ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
سورۀ مَریَم
3- ﴿نِدَآءً خَفِیّٗا﴾: دعای نهانیکه هیچ کس آن را نشنید.
4- ﴿وَهَنَ ٱلۡعَظۡمُ﴾: استخوانم سست و ضعیف شده است.
4- ﴿شَقِیّٗا﴾: هیچ زمانی نومید.
5- ﴿خِفۡتُ ٱلۡمَوَٰلِیَ﴾: از بستگان خود بیمناکم، از بدکاران یهود بودند.
5- ﴿وَلِیّٗا﴾: فرزندیکه بعد از من جانشینم باشد.
6- ﴿رَضِیّٗا﴾: به گفتار و عمل مورد پسند و رضایت خودت باشد.
8- ﴿أَنَّىٰ یَکُونُ﴾: چگونه میشود.
8- ﴿عِتِیّٗا﴾: حالتیکه مداوا شدنی نیست.
10- ﴿ءَایَةٗ﴾: نشانهای بر تحقق خواستهام تا تو را سپاسگزار باشم.
10- ﴿سَوِیّٗا﴾: سلامت کامل، نه گنگی و نه علت دیگری داری.
11- ﴿مِنَ ٱلۡمِحۡرَابِ﴾: جای نماز خواندن یا خانهای که در آن خدا را عبادت میکرد.
12- ﴿ٱلۡحُکۡمَ﴾: دانش تورات و پرستش.
13- ﴿حَنَانٗا﴾ مهربانی با مردم.
13- ﴿زَکَوٰةٗ﴾: برکت یا پاکی از گناه.
13- ﴿کَانَ تَقِیّٗا﴾: فرمانبردار و پرهیزکار بود.
14- ﴿وَبَرَّۢا بِوَٰلِدَیۡهِ﴾: از پدر و مادرش فرمان میبرد و با آنها مهربان بود.
14- ﴿جَبَّارًا عَصِیّٗا﴾: متکبر و مخالف فرمان خدا.
16- ﴿ٱنتَبَذَتۡ﴾: تنها به یک گوشه رفت.
17- ﴿حِجَابٗا﴾: پردهای. رُوحَنَا: جبرئیل را.
17- ﴿بَشَرٗا سَوِیّٗا﴾: انسان خوش اندام.
19- ﴿غُلَٰمٗا زَکِیّٗا﴾: پسری پاک از گناه و پاکیزه خلقت.
20- ﴿بَغِیّٗا﴾: زنا کار.
22- ﴿مَکَانٗا قَصِیّٗا﴾: پشت کوه دور از مردم.
23- ﴿فَأَجَآءَهَا ٱلۡمَخَاضُ﴾: و درد زایمان او را آورد.
23- ﴿نَسۡیٗا مَّنسِیّٗا﴾: بیارزش و متروک که هیچ جایی در دلها نداشته باشد.
24- ﴿فَنَادَىٰهَا﴾: جبریل یا عیسی او را صدا کرد.
24- ﴿سَرِیّٗا﴾: جوی آب یا پسر بلند مرتبه.
25- ﴿رُطَبٗا جَنِیّٗا﴾: میوه رسیده یا تازه.
26- ﴿قَرِّی عَیۡنٗا﴾: خوش باش نه اندوهگین.
27- ﴿شَیۡٔٗا فَرِیّٗا﴾: چیزی بسیار ناشایست.
29- ﴿کَانَ فِی ٱلۡمَهۡدِ صَبِیّٗا﴾: با کودک شیر خواریکه در گهواره است.
32- ﴿وَبَرَّۢا بِوَٰلِدَتِی﴾: با مادرم مهربان باشم و گرامیش بدارم.
34- ﴿یَمۡتَرُونَ﴾: شک دارند یا بیهوده با هم جدل میکنند.
35- ﴿قَضَىٰٓ أَمۡرٗا﴾: خدا ایجاد چیزی را اراده کند.
38- ﴿أَسۡمِعۡ بِهِمۡ وَأَبۡصِرۡ﴾: شنوایی و بینایی آنها شگفت آور است.
39- ﴿یَوۡمَ ٱلۡحَسۡرَةِ﴾: روز ندامت شدید.
43- ﴿صِرَٰطٗا سَوِیّٗا﴾: راه راست و نجات دهنده از گمراهی.
44- ﴿عَصِیّٗا﴾: بسیار نافرمان.
45- ﴿وَلِیّٗا﴾: همراه، در جهنم کنارهم.
46- ﴿وَٱهۡجُرۡنِی مَلِیّٗا﴾: برای همیشه از من دور شو.
47- ﴿حَفِیّٗا﴾: بسیار مهربان.
48- ﴿شَقِیّٗا﴾: نومید و بیبهره.
50- ﴿لِسَانَ صِدۡقٍ﴾: تمام ادیان آنها را به نیکویی یاد میکنند.
51- ﴿کَانَ مُخۡلَصٗا﴾: خدا او را به رسالت برگزیده بود.
52- ﴿قَرَّبۡنَٰهُ نَجِیّٗا﴾: او نزدیک ساختیم و در آن حال با او سخن گفتیم.
58- ﴿ٱجۡتَبَیۡنَا﴾: به نبوت برگزیدیم.
58- ﴿بُکِیّٗا﴾: از ترس خدا گریه میکردند.
59- ﴿خَلۡف﴾: فرزند بد.
59- ﴿یَلۡقَوۡنَ غَیًّا﴾: جزای گمراهی خود را خواهند دیدند یا «غَی» وادیی است در جهنم.
61- ﴿مَأۡتِیّٗا﴾: آمدنی.
62- ﴿لَغۡوًا﴾: زشت یا سخن بیهوده.
65- ﴿سَمِیّٗا﴾: مانند، در ذات و صفتات او، هرگز نه.
68- ﴿جِثِیّٗا﴾: از شدت ترس به زانو درآمدهاند.
69- ﴿عِتِیّٗا﴾: از نافرمانی یا تهور یا فسق.
70- ﴿صِلِیّٗا﴾: برای داخل شدن یا رنج و سختی کشیدن.
71- ﴿وَارِدُهَا﴾: وارد دوزخ شود با گذشتن از صراط که بر روی جهنم قرار دارد.
73- ﴿خَیۡرٞ مَّقَامٗا﴾: جای سکونتش زیباست.
73- ﴿أَحۡسَنُ نَدِیّٗا﴾: جلسات و اجتماعاتش نیکوتر است.
74- ﴿قَرۡنٍ﴾: مردمان.
74- ﴿أَحۡسَنُ أَثَٰثٗا﴾: وسایل زندگی بهتر داشتهاند از قبیل فرش، لباس و غیره.
74- ﴿رِءۡیٗا﴾: ظاهر و منظر.
75- ﴿فَلۡیَمۡدُدۡ لَهُ﴾: پس خدا به او مهلت میدهد و یکباره هلاکش نمیکند.
75- ﴿أَضۡعَفُ جُندٗا﴾: یارانش ضعیف و کمتر است.
76- ﴿خَیۡرٞ مَّرَدًّا﴾: سرانجام خوبتر دارد.
77- ﴿أَفَرَءَیۡت﴾: به من خبر بده.
78- ﴿أَطَّلَعَ ٱلۡغَیۡبَ﴾: آیا اسرار غیب را کشف کرده، استفهام است.
79- ﴿نَمُدُّ لَهُۥ﴾: بر او دایمی میگردانیم یا میافزاییم.
81- ﴿عِزّٗا﴾: شفیع و ناصر و مایه عزتشان باشد.
82- ﴿ضِدًّا﴾: مایه ذلت و خواری آنها نه مایه عزت یا ناصر.
83- ﴿تَؤُزُّهُمۡ أَزّٗا﴾: آنها را به معاصی تشویق میکنند و به هیجان میآورند.
85- ﴿وَفۡدٗا﴾: سواره.
86- ﴿وِرۡدٗا﴾: تشنه یا مانند چارپایان تشنه.
89- ﴿شَیًۡٔا إِدّٗا﴾: چیز زشت و ناشایست را.
90- ﴿یَتَفَطَّرۡنَ مِنۡهُ﴾: از زشتی این سخن آسمانها متلاشی گردند.
90- ﴿تَخِرُّ ٱلۡجِبَالُ هَدًّا﴾: کوهها فروریزند.
96- ﴿وُدّٗا﴾: محبوب دلها.
97- ﴿قَوۡمٗا لُّدّٗا﴾: گروه سرکش و باطل پرست را.
98- ﴿قَرۡنٍ﴾: نسلها. ﴿تُحِسُّ﴾: میآبی یا میبینی یا میدانی.
98- ﴿رِکۡزَۢا﴾: کمترین صدایی.