اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

اهل سنت

آنچه در این وبلاگ مخالف قرآن و سنت بود دور بندازید. الله در قرآن میفرماید:(پس بندگانم را بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند. اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینانند که خردمندانند». زمر، آیه 17 و 18

معنای استواء

معنای استواء

ابن قیم ـ ‌رحمه الله ـ‌ می‌گوید: «لفظ استواء در زبان عرب که خداوند متعال ما را با زبان آنها مورد خطاب قرار داده و کلامش را نازل نموده است دو نوع می‌باشد:

 ۱- مطلق (بی‌قید)

 ۲- مقید (همراه با قید)

مطلق چیزی است که معنایش به حرفی وابسته نیست؛ مانند این سخن خداوند متعال: ﴿وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُۥ وَٱسۡتَوَىٰٓ [القصص: ١٤] «و چون [موسى] به حد رشد رسید و [جوانى] برومند شد» در اینجا معنایش چنین است: «کامل و تمام شد». گفته می‌شود: «استوی النبات واستوی الطعام» (گیاه بزرگ شد و غذا حاضر شد)

مقید سه نوع است:

اول: مقید به حرف «إلی»، مانند این سخن خداوند: ﴿ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰٓ إِلَى ٱلسَّمَآءِ([1]) «سپس بر فراز آسمان قرار گرفت»، یا اینکه گفته می‌شود:‌ «إستوی فلان إلی السطح وإلی الغرفة» (فلانی بالای سطح رفت، بالای اتاق رفت).

خداوند متعال استوای مقید به إلی را در دو جای کتابش ذکر نموده است: در سورهٔ بقره که می‌فرماید: ﴿هُوَ ٱلَّذِی خَلَقَ لَکُم مَّا فِی ٱلۡأَرۡضِ جَمِیعٗا ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰٓ إِلَى ٱلسَّمَآءِ [البقرة: ٢٩] «اوست که هرچه در زمین است یکسره به سود شما آفرید، سپس بر فراز آسمان قرار گرفت» دوم: در سورهٔ فصلت که می‌فرماید: ﴿ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰٓ إِلَى ٱلسَّمَآءِ وَهِیَ دُخَانٞ [فصلت: ١١]. «سپس بر فراز آسمان قرار گرفت، در حالى که [هنوز] به صورت گازى بود». این استواء به اجماع سلف به معنای علوّ و ارتفاع (بالایی و بلندی) است.

دوم: مقید به حرف «علی»، مانند این سخن خداوند متعال: ﴿لِتَسۡتَوُۥاْ عَلَىٰ ظُهُورِهِۦ [الزخرف: ١٣] «تا بر پشت آنها قرار گیرید» و سخن خداوند متعال: ﴿وَٱسۡتَوَتۡ عَلَى ٱلۡجُودِیِّ [هود: ٤٤] «و [کشتى] بر [دامنه کوه] جودى قرار گرفت» و سخن خداوند متعال: ﴿فَٱسۡتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِۦ [الفتح: ٢٩] «پس بر ساقه‏هاى خود استوار بایستد». در اینجا نیز به اجماع اهل لغت به معنای بلندی و بالایی و قرار گرفتن است.

سوم: همراه با «واو» معیت که فعل را به «مفعول معه» تبدیل می‌کند؛ مانند این سخن: «استوی الماء والخشبة»، یعنی: آنها را مساوی قرار داد.

در این معانی که در کلام عرب قابل فهم است، هرگز معنای استولی (چیره شد) وجود ندارد([2]). برخی از اهل علم گفته‌اند: «استواء در لغت عرب چهار معنی دارد: «علا، ارتفع، صعد، استقر» (بالا رفت، ارتفاع گرفت، صعود کرد، قرار گرفت). تفسیرهای سلف دربارهٔ استواء، پیرامون این چهار معنی می‌چرخد([3])».

