ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
نصوص کتاب و سنت دال بر فرض بودن حج است و امت نیز بر آن اجماع کردهاند.
از جمله دلایل آن در قرآن این سخن خداوند متعال است که میفرماید:
﴿وَلِلَّهِ عَلَى ٱلنَّاسِ حِجُّ ٱلۡبَیۡتِ مَنِ ٱسۡتَطَاعَ إِلَیۡهِ سَبِیلٗاۚ وَمَن کَفَرَ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَنِیٌّ عَنِ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٩٧﴾ [آل عمران: 97].
(و برای الله حج خانه [ی کعبه] بر عهدۀ مردم است [بر] کسی که بتواند به سوی آن راه یابد و هرکه کفر ورزد یقینا الله از جهانیان بینیاز است).
و از جمله ادلۀ آن در سنت، حدیث عبدالله بن عمر ـ رضی الله عنهما ـ است که پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ فرمودند: «اسلام بر پنج [اساس] بنا شده است...» و از جملۀ آن حج را نام بردند.([1])
همچنین حدیث ابیهریره ـ رضی الله عنه ـ که گفت: رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ برای ما خطبه نمود و فرمود: «ای مردم، همانا الله حج را بر شما فرض نمود، پس حج را به جای آورید». مردی پرسید: آیا هر سال ای پیامبر خدا؟ رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ چیزی نگفت، تا آنکه آن مرد سه بار سؤال خود را تکرار کرد؛ پس فرمود: «اگر میگفتم بله، واجب میشد نمیتوانستید».([2])و ادلۀ کتاب و سنت در این باره بسیار است.
اجماع: اجماع امت بر فرض بودن حج را بسیاری از علما نقل کردهاند، از جمله کاشانی در بدائع الصنائع([3]) و ابن قدامه در مغنی.([4])