ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
1- ﴿لَمۡ یَجۡعَل لَّهُۥ عِوَجَا﴾: هیچ گونه اختلال، اختلاف و انحراف از حق و حکمت را در آن قرار نداره است.
2- ﴿قَیِّمٗا﴾: مستقیم و یا به مصالح جامعه انسانی.
2- ﴿بَأۡسٗا﴾: عذاب بامهلت یا بیمهلت.
5- ﴿کَبُرَتۡ کَلِمَةٗ﴾: بزرگترین سخن به زشتی و قباحت.
6- ﴿بَٰخِعٞ نَّفۡسَکَ﴾: خود را بکشی یا به مشقت اندازی.
6- ﴿أَسَفًا﴾: از شدت اندوه و خشم برآنها.
7- ﴿لِنَبۡلُوَهُمۡ﴾: تا آنها را بیازمایم با اینکه از حالشان آگاهیم.
7- ﴿أَحۡسَنُ عَمَلٗا﴾: نیکوکارتر و شتابنده به طاعت خدا.
8- ﴿صَعِیدٗا جُرُزًا﴾: خاک بیسبزه و گیاه.
9- ﴿أَمۡ حَسِبۡتَ﴾: آیاپنداشتی.
9- ﴿ٱلۡکَهۡف﴾: غار وسیع در کوه.
9- ﴿ٱلرَّقِیم﴾: تخته سنگیکه در آن نامها و داستان آنها نوشته بود.
10- ﴿أَوَى ٱلۡفِتۡیَةُ﴾: جوانان برای حفظ دینشان فرارکردند و پناه بردند.
10- ﴿رَشَدٗا﴾: هدایت به راه حق.
11- ﴿فَضَرَبۡنَا عَلَىٰٓ ءَاذَانِهِمۡ﴾: وآنان را به خواب سنگین فروبردیم.
12- ﴿بَعَثۡنَٰهُمۡ﴾: آنها را از خواب بیدار کردیم.
12- ﴿أَمَدٗا﴾: تعداد سالها را.
14- ﴿رَبَطۡنَا﴾: با شکیبایی قوی و استوار ساختیم.
14- ﴿شَطَطًا﴾: سخن دوراز حق.
16- ﴿مِّرۡفَقٗا﴾: آنچه در زندگی از آن بهرهور شوید.
17- ﴿تَّزَٰوَرُ﴾: میل میکند.
17- ﴿تَّقۡرِضُهُمۡ﴾: از آنها عدول میکند و دور میشود.
17- ﴿فَجۡوَةٖ مِّنۡهُ﴾: جای وسیعی از آن غار.
18- ﴿بِٱلۡوَصِیدِ﴾: کنار غار یا آستانه در آن.
18- ﴿رُعۡبٗا﴾: از ترس.
19- ﴿بَعَثۡنَٰهُمۡ﴾: آنان را از خواب طولانی بیدار کردیم.
19- ﴿بِوَرِقِکُم﴾: با سکههای خود.
19- ﴿أَزۡکَىٰ طَعَامٗا﴾: غذای حلال یا نیکو.
20- ﴿إِن یَظۡهَرُواْ عَلَیۡکُمۡ﴾: اگر از شما آگاه شوند یا بر شما دست یابند.
21- ﴿أَعۡثَرۡنَا عَلَیۡهِمۡ﴾: مردم را از حال آنها آگاه ساختیم.
22- ﴿رَجۡمَۢا بِٱلۡغَیۡبِ﴾: از روی گمان و بدون یقین.
22- ﴿فَلَا تُمَارِ فِیهِمۡ﴾: پس درباره آنها و تعدادشان مناقشه نکن.
22- ﴿إِلَّا مِرَآءٗ ظَٰهِرٗا﴾: درباره آنها چیزی را بگو که برایت وحی شد.
24- ﴿رَشَدٗا﴾: هدایت و راهنمایی برای انسان.
26- ﴿أَبۡصِرۡ بِهِ﴾: خدا چه بیناست به همه موجودات.
27- ﴿مُلۡتَحَدٗا﴾: پناهگاه.
28- ﴿ٱصۡبِرۡ نَفۡسَکَ﴾: خود را همنوا بساز و ثابت قدم و شکیبا باش.
28- ﴿لَا تَعۡدُ عَیۡنَاکَ عَنۡهُمۡ﴾: توجه خود را از مسلمانان بینوا مگیر.
28- ﴿أَغۡفَلۡنَا قَلۡبَهُۥ﴾: قلب او را غافل کردیم.
28- ﴿فُرُطٗا﴾: اسراف یا ضایع و نابود ساختن.
29- ﴿سُرَادِقُهَا﴾: سرا پردهها یا شعله و دودآن.
29- ﴿کَٱلۡمُهۡلِ﴾: مانند دود روغن یا فلز گداخته.
29- ﴿سَآءَتۡ مُرۡتَفَقًا﴾: دوزخ جایگاه بد است.
31- ﴿جَنَّٰتُ عَدۡنٖ﴾: بهشتهای محل اقامت دایمی.
31- ﴿سُندُسٖ﴾: دیبای نرم و نازک، حریر.
31- ﴿إِسۡتَبۡرَق﴾: دیبای ضخیم.
31- ﴿ٱلۡأَرَآئِکِ﴾: تختها در حجلهها.
32- ﴿جَنَّتَیۡنِ﴾: دو باغ.
32- ﴿حَفَفۡنَٰهُمَا﴾: اطراف آنها را احاطه کردیم.
33- ﴿أُکُلَهَا﴾: میوههای قابل خوردنش را.
33- ﴿تَظۡلِم مِّنۡه﴾: از میوه و محصول آن هیچ کم نگردد.
33- ﴿فَجَّرۡنَا خِلَٰلَهُمَا﴾: درمیان آن دو جاری ساختیم.
34- ﴿ثَمَرٞ﴾: ثروت فراوان و پر درآمد.
34- ﴿أَعَزُّ نَفَرٗا﴾: با داشتن همکاران و خویشان نیرومندترم.
35 - ﴿تَبِیدَ﴾: نیست و نابود و خراب شود.
36 - ﴿مُنقَلَبٗا﴾: جای بازگشت و سرانجام.
38 - ﴿لَّٰکِنَّا۠ هُوَ ٱللَّهُ رَبِّی﴾: ولی من میگویم: ذات پاک او تعالی پروردگار من است.
40- ﴿حُسۡبَانٗا﴾: بلایی مانند صاعقه و آفت.
40- ﴿فَتُصۡبِحَ صَعِیدٗا زَلَقًا﴾: و این باغ به ریگستان هراسانگیز یا زمین بیسبزه و گیاه و لغزنده تبدیل شود.
41- ﴿غَوۡرٗا﴾: در اعماق زمین فرورود.
42- ﴿أُحِیطَ بِثَمَرِهِۦ﴾: اموال و بوستانش نیست و نابود شد.
42- ﴿یُقَلِّبُ کَفَّیۡهِ﴾: دستهای خود را به هم میمالید،کنایه از پشیمانی و حسرت است.
42- ﴿خَاوِیَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا﴾: بر سقفهای درهم ریخته خود افتاده بود.
44- ﴿ٱلۡوَلَٰیَةُ لِلَّهِ﴾: نصرت و پیروزی تنها از جانب خداست.
44- ﴿خَیۡرٌ عُقۡبٗا﴾: خدا به دوستان خود فرجام نیک میدهد.
45- ﴿هَشِیمٗا﴾: خشک و پوسیده بعد از شادابی و زیبایی.
45- ﴿تَذۡرُوهُ ٱلرِّیَٰحُ﴾: بادها آن را میبرند و با خاک یکسان میکنند.
47- ﴿بَارِزَةٗ﴾: آشکار، هیچ چیزی بر روی آن نیست.
48- ﴿مَّوۡعِدٗا﴾: وقتی برای ایفای وعده رستاخیز و پاداش و کیفر.
49- ﴿وُضِعَ ٱلۡکِتَٰبُ﴾: نامه اعمال هرکس به دستش نهاده میشود.
49- ﴿مُشۡفِقِینَ﴾: ترسان.
49- ﴿یَٰوَیۡلَتَنَا﴾: ای وای تباه شدیم.
49- ﴿لَا یُغَادِرُ﴾: باقی نمیگذارد.
49- ﴿أَحۡصَىٰهَا﴾: آن را به شمار آورده و ثبت کرده است.
50- ﴿ٱسۡجُدُواْ لِأٓدَمَ﴾: به آدم سجده سلام و احترام کنید نه سجده پرستش.
51- ﴿عَضُدٗا﴾: همکار و یاور.
52- ﴿مَّوۡبِقٗا﴾: محل هلاکت، دوزخ.
53 - ﴿مُّوَاقِعُوهَا﴾: در آن خواهند افتاد.
53- ﴿مَصۡرِفٗا﴾: جاییکه بروند.
54- ﴿صَرَّفۡنَا﴾: به شیوههای مختلف بیان کردیم.
54- ﴿کُلِّ مَثَلٖ﴾: هر گونه مَثَلی، معانی شگفت انگیز و زیبا که در غرابت مانند مَثَل است.
55- ﴿سُنَّةُ ٱلۡأَوَّلِینَ﴾: سرنوشت گذشتگان که ریشهکن ساختن است اگر ایمان نیاورند.
55- ﴿قُبُلٗا﴾: گوناگون یا آشکار و رویاروی.
56- ﴿لِیُدۡحِضُواْ﴾: تا باطل نمایند و از بین ببرند.
56- ﴿هُزُوٗا﴾: تمسخر و استهزاء.
57- ﴿أَکِنَّةً...﴾: پردههای بسیار، مانع از. . .
57- ﴿وَقۡرٗا﴾: کری و سنگینی سخت در حس شنوایی.
58- ﴿مَوۡئِلٗا﴾: محل نجات و پناهگاه.
59- ﴿لِمَهۡلِکِهِم﴾: برای نابود کردن ایشان.
60- ﴿لِفَتَىٰهُ﴾: به جوان همراه خود، یوشع بن نون.
60- ﴿مَجۡمَعَ ٱلۡبَحۡرَیۡنِ﴾: جای بهمپیوستن دو دریا.
60- ﴿أَمۡضِیَ حُقُبٗا﴾: زمان طولانی راه میسپرم.
62- ﴿نَصَبٗا﴾: خستگی و رنج بیشمار.
63- ﴿أَرَءَیۡت﴾: به من خبر بده یا به خاطر داری.
63- ﴿عَجَبٗا﴾: به طرز شگفتآوری.
64- ﴿مَا کُنَّا نَبۡغِ﴾: آنچه ما میخواستیم و در جستجویش بودیم.
64- ﴿فَٱرۡتَدَّا عَلَىٰٓ ءَاثَارِهِمَا﴾: به راهیکه آمده بودند برگشتند.
64- ﴿قَصَصٗا﴾: نشان قدمهای خویش را دنبال میکردند.
65- ﴿عَبۡدٗا﴾: خضر ÷ .
66- ﴿رُشۡدٗا﴾: راستی و درستی یا به کار خود به خیری دست یابم.
68- ﴿خُبۡرٗا﴾: علم و معرفت.
71- ﴿شَیًۡٔا إِمۡرٗا﴾: کار بس ناشایست یا عجیب.
73- ﴿لَا تُرۡهِقۡنِی عُسۡرٗا﴾: بر من سخت نگیر و تحمیل نکن.
74- ﴿شَیۡٔٗا نُّکۡرٗا﴾: کار بسیار ناپسند و زشت.
77- ﴿فَأَبَوۡا﴾: امتناع ورزیدند.
77- ﴿یَنقَضَّ﴾: منهدم شود و به سرعت فروریزد.
78- ﴿بِتَأۡوِیلِ...﴾: نتیجه و سرانجام...
79- ﴿وَرَآءَهُم﴾: پیش روی آنها.
79- ﴿غَصۡبٗا﴾: بدون حق.
80- ﴿یُرۡهِقَهُمَا﴾: آنها را وادار کند یا از فرط محبت از او پیروی کنند.
81- ﴿زَکَوٰةٗ﴾: دور از بدی یا پاک دین و با صلاح.
81- ﴿أَقۡرَبَ رُحۡمٗا﴾: مهربانتر با پدر و مادر و فرمانبرتر از آن دو.
82- ﴿یَبۡلُغَآ أَشُدَّهُمَا﴾: به کمال عقل و قوت خود برسند.
83- ﴿ذِی ٱلۡقَرۡنَیۡنِ﴾: پادشاه صالحیکه هم علم داشت و هم حکمت.
84- ﴿سَبَبٗا﴾: علم و راه ریسیدن آن.
85- ﴿فَأَتۡبَعَ سَبَبًا﴾: پس به راهی رفت که او را به مغرب میرساند.
86- ﴿تَغۡرُبُ فِی عَیۡنٍ﴾: به نظر میرسید که آفتاب در چشمهای غروب میکند.
86- ﴿حَمِئَةٖ﴾: گِل آلود، گِل سیاه.
86- ﴿حُسۡنٗا﴾: رویش نیکویی، دعوت به حق و هدایت.
87- ﴿عَذَابٗا نُّکۡرٗا﴾: عذاب هول انگیز و شدید.
90- ﴿سِتۡرٗا﴾: پوششی از قبیل لباس و مسکن.
91- ﴿خُبۡرٗا﴾: آگاهی کامل.
93- ﴿ٱلسَّدَّیۡنِ﴾: دو کوه بسیار بلند.
94- ﴿یَأۡجُوجَ وَمَأۡجُوجَ﴾: دو قبیله از نسل یافث بن نوح.
94- ﴿خَرۡجًا﴾: از اموال خود کمکت کنیم.
94- ﴿سَدّٗا﴾: دیواریکه نتوانند بر ما دست یابند.
95- ﴿رَدۡمًا﴾: سد محکم و استوار.
96- ﴿زُبَرَ ٱلۡحَدِیدِ﴾: قطعات بزرگ و ضخیم آهن را.
96- ﴿ٱلصَّدَفَیۡنِ﴾: میان آن دو کوه.
96- ﴿قِطۡرٗا﴾: مس گداخته را.
97- ﴿یَظۡهَرُوهُ﴾: از آن بالا بروند.
97- ﴿نَقۡبٗا﴾: سوراخی از جهت سختی و صلابت آن.
98- ﴿جَعَلَهُۥ دَکَّآءَ﴾: با خاک یکسانش میکند.
99- ﴿یَمُوجُ﴾: موج میزنند و میآمیزند.
99- ﴿نُفِخَ فِی ٱلصُّورِ﴾: نفخه رستاخیز دمیده شود.
101- ﴿غِطَآءٍ﴾: پرده ضخیم.
102- ﴿نُزُلٗا﴾: منزل یا برای پذیرایی از آنها.
105- ﴿وَزۡنٗا﴾: منزلت و اعتباری از جهت بطلان اعمالشان.
107- ﴿ٱلۡفِرۡدَوۡسِ﴾: بالاترین و بهترین جای بهشت.
108- ﴿حِوَلٗا﴾: انتقال.
109- ﴿مَدَدٗا﴾: مادهای است که با آن مینویسند.
109- ﴿لِّکَلِمَٰتِ رَبِّی﴾: علم و حکمت خدای من.
109- ﴿لَنَفِدَ ٱلۡبَحۡرُ﴾: آب دریا به پایان میرسد. مَدَدًا: کمک و افزایش.