دوم: نصوصی که بیانگر استوای الله بر عرش می‌باشند:

الف: شواهد قرآنی

 قرار گرفتن خداوند بر عرش در هفت جای کتاب خدا ثابت است([4]):

۱- ﴿إِنَّ رَبَّکُمُ ٱللَّهُ ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ [الاعراف: ٥٤] «پروردگار شما خداست که آسمانها و زمین را طى شش دوران آفرید، آنگاه بر عرش مستقر گشت»؛

۲- ﴿إِنَّ رَبَّکُمُ ٱللَّهُ ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ [یونس: ٣] «پروردگار شما خداست که آسمانها و زمین را طى شش دوران آفرید، آنگاه بر عرش مستقر گشت»؛

۳- ﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِی رَفَعَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ بِغَیۡرِ عَمَدٖ تَرَوۡنَهَاۖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ [الرعد: ٢] «خداست که آسمانها را بدون ستونهایی قابل رؤیت برافراشت، آنگاه بر عرش مستقر گشت»؛

۴- سوره طه آیه ۵: ﴿ٱلرَّحۡمَٰنُ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ ٱسۡتَوَىٰ [طه: ٥] «خداىِ رحمان بر عرش استقرار دارد»؛

۵- سوره فرقان آیه ۵۹: ﴿ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَیۡنَهُمَا فِی سِتَّةِ أَیَّامٖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِۖ ٱلرَّحۡمَٰنُ فَسۡ‍َٔلۡ بِهِۦ خَبِیرٗا [الفرقان: ٥۹] «خدایى که آسمانها و زمین و مابین آنها را طی شش دوران آفرید، آنگاه بر عرش مستقر گشت»؛

۶- ﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَیۡنَهُمَا فِی سِتَّةِ أَیَّامٖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ [السجدة: ٤] «خداست که آسمانها و زمین و مابین آنها را طىّ شش دوران آفرید، آنگاه بر عرش مستقر گشت»؛

۷- ﴿هُوَ ٱلَّذِی خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ [الحدید: ٤] «اوست که آسمانها و زمین را طی شش دوران آفرید؛ آنگاه بر عرش مستقر گشت».

 

دوم: شواهد سنت

۱- حدیث ابوهریره س که گفت: از رسول الله ج شنیدم که فرمود: «لَمَّا قَضَى اللَّهُ الْخَلْقَ کَتَبَ فِی کِتَابِهِ، فَهُوَ عِنْدَهُ فَوْقَ عَرْشِهِ إِنَّ رَحْمَتِی غَلَبَتْ غَضَبِی» (متفق علیه([5])) «هنگامی که خداوند مخلوقات را آفرید، در کتابش که نزد او بالای عرشش است، نوشت که رحمت من بر غضبم چیره گشته است»؛

۲- حدیث ابوهریره س که گفت: پیامبر ج دستم را گرفته و فرمود: «یَا أَبَا هُرَیْرَةَ، إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ السَّمَوَاتِ وَالأَرَضِینَ وَمَا بَیْنَهُمَا فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ، ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ...»([6]) «ای اباهریره، همانا الله آسمان‌ها و زمین‌ها را در شش روز آفرید سپس بر عرش قرار گرفت»؛

۳- حدیث قتادة بن نعمان س که گفت: شنیدم که رسول الله ج فرمود: «لما فرغ الله من خلقه استوى على عرشه»([7]) «هنگامی که الله از آفرینش آن فارغ شد، بر عرش خویش قرار گرفت».

 


 



[1] - بقره ۲۹ و فصلت ۱۱.  ابن کثیر و سعدی ـ رحمهما الله ـ  در تفسیر خویش معنای استواء همراه با إلی را «قصد کردن» دانسته‌اند. مترجم

[2] - مختصر الصواعق ص ۳۸۰

[3] - نگا: شرح نونیة ابن القیم للهراس ۱/۲۱۵ و شرح الواسطیپ للهراس ص ۶۳ و نگا: مجموع الفتاوی لشیخ الإسلام ۵/۵۱۹و۵۱۲

[4] - شیخ الإسلام ابن تیمیه این را ذکر کرده است، نگا: عقیدة الواسطیة مع شرحها للفوزان ص۶۳

[5] - نگا: التوحید لابن خزیمة ۱/۲۴۱

[6] - به روایت النسائی فی التفسیر (۴۱۳) و الذهبی. نگاه: مختصر العلو ص۱۱۱ ح۷۱، و نگا: صفات الله عزوجل، سقاف ۵۲ و گفته : حدیث حسن است

[7] - به روایت ذهبی در العلو ، به شماره ۱۱۹ و گفته که راویان آن ثقه هستند. خلال در سنت آن را روایت نموده و ابن قیم در اجتماع الجیوش (۱۰۷) گفته که صحیح است به شرط بخاری.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد