن جامع -بحمدالله- جمع‌آوری آنچه را در این مقوله می‌خواستم به سرانجام رسید، در ابتدا و انتها حمد و ستایش از آن خدا بوده و در پیدا و پنهان شکر و سپاس مختص او است.

﴿رَبِّ أَوۡزِعۡنِیٓ أَنۡ أَشۡکُرَ نِعۡمَتَکَ ٱلَّتِیٓ أَنۡعَمۡتَ عَلَیَّ وَعَلَىٰ وَٰلِدَیَّ وَأَنۡ أَعۡمَلَ صَٰلِحٗا تَرۡضَىٰهُ وَأَصۡلِحۡ لِی فِی ذُرِّیَّتِیٓۖ إِنِّی تُبۡتُ إِلَیۡکَ وَإِنِّی مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِینَ ١٥                                                                        [الأحقاف: 15].

«پروردگارا، به من توفیق ده تا نعمتت را که بر من و بر پدر و مادرم ارزانی داشته‌ای سپاس‌گزارم و کار شایسته‌ای کنم که به آن خشنود شوی و فرزندانم را نیز برای من شایسته بدار. من به توروی آورده‌ام و من از مسلمانانم».

﴿رَبَّنَا تَقَبَّلۡ مِنَّآۖ إِنَّکَ أَنتَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُ ١٢٧                                     [البقرة: 127].

«پروردگارا، از ما بپذیر. همانا که تویی شنوای دانا».

صبح روز یکشنبه پانزدهم جمادی‌الآخر، سال هزار و چهارصد و بیست و پنج هجری‌قمری نوشتن این کتاب را به پایان رساندم.

والحمدلله رب العالمین، وصلی الله وسلم علی نبینا محمد وعلی آله وصحبه أجمعین.

 

پایان ترجمه: صبح روز یکشنبه ۱/۱۰/۱۳۹۲ هجری ‌شمسی

مصادف با نوزدهم صفر سال هزار و چهارصد و سی و پنج هجری‌ قمری

 






[1]- بخاری (6616). در صحیح مسلم (2707) روایت شده که رسول‌اللهr خود چنین می‌کردند.

[2]- بخاری (6347)، و مسلم (2707) به نقل از ابوهریره t

[3]- مسلم (2739)

[4]- تحفه‌الذاکرین (ص: 352-351) با اندک اختصاری.

[5]- ترمذی (3591)، و آلبانی/ در «صحیح سنن ترمذی» (3/473) آن را صحیح دانسته است.

[6]- بنگر به:‌ تحفة‌الأحوذی (10/50)

[7]- این حدیث را مسلم (2716) روایت کرده است.

[8]- تحفة‌الذاکرین (ص: 351)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد