ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
نصوص بسیاری دال بر فضیلت نماز جماعت وارد شده از جمله:
1- از ابن عمر ـ رضی الله عنهما ـ روایت است که رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ فرمودند: «نماز جماعت بیست و هفت درجه بر نماز فردی برتری دارد».([1])
2- از ابیّهریره ـ رضی الله عنه ـ روایت است که رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ فرمود: «نماز مرد در جماعت بیست و پنج برابر [بهتر از] نماز او به تنهایی است».([2])
3- از ابیهریره ـ رضی الله عنه ـ روایت است که مردی نابینا به حضور رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ آمد و گفت: ای پامبر خدا! من کسی را ندارم که مرا به مسجد بیاورد، و از ایشان خواست تا اجازهاش دهد که در خانه نماز بگزارد. پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ به وی اجازه داد، اما همین که خواست برود، او را صدا زد و فرمود: «آیا صدای اذان را میشنوی؟» گفت: آری. فرمود: «پس اجابت کن».([3])
نماز جماعت بر مردان در سفر و اقامت واجب است زیرا خداوند متعال میفرماید:
﴿وَإِذَا کُنتَ فِیهِمۡ فَأَقَمۡتَ لَهُمُ ٱلصَّلَوٰةَ فَلۡتَقُمۡ طَآئِفَةٞ مِّنۡهُم مَّعَکَ﴾ [النساء: 102].
(و اگر در میان آنان بودی و برایشان نماز برپا داشتی پس باید گروهی از آنان با تو [به نماز] بایستند...).
مؤلف «شرح المنتهی» میگوید: «این امر برای وجوب است؛ اگر چنین دستوری برای زمان ترس (در حال جنگ) وارد شده برای شرایط امنیت اولیتر است. همچنین به سبب حدیث ابوهریره ـ رضی الله عنه ـ که از رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ روایت نموده که فرمودند: «سنگینترین نماز برای منافقان نماز عشاء و صبح است، و اگر میدانستند در این دو نماز چه [اجر و منزلتی] است، حتما اگر میشد سینهخیز در آن حاضر میشدند، و قصد کردهام که دستور دهم نماز را برگزار کنند، سپس کسی را به عنوان امام برایشان برمیگزیدم، آنگاه با مردانی که دستههایی هیزم با خود داشتند به نزد کسانی میرفتم که در نماز [جماعت] حاضر نمیشوند و خانههایشان را بر آنان به آتش میکشدیم»([4]) و همینطور به سبب سخن پیامبر خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ خطاب به آن نابینایی که کسی را نداشت تا وی را به نماز جماعت بیاورد و از پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ برای حضور نیافتن در نماز اجازه خواست و به ایشان فرمود: «آیا صدای اذان را میشنوی؟» گفت: آری. فرمود: «پس [اذان را] اجابت کن».([5])».([6])
سوم: تعداد افرادی که برای انقعاد نماز جماعت لازم است
نماز جماعت با وجود دو نفر منعقد میشود: یک امام و یک مأموم، زیرا رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ خطاب به مالک بن حویرث فرمود: «از شما دو نفر، بزرگترتان امام شود».([7])
ترس از بیماری، یا نیاز برای رفتن به دستشویی، یا انتظار چیزی که امیدش هست یا ترس از دست رفتن مال یا زیان دیدنِ آن، یا ترس تباه شدن مالی که مامور محافظت از آن شده است.([8])
پنجم: برخی از احکام مربوط به مَأموم
- امام شدن در مسجدی که امام راتب دارد بدون اجازۀ او حرام است مگر آنکه [امام حضور نیابد و] وقت نماز در حال تمام شدن باشد.([9])
- وقتی نماز فرض شروع شد، آغاز نمودن نماز نفل جایز نیست، زیرا رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ میفرماید: «هنگامی که نماز [فرض] اقامه شد نمازی جز نماز فرض [درست] نیست».([10])
- برای مأموم حرام است که پیش از امام به رکوع یا سجده رود، و اگر چنین کرد باید برگردد. هرکه در یکی از اعمال نماز از امام خود پیشی بگیرد گناهکار است مگر آنکه جاهل باشد یا از روی فراموشی این کار را انجام دهد».([11])
- نماز شخص به تنهایی در یک صف پشت سر امام صحیح نیست، مگر آنکه صف جلو کامل باشد، زیرا پیامبر خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ میفرماید: «کسی که به تنهایی پشت صف بایستد نماز ندارد».
ششم: برخی از احکام مربوط به امام
- شایستهترین فرد به امامت کسی است که قرائتش بهتر باشد، سپس کسی که به سنت آگاهتر است، سپس کسی که در هجرت پیشگام است،([12]) سپس کسی که زودتر اسلام آورده، سپس کسی که سنش بیشتر است.([13])
- برای امام مستحب است که نماز را سبک بخواند و حال بیماران و پیران و کسانی که کار دارند را در نظر بگیرد.
[1]- بخاری در کتاب اذان، باب «فضل صلاة الجماعة» (۶۴۵) و مسلم در کتاب مساجد، باب «فضل صلاة الجماعة» (۲۴۹).
[2]- بخاری در کتاب الصلاة، باب «فضل صلاة الجماعة» (۶۴۷).
[3]- مسلم در کتاب المساجد، باب «یجب إتیان المسجد علی مَن سمع النداء» (۶۵۳).
[4]- بخاری در کتاب اذان، باب «وجوب صلاة الجماعة» (۶۴۴) و مسلم در کتاب مساجد، باب «فضل صلاة الجماعة» (۶۵۱).
[5]- مسلم در کتاب المساجد، باب «یجب إتیان المسجد علی مَن سمع النداء» (۶۵۳).
[6]- شرح المنتهی (۷۸)، المغنی مع الشرح الکبیر (۱/ ۲).
[7]- بخاری در کتاب اذان، باب «الأذان للمسافر» (۶۳۱)، و مسلم در کتاب مساجد، باب «من أحق بالإمامة» (۶۷۴).
[8]- مغنی (۲/ ۸۳).
[9]- شرح المنتهی (۱/ ۲۵۷).
[10]- مسلم در کتاب «صلاة المسافرین» باب «کراهة الشروع فی نافلة بعد شروع المؤذن» (۷۱۰).
[11]- مختصر الفقه الإسلامی (۶۳).
[12]- ابن ماجه در کتاب «إقامة الصلاة» باب «صلاة الرجل خلف الصف وحده» (۱۰۰۳). شیخ آلبانی در إرواء الغلیل (۵۴۱) آن را صحیح میداند.
[13]- منظور از پیشگام بودن در هجرت یعنی کسی که پیش از فتح مکه زودتر به مدینه مهاجرت کرده باشد، زیرا کسی که زودتر مهاجرت نموده منزلتی والاتر از کسی دارد که بعدا مهاجرت کرده است. خداوند متعال در این باره میفرماید: {کسانی از شما که پیش از فتح [مکه] انفاق و جهاد کردهاند [با دیگران] یکسان نیستند} [حدید: ۱۰